1400/03/28-20:13

متن کامل مصاحبه دکتر احمدی نژاد با شبکه تلویزیونی العربی قطر + فیلم

متن کامل مصاحبه دکتر احمدی نژاد با شبکه تلویزیونی العربی قطر + فیلم

دکتر احمدی نژاد در مصاحبه با شبکه تلویزیونی العربی قطر گفت: انتخابات باید یک مظهری برای تولد و جوشش یک انرژی جدید با هدف جلو بردن کشور و ایجاد همبستگی و هماهنگ کردن اراده های مردم، بهبود شرایط، حل مشکلات و ارتقاء سطح کشور باشد. وقتی ما راه را ببندیم و آن انرژی نجوشد و دلسردی و ناامیدی و بی اعتمادی در مردم وجود داشته باشد، اتفاق مثبتی نمی افتد، بلکه روند منفی ادامه پیدا خواهد کرد. ممکن است که در ظاهر چند تا کاری کنند و به ظاهر تغییراتی را ایجاد کنند ولی اتفاق مثبتی نخواهد افتاد زیرا اتفاق مثبت باید توسط عموم مردم بیفتد. انرژی حرکت یک کشور، اراده های مردم است.

به گزارش دولت بهار، متن کامل مصاحبه دکتر احمدی نژاد با شبکه تلویزیونی العربی قطر بدین شرح است:

العربی: بعد از 42 سال از انقلاب چه اتفاقی افتاده . ما همواره می گفتیم دو جریان اساسی اصلاح طلب و اصولگرا در ایران هست ولی به نظر می آید الان خیلی بیشتر از آن حرفهاست و تعدد و تکثر هست و مطالباتی برای عبور از این چند قطبی ها وجود دارد. خودتان هم چندین بار به این بحث اشاره فرمودید . بفرمایید نگاه شما به این تقسیم بندی های سیاسی چیست؟

دکتر احمدی نژاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه.

خدمت شما و همکارانتان و همه کسانی که این برنامه را می شنوند، می بینند یا می خوانند، سلام عرض می کنم و امیدوارم که این گفت و گو برای همه آنها مفید باشد.

همیشه در طول تاریخ و در همه جا و از جمله در ایران دو نگاه وجود داشته است. یک نگاه مبتنی بر قدرتمداری است که به دنبال حاکمیت و کسب مراکز قدرت است. الان اکثر احزاب و جریانات سیاسی در دنیا به دنبال کسب قدرت هستند. توجیه شان هم این است که با  کسب قدرت می توانند خدمت کنند، اصلاحات انجام دهند و حقوق مردم را تامین کنند. نگاه دوم این است که اصل بر اصلاح گری و تلاش برای تامین حقوق مردم است و خود قدرت اصالتی ندارد. قدرت جز ابزاری در خدمت تامین حقوق مردم، چیزی دیگری نیست. در تمام کشورها از جمله کشورهایی که در آنها انقلاب، رنسانس و نهضت های بزرگ اتفاق افتاده ، آن نگاه اول یعنی قدرت به مرور خودش اصل شده و اهداف و آرمانهایی که قرار بود به وسیله قدرت محقق شود، به موضوع فرعی و درجه دو تبدیل گردیده است. تلاش تمام احزاب دنیا مبتنی بر کسب قدرت است. در ایران نیز متاسفانه این اتفاق افتاد و پس از انقلاب یک تقسیم بندی برپایه دو جناح چپ و راست بوجود آمد. آنها اسم های مختلفی داشتند. یک بار تحت عناوینی مانند طرفدار محرومین، طرفدار سرمایه دار، اسلام آمریکایی، اسلام ناب مستضعفین بودند و سپس به چپ و راست تبدیل شدند و در نهایت دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا شکل گرفت. با این حال در طول زمان، آرمانها به فراموشی سپرده شدند و کسب قدرت اصالت پیدا کرد و سازماندهی ها برای کسب قدرت بود. به همین سبب شاهد آن هستیم که در موسم انتخابات در ایران، جناح های سیاسی هیچ برنامه ای برای اداره کشور ارائه نمی دهند و دو طرف با تخریب یکدیگر، سعی در جمع کردن رای به نفع خودشان دارند. این رویه در یک مقطعی برای افکار عمومی جاذبه داشت و مردم هم رای می دادند و منتخبین هم بدون هیچ  برنامه ای، این هشت سال را به نحوی می گذراندند. از سالهای 80 به بعد، مردم به تدریج خود را از این دو جریان کنار کشیدند. در سال 1384 این مساله خود را نشان داد. دو جناح مقابل هم صف آرایی کردند و من هم به صورت مستقل نامزد انتخابات بودم، مردم به فرد مستقل رای دادند و آنها را کنار گذاشتند. این رویه تا کنون ادامه داشته و اگر هم بعدا به کسی رای دادند، نه به خاطر برنامه، بلکه برای نفی کاندیدای طرف مقابل بوده است. امروز مردم به طور کامل از هر دو جناح عبور کرده اند.البته معنایش این نیست که آنها هیچ طرفداری ندارند یا نمی توانند در معادلات سیاسی اثر بگذارند. به هر حال وقتی انحصار ایجاد می شود، مردم مجبور به انتخاب از میان آنها می شوند. اما در باورها، نگاه و اعتماد مردم، این جناح ها جایگاهی ندارند و مردم از این ها عبور کرده اند. اصل این است که در تمام دنیا اراده مردم حاکم باشد و حکومت هم موظف است اراده مردم را حاکم کند، نه آنکه خودش یک ماهیت مستقل از مردم داشته باشد. نمی خواهم بگویم که این جریانها، آدمهای بدی هستند. اصلا بحث بر سر خوب یا بد بودن افراد نیست. در طول این 40 سال یک استحاله اتفاق افتاده است. خیلی از این افراد بچه های انقلاب بودند و شاید اوایل انقلاب برای آرمانهای انقلاب هم فداکاری هم کرده اند. قبل از انقلاب بعضی از آنها زندان رفتند اما به مرور این تغییر اتفاق افتاده و الان قدرت برایشان اصل شده است و ادبیات قدرت، جایگزین ادبیات مردم شده است. حالا ممکن است انسان به قدرت هم برسد یا نرسد. تاثیرگذاری درمحیط اجتماعی یا اصلاح گری لزوما این نیست که حتما قدرت سیاسی را در اختیار داشته باشد. قدرت آنجایی است که مردم و اراده آنها وجود داشته باشد. جامعه ایران از این مساله عبور کرده و به نظرم در آینده نزدیک، آرایش سیاسی در ایران به طور کل تغییر خواهد کرد.

العربی: الان شما خودتان را در کجا تعریف می کنید؟

دکتر احمدی نژاد: من همیشه با مردم بوده ام و هر جا که مردم باشند، من هم در کنار آنها و قطره ای از دریای مردم هستم.

العربی: بعضی ها اینگونه تعریف می کنند که شما در کنار مردم هستید، جلوی این قدرتی که اشاره فرمودید ایستاده اید اما به نحوی تعبیر می شود که گویی معارضه داخل نظام است.

دکتر احمدی نژاد: شما وقتی کنار مردم هستید باید آرمانهای انقلاب یعنی همان خواسته های مردم و راه حل های اساسی برای اصلاح امور را پیگیری کنید. بعضی ها این را بر ضد خودشان تلقی می کنند. آنها باید در خودشان و نگاهشان تجدید نظر نمایند و الا ما همان حرفهای انقلاب و مردم را می زنیم. خواسته های ما چیزی جز خواسته های انقلاب و مردم نیست. ما می گوییم باید عدالت، آزادی، احترام، حق تعیین سرنوشت مردم باشد. مردم تصمیم بگیرند. حکومت تابع مردم باشد و نه مردم تابع حکومت! این حرفها حرفهای انقلاب و مردم است. حالا دیگران هرجوری که می خواهند تلقی کنند.

العربی: الان که انتخابات با این آرایش شکل گرفته و عده ای مثل جناب عالی را به قول شورای نگبهان "احراز صلاحیت" نکرده اند، مواضع شما نسبت به انتخابات با شرایط پیش رو چیست؟

دکتر احمدی نژاد: من اعلام کرده ام که این وضعیت کمکی به حل مسائل کشورنمی کند. انتخابات باید یک مظهری برای تولد و جوشش یک انرژی جدید با هدف جلو بردن کشور و ایجاد همبستگی و هماهنگ کردن اراده های مردم، بهبود شرایط ، حل مشکلات و ارتقاء سطح کشور باشد. وقتی ما راه را ببندیم و آن انرژی نجوشد و دلسردی و ناامیدی و بی اعتمادی در مردم وجود داشته باشد، اتفاق مثبتی نمی افتد، بلکه روند منفی ادامه پیدا خواهد کرد. ممکن است که در ظاهر چند تا کاری کنند و به ظاهر تغییراتی را ایجاد کنند ولی اتفاق مثبتی نخواهد افتاد زیرا اتفاق مثبت باید توسط عموم مردم بیفتد. انرژی حرکت یک کشور اراده های مردم است. فرض کنید که شما الان بهترین طرح اقتصادی را روی میز بگذارید. چه کسی جز مردم می تواند آن را اجرا کند؟ اگر مردم با مدیران همبسته نباشند و به آنها اعتماد نداشته باشند، آن طرح را اجرا نمی کنند. همین دولت فعلی ایران، بیش از 9 طرح عبور از رکود اقتصادی ارائه داده اما هیچکدام اجرا نشده است. دهها طرح ارائه کرده اما از محدوده ساختمان خودشان فراتر نرفته است، زیرا مردم شامل فعالین صنعتی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، کشاورزی و تجار باید آن را اجرا کنند. وقتی اینها قبول ندارند اجرا نمی شود و اتفاق مثبتی هم نمی افتد. ضمن آنکه ممکن است یک جریانی در درون فعالین شکل بگیرد که هر کس به تشخیص خودش عمل کند. الان یکی از مشکلات اقتصاد ما این است که فعالین اقتصادی به دلیل بی اعتمادی به براوردهای دولت، نمی توانند آینده را به درستی پیش بینی کنند لذا هر فعال اقتصادی خودش پیش بینی می کند و بر اساس آن نیز قیمت ها را دست کاری می کند.

العربی : الان اگر به بحث انتخابات بازگردیم ، آیا شما در باره تصمیمات شورای نگهبان نظری دارید؟

دکتر احمدی نژاد : من به طور مفصل این ها را اعلام کرده ام که خلاف قانون اساسی و اشتباه تاریخی است. من معقتدم که شورای نگهبان از جایگاه قانونی خودش خارج شده است و این به ضرر کشور، نظام و انقلاب و مردم است. هر نهادی باید در جایگاه خودش قرار بگیرد، اگر از آن جایگاه فراتر رفت، تعادل به هم می خورد و مردم کنار می روند که در نتیجه چیزی باقی نمی ماند.

العربی: آیا شما همچنان همان موضع قبلی را دارید که در انتخابات شرکت نخواهید کرد؟

دکتر احمدی نژاد: حتما در انتخابات شرکت نمی کنم و از کسی نیز حمایت نمی کنم. این اختیار شخصی خودم هست. من یک نفرم و اختیار تصمیم خودم را دارم و شرکت نمی کنم.

العربی : به نظر شما مهمترین اولویتی که فرد انتخاب شده باید دنبال کند، چیست؟ آیا همین اولویت اقتصادی و معیشتی مردم است یا اصلاح اموری است که شما فرمودید.

دکتر احمدی نژاد: ریشه مشکلات اقتصادی کجاست ؟ مشکلات اقتصادی متغیر نیست بلکه تابعی از متغیرهای دیگر است. یکی از آن متغیرها این است که مردم درصحنه حضور ندارند. دیگر اینکه تصمیم گیری ها شفاف نیست. تصمیمات بزرگ و درست گرفته نمی شود. وقتی اینها وجود ندارد، اقتصاد چطورمی تواند حل شود؟ به نظرم مهمترین کار در وهله اول، بازیابی اعتماد مردم و دیگری سپردن کارها به مردم و مشارکت دادن مردم در اداره کشوراست. ایران کشور بسیار ثروتمندی است. یعنی ثروت شناخته شده ایران به نسبت جمعیت آن، 5/8 برابر متوسط جهان است. معادن و زمین های بسیارغنی، دریا، انرژی، جنگل، نیروی انسانی و بهترین دانشگاهها و متخصصین را داریم. منتهی اینها به ثرووت طبیعی و موضع تصمیم گیری متصل نیستند. این اتصال باید برقرار شود و این ثروت طبیعی دراختیارمردم قرار گیرد تا فعالیت کنند و اجازه داده شود تا خلاقیت ها و ابتکارات و اراده های مردم به صحنه بیاید . در عرصه بین الملل نیز باید تغییرات جدی اتفاق بیفتد.

العربی: فرموديد تصميمات مهم و بزرگ و شفاف سازي! الان بحث هاي زيادي مانند برجام، پرونده هسته اي ايران و رابطه ايران با كشورهاي عربي مخصوصا با حوزه خليج فارس وجود دارد. چرا بعد از اين همه سال، اين ها هنوز حل نشده است؟

دكتر احمدي نژاد: به نظرم با يك تغيير نگاه حل مي شود. من بارها گفته ام؛ يعني در اين اختلافات، همه طرف ها ضرر مي كنند و كسي سود نمي برد. من اين حرف را در نشست كنفرانس اسلامي در مكه گفتم. بعد از درگيري هايي كه در سوريه درست شد، كنفرانس اسلامي را در مكه بصورت فوق العاده برگزار كردند و مي خواستند سوريه را اخراج كنند. طراحی کرده بودند و همه هماهنگ بودند، ولی انتظار نداشتند كه من هم شركت كنم. در ايران هم مي گفتند نبايد شركت كنيم. من با ابتكار خودم، در بالاترين سطح شركت كردم. آنجا گفتم اين توطئه براي همه است، مي خواهند همه جا را به هم بريزند. خاورميانه جديد، يعني هيچ كشور قوي نبايد در خاورميانه وجود داشته باشد. همه بايد ضعيف باشند. در يك كشور اختلاف شده است، ما بايد چكار كنيم؟ آیا باید برويم از یک طرف اختلاف حمایت کنیم يا برويم آنها را آشتي بدهيم و رفع اختلاف كنيم؟ آنجا از اين ديدگاه خيلي استقبال كردند و آن پروژه كنار رفت. هر اتفاقي مانند جنگ يمن كه در منطقه بيفتد، همه ضرر مي كنيم. قدرت هاي جهاني مي خواهند منطقه ضعيف شود تا بيايند بر مراكز انرژي و ارتباطي جهان مسلط شوند. چه کسی جز آنها تا کنون از اختلافات ما سود كرده اند؟

العربی: راه حل چيست آقاي دكتر؟

دكتر احمدي نژاد: راه حل اين است كه همگرايي را تقويت كنيم. همين مفهوم را به يكديگر بگوييم. چه اشكالي دارد هر كدام این را می فهمند، به ديدن دیگران بروند؟ يك نفر اعلام كند كه من مي خواهم به ديدار شما بيايم. مي خواهم دست برادري بدهم تا مسائل حل شوند. مشتركات ما ده ها برابر اختلافات ماست. مثال بزنم؛ الان ايران و عربستان سر چه چيزي دعوا دارند؟ كدامشان از اين اختلافات تاكنون سود برده اند؟ هر دو دارند ضرر مي كنند. پول عربستان بمب مي شود و روي سر مردم يمن مي ريزد. يمن خراب مي شود، مردم هم كشته مي شوند. چه كسي ضرر مي كند؟ عربستان، يمن، ايران، همه داریم ضرر می کنیم. هر انساني كه كشته مي شود، همه ضرر مي كنند. هر ساختماني كه خراب مي شود، از ثروت منطقه دارد كاسته مي شود. بدتر آنكه پولمان را مي دهيم كه خراب كنيم! آیا نمی شود همين پول را بدهيم و بسازيم ؟ مي شود. به نظرم اين منطق، قوي است اما يك نفر بايد جلو بيفتد. اولا بدانيم حيات و آينده همه ما در وحدت است. بايد اين را جا انداخت. من فكر مي كنم امروز هر كسي در منطقه ما براي اين وحدت حركت بكند، قهرمان تاريخي منطقه خواهد شد و از او استقبال گسترده مي شود. همه ناراحت هستند، اين چه اوضاعي است كه درست شده است!؟ همه به هم بدبين و همه با هم درگير هستند! منطقه را بايد با هم اداره كنيم. هيچكس نبايد خودش را برتر از ديگران بداند. همه دوست و برادر هستيم. من به شما بگويم؛ ما الان نمي توانيم يك نيروي امنيتي مشترك در خليج فارس درست كنيم كه امنيت را برقرار كند؟ خرج اين كمتر است يا اينكه اجازه بدهيم قدرت هاي جهاني به اينجا بيايند و خرجشان را روي دست ما بگذارند؟ پايگاه مي سازند، پول مي گيرند، اسلحه مي فروشند! خودمان مي توانيم با هزينه كم منطقه را اداره كنيم.

العربی: در اين حالت، وضعيت با كشورهاي غربي چه مي شود؟ الان ايران با كشورهاي غربي سال هاست مساله دارد. اختلاف با آمريكا كه از اول انقلاب است!

دكتر احمدي نژاد: آن هم همين است. به همه دنيا بگوييم اصل ارتباط بر پایه عدالت، احترام و عدم مداخله است. هر كس پذيرفت با او كار مي كنيم. منتهي اين را مطرح نمي كنند، موضوعات فرعي را مي گيرند و اينها را در حاشيه مي گذارند. ما مي گوييم رابطه با آمریکا باید بر اساس برابری، عدالت، احترام و عدم مداخله باشد. آیا مي تواند بگويد قبول ندارم؟ اگر شما اين را روي ميز بگذاريد، مي تواند بگويد قبول ندارم؟

العربی: منطق درستي هست ولي آنها به عنوان ابرقدرت مي خواهند قدرتشان را بر ديگران تحميل كنند.

دكتر احمدي نژاد: همين است منتهي اين بحث دوم است. نظم امروز جهان برپايه سلطه گري قدرت هاي جهاني ست. اين را چگونه مي توان برطرف كرد؟ جز با وحدت جهاني ملت ها؟ چگونه مي توان وحدت ايجاد كرد؟ مطالب را باید مطرح، پيگيري، پافشاري،‌ دعوت و آگاهي بخشي كنيم. اين اتفاق چيزي نيست كه بنشينيم يك سند امضاء كنیم، فردا همه چيز تمام شود! 400 سال سابقه دارد، سازمان درست شده است و حق خودشان مي دانند كه برتر باشند. باید فرهنگ جهان تغییر کند که دارد می کند. به شما بگويم كه به زودي شاهد خيزش عمومي ملت ها عليه ابرقدرت ها خواهيم بود. اين مدل ديگر جواب نمي دهد. الان 70 سال گذشته است و آقاي بايدن باز مي آيد و مي گويد ما بهترين دوست اسرائيل هستيم. اگر اين حرف مي توانست مساله فلسطين را حل كند، در 70 سال گذشته حل كرده بود. معلوم مي شود كه راه جديد لازم دارد و اين را همه مي فهمند.

با اين تعريف از سياست كه همه اش قدرت طلبی، فريبكاري، پنهان كاري، مسابقه تسليحاتي است، نمی توان مسائل را حل كرد. الان جنگ ، فقر، فاصله طبقاتي و برتري جويي هست و مسائل هم حل نشده است. توده هاي مردم به اين چيزها فكر مي كنند. مثالی که راجع به مردم ایران زدم و گفتم از جناح های قدرت عبور کرده اند، در کل دنیا دارد این اتفاق می افتد. انتخابات آمریکا این را نشان داد. من نمی خواهم وارد آن شوم ولی نشان داد اکثریت مردم آمریکا نسبت به این دو جناح قدرت، احساس فاصله می کنند و این مدل را موفق نمی دانند. حالا مسائلی در انتخابات آمریکا اتفاق افتاد که من نمی خواهم وارد شوم چون به خود مردم آمریکا مربوط است ولی الان در آمریکا ولوله و التهاب سنگین است. ما این را از رسانه ها ، ارتباطات و اظهارنظر ها می فهمیم. اینگونه نیست که بگوییم همه چیز تمام شد. یک حرکت عمومی در آمریکا شکل گرفته که نشان می دهد این نظم 200 ساله، مشکلات را حل نکرده است.

العربی: این بحث هایی که شما می فرمایید خیلی مهم و استراتژیک است اما بعنوان سوال آخر برگردیم به بحث های امروز مانند برجام که می توانیم بگوییم پایه های این داستان در اواخر دولت جنابعالی گذاشته شد ولی می بینیم که حاصل آن وضع کنونی شده است. به نظر شما چرا اینگونه شد و در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟

دكتر احمدي نژاد: چند نکته در اینجا مطرح است؛ اصل بر حل مشکلات است یعنی بالاخره ایران و آمریکا یک روزی باید این مساله را حل کنند، تا ابد که نمی شود درگیر بود. علت این اختلاف چیست؟ باید آن را بیابیم و بر اساس عدالت، احترام و عدم مداخله حل کنیم. این یک روزی باید حل شود. دوم اینکه حکومت ها وقتی با هم اختلاف پیدا می کنند، نباید مانع ارتباط ملت ها باشند، چون وظیفه حکومت ها تسهیل ارتباط بین ملت هاست و نباید از این ارتباط ممانعت کنند. الان هم دولت آمریکا و هم دولت ایران مانع ارتباط بین مردم هستند، این غلط است و باید برداشته شود. اگر ملت ها در کل جهان با هم ارتباط داشته باشند، دولت هایشان را به تفاهم وادار می کنند.

اگر برجام یک سند موفقی بود، باید مشکلات را حل می کرد ولی حل نکرد. یعنی الان اختلافات ایران و آمریکا و موضوع هسته ای بسیار پیچیده تر از ده سال قبل شده است. پس معلوم شد برجام کمکی به حل مساله نکرد، بلکه پیچیده تر کرده است. چرا اینگونه شده است؟ به نظر من در قرارداد برجام عدالت و قواعد حقوق بین الملل رعایت نشده است. در هر قرارداد دوطرفه، باید بین تعهدات و منافع دو طرف توازن برقرار باشد یعنی اگر این طرف 10 واحد منافع دارد، 10 واحد هم تعهد داشته باشد. آن طرف هم 10 واحد تعهد، 10 واحد منافع داشته باشد. اما اگر یک طرف 100 واحد منافع داشت و صفر واحد تعهد و طرف دیگر 100 واحد تعهد داشت و صفر واحد منافع، این چگونه می خواهد مسائل را حل کند؟ حل نمی کند.

برجام ، قراردادی یک طرفه است. می گویند دلیل شما چیست؟ ما از کارکرد آن می گوییم. آقای ترامپ قرارداد را در سطل زباله انداخت اما هیچکس نتوانست از حقوق ایران دفاع کند. یعنی حتی مقامات ایران هم نتوانستند بندی از این قرارداد را پیدا کنند و جلوی بقیه بگذارند یا به دادگاه های بین المللی ارائه کنند تا آنها به نفع ما رای بدهند. این چه قراردادی است که اجازه می دهد یک طرف زیر آن بزند و تعهدات شما سرجایش باقی مباند و منافعی هم نداشته باشید؟ اجازه بدهید یک مورد آشکار آن را بگویم. در هر قراردادی، یک بندی برای حل اختلافات می آورند چون در اجرای قرارداد بالاخره اختلاف پیدا می شود. 6 کشور در موضوع هسته ای مقابل ایران بودند. در برجام گفته اند حل اختلاف، در شورایی با 7 کشور رسیدگی می شود که هر کدام یک رای دارند و هر موضوعی نیازمند اجماع است. معنایش این است که همیشه 6 رای علیه ایران است!  در این صورت حقوق ایران هرگز نمی تواند تامین شود. حتی اگر 2 رای علیه ما باشد چون اجماع می خواهد، باز هم فرقی نمی کند. آقای ترامپ قرارداد را پاره می کند و ما آن را به این جمع ارجاع می دهیم، خود آقای ترامپ علیه ما رای بدهد، تمام است، ما نمی توانیم کاری بکنیم.

اصل اینکه باید مسائل بین ایران و آمریکا حل شود را من قبول دارم ولی در چارچوب عدالت، احترام و عدم مداخله. این خیلی مهم است. ایران یک کشور بزرگ است، نمی شود گفت شما هیچ حقی ندارید. اما اینکه مذاکرات جاری به کجا می رسد؟ من بعید می دانم در زمان دولت فعلی به جایی برسد. ممکن است یک امتیازاتی از طرف ایران داده شود، از آن طرف هم گشایش های مقطعی ایجاد شود. همان کاری که قبلا هم کردند. مثلا 6 میلیارد دلار از این طرف و آن طرف آزاد می کنند تا اینها هم در داخل یک تغییرات جزئی و موقتی ایجاد کنند ولی مشکل به نحو اساسی حل نمی شود. مشکل زمانی حل می شود که چارچوب قرارداد، برپایه عدالت باشد. عدالت کلید حل تمام مشکلات جهان است. هر جای دنیا اختلافی هست، عدالت را وسط بگذاریم، مشکلات را حل می کند اما ناعادلانه جلو برویم چیزی حل نخواهد شد بلکه بدتر می شود. پیش بینی من این است که با روند فعلی، مساله به شکل ریشه ای حل نخواهد شد و مشکلات همچنان باقی خواهد ماند.

العربی: آقای دکتر به خاطر وقتی که در اختیار ما قرار دادید، خیلی متشکرم.

دكتر احمدي نژاد: خواهش می کنم. ان شاءالله موفق باشید.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب