1400/12/11-16:55

فریبکاری، جایگزین صداقت و جوانمردی!

دولت بهار، علی اکبر جوانفکر: می خواهم با نگاهی متفاوت، به بحث در باره ورزش ایران بپردازم و صد البته انگیزه بنده از این امر، پاسداشت مرحوم غلامرضا تختی، به عنوان نماد برجسته اخلاق، انصاف، جوانمردی، مروت، آزادگی و دیگر صفات ممتاز انسانی است که معرف شخصیت فرهنگی و ورزشی ایران محسوب می شود، خصلت های ارزشمندی که متاسفانه امروز در میادین ورزشی کمتر دیده می شود یا اصلا وجود ندارد.

موضوع مورد بحث بنده، مسابقه فوتبال میان دو تیم پرسپولیس و گل گهر است که هفته گذشته برگزار شد و طی آن آقای محمدحسین ترابیان داور مسابقه نیز مرتکب خطاهایی در داوری خود گردید که از قاب تلویزیون در معرض دید میلیون ها تن از مردم قرار داشت.

آقای حامد پاکدل در دقیقه ۱۳ برای زدن گل به دروازه حریف با استفاده از ضربه سر، شیرجه رفت اما توپ پس از برخورد با دست او وارد دروازه گل گهر شد، صحنه ای که از چشم داور پنهان ماند و گل پذیرفته شد. پاکدل به همراه جمع دیگری از بازیکنان تیم پرسپولیس به شادی پرداختند و او سجده شکر هم به جای آورد!

پس از این مسابقه، مفسران ورزشی، به خالی بودن جای «وی ای آر» اشاره کردند اما من بیش از آن، جای صداقت و راستگویی را خالی دیدم که با فریب و ریاکاری از یک سو و حق کشی و بی عدالتی از سوی دیگر پر شده است.

آقای پاکدل بهتر از هر کس، می دانست که توپ پس از اصابت به دست او وارد درواز شده است، چرا او حقیقت را کتمان کرد و حاضر نشد به داور مسابقه بگوید که این توپ یک گل واقعی نبوده است؟

او که می دانست توپ به دستش برخورد کرده و سپس وارد دروازه شده است، چرا در برابر دوربین های تلویزیون سجده شکر به جای آورد و به اصطلاح، خود را ذی حق وانمود کرد؟ آیا او با این کار مرتکب یک فریبکاری بزرگتر آن هم در پیش چشم میلیونها تن از مردم نشد؟

سوال این است که اگر پاکدل حقیقت را به داور می گفت و به او کمک می کرد تا قضاوت صحیح و منصفانه ای داشته باشد، چه اتفاقی می افتاد؟ آیا داور مسابقه از این امر خوشحال می شد و حرف او را می پذیرفت؟ یا آنکه بر درستی رای و نظر خود پافشاری می کرد؟

اگر پاکدل به خطای خود اعتراف می کرد و گل پرسپولیس مردود اعلام می شد، آیا او به عنوان نماد اخلاق و انصاف و راستگویی مورد تمجید شایسته قرار می گرفت یا آنکه بازیکنان تیم پرسپولیس او را به این سبب، مورد بیشترین شماتت و سرزنش قرار می دادند و آیا مسوولان این تیم، وی را از شرکت در ادامه مسابقات کنار نمی گذاشتند؟

آیا سرمربی تیم پرسپولیس که بعدا متوجه شد گل این بازیکن صحیح نبوده، با وی به خاطر این بی اخلاقی، برخورد انضباطی کرده است؟ آیا او و همه تصمیم گیران ورزش کشور ، با سکوت خود و سرپوش گذاشتن بر خطای اخلاقی صورت گرفته، دانسته یا نادانسته مشوق سایر بازیکنان برای ادامه فریبکاری در عرصه ورزش کشور نشده اند؟

بنده نگران پیروزی این تیم یاآن تیم نیستم بلکه دغدغه مند مرگ هر روزه اخلاق، عدالت و جوانمردی در ورزش کشورم هستم که اساس رفتار ورزشکاران در میادین مختلف ورزشی و بویژه فوتبال را شامل می شود.

رفتارهای ناهنجار مبتنی بر فریب و نیرنگ و وانمود سازی آنها به عنوان زیرکی و زرنگی، وقتی به صورت زنده در تلویزیون به نمایش درمی آید، آثار سوء ماندگاری را بر اذهان عمومی بر جای می گذارد که متاسفانه به چشم نمی آید و در دراز مدت تاثیر مخرب خود را بر رفتار اجتماعی مردم برجای می گذارد.

تداوم این وضعیت زشت و تاسف بار و آثار غم انگیز و فراگیر آن بر جامعه، آیا ضرورت بازنگری در ورزش کشور و قوانین و مقررات حاکم بر آن را بیش از همیشه مورد تاکید قرار نمی دهد؟

جا دارد به این نکته نیز اشاره کنم که در دقیقه ۷۳ مسابقه مزبور، توپ با دست یک بازیکن تیم گل گهر برخورد کرد و این مساله از چشم داور پنهان ماند. خطاب بنده در این یادداشت، متوجه وی نیز می باشد.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب