1400/03/22-23:04

متن کامل گفت‌وگوی مهم دکتر احمدی‌نژاد درباره عملکرد باند فاسد امنیتی/ نه از مرگ باکی دارم نه از فشار و محدودیت + فیلم

متن کامل گفت‌وگوی مهم دکتر احمدی‌نژاد درباره عملکرد باند فاسد امنیتی/ نه از مرگ باکی دارم نه از فشار و محدودیت + فیلم

دکتر احمدی نژاد گفت: مرگ باعزت و در راه خدمت به مردم، كشور و انقلاب را از هزاران سال عبادت بي وقفه، ارزشمند تر و بالاتر مي دانم. عبادت هزار ساله را در برابر آن چيزي نمي دانم كه انسان در راه ملت و آرمان ملت، خدمت به ملت، دفاع از حقوق ملت، كشته شود. اين بزرگترين افتخاري است كه مي تواند پرونده زندگي يك خادم كوچك، مثل من را به زيبايي و زيبندگي ببندد. من زندگي كردم و از همه چيز هم استفاده كردم. دعاي هميشگي من اين بوده كه عمرم سراسر در سربازي براي مولايم باشد و در خدمت به ملت عزيز ايران و بندگان خدا باشد و دوست دارم اين عمر با ريختن خونم به سر بيايد و از مردم عزيز هم مي‌خواهم اين سرنوشت را براي من مطالبه كنند. نه از مرگ باكي دارم و نه از فشار و محدوديت و امثال اينها. ديگر از ما گذشته است كه از مرگ بترسيم يا از فشار و محدوديت.

به گزارش دولت بهار، متن كامل گفت‌وگوي مهم آقاي محمدرضا تقوي‌فرد با دكتر احمدي‌نژاد در باره بخش هايي از عملكرد باند فاسد امنيتي در كشور بدین شرح است:

محمدرضا تقوي فرد: آقاي دكتر خسته نباشيد. خيلي متشكرم كه وقت داديد تا در خدمت شما باشيم. من با مروري در صحبت هاي گذشته شما مي بينم كه شما درباره يك باند فاسد امنيتي، مطالبي را ايراد فرموديد و هشدار داديد كه اين باند خطرناك، آسيب هاي جدي به كشور، نظام و انقلاب وارد مي كند. به نظرم مي رسد كه توضيح راجع به اين موضوع مي تواند مردم را نسبت به اتفاقاتي كه در اين خصوص دارد پيش مي آيد آگاه كند و مثمر ثمر باشد.

دكتر احمدي نژاد: بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم عجل لوليك الفرج والعافيه والنصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه

بله من قبلا درباره باند فاسد امنيتي و خطراتي كه از آن ناحيه، كشور، نظام و انقلاب را تهديد مي كند و خسارات سنگيني را كه به كشور و مردم وارد كرده، صحبت هايي را مطرح كرده بودم. اخيرا و بعد از اعلام اينكه بجاي كنترل مردم، چرا نمي روند از نطنز و تورقوزآباد و اينها مراقبت كنند كه به كشور خسارت وارد نشود، وزارت اطلاعات يك اطلاعيه اي داد و رسما من را تهديد كرد. البته بايد توجه داشته باشيم كه حساب آن نيروهاي خدومي كه در وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه با مردم و همراه مردم هستند و صادقانه دارند براي حفظ امنيت كشور و براي مقابله با فساد و دشمنان كار مي كنند، با آن عوامل فاسدي كه در مقابل مردم ايستاده اند و با باندهاي فساد و اشرافيت اقتصادي و سياسي دارند همكاري و آنها را پشتيباني مي كنند و براي بيگانگان ماموريت انجام مي دهند، از هم جداست. البته همين جا بايد به صراحت اعلام كنم كه من از تهديدهاي اين باند امنيتي نترسيدم و نخواهم ترسيد. من يك جان ناقابلي دارم و در برابر مردم، خودم را يك خادم و يك فدايي مي دانم.

اما باند فاسد امنيتي و عوامل آنها در دستگاه هاي مختلف كه موجب انشقاق در مردم شده اند، موجب دور شدن مردم و نارضايتي بخش گسترده اي از مردم شده اند، بزودي بايد به سوالات مهم و مستندي پاسخ بدهند. البته تا افشاي كامل پشت صحنه گرفتاري ها، فسادها و نقش باند فاسد امنيتي، زمان زيادي باقي نمانده است.

رانت، فساد، مديريت ناتوان و مشكلات معيشتي مردم، همه اينها ناشي از دخالت مستقيم باند فاسد امنيتي در اداره كشور است. اين باند مي آيد از تلاش هاي صادقانه مامورين امنيتي و اطلاعاتي كه براي كشف فساد مي روند، سوءاستفاده مي كند. وقتي فساد كشف شد، آن را دستشان مي گيرند. فسادي كه توسط افراد مسئول و متنفذ انجام مي شود. اين را مي گيرند دستشان و براي ظاهر سازي، به طور گزينشي، با برخي برخورد مي كنند. بعد مي روند سراغ همين ها، با همين ها معامله مي كنند، پرونده را منحرف مي كنند و به حاشيه مي برند. آن عوامل قدرتي هم كه پشت صحنه فسادها و سوء استفاده ها هستند، باز سراغ آنها هم مي روند، با آنها معامله مي كنند، جريان را منحرف مي كنند و در نهايت يك عده‌اي مجازات مي‌شوند، محكوم مي‌شوند اما اصل باند و پشتيبانان اصلي فساد، پشت صحنه اصلي فساد، اينجا سفيد و مبرا باقي مي مانند.

محمدرضا تقوي فرد: يعني مي فرماييد اينها يك شبكه اي هستند كه با يكديگر ارتباط دارند و در بروز فسادهاي بزرگ نقش آفريني مي كنند و دوام و بقاي فساد در كشور به اين دليل است كه مديريت برخورد با مفاسد در كشور توسط اينها انجام مي شود؟

دكتر احمدي نژاد: همين طور است، كاملاً درست است. يعني كساني كه بايد با فساد برخورد كنند، خودشان فاسد شدند و به جاي محدود كردن فساد، خودشان دارند فساد را به صورت سازمان يافته گسترش مي‌دهند. شما ببينيد؛ اتفاقاتي كه مي‌افتد يا برخورد با فساد هايي كه صورت مي گيرد، مشخص نيست در انتهاي آن چه كسي است! يعني از مردم بپرسيم، نمي دانند. بسياري از مسئولين كشور هم نمي دانند كه بالاخره ته آن چه بود؟ چگونه ممكن است يك فساد بزرگ در كشور اتفاق بيفتد؟ حالا اين باند فاسد، با اين روش هايي كه اتخاذ مي كند يعني به محض اينكه يك فساد كشف مي شود، مي‌رود پشت آن و با عوامل اصلي، تفاهم و معامله مي كند و عوامل فرعي را جلو مي فرستد و دائماً قدرت بيشتري پيدا مي كند. روشن است وقتي يك مامور امنيتي، از فساد يك فرد يا يك مدير مطلع است، قدرت اين مامور خيلي بالا مي رود در واقع آن مدير تحت امر اين مامور اطلاعاتي قرار مي گيرد.

البته دامنه كار خيلي وسيع و موارد آن خيلي زياد است. من يك مثال براي شما بزنم. پرونده تخلف بسيار بزرگي كه در لواسان اتفاق افتاد و زمين خواري عظيمي با سوء استفاده چند ده هزار ميليارد توماني انجام شد. اگر ابعاد اين پرونده آشكار شود، يعني توسط يك گروه از انسان هاي صالح و شجاع مورد رسيدگي قرار بگيرد، معلوم مي شود چه كساني پشت صحنه بوده اند. چگونه ميشود اين سوء استفاده عظيم اتفاق بيفتد و سر و ته پرونده هم ظرف چند ماه جمع شود؟ مردم هم ندانند چه شد؟ چه كسي بود؟ كجا بود؟ چگونه بود؟ اگر اسامي آن عوامل اشراف اقتصادي و سياسي دانه درشتي كه پشت صحنه بودند و از اين ارزش افزوده سنگين، بهره بردند، بيرون بيايد، تازه عمق فاجعه روشن مي شود و معلوم مي شود كه اين باند چگونه دارد كار مي كند. معلوم مي شود چه كساني با روش هاي مكارانه براي حمايت از تخلفات غيرقانوني، هم پول كلاني گرفتند و هم خودشان زمين‌هاي ارزشمندي را دريافت كردند. يعني يك عده كه مسئول رسيدگي بودند، وقتي مطلع شدند كه دارد سوء استفاده مي شود، خودشان وارد شدند. هم زمين گرفتند، هم پول گرفتند و آن زمين ها ارزش افزوده پيدا كرد و باز دوباره اينها سود كلاني از اين محل بردند.

البته در ميان اين آدم هاي دانه درشت، افرادي هم بودند كه به عنوان طعمه استفاده شدند. معلوم است براي اينكه موضوع را بخوابانند و اجازه رسيدگي ندهند، سراغ آدم هاي دانه درشت مي روند كه مجموعه سيستم از مطرح شدن نام اين ها به عنوان باند فاسد ابا دارد. بعضي از اين افراد هم طمع مي كنند و در دام مي افتند، بعد كه فساد شكل گرفت، خود اين ها براي پوشاندن قضيه و براي منحرف كردن جريان كمك مي كنند. برخي از دانه درشت ها هم رسماً خودشان، بستگانشان، منصوبان شان در قضيه سوء استفاده از لواسان عامدانه نقش داشتند. از اول نقش داشتند براي اينكه سود ببرند، بستگانشان، فاميل ها و آشنايان شان بودند، وارد شدند و احساس امنيت و قدرت مي كردند. رقم هم خيلي بالاست، اينها رسماً وارد شدند و سوء استفاده كردند.

وقتي اسامي اين افراد اعلام شود، تازه مي شود فهميد چرا اين پرونده ها درست پيگيري نمي شود و كسي قدرت پيگيري چنين پرونده هايي را ندارد. مي بيند اي واي با چه كساني طرف است! يعني اگر كسي بخواهد رسيدگي كند، چه كساني را بايد به دادگاه دعوت كند! و آنها با تلفن و پيگيري و سازمان غير رسمي، فشار مي آورند. البته تخلفات گسترده برخي نهادهاي ديگر در واگذاري ملك، ارز، سكه و مجوز كه مبالغ آن ها خارج از حد تصور است، جز به روش هاي جهادي، امكان ندارد انجام شود.

اما اينكه چرا به اين پرونده‌ها رسيدگي نمي شود و اگر به بعضي از اين ها مجبور مي شوند رسيدگي كنند، چرا علني نمي شود؟ نامش علني هست ولي علني نيست، گزينشي يك تكه از دادگاه را به مردم نشان مي دهند و ما نمي‌دانيم واقعا موضوع چه بود؟ چه چيزي جواب داد؟ چه اسم هايي آنجا برده شد؟ چه كساني بايد به دادگاه احضار مي شدند كه نشدند؟ حالا مي فهميم كه چرا جلوي چشم ملت رسيدگي نمي‌شود؟ چرا مردم در رسيدگي به اين پرونده ها نامحرم شمرده مي شوند؟ آيا غير از اين است كه در مسير رسيدگي به اين پرونده ها، باند امنيتي، گزينشي عمل مي كند؟ يعني دقيقاً مي آيد پرونده را به بيراهه هدايت مي كند. عوامل اصلي فساد، مصون مي مانند كه بخشي از آن همان باند امنيتي هستند و اين ها مي مانند. هميشه ما مي بينيم ماجراي ارز و سكه يا مسائل ديگري پيش مي آيد، در نهايت يك آدم گمنام و بدبخت را مي گيرند و محاكمه مي شود. در حالي كه امكان ندارد يك نفر به تنهايي و بدون ارتباط با افراد قدرتمند بتواند چنين تخلفات بزرگي را مرتكب شود. البته روزي كه پشت صحنه، به طور كامل افشا شود، خيلي از مقامات و مسئولين بي اطلاع كشور، متوجه خواهند شد كه چگونه در كشور فساد نهادينه شده است و به نظرم آن روز خيلي نزديك است.

محمدرضا تقوي فرد: يعني شما مي فرماييد كه در جريان مسائل اقتصادي و بقيه مسائلي كه در كشور اتفاق مي افتد، يك باند امنيتي فاسد سالهاست دارد فعاليت مي كند كه در زمان رسيدگي هم به دليل اينكه حالا يا به دستگاه قضايي رسيدگي كننده فشار مي آورد يا مسير پرونده را عوض مي كند يا جلوي دسترسي افكار عمومي به واقعيت پرونده را مي گيرد يا آنقدر حجم موضوع بزرگ است كه آن بخش رسيدگي كننده، تصميم مي گيرد اين بخش را مجزا رسيدگي كند، يا اجازه نمي دهند اسناد و مدارك درستي به دست دستگاه رسيدگي كننده برسد، در واقع اين باند آن رسيدگي را مديريت مي كند.

دكتر احمدي نژاد: دقيقا درست گفتيد.

محمدرضا تقوي فرد: حالا مي‌خواهم سوالم را جور ديگري مطرح كنم؛ جنابعالي اشاره كرديد به يك موقعيت جغرافيايي شناخته شده كه پرونده اش هم موجود است. پرونده لواسان. اما موضوعات جدي تري وجود دارد كه كشوري مطرح است يعني در سطح كشور، در مرزهاي ما كه موضوع قاچاق كالا و حتي قاچاق ارز است. يعني ارز كالا نيست، بلكه طلا و غيره. اين قاچاقي كه دارد اتفاق مي‌افتد، ۴۰ سال است كه ما مي گوييم بايد با آن مبارزه كنيم. دستگاه‌هاي متولي براي آن ايجاد كرديم، هم در دستگاه قضايي هم در قوه مجريه هم در ساير نهادها. ولي عملاً مي بينيم اين قاچاق كالا همينطور ادامه دارد. آيا فكر مي‌كنيد اين دستگاه امنيتي فاسد ممكن است در قاچاق كالا هم دست داشته باشد كه امكان مهار آن وجود نداشته باشد؟

دكتر احمدي نژاد: بله همين طور است. اگر اينطور نباشد اصلاً قاچاق نمي‌تواند ادامه پيدا كند. اجازه بدهيد دو واقعه را براي شما بازگو كنم. ما در دولت بوديم، يك روز استاندار بوشهر تماس گرفت و گفت مدير كل گمرك آمده اينجا و استعفا داده و مي گويد من ديگر كار نمي كنم. گفتم موضوع چيست؟ چرا كار نمي كند؟ گفت مديركل گمرك مي گويد يك نهاد امنيتي آمده اينجا تحت عنوان اينكه ما مي خواهيم كالاهاي حساس تحريمي را وارد كشور بكنيم، هر هفته ۲۰ الي ۲۵ تا ۵۰ تا كانتينر دربسته وارد مي كند و اجازه نمي دهد ما آنها را بازرسي كنيم و كالا را با اسناد آن تطبيق بدهيم. بالاخره ماموران گمرك حساس مي شوند، مگر چقدر كالاي سري و قطعات محرمانه در كشور مصرف دارد؟ يكبار علي‌رغم فشار آن مامورين امنيتي و اطلاعاتي، بسته ها را باز مي كنند و مي بينند لوازم آرايشي است. آنها مي‌گويند اشتباه شده است! مسئولين گمرك مي گويند پس بقيه اش چي؟ آنها همه‌اش لوازم آرايشي است. مي‌آيند تعهد مي دهند كه ديگر تكرار نكنند. يك مدت مي گذرد ولي همينطور اين كانتينرها وارد كشور مي‌شود. باز يكي از بسته ها را باز مي كنند و مي بينند لوازم آرايشي است! مي گويند پس آن كالاهاي حساس تحريمي كجاست؟ مدير باشرفِ با تعهدِ گمرك مي گويد من ديگر كار نمي كنم. مي گويد من براي مردم عادي كه مي خواهند يك يخچال يا تلويزيون از ته لنج بياورند سخت گيري مي كنم اما يك مامور امنيتي يا نهاد امنيتي ـ اطلاعاتي مي آيد همينطور هفته اي ۵۰ تا كانتينر لوازم آرايشي وارد كشور مي كند و ما نمي توانيم جلويش را بگيريم. خود من برخورد كردم و مشخص شد كه يك معاون وزير اطلاعات پشت او هست كه براي من خيلي سخت بود. من دستور دادم كه بايد عزل شود. يكي از مشكلات ما در آن دوران اين بود كه ما مي گفتيم بايد عزل شود و بعد مي رفتند جاهاي ديگر، اجازه مي گرفتند كه عزل نشوند!

يك خاطره دوم را بگويم؛ يك روز در مسير بندرعباس به لار به شيراز به تهران، تريلي هايي مي آمدند كه ماموران نيروي انتظامي جلويشان را مي گيرند، و مي پرسند بار شما چيست؟ آنها مي گويند قطعات محرمانه و سري است. آن مأمور نيروي انتظامي، مشكوك مي شود كه يعني چه كه تريلي تريلي مي آيد؟ بسته ها را باز مي كنند و مي بينند كارتن هاي لباس است، لباس قاچاق! مامور نيروي انتظامي مي گويد پس قطعات سري كجاست؟ آن فرد امنيتي مي گويد آنها انتهاي كانتينر است. مامور نيروي انتظامي همه را پايين مي آورد، مي بيند همه آنها لباس هستند! لباس هاي قاچاق وارد كشور مي شد كه البته باز ما برخورد كرديم و گفتيم بايد اين معاون وزير اطلاعات عزل شود. جالب است كه اين ها پيغام مي‌دهند، آن مامور صورتجلسه مي كند، پرونده تشكيل و به دادستان محل ارائه مي شود. دادستان محل هم مي‌گويد كل كالا بايد ضبط شود. باز از اينجا پيغام مي دهند و فشار مي آورند كه بايد او را آزاد كنيد. معاون مربوطه از تهران بلند مي شود و به آنجا مي رود، فشار مي آورد كه اين كالاها را آزاد كنيد تا به تهران بيايد!

البته ما بلافاصله يك مصوبه اي را در دولت گذرانديم كه هر نهاد اطلاعاتي و امنيتي كه مي گويد كالاهاي محرمانه مي آيد، فهرست آن بايد به تاييد وزير اقتصاد برسد و فقط همان فهرست بتواند وارد كشور شود. يك مقدار كاهش پيدا كرد، منتهي بعداً دوباره رها شد. ببينيد اينها وجود دارد. من فكر مي‌كنم اگر اين باند امنيتي افشا شود، مردم به زودي مي فهمند چرا ۴۰ سال است همينطور قاچاق وجود دارد و ريشه كن نمي شود. خيلي مبارزه با قاچاق شده است. قاچاق ارز، قاچاق كالا، ولي چرا ريشه‌كن نمي‌شود؟ چرا نيرو هاي خوب ما در نيروي انتظامي، سپاه و ارتش بايد در راه مبارزه با قاچاق، شهيد بشوند؟ اما قاچاق برقرار است، ادامه دارد و هر روز بيشتر از قبل است. مقامات كشور هم دائماً مي‌آيند از وجود قاچاق ناله مي‌كنند، فرياد مي زنند، اعلام مي كنند. بايد ريشه اش را پيدا كرد. البته اگر آن پشت پرده و پشت صحنه افشا شود، مردم متوجه مي شوند چه كساني با جاسوسان جلسه مي گذارند. چه كساني از دشمنان نظام و انقلاب مي خواهند براي به قدرت رساندن آنها و يا تثبيت قدرت آنها كمكشان كنند. از بيگانه طلب كمك مي‌كنند و تعهد مي دهند كه دستورات آنها را در كشور اجرا كنند. اگر اين پشت صحنه روشن شود، همه متوجه مي‌شوند عامل حمايت كننده از وامهاي صدها و هزاران ميليارد توماني چه كساني هستند. ما دائماً فرياد مي زنيم ده ها هزار ميليارد تومان گرفت و رفت ولي بعد معلوم نمي شود كه چه كسي حمايت كرده است! مگر مردم معمولي به بانك بروند، به اين سادگي به آنها چند هزار ميليارد تومان وام مي دهند؟ در ماجراي آقاي خسروي، معلوم بود رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس پشت قضيه بود. خودش وارد مي‌شد، تهديد مي‌كرد. مديرعامل بانك و مسئولين بانك را تهديد مي كرد كه بايد وام بدهيد و ديگراني بودند كه پشت او بودند.

اگر اينها مشخص شود، خيلي از مسائل در كشور حل مي شود. اگر اين پشت صحنه ها آشكار شود، همه مي فهمند كه سلطان واقعي سكه و ارز و زمين، نوچه هاي چه كساني هستند و چه كساني پشت آنها هستند؟ مي فهمند كه ارز و سكه و شمش چگونه از كشور خارج مي‌شود؟ چه كسي مي تواند بپذيرد كه مردم عادي مي توانند هزاران تن كالا وارد كشور كنند؟ نشدني است. نوع تجار ما آدمهاي صالح و دلسوزي هستند، قوانين را رعايت مي كنند و اصلا دنبال اين چيزها نيستند. بعد مي بينيم يك آدمي كه اصلاً در كار تجارت نبوده، اصلا تاجر نيست پيدا مي شود و ده ها هزار تن كالا وارد كشور مي‌كند، پخش مي‌كند و بعد هم معلوم نمي شود چه كسي او را حمايت كرده است! مردم متوجه مي‌شوند كه چرا اين جوانان مظلوم مرزنشين را به سمت كولبري و سوخت بري هل مي دهند و بعد اينها را به عنوان مسئول قاچاق و مشكلات كشور معرفي مي‌كنند! يعني ما كه در تهران نشسته ايم، فكر مي‌كنيم اين همه مشكلات كشور به خاطر آن جواني است كه رفته كولبري يا سوخت بري كرده! حتي بعضي از اين ها را مي كشند تا ذهن ها منحرف شود و اينها را مسئول معرفي كنند! يعني بگويند مسئول مشكلات اقتصادي كشور و قاچاق، مردم مرزنشين هستند! در حالي كه بي گناه ترين و مظلوم ترين مردم هستند.

محمدرضا تقوي فرد: آقاي دكتر؛ براي فرمايشات خودتان مستنداتي هم داريد؟

دكتر احمدي نژاد: دو موردي را كه برايتان اشاره كردم در گمرك و لار كه كاملا روشن و مستند است. دقيقا كد آن را دادم. حرف‌هاي من تماماً مستند است. در كل كشور، انسان‌هاي شريف، دلسوز و انقلابي هستند كه به مردم، انقلاب، نظام، به خون و آرمان شهدا وفادار هستند، شكم هايشان از مال حرام پر نشده است و مانند برخي به نام ارزشها و انقلاب، از ظلم و فساد حمايت نمي كنند. با فساد و اشرافيت و رانت مخالف هستند. آنها در حال انفجار هستند، نمي دانند چه كنند! تنها يك نفر را در كشور مي شناسند به نام احمدي نژاد. اينها تنها كاري كه از دستشان بر مي‌آيد، اين است كه مستقيم و غير مستقيم اسناد و اطلاعات را به دست من مي رسانند. دائماً با جزئيات من را در جريان مي‌گذارند و مستندات را به من مي دهند. البته من هر زمان كه ببينم شرايط بگونه اي است كه واقعاً مي خواهد رسيدگي شود، وقتي كه ببينم رسيدگي، رياكارانه و انحرافي نيست، اين ها را براي عموم مردم اعلام خواهم كرد. انتهاي خط رسيدگي دست همان‌هايي است كه پشت قضيه هستند.

در ماجراي ارز، اينهمه بگير و ببند شد، چه كسي پشت آن بود؟ ما رفته بوديم جلوي زندان اوين، چند تا جوان با يك پيرمردي كه در ميدان بالايي زندگي مي كنند، آمدند. آن جوان گفت آقاي احمدي نژاد دستم به دامنت، من دو روز به مرخصي آمده ام. يك موتور سيكلت دارم كه با آن كار مي كنم. كار من اين است كه مثلا اينجا به من مي گويند اين ۱۰ هزار دلار را ببر و بده به اين آقا، من هم مي برم و مي دهم. من را گرفته‌اند و به هفت سال زندان محكوم كرده اند! يا آن پيرمردي كه آنجا بود، گريه مي كرد، زن و بچه هايش هم بودند، مستاجر هم هست. مي گفت من هفتاد سال سن دارم. به من ماهي ۲ ميليون تومان مي دهند كه دم در اين مغازه بايستم. من را گرفته اند و به هفت سال زندان محكوم كرده اند! من مستاجر هستم! به من مي گفت شما را به خدا به زن و بچه من رسيدگي كن، آنها اجاره ماه را هم ندارند. ما رفتيم و ديديم كه درست مي گويد. مي گفت من اصلاً كاره اي نيستم، به من مي گويند اينجا بايست و بگو اين بيايد داخل، اين برود. يا همان موردي كه راجع به كارت هاي بازرگاني و دلارهاي ۴۲۰۰ توماني، گفتند ۱۸ يا ۳۰ ميليارد دلار، عددهاي مختلفي گفتند به افرادي داده شده كه زيرمجموعه كميته امداد هستند. پيرمرد و پيرزن روستايي كه اصلاً نمي دانند موضوع چيست! يك كارتي به نام او درست كردند و كارها را به نام او انجام دادند. حالا قوه قضاييه مي خواهد رسيدگي كند. كدام شان را بگيرند؟ چه بگويد؟ يكي آمده و گفته من مي خواهم ۱۰۰ هزار تومان به شما كمك كنم، مشخصات خودت را بده! يك كارت درست كرده و همه چيز را به نام او زده است! چه كسي پشت قضيه است؟ يعني در ته خط، شما مي‌بينيد افراد معمولي كه دارند زندگي مي كنند و خودشان ذاتاً اهل تخلف نيستند و سودي نمي برند، بعنوان پادو و كارگر دارند قرباني مي شوند ولي اين ها را جلو مي فرستند. من هر زمان كه ببينم كار رسيدگي، رياكارانه و نمايشي نيست و جدي است، اسناد را خواهم داد و اقدامات لازم را خواهم كرد.

اجازه بدهيد كه يكي دو مورد ديگر را برايتان بگويم؛ اينها هم كد است. اين باند فاسد امنيتي، بايد نقش خودش را در ترور دانشمندان هسته اي و انفجارهاي نطنز تشريح كند. در تورقوزآباد و در سازمان فضايي، اسناد بسيار مهمي را سرقت كردند، اين ها شوخي نيست، اينها اسناد امنيت كشور، آينده كشور و دانش كشور هستند. اينها را آمده اند و برده اند. البته اين باند بايد در آينده راجع به اينها توضيح دهد. اما يك مقدار موضوع را تشريح مي كنم كه ببينيد چه اتفاقي افتاده و چگونه جلوه داده اند! چگونه آمدند در تورقوزآباد و آن عمليات سنگين را انجام دادند و بعد چند وانت اسناد را برداشتند و بردند تحويل صهيونيست‌ها دادند؟ اصلا چگونه اسناد را از كشور خارج كردند؟ مگر يك صفحه بوده است كه در جيب بغل بگذارند و ببرند؟ چند وانت اسناد برده اند! در اين كشوري كه اين همه ايست و بازرسي هست، در فرودگاه ها و در مرزها همين طور! چگونه بيرون برده‌اند؟ بايد بيايند توضيح بدهند. از همه مهمتر اينكه چرا اين اخبار مهم را از مردم مخفي نگه داشته اند؟ اگر بلافاصله اين خبر را منتشر مي‌كردند، آيا تمام گمركات، تمام مرزها و تمام مامورين امنيتي هوشيار نمي شدند و نمي توانستند اين اسناد را بگيرند؟ الان يك دزدي بزرگ مي شود، بلافاصله اطلاعيه مي دهند تا همه در جريان باشند كه مثلا اين ماشين را در هر كجا ديديد خبر بدهيد. اما اسناد را بردند و سكوت محض! مردم خبر آن را از آن طرف مرز گرفتند! يعني در آن طرف، اسناد به دست دشمن رسيده و افشا كرده است و ما فهميديم! البته من متوجه شدم و خبر آن زود به من رسيد. اسناد سازمان فضايي در گاوصندوق بوده است، در دفتر رئيس سازمان بوده است. آمده اند و برده اند و خبر را از مردم مخفي كردند!

محمدرضا تقوي فرد: اين اسناد را چگونه مي برند يعني آن سازمان فضايي بايد حراست و نگهبان و شرايط خاص داشته باشد چگونه ممكن است ببرند؟

دكتر احمدي نژاد: بله آمده‌ام سقف را باز كرده‌اند و داخل شدند، گاوصندوق را باز كردند و بردند و آن وقت جالب است اين باند امنيتي براي اينكه لاپوشاني كند، آمده گفته چيزي نبوده، يك دزدي عادي بوده و از پنجره طبقه پنجم همسايه وارد شده اند! اينكه مي گوييد دزدي معمولي، در اتاق رئيس سازمان فضايي چه هست كه بدزدند؟ انبار طلا و ارز است؟ يك اتاق اداري است. من اطلاع دقيق دارم كه گاو صندوق را باز كرده‌اند و برده اند و اين ها اين خبر را پوشانده اند. تازه به وزير مربوطه هم گفته اند كه يك دزدي عادي بوده كه نيروي انتظامي هم رفته و دزدها را گرفته يعني مسئوليت خودشان را گردن نيروي انتظامي انداختند كه چند دزد عادي بودند و دستگير شدند و به دزدي هم اعتراف كردند! پوشاندن اين قضيه و بعد به وزير هم اطلاعات خلاف واقع مي دهند، دروغ مي گويند و صحنه سازي مي كنند، در حالي كه از سقف وارد شده بودند. براي اينكه رد خودشان را گم كنند، گفتند دزد معمولي بودند، بعد هم دستگير شدند و اعتراف كردند و از اين حرفها. آنها در اين كارها سابقه دارند.

محمدرضا تقوي فرد: چند وقت پيش گفتند يكي از زندانياني كه متهم به ترور دانشمند هسته‌اي ما بود، فرار كرده و از كشور خارج شده است. آن فرد بعدا مصاحبه اي كرد و گفت من توسط يك باند امنيتي، تحت فشار بودم و مجبور شدم يك اعترافاتي بكنم و واقعيت اين نبوده. آن ترور، ترور بسيار تلخي بود و در نهايت هم در افكار عمومي روشن نشد كه چگونه انجام شد؟ و بعد همين شخصي كه از كشور خارج شده بود گفت من تحت فشار وادار شدم حرفهايي را بزنم. راجع به اين موضوع توضيحاتي مي دهيد؟

دكتر احمدي نژاد: همين طور است؛ در ماجراي ترور دانشمندان هسته اي، مجبور بودند واكنش نشان بدهند. مانند ماجراي تورقوزآباد و سازمان فضايي نبود كه بتوانند آن را پنهان كنند. بالاخره يك دانشمند هسته اي ترور شده و همه مردم فهميده اند، بايد يك عكس العملي از خودشان نشان مي‌دادند. آنها براي اينكه خط نفوذ را پنهان كنند، يعني مردم يا مسئولان بالاتر متوجه نشوند كه يك خط نفوذي دارد اين كارها را مي‌كند، رفتند سراغ چند نفر از زندانيان. به آنها گفتند اينها را بپذيريد، ما هم در ازاي آن به شما كمك مي كنيم كه آزاد شويد و بعد هم آنها را پشت دوربين آوردند. من همان زمان گفتم اين دروغ است اين چه كاري است كه مي كنيد؟ به وزير مربوطه گفتم مسخره اش را در آورده ايد! اين فردي كه نشان داديد، همان شخصي است كه ترور كرده است!؟ اين ترور پيچيده و دقيق را همين يك نفر انجام داده است!؟ اولاً ۵۰ نفر اين ترور را پشتيباني كرده‌اند. مگر ترور به اين سادگي شدني است؟ بعد هم آن بيچاره ها پذيرفتند. معلوم است وقتي مي‌روند زندان هاي سنگين براي افراد مي بُرند، مجبور به همكاري مي شوند. حالا در موضوع سرقت سازمان فضايي هم سناريو نوشتند كه سرقت را عادي جلوه دهند و بگويند گاوصندوق باز نشده و سندي سرقت نشده است، چرا؟ براي اينكه عوامل جاسوس، محفوظ بمانند و خط نفوذ را حفظ كنند!

من از شما سوال مي كنم اين موضوع ساده‌اي است كه بالاترين فردي كه در وزارت اطلاعات مسئول كنترل جاسوس‌هاي اسرائيل و مقابله با توطئه هاي اسرائيل در ايران است، خودش جاسوس اسرائيل از كار دربيايد!؟ اين كه ديگر خبرش هم اعلام شد. آيا شوخي است؟ يعني آن فرد، به تنهايي در وزارت اطلاعات، جاسوس اسرائيل شده است و هيچ ارتباطاتي ندارد!؟ پشتيباني نمي شده است!؟ عمليات فراواني را در ايران تك و تنها پشتيباني كرده است!؟ اين را كساني كه يك مقدار با كار آشنا باشند، مي دانند اگر كسي اين ادعا را كرد، يك دروغ بزرگ است! معلوم است كه شبكه است. آن فرد سرنخي است كه بايد آن را بكشيم تا تمام شبكه ها را از كل كشور جمع كنيم. كجا جمع شد؟ يك نفر محكوم شد و تمام! بقيه كجا رفتند؟ كجا هستند؟

اصلاً چرا اسناد تورقوزآباد را بُردند، كسي پاسخگو نيست! مگر شوخي است؟ مهمترين اسناد كشور را برده اند، چه كسي اينجا تحت سوال قرار گرفت؟ يقه چه كسي گرفته شد؟ چه كسي به دادگاه كشانده شد؟ شما خبر داريد؟ اين عمليات در ايران انجام شد، شما بايد آن را بگيريد. يك مامور راهنمايي و رانندگي اگر چراغ را خوب تنظيم نكند و مردم معطل شوند، رئيس بالادستي يقه او را مي گيرد. مي آيند در تلويزيون و عذرخواهي مي‌كنند و مي گويند مردم ببخشيد كه در فلان چهارراه مامور ما درست تنظيم نكرد و دو ساعت راه بندان درست شد، از شما عذرخواهي مي كنيم. اين همه اسناد را از كشور برده اند، هيچ كس پيگيري نمي كند! كسي دنبال نمي كند!

حالا مورد بعدي را هم به شما بگويم؛ اصلا تكليف ترور شهيد فخري زاده چه شد؟ مي خواهم يك بخش ديگري از آن را براي شما افشا كنم. اين موضع گيري هاي متناقضي كه كردند، اصلا وزير اطلاعات رسما آمد و گفت ما از زمان و مكان ترور خبر داشتيم! عه! چه شد؟ چه كسي مسئول امنيت بوده؟ چه كسي كوتاهي كرده؟ چه كسي همكاري كرده است؟ اين دانشمندان هسته‌اي ما كه ترور شدند؛ شهيد شهرياري، شهيد علي محمدي، آقاي رضايي، آقاي احمدي روشن و آقاي قشقايي، بالاخره پرونده اش به كجا رسيد؟ همان يك نفر كه به او گفتند تو بپذير و فرار كن و به آلمان برو، تمام شد؟ اصلاً كسي پيگيري مي كند؟ در دستور كار هست؟ نخير! چرا نيست؟ بالاخره مسئوليت نهاد امنيتي همين است كه برود خط را كور كند و بعد خيلي راحت مي آيند و مي‌گويند ما از زمان و مكان ترور آقاي فخري زاده اطلاع داشتيم! بسيار خوب چه كار كرديد؟ چه كسي كوتاهي كرده است؟ چه كسي محاكمه شد؟ چه كسي به عنوان مسئول معرفي شد؟ اصلا دفعه قبل كه نطنز را منفجر كردند، چه كسي مسئول آن بود؟ چه كسي بايد پيگيري مي‌كرد؟ چرا هيچ خبري از آن نيست؟

حالا عرض مي كنم. هميشه دستگاه اطلاعاتي وقتي وارد صحنه مي‌شود كه كار از كار گذشته است. يعني انفجار انجام شده، تاسيسات نابود شده و بعد اينها مي روند پشت تلويزيون! دائم اطلاعيه مي دهند و حرف مي زنند! نهاد اطلاعاتي بايد از قبل آماده باشد كه اجازه ندهد به آنجا برسد! بعد كه انفجار رخ مي‌دهد يا ترور مي‌شود، شروع مي كنند به حرف زدن! تازه چه مي گويند؟ مي گويند بله! رسيدگي كرديم و خيلي زود كشف كرديم و بعد يك اسم مجعول يا يك شخص مجهول الهويه را معرفي مي‌كنند و مي گويند او مسئول بود و از كشور خارج شد! يك مقدار اين را جلوي مان بگذاريم و ببينيم اين يعني چه؟

محمدرضا تقوي فرد: يعني شما مي خواهيد بفرماييد همانطور كه در مباحث اقتصادي، عملا فساد توسط يك باند امنيتي دارد انجام مي شود و يك نفر را به عنوان سلطان معرفي مي‌كنند و بعد مي گويند تمام شد، در مسائلي از اين دست هم همين گونه است؟ يعني در ترور هم يك سلطان كاذبي درست مي كنند و مي گويند تمام شد؟

دكتر احمدي نژاد: دقيقاً. مي گويند ما زود كشف كرديم! همين كه مي‌گويند ما زود كشف كرديم، بزرگترين سند است كه مرد حسابي شما كه اينقدر هنر داري، چرا قبل از آن كشف نكردي؟ تو بايد قبل از آن اتفاق كشف مي كردي! بعد از آنكه ترور شد و حالا چيزي دستت نيست، مي گويي كشف كردي!؟ طرف هم كه به خارج فرار كرده است، اين معنا دارد. يك اسم و عكسي هم منتشر مي‌كنند كه مثلاً خبر مستند باشد! يعني مردم و افكار عمومي را منحرف كن، فريب بده و برخي مسئولين بي اطلاع را هم فريب بده و كسي را ديگر دنبال نكن! همه اش در عمل همين است. يعني او فرار كرد و رفت خارج و پرونده بسته شد، خيلي راحت!

محمدرضا تقوي فرد: سلطان قتل هم پيدا شد و تمام!

دكتر احمدي نژاد: يا مي گويند ما او را كشتيم و تمام شد يا مي گويند فرار كرد و تمام شد و پرونده بسته شد! آيا پرونده بسته شد؟ بسته نشده است. اينها مي‌آيند و مي‌گويند زود كشف كرديم كه بگويند ما اشراف داريم! آقا اشراف مربوط به قبل از اتفاق است نه بعد از آن! شما حقوق ميگيري، آنجا هستي كه اجازه ندهي تاسيسات نطنز از بين برود!

محمدرضا تقوي فرد: بايد پيشگيري كنند.

دكتر احمدي نژاد: حالا تاسيسات از بين رفته است و شما در جريان هستيد، دستتان در كار است، بعد مي آيند و مي گويند ما كشف كرديم، طرف هم فرار كرده است، به همين سادگي! يعني تاسيسات نطنز كه چندين لايه امنيتي دارد، يك آدمي كه معلوم نيست چه كسي هست؟ كجاست؟ آمده و رفته بمب را گذاشته، ده ميليارد خسارت زده و بلافاصله هم از كشور خارج شده است! اين يعني خط نفوذ بايد سفيد بماند و كسي ديگر دنبال خط نفوذ نگردد!

اجازه بدهيد يك خاطره ديگر بگويم؛ در جريان انفجار نخست وزيري، چه كسي عامل بود؟ كشميري. جنازه ها همه سوخته، بدن ها همه سوخته و پيدا نيست كه كدام پيكر به چه كسي تعلق دارد. وقتي دارند بيرون مي آيند، مي‌گويند اين، فلاني است، اين، ديگري است، اين هم كشميري است! خبر دادند كه بله! كشميري هم جزو سوخته ها بوده است! براي چه اين را گفتند؟ براي اينكه ديگر هيچ كس به دنبال كشميري نگردد تا او بتواند راحت از مرز خارج شود!

محمدرضا تقوي فرد: كشميري به تنهايي هم نبوده است يعني آنهايي كه اين خبر را درست كردند...

دكتر احمدي نژاد: چه كساني به او كمك كردند كه از مرز خارج شود؟ مشخص است! وقتي يك دستگاهي بعد از انجام يك عمليات دشمن، فوراً اطلاعيه مي دهد كه ما كشف كرديم كه يك نفر بوده و از كشور خارج شده، اين يعني چه؟ روشن است! اين فقط براي اين است كه عوامل اصلي را سفيد نگه دارند، خط نفوذ را سفيد نگه دارند، ديگر هيچكس عملاً دنبال نمي كند و مي گويند تمام شده، دنبال چه كسي بايد بگرديم؟ و پرونده راكد و بايگاني مي شود! همانطور كه براي شهداي هسته‌اي شده است! الان ۱۰ الي ۱۲ سال گذشته، چه كسي محاكمه شد؟ مگر يك نهاد امنيتي كه مسئول امنيت كشور است نبايد يك پروژه اي را تا ريشه كني آن جلو ببرد؟ مثلا خبر رسيده كه از فلان مرز، يك اسلحه وارد شده است. اين نهاد امنيتي تا زماني كه آن اسلحه را كشف نكند، موضوع از دستور كارش نبايد خارج شود. چگونه است كه يك كلمه راجع به پيگيري پرونده شهداي هسته‌اي حرفي نمي زنند؟ حتي راجع به نطنز، راجع به فخري‌زاده؟ مي‌آيند يك نمايش اجرا مي كنند و بسياري از مسئولان كشور هم واقعيتش اين است كه بي اطلاع هستند، در مسائل عميق نيستند، آنها هم قبول مي كنند، دو تا كاغذ جلويشان مي گذارند، آنها هم مي پذيرند و موضوع را مي پوشانند و تمام مي كنند. الان شهيد فخري‌زاده ترور شده و چند ماه گذشته، تمام شد؟ يك نفر بوده و به خارج از كشور رفته است؟ تمام شد؟

محمدرضا تقوي فرد: اين باند امنيتي كه شما از آن اسم مي بريد و در مصاحبه قبلي هم به آن اشاره كرديد، ديگران هم غير از شما سالهاست كه به مواردي از اين دست اشاره مي كنند مانند قتل هاي زنجيره اي كه قبلا هم مطرح شده. الان شما كه داريد به صراحت مطرح مي كنيد اين سوال براي من به عنوان يك روزنامه نگار و فعال رسانه پيش مي آيد كه آيا ممكن است كه اين باند امنيتي، غير از اين مواردي كه شما اشاره كرديد، يعني بحث امنيتي و اقتصادي، مثلا در انتصابات، در بكارگيري نيروها، مشغول كردن اشخاص و مانع شدن از ورود بعضي افراد متعهد در مناصب، در اينجاها هم نقش داشته باشند؟

دكتر احمدي نژاد: حتما همينطور است. من در ابتداي صحبتم به ضعف مديريت كشور اشاره كردم! كشور را خيلي ضعيف اداره مي‌كنند. اداره كشور، يك بخش مهمي از آن متكي به اطلاعاتي است كه دستگاه‌هاي اطلاعاتي و امنيتي مي دهند. اصلا وقتي دستگاه‌هاي اطلاعاتي، تحت نفوذ قرار مي گيرند، اولويت ها را در كشور عوض مي كند، تهديدات را عوض مي كند. كاري كرده‌اند كه اقوام و مذاهب گوناگون در ايران تهديد تلقي مي شوند! يك جريان منافقيني بود كه الان يك مشت پير و پاتال در اروپا نشسته اند، يك جيره اي مي گيرند و براي خودشان زندگي مي كنند. اينها را به عنوان تهديد اصلي تلقي مي‌كنند! يا يك جوان دانشگاهي وقتي مي آيد به يك مطلبي اعتراض مي كند، او را تهديد تلقي مي كنند و چند سال او را زنداني مي كنند، يا يك سال زنداني بدون محاكمه، با فشار همان نهاد امنيتي او را زنداني مي كنند! در حاليكه اين جواني كه دارد اعتراض مي كند يك فرصت براي كشور است، سرمايه كشور است كه دارد اشكال و خطا را مي گويد، دارد كمك مي كند، دارد امر به معروف و نهي از منكر مي كند، وظيفه اجتماعي اش را انجام مي دهد. اين مي شود تهديد، اما آن مجموعه مديراني كه با تصميمات غلط خودشان، با سوء استفاده هاي بزرگ خودشان، اقتصاد كشور و مردم را به خاك سياه مي نشانند، اصلاً به عنوان تهديد معرفي نمي شوند. يا آن باندي كه مي آيد در لواسان آن چند ده هزار ميليارد ثروت ملت را بالا مي كشد، به عنوان تهديد معرفي نمي شود! اين خيلي مهم است. آن كساني كه مسير اداره كشور را از مسير آرمان‌هاي انقلاب و از مسير عدالت دور مي كنند و به سمت اشرافيت و فاصله طبقاتي و نظام طبقاتي مي‌برند، به عنوان تهديد معرفي نمي شوند اما يك جوان موتور سواري كه از شدت فقر به او مي گويند اين ۱۰ هزار دلار را از اين فرد بگير و به آن فرد بده، اين تهديد معرفي مي‌شود. وقتي نفوذ در دستگاه اطلاعاتي اتفاق مي افتد، ذهنيت مديران كشور دستخوش نفوذ مي شود.

محمدرضا تقوي فرد: يعني بايد مديراني باشند كه عملاً دستگاه امنيتي فاسد سوار اينها شده باشد!

دكتر احمدي نژاد: دقيقا. هم در مديران اجرايي هست، هم در قانونگذاري و هم در دستگاه قضايي. سراغ قاضي مي روند و يك جواني را كه دو تا شعار داده يا يك اعتراض ساده كرده است، به جاهايي وصل مي كنند و برايش داستان مي نويسند و بعد ۵ سال، ۱۰ سال، ۱۵ سال زندان براي آن جوان مي بُرند! در حالي كه آن قاضي بايد او را صدا بزند و بگويد بارك الله! انقلاب كرديم كه تو شجاع باشي، اين تلفن من، هر جاي ديگري هم خطا شد، هرجا فساد ديدي به من خبر بده تا من پدرشان را دربياورم اما برعكس شده است. براي اشخاص پرونده درست مي كنند و از آنها سوء استفاده مي كنند.

هميشه استفاده از روش معرفي عوامل جعلي و دروغين، به عنوان ترور يا سرقت يا فسادها، اين روش شناخته شده‌اي است كه دستگاه هاي امنيتي انجام مي دهند، يك عامل فرعي و جعلي را معرفي مي كنند، براي اينكه عوامل اصلي از ديد مردم در امان بمانند و آنها كارشان را انجام بدهند. اين ها اين كار را مي كنند تا هر وقت كه بخواهند، هر عملياتي را عليه منافع ملي، عليه كشور و نظام انجام بدهند و بعد هم نظام و مردم را مسخره بگيرند و به ما بخندند! آن پشت نشسته اند و كارشان را مي كنند، توجه مردم را از اين موضوع اصلي به يك جاي فرعي مي برند و بعد مي نشينند و مي خندند! به همه ما مي خندند و تحقير مي‌كنند و بعد تهديد هم مي كنند. يعني يك فردي مثل من، وقتي مي‌آيد و مي‌گويد فساد هست، اطلاعيه مي‌دهند و تهديد مي‌كنند كه چرا گفتي؟ با تو برخورد مي كنيم!

محمدرضا تقوي فرد: آقاي دكتر مي خواهم بپرسم كه بالاخره اين ماجرا بايد در يك جايي ختم شود. مردم ايران انقلاب كردند، ظلم ستم شاهي و ساواك را كنار زدند و حاكميت خودشان را بر سرنوشتشان خواستند و حمايت كردند. حالا يك جرياني كه شما اشاره مي‌كنيد در دستگاه امنيتي نفوذ كرده است و در حوزه هاي مختلف دارد فساد مي كند، عملاً نه جزو بافت نظام هستند نه جزو انقلاب هستند و نه جزو مردم هستند. مي خواهم بدانم در يك شرايط واقع‌بينانه، نه خوشبينانه و بدبينانه، از نظر آقاي دكتر احمدي نژاد آيا اين جريان جمع شدني هست؟ يعني امكان جمع شدن آن وجود دارد يا اينكه آنقدر ريشه دوانده كه امكان جمع شدن ندارد؟

دكتر احمدي نژاد: بايد تاكيد كنم كه بحث نفوذ و جريان فاسد اطلاعاتي، فراتر از ترور و انفجار و اينهاست كه توضيح دادم يعني انحراف مديران از مسائل اصلي و جابجايي تهديد، اينها توسعه دارد و همه اش را اينجا به طور كامل باز نكرديم. اما به شما عرض كنم به فضل الهي و با عنايت ويژه امام عصر عليه السلام، تا افشاي كامل پشت صحنه عوامل باند امنيتي، زمان زيادي نمانده است. اين مانند يك دُمل فاسد در درون يك بدن سالم مثل ملت بزرگ ايران است. ان شاءالله بزودي با يك جراحي ملي، اين دُمل از بدن خارج خواهد شد.

محمدرضا تقوي فرد: ان شاءالله. من به عنوان سوال آخر جسارت مي كنم كه اين را مي پرسم ولي مي خواهم بدانم شما نگران نيستيد؟ اگر اين باند را اين قدر گسترده مي بينيد و مي دانيد بالاخره ريشه هاي خارجي يا داخلي دارد، خيلي وسيع است، در ابعاد مختلف حضور دارند، مي توانند پرونده سازي كنند، مي توانند آدم سازي كنند، مي توانند اتفاقات ترور و غيره و ذالك رقم بزنند. شما شخصا نگران جان خودتان و خانواده و اطرافيانتان نيستيد؟

دكتر احمدي نژاد: من هميشه در خطر بوده ام و هستم اما براي خودم نمي گويم. من نگران جان خودم نيستم. هيچ افتخاري بالاتر از اين نيست كه به دست اشقياء يعني دشمنان ملت ايران و دشمنان انقلاب ملت ايران، كشته شوم. من سعادتي بالاتر از اين سراغ ندارم. من بارها و بارها كه از عدد خارج است، علي‌رغم هشدارهاي امنيتي برخي از مسئولين دلسوز، رفته ام و خودم را به درياي مواج و زلال مردم سپرده ام، آن جاهايي كه دست ها براي اشقياء باز بوده كه بخواهند بيايند و بزنند. در جاي جاي اين سرزمين اهورايي، وسط مردم رفتم، در كنار مردم بودم، يك بار هم از من پرسيدند چه حسي داري؟ گفتم مانند ماهي در آب است، بازگشت به خود و به حقيقت خود است. الان هم من مرگ باعزت و در راه خدمت به مردم، كشور و انقلاب را از هزاران سال عبادت بي وقفه، ارزشمند تر و بالاتر مي دانم. عبادت هزار ساله را در برابر آن چيزي نمي دانم كه انسان در راه ملت و آرمان ملت، خدمت به ملت، دفاع از حقوق ملت، كشته شود. اين بزرگترين افتخاري است كه مي تواند پرونده زندگي يك خادم كوچك، مثل من را به زيبايي و زيبندگي ببندد.

من زندگي كردم و از همه چيز هم استفاده كردم. دعاي هميشگي من اين بوده كه عمرم سراسر در سربازي براي مولايم باشد و در خدمت به ملت عزيز ايران و بندگان خدا باشد و دوست دارم اين عمر با ريختن خونم به سر بيايد و از مردم عزيز هم مي‌خواهم اين سرنوشت را براي من مطالبه كنند. نه از مرگ باكي دارم و نه از فشار و محدوديت و امثال اينها. ديگر از ما گذشته است كه از مرگ بترسيم يا از فشار و محدوديت. براي من رضايت خاطر مردم كه ايمان دارم رضايت خاطر خداست مهم است. فقط رضايت مردم را رضايت امام زمان(عج) و رضايت خدا مي دانم، اين اعتقاد من است. آنهايي كه مردم را از خدا و امام زمان(عج) تفكيك مي كنند، اينگونه نيست! رضايت مردم، رضايت خداست.

من پروردگار و مولايم را بر اين حرفي كه زدم به شهادت مي‌گيرم، صادقانه گفتم. بهترين مرگ براي من، كشته شدن در راه خدمت به مردم و آرمان‌هاي بزرگ ملت ايران است و من دعاي مردم را در طول خواست خدا و خواست امام زمان(عج) مي دانم و آن ها را حافظ خودم مي دانم و الا اگر بنا باشد انسان نگران جان خودش باشد از هيچ حقيقتي نمي تواند دفاع كند. اصلا از انسانيت خودش نمي تواند دفاع كند. اولين تهديد را كه انسان پذيرفت و تسليم شد، آخرينش است. يعني يك گام جلوتر مي‌آيند. آقا اين را نگو، خطر است! خب نگفتيم، بياييم يك پله پايين‌تر را بگوييم؟ نه آن هم خطر است! شيطان كه رها نمي كند. تا تحقير كامل انسان تا له كردن حقيقت انسان، آدم را جلو مي برد. بحث ما در اينجا اصلا شخصي نيست ، بحث حقوق ملت، آرمان ملت و كشور عزيزمان است. حق ملت، همان حق خداست. اينجا بايد بگوييم آنهايي كه حق ملت را از حق خدا تفكيك مي‌كنند، همان شيطان هستند، همان شيطاني كه پشت باند امنيتي هم هست. حق مردم همان حق خداست و حق خدا هم حق مردم است.

من به عنوان دلسوز مردم و دلسوز انقلاب مي گويم؛ روي سخنم با آن مسئوليني هم هست كه مسئوليتي را بر عهده دارند. مي خواهم بگويم خطر در كمين كشور و انقلاب است. ديگر نمي دانم با چه بياني بايد اين را بگويم كه خطر هست. يك بار گفتم دارد سيل مي آيد، الان هم مي‌گويم خطر هست. چرا بايد سرنوشت يك نظامي كه محصول انقلاب بزرگ يك ملت بزرگ و بزرگوار است، به اين سادگي از طريق يك سري عوامل سرسپرده، دستخوش انحراف و خطر و آسيب شود و در دست دشمنان شيطان صفت قرار بگيرد؟ چرا بايد اينگونه شود؟ بالاخره بعد از هزاران سال، ملت ايران براي ارزش هاي الهي، براي گرفتن حق تعيين سرنوشت، براي عدالت، براي آزادي، براي پيشرفت، براي كرامت، براي وحدت، براي شكوفايي حقيقت انساني خودش، براي اين كه خودش باشد و خودش و اختيارش در دست خودش باشد، انقلاب كرد. چرا بايد اين انقلابي كه در آن صدها هزار شهيد داده شده است، به سادگي و به خاطر غفلت برخي از مسئولين، توسط يك باند فاسد، دست شيطان بيفتد؟ چرا بايد اينگونه شود؟ آدم دلش مي سوزد. مساله، مساله من، اين آقا يا آن آقا، اين حزب و آن حزب نيست، اصلا مساله شخصي و گروهي نيست، بحث موافق و مخالف هم نيست، بحث يك عده معدودي است كه پاي انقلاب بمب گذاشته اند و من دارم مي بينم، دارم مي سوزم و دارم مي گويم اين باند امنيتي به همراه يك عده از صاحب منصبان و صاحبان قدرت، دارند مانع از رسيدن مردم به حقشان مي شوند، مانع از تحقق حقوق مردم مي‌شوند، مانع از تحقق آرمان‌هاي انقلاب مي شوند. اين ها جز به منافع پست خودشان و اربابانشان به چيز ديگري فكر نمي‌كنند. فضاي آنها فضاي ديگري است حتي اگر به ظاهر خودشان را انقلابي و سوپر انقلابي جا بزنند.

به شما بگويم حق ملت، منافع مردم، ارزش‌ها، آرمان‌هاي انقلاب، مصلحت كشور، نظام، دين و ايمان مردم برايشان پشيزي ارزش ندارد. من بعضي از آنها را از نزديك مي شناسم، با آنها بحث كرده ام. اين ها تا وقتي كه امكان ادامه قدرت و چپاول اموال و امكانات را داشته باشند، به همين منوال عمل مي كنند و به خاطر سوابق خيانتي كه متاثر از هواي نفس و عمل به دستور اربابان خارجي مرتكب شده‌اند، براي خودشان راه بازگشتي نمي بينند. به همين سبب امروز از هميشه خطرناك تر شده اند. برنامه آنها ادامه همين راه تا زماني است كه ديگر امكان بازگشت نباشد، راه بسته شود! آنوقت است كه وقت فرار آنها فرا مي‌رسد. وقتي مي بينند ديگر نمي توانند انجام بدهند، دنبال راه فرار مي‌گردند. براي آن هم برنامه ريزي كرده اند. منابع مالي بسيار زيادي را از كشور خارج كرده‌اند. اسناد اقامت خود و بستگانشان را فراهم كرده‌اند. آنها با آن خبث طينتي كه پيدا كرده‌اند از انجام هيچ خيانت و خباثتي فروگذار نيستند. از هيچ جنايتي فروگذار نيستند، حيات و ممات شان را به بيگانگان فروخته اند.

اصلا داستان اينگونه است؛ اولين بله اي كه به بيگانه گفت، ديگر غلام حلقه به گوش مي شود و تا انتها بايد برود. قبلاً هم گفته ام كه اين گروه و باند، جزيره هم خريده اند يعني تمام امكانات براي پايان مأموريت خودشان را فراهم كرده‌اند. الان احساس آنها اين است كه زمان فرار بسيار نزديك شده است يعني توجه مردم جلب شده است و مردم به اين باند حساس شده اند و دنبال شناختن آن هستند.

اما ماموريت پاياني اين باند فاسد امنيتي و عوامل حامي و متحد آنها، از هم پاشاندن كشور است، مي خواهند كشور را از هم بپاشند تا شرايط براي بلعيدن كشور توسط قدرتهاي جهاني فراهم تر و انجام آن راحت تر شود كه حالا اشاره مي كنم. مهمترين كار آنها جدا كردن مردم از نظام و انقلاب است. اين پله اول و فونداسيون است. هركار فاسدي عليه ملت و انقلاب و نظام مي كنند بر همين پايه است. راه براي شكل دادن اين تقابل و تعميق اين شكاف، يعني تقابل نظام و مردم، تقابل انقلاب و مردم، شكاف بين مردم، ايجاد يك باور دو سويه است. هم آن طرف و هم اين طرف و دائماً افزايش دادن بين اين فاصله و تقابل است. ايجاد تنش در جامعه، تنگي معيشت مردم، تضييع حقوق مردم، اعمال محدوديت همه‌جانبه براي مردم، ظاهر فريبي در مبارزه با فساد و حمايت پشت پرده از رانت، فساد و تبعيض و سرانجام تحريك و بعد سركوب مردم. بالاخره وقتي فشار مي آيد، تحريك مي‌كنند، مردم هم اعتراض مي‌كنند و آنها مردم را سركوب مي كنند. اينها ماموريت قطعي آنهاست.

من قبلا هم گفته ام كه اين ها مي آيند فساد درست مي كنند، به مردم فشار مي آيد و بعد مي خواهند هزينه اعتراضات مردم را بالا ببرند يعني راه را بر اصلاح ببندند. وقتي فشار وارد مي شود مانند داستان بنزين! چگونه عمل كردند؟ مردم را در جريان مي گذاشتيد، توضيح مي داديد، تقسيم كار مي كرديد، اعلام مي كرديد، كارت صادر مي‌كرديد! مانند دفعه قبل كه انجام شد. به اين شكل اجرا مي كنيد و بعد مردم عصباني مي‌شوند و به خيابان‌ها مي‌آيند و در خيابان، مردم را سركوب مي كنند. يعني همه راه ها را بر مردم مي بندند و تمام حلقه هاي ارتباط مردم با انقلاب و نظام را قطع مي كنند، تمام رابطه عاطفي را قطع مي كنند. مشخص است كه چكار دارند مي كنند. اين ماموريت آنهاست. اما آيا نبايد معلوم شود كه چه كساني درون نظام، از افشاء و برخورد با اين باند فاسد امنيتي جلوگيري مي‌كنند؟ با آن مخالفت مي ورزند؟ اين بايد معلوم شود، بايد معلوم شود چه كساني نمي گذارند پرونده هاي اينها مورد رسيدگي قرار بگيرد كه جنابعالي اشاره كرديد از دهه ۷۰ و قتل هاي زنجيره اي تا الان رد پاي آنها وجود دارد. چه كساني اينها را حمايت مي‌كنند؟ اينها بايد روشن شود. البته به شما بگويم به فضل الهي تا افشاي پشت صحنه اين گرفتاري ها و مشكلات كشور و نقش باند امنيتي كه دنبال فشار به مردم و توسعه فساد هستند و مي خواهند نظام و ارزشهاي انقلاب را از بين ببرند، زمان زيادي باقي نمانده است و ان شاءالله اين اتفاق خواهد افتاد.

محمدرضا تقوي فرد: آقاي دكتر سپاسگزارم. خيلي لطف كرديد كه در اين گفتگو شركت كرديد. براي شما آرزوي موفقيت مي كنم.

 

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب