1399/11/21-09:55

متن کامل گفتگوی قرن جدید با دکتر احمدی نژاد

متن کامل گفتگوی قرن جدید با دکتر احمدی نژاد

متن کامل گفتگوی قرن جدید با دکتر احمدی نژاد منتشر شد.

به گزارش دولت بهار، متن کامل گفتگوی "قرن جدید" با دکتر احمدی نژاد به شرح زیر است:

قرن جديد: آقاي دكتر احمدي نژاد خيلي خوشحاليم كه در خدمت شما هستيم. اگر صحبت مقدماتي داريد بفرماييد.

دكتر احمدي نژاد: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم عجل لوليك الفرج والعافية والنصر وجعلنا من خير انصاره و اعوانه والمستشهدين بين يديه.

من هم خدمت جنابعالي، همه همكاران شما و همه كساني كه اين برنامه را مي بينند عرض سلام دارم. اميدوارم گفتگوي ما براي جامعه مفيد باشد.

سوال: آقاي دكتر احمدي نژاد، در آستانه ورود به قرن جديد، قرن پانزدهم هستيم. حضرتعالي اوضاع جهان و به خصوص ايران را در قرن جديد چگونه ارزيابي مي كنيد؟

دكتر احمدي نژاد: وقتي مي گوييم جهان، ايران را هم شامل مي شود گرچه وجوه ممتاز بسياري دارد، اما جزئي از جهان است. اگر بخواهيم پاسخ مبنايي بدهيم، بايد به فلسفه خلقت انسان برگرديم. انسانها خلق شدند تا يك روزي حقيقت انساني در وجود تك تك انسانها طلوع كند. يعني انسانها در تعاملات با ديگران، فقط بر پايه انسانيت و انسان الهي تعامل و رفتار كنند. ما اسم اين را ظهور انسان يا ظهور خدا مي گذاريم چون انسان بالاترين ظرف معرفي خداست. اصلا خدا انسان را خلق كرد تا خودش را معرفي كند. بقيه موجودات، ظرفيت معرفي خدا را ندارند. در طول تاريخ انسان ها دائما رشد كردند و انسانيت آنها بروز كرده است. اين سير، يك سير بي نهايت است.

اين سير يك سير بي نهايت بوده است و متناسب با شرايط زمان و مكان، سرعت پايين بوده است و هر چه جلوتر آمديم، سرعت بروز انسانيت در انسانها بيشتر شده است. الان سرعت خيلي زياد شده است. سرعت دستيابي به علم و تكنولوژي، فهم از حقيقت، برداشته شدن مرزهاي كاذب، مرزهاي نژادي، مذهبي، رنگ و جغرافيا كه انسانها را از هم جدا مي كند و از حقيقت انساني دور مي كند، اينها دارد برداشته مي شود، انسانها دارند بزرگ و جهاني مي شوند. در واقع سرعت ظهور خداوند دارد بيشتر مي شود.

در طول تاريخ، شيطان و شيطانيان، مانع از بروز و ظهور انسانيت در رفتار انسان شده اند. مثلا مي خواستند انسان را در غارنشيني نگه دارند. در يك حوزه خودخواهي و خودپرستي و خودبيني و جنگ و جدال و سلطه طلبي نگه دارند اما حركت كمالي انسان و بروز انسانيت در انسان، اينها را كنار زده است. الان هم مي بينيد كه در دنيا آزادي خواهي، عدالت طلبي، كمال جويي، عزت طلبي، كه اينها ويژگي هاي انسان بودن است و بروز انسانيت در انسان است، هر روز دارد گسترش پيدا مي كند و شعله مي كشد.

قرن آينده را من قرن جهان انساني و انسان جهاني مي دانم. يعني انسانهايي كه جهاني فكر مي كنند، جهاني تعامل مي كنند و جهان انساني. يعني آنچه كه شما در بين انسان ها مي بينيد، انسانيت است و انسانيت است و انسانيت است.

سوال: شايد از يك تاريخ به بعد، در گفتگوها و مصاحبه هاي شما، ما كمتر واژه "اسلامي" را شنيديم و بيشتر به سمت واژه "انساني" رفتيد. در ديدگاه شما رابطه "اسلام" و "انسان" چيست؟ به چه علت از واژه "اسلامي" كمتر استفاده مي كنيد؟ تفاوت اين ها چيست و چرا موضع داريد كه كمتر از واژه "اسلامي" استفاده كنيد؟

دكتر احمدي نژاد: البته شما يك قضاوت هم كرديد! من هميشه درباره انسانيت صحبت كرده ام، اگر هم واژه آن را بكار نبرده ام، ويژگي هاي آن را مطرح كردم. خدا يك دين كه بيشتر نفرستاده است. خدا چند دين فرستاده يا يك دين فرستاده است؟

سوال: بله در نهايت يك دين است.

دكتر احمدي نژاد: نه در نهايت، بلكه از اول يك دين است اما متناسب با ظرفيت انسانها در هر مقطع، يك چيزي آمده است. مانند يك كودك دبستاني. از اول كه رياضيات دانشگاه را به او نمي آموزند، رياضيات اول دبستان را به او آموزش مي دهند. همين طور بالا مي رود تا رياضيات پيشرفته ولي در نهايت رياضيات، يكي است كه رياضي اول دبستان هم در آن هست. پس خدا يك دين بيشتر نفرستاده است چون خداوند يك انسان بيشتر خلق نكرده است. حقيقت انساني فقط يكي است گرچه با بروزها و تفاوت هاي بي نهايت. هر انساني يونيك است ولي حقيقت انساني هم يونيك است كه در نهاد همه انسانها هست.

خدا يك دين بيشتر نفرستاده است ولي اين تقسيم بندي هايي كه مي كنند، مربوط به ما است، خدا كه تقسيم بندي نكرده است. تحت تاثير خودخواهي ها، سلطه طلبي ها، جغرافيا، نژاد و قبايل حاكم، اين تقسيم بندي ها بوجود آمده است. اين دليل اول يگانه بودن دين خدا. دوم اينكه؛ شما يك ويژگي انساني بگوييد كه در اسلام نباشد.

سوال: نداريم.

دكتر احمدي نژاد: چيزي بگوييد كه در اسلام باشد و انساني نباشد.

سوال: آن را هم نداريم. البته اگر قرائت هاي مختلف انساني را به رسميت نشناسيم. ممكن است كسي چيزي را انساني بداند كه واقعا نيست، خلاف فطرت بگويد.

دكتر احمدي نژاد: وقتي ما مي گوييم انساني، آن فصل مشترك فهم عمومي انسان هاست.

سوال: منظور شما همان فطرت است؟

دكتر احمدي نژاد: بله فهم عمومي، فطري است. وقتي در يك جامعه مي گوييم احترام، اكثريت قاطع، يك چيز از آن مي فهمند ولو در مراتب متفاوت. وقتي ما مي گوييم انساني، يعني هر كجاي دنيا بگوييد، مي گويند بله. مثال بزنم. جوانمردي! هر كجاي دنيا كه برويد، مي گويند خوب است. ممكن است مراتب فهم متفاوت باشد ولي هر كجا برويم مي گويند بله عدالت، آزادي، احترام، برادري و صلح چيز خوبي هستند. قاطبه مردم دنيا صلح را دوست دارند. ممكن است يك عده قليلي باشند كه منافع يا حياتشان در جنگ باشد والّا اگر از توده هاي مردم سوال كنيم كه جنگ مي خواهيد يا صلح؟ مي گويند صلح. امنيت خوب است يا ناامني؟ مي گويند امنيت. احترام خوب است يا حقارت؟ مي گويند احترام.

اين فهم عمومي از حقيقت ملاك است كه در واقع يك فصل مشترك فهم فطري انسان هاست چون فطرت بر اين اساس پايه گذاري شده است. اين را مي گوييم انساني و همه اين را مي فهمند.

اجازه بدهيد يك علت سوم را هم بگويم. وقتي واژه ها دستمايه جنگ و تبعيض و فاصله و جدال مي شوند، چه بايد كرد؟ بايد روي مشتركات دست بگذاريم. اصلا خود خدا مي گويد " تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلا نَعبُدَ إِلا اللهَ " مي گويد بياييد روي آن چيزي كه مشترك هستيم با هم تفاهم كنيد.

الان بين مسلمان ها و مسيحي ها يك مرزبندي درست شده است. خود مسلمان ها كُلي مرزبندي دارند، مسيحي ها هم 72 ملت هستند، خيال نكنيم يكپارچه هستند. بودايي، هندو و ... . اينها مرزبندي كاذب است. بين انسانها نبايد مرزي وجود داشته باشد. همه انسان هستند، انسانيت بايد تنظيم كننده روابط باشد نه اين واژه ها.

حالا يك تبصره هم بگويم. الان از علاقه خيلي ها دارد سوء استفاده مي شود. شما يك جايي مي گوييد اسلام، اول بايد بگوييد كدام اسلام! كلي تفسير وجود دارد. خب حقيقت اسلام، انسانيت است، خب همان را مطرح مي كنيم. حقيقت دين، انسانيت است. دين براي چه آمده است؟ براي اينكه انسانيت بروز كند. خدا مي گويد شما بايد انسان باشيد يعني براي اين خلق شده ايد، راه آن هم اين است.

سوال: آقاي دكتر يك فصل مشترك در صحبت هاي شما وجود دارد و آن، تكيه و اتكاء شما بر مردم و اراده عمومي مردم است. شما در يكي از كليپ هايي كه از شما منتشر شده است، مي فرماييد اراده عمومي، اراده خداست ولي وقتي ما آن را با مباني، تطبيق مي دهيم، مي بينيم كه مباني اسلامي ما آن را نمي پذيرد چون قرآن مي فرمايد " وَإِن تُطِع أَكثَرَ مَن فِي الأَرضِ يُضِلوكَ عَن سَبيلِ اللهِ " يا قرآن راجع به همين مردمي كه شما راجع به اكثريت آنها يك حجيت قائل هستيد، مي فرمايد " أَكثَرُهُم لا يَعقِلُونَ " و يا اينكه اكثريت مردم بودند كه در مقابل سپاه امام حسين(ع) صف كشيدند. اينها را مشخص كنيد و اين تعارض را براي ما برطرف كنيد.

دكتر احمدي نژاد: تعارضي وجود ندارد. اصلا اراده خدا، از چه مسيري اعمال مي شود؟ مي توانيد بگوييد؟

سوال: از طريق وسايل.

دكتر احمدي نژاد: وسايل اراده الهي چه چيزهايي هستند، مي توانيد بگوييد؟

سوال: يكي از وسايل، انسان است.

دكتر احمدي نژاد: نه! نگوييد يكي! در جامعه انساني، غير از انسان هست؟

سوال: طبيعت هم مي تواند باشد.

دكتر احمدي نژاد: نه! آنها كه حوادث است. در روابط بين انسانها، اراده الهي چگونه اعمال مي شود؟ اصلا در عالم، غير از اراده خدا چيزي وجود دارد؟

سوال: وجود ندارد ولي خدا اختيار هم داده است.

دكتر احمدي نژاد: بله. ببينيد؛ خدا به شما اختيار داده و بي نهايت انتخاب. تمام اين بي نهايت، در اراده الهي است. خارج از اراده خدا، در عالم اراده اي وجود ندارد. اما در روابط بين انسانها، اراده الهي از طريق انسانها اعمال مي شود نه از طريق درخت و چوب و حيوانات. انسانها هستند كه اختيار دارند و تصميم مي گيرند و اعمال اراده مي كنند.

سوال: آقاي دكتر اين به معناي سلامت اراده است؟

دكتر احمدي نژاد: خير! اينگونه نيست. معمولا دو بحث با هم مخلوط مي شود. خدا مي گويد اگر شما خواستيد به اين سمت برويد من كمكتان مي كنم يعني اراده ام را در اختيارتان مي گذارم. اگر به سمت ديگري هم بخواهيد برويد، باز هم اراده ام را در اختيارتان مي گذارم. اين سمت بروي جهنم است، اين سمت برويد بهشت است.

اينكه ما مي گوييم انسانها حق اعمال اراده دارند و همان بايد برايشان نوشته و جاري شود، معنايش اين نيست كه حتما تصميماتشان درست است. حق انتخاب، با انتخاب حق متفاوت است ولي حق دارد انتخاب كند. ممكن است بخواهد برود ته دره ولي تبعات ته دره رفتن هم وجود دارد. ممكن است بخواهد برود به يك باغ، باز هم تبعات خودش را دارد.

اما راجع به آن آياتي كه تلاوت فرموديد، بايد برويم و ببينيم موضوع چيست؟ يك زماني يك جايي قوم و قبيله اي وجود دارد كه يك تصميم غلط مي گيرند، خب آنجا " أَكثَرُهُم لا يَعقِلُونَ " هستند. اما كل جامعه بشري، لا يعقلون؟ اگر ما بپذيريم اكثريت جامعه بشري " لايعقلون" ، " لا يفقهون " نمي فهمند، عقب افتاده هستند، پس چرا خدا خلقشان كرد؟ خدايا براي چه ما را خلق كردي؟ اين تفسيري كه برخي مي گويند، براي اين است كه بگويند چون ما مي فهميم بايد بر بقيه مسلط باشيم چون اكثريت نمي فهمند! در حاليكه اين نيست.

سوال: به هر حال يك احتمال يا يك پيش فرضي وجود دارد كه اين هم مي تواند باشد.

دكتر احمدي نژاد: نه! بعد از كجا معلوم كه آن اقليت مي فهمند؟ ملاك اينكه آن اقليت بهتر مي فهمند چيست؟

سوال: نه! من اصلا از خودم صحبت نمي كنم!

دكتر احمدي نژاد: من شما را نمي گويم. من پاسخ آنها را مي دهم.

سوال: من مي گويم منظور قرآن اين بوده كه در برهه هايي اينگونه بوده است.

دكتر احمدي نژاد: ممكن است. گفتم يك قوم و قبيله. مثلا خدا يك قومي را مجازات مي كند، بلا نازل مي شود و شده است كه محصول كار خودشان است.

سوال: حالا اگر آن قوم امروز هم باشد چه؟

دكتر احمدي نژاد: همان قوم هست، آنها هم انتخاب مي كنند. همه بايد انتخاب كنند. خدا حق انتخاب را از كسي نمي گيرد. چون اگر اختيار گرفته شود، ديگر انسان نيست. اختيار هميشه با انسان هست. اختيار انديشيدن يعني آزادي انديشه و اراده و اعمال اراده. اينها با انسان هستند. انسان با اينها تعريف مي شود.

سوال جدي اين است؛ برخي يك محدوده اي را به كل جهان بسط مي دهند. ما بايد ببينيم داستان چه بوده است. خدا يك داستاني را از يك قوم تعريف مي كند كه يك عده اي هستند كه زور مي گويند، بعد خدا مي گويد " أَكثَرُهُم لا يَعقِلُونَ ". اما كل جامعه بشري هم " أَكثَرُهُم لا يَعقِلُونَ "؟ اگر اينگونه باشد كه هيچوقت به كمال نمي رسيم. كسيكه تعقل ندارد چگونه سخن بهتر را انتخاب كند؟

سوال: همين فرمايش شما را علما در علوم قرآني بحث مي كنند و مي گويند عموم لفظ حجيت دارد يا خصوص سبب؟ كه قاعدتا هم مي گويند عموم لفظ. يعني وقتي لفظ يك قاعده كلي مي گويد ولو اينكه در يك شان نزول خاصي نازل شده، قابل تعميم است

دكتر احمدي نژاد: خب من سوال مي كنم. نمي شود گفت كه اينها حرف خداست. اينها فهم آن آقايان از قرآن است. من مي گويم اگر اكثريت بشر نفهم باشد چه لزومي به خلقت او هست؟ نقش او در اين عالم چيست؟ در ضمن وقتي نفهم است، چه مسئوليتي از او مي شود انتظار داشت؟ نه عقل دارد و نه مي فهمد! پس چرا از او مسئوليت مي خواهي!؟ اين غلط است. خلقت را زير سوال مي برد، خدا را زير سوال مي برد. آنها اين را توجه ندارند.

بله! يك موضوعي بوده، شما ميگويي اينجا اكثريتشان نمي فهمند. مثل آن جنگ احد است. اكثريت، نظر اشتباه دادند. نظر پيغمبر درست بود چون مسلط بود، فرماندهي را بهتر بلد بود، اطلاعات بيشتري داشت، شجاع تر بود. مي دانست كه بايد اينجا دفاع كنند، نبايد بيرون شهر بروند. منتهي اكثريت مي گفتند برويم بيرون! پيغمبر چه كرد؟ گفتند برويم بيرون. چون آنها مي خواهند بايد انجام شود، تبعاتش را هم تحمل كردند. كشته دادند، شهيد دادند، هزينه هاي سنگيني دادند.

بعضي مواقع ممكن است برخي در متن مسائل اجتماعي نباشند ولي يك فهمي از قرآن دارند، اشكال ندارد. آن هم يك سطحي از فهم قرآن است اما وقتي آن را در سطح اجتماع بياوريم و بخواهيم آن فهم را اعمال كنيم ببينيم چه تبعاتي دارد. اينگونه نيست كه ما فقط برويم از كلمات و لغات و ريشه لغات استفاده كنيم و بعد بگوييم منظور خدا اين است. اين در بستر اجتماع معنا پيدا مي كند. اگر اكثريت 7 ميليارد نفهمند، فرستادن پيامبران و صالحان براي چه بوده است؟ اصلا اميد به اصلاح وجود ندارد چون اكثريت نمي فهمند! پس براي چه اصلاح كنيم؟ اصلا دنبال اصلاح رفتن، غيرعقلاني مي شود.

بله! در يك نگاه كلان، همه ما ضعيف هستيم. يعني اسير تاريخ، اسير وراثت، اسير اجتماع و اسير خودخواهي هستيم كه اينها باعث مي شود فهممان محدود شود اما اصل، بر اين است كه از اين اسارت ها آزاد بشويم، نه اينكه در اسارت بمانيم. اگر هم خدا يك جا خطاب مي كند، مي گويد حواستان باشد، اين تصميمي كه گرفته ايد بر اثر نفهمي شماست. اين را بشكنيد و بالا بياييد. نه اينكه بگوييم اينها نفهم هستند، بسيار خب، اينها كنار بروند، يك عده قليلي مي فهمند هر كاري كه دلشان مي خواهد بكنند!

يادمان باشد وقتي ما روي مباني بحث مي كنيم، تمام مباني، يك انعكاس اجتماعي دارد. اعتقادات، انعكاس بيروني دارد. چيزي نيست كه در طاقچه قرارش بدهيم. خيلي مواقع وقتي مي خواهيم بدانيم يك اعتقادي درست است يا غلط، بايد ببينيم انعكاس اجتماعي آن چگونه است. اگر ديديم انعكاس اجتماعي ضد فلسفه خلقت است، ضد حقيقت انساني و كمال است، بدانيم كه آن اعتقاد غلط است.

سوال: آقاي دكتر احمدي نژاد، شما قائل به تشكيل تمدن نوين اسلامي در قرن جديد هستيد يا نه؟ و اينكه اگر هستيد ما براي رسيدن به آن ايران مطلوب در قرن جديد، نياز به چه اتفاقي داريم؟ به نظر مي رسد آنطور كه از جامعه ما دريافت مي شود، با اين رويه، يك مقدار كار مشكل شده است. ما نياز به اصلاحات جزئي داريم، يعني كار با اصلاحات حل مي شود يا نياز به يك تحول اساسي داريم؟ من مي خواهم از فرمايش شما وارد ساختارها بشوم. بالاخره شما 8 سال در راس كشور بعنوان شخص دوم كشور مسئوليت داشتيد، تمامي ساختارها را مي شناسيد و كار كرديد. مي خواهم يك مقدار راجع به عيوب و اشكالات اساسي كه در ساختارها وجود دارد و تحولاتشان با هم صحبت كنيم.

دكتر احمدي نژاد: شما چند سوال را مطرح كرديد، سوالات مهمي هم پرسيديد. من از شما سوال مي كنم؛ مي توانيد ويژگي هاي تمدن نوين اسلامي را بيان كنيد؟

سوال: يك جامعه اي كه مولفه هاي اسلاميت داشته باشد. اقتصاد ما به سمت عدالت برود، جامعه ما عادلانه شود، اقتصاد ما اسلامي شود، فرهنگ ما براي خودمان باشد، اسلامي شود.

دكتر احمدي نژاد: يعني چه كه اسلامي شود؟

سوال: يعني در خدمت استكبار نباشد، در خدمت نظام سرمايه داري نباشد، در خدمت فحشا نباشد و مسائلي از اين دست. مولفه هاي انساني بودن يا اسلامي بودن و امثالهم در كل شئون جامعه محقق شود. البته اين صد در صد نمي شود، منظور اين است كه يك رشد چشمگيري بكند.

دكتر احمدي نژاد: با توضيحاتي كه شما داديد يك مقدار روشن تر شد، شايد آن مطالبي كه شما گفتيد، بشود نامش را ارزش هاي انساني گذاشت. ظرف تحقق ارزش هاي انساني، جغرافيا است يا جهان؟

سوال: جهان است.

دكتر احمدي نژاد: احسنت. اينكه ما بياييم در يك جغرافيا يك تمدن برپا كنيم، ما بدون ارتباط با ديگران كه نمي توانيم زندگي كنيم. تاثير مي گذاريم، تاثير هم مي پذيريم. آيا در اين طراحي، تاثيرپذيري هم ملاحظه شده است؟ 200 كشور وجود دارد، قدرت ها و رسانه ها و فرهنگ ها دارند روي ما اثر مي گذارند. حالا ما مي خواهيم يك چيزي را بسازيم، اين تاثير را در آن ديده ايم؟

نكته دوم اينكه؛ اصلا تمدن، قابل هدف گذاري است؟ يعني در گذشته، تمدن هايي كه ايجاد شده است، يك عده نشسته اند، تصميم گرفته اند و گفته اند ما يك تمدني مي خواهيم درست كنيم بنام تمدن هخامنشي، تمدن ساساني، تمدن يوناني، تمدن رومي، تمدن عباسيان. اينگونه بوده است؟ يعني قبلا نشسته اند طراحي كردند و بعد محقق كردند؟ يا اينكه همه جامعه تلاش كرده به يك سطح بالاتري برسد و بعدا نامش را مثلا تمدن روم گذاشته اند؟ اين نكته خيلي مهم است.

مهم اين است كه در جامعه، همه براي رسيدن به يك سطح بالاتري از كمال تلاش كنيم و اين سطح، جهاني است. ظرف عدالت، آزادي، انسانيت و توحيد جهاني است. من مي خواهم اينگونه بگويم، آن تمدن نويني كه جنابعالي مي فرماييد يعني تلاش براي بهبود وضع جهان. استقرار ارزش هاي انساني در كل جهان. اگر اين را هدف قرار بدهيم، بعدها يك عده مي آيند روي آن اسم مي گذارند. حالا هر چه، تمدن نوين اسلامي يا هر چيز ديگري اما ظرف آن جهان است، ايران هم جزو جهان است.

سوال: درست مي فرماييد، ظرف آن جهان است، هدف هم شايد اين باشد ولي يك الگويي بايد باشد يعني آن چيزي كه فعلا دستمان مي رسد، بسازيم يعني " لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفعَلُونَ " نباشيم. يك چيزي را تبليغ كنيم كه نمي دانيم چيست!

دكتر احمدي نژاد: الگو هم مي خواهيم بسازيم، در ظرف امروز جهان بايد بسازيم. مي توانيم مناسبات جهاني را در نظر نگيريم؟

سوال: نه نمي شود.

دكتر احمدي نژاد: احسنت. يعني همزمان تلاش كردن براي اصلاح مناسبات جهان، در دل اين است. شما نمي توانيد آن را بگيريد. اگر تلاش نكني يا در آن موفق نباشي، اينجا هم موفق نمي شوي. اجازه نمي دهند كه موفق باشيم. اما پايه هر نوع تمدني، شكوفايي انسان است، اين خيلي مهم است. حالا اين شكوفايي مي تواند محدود باشد يا در يك زاويه خاص اتفاق بيفتد، مي تواند باز و بي نهايت باشد. چيزي كه بايد دنبالش باشيم، شكوفايي باز و بي نهايت است، يعني چه؟ استعداد همه انسانها بي نهايت است ولي يكي دوست دارد نقاش درجه يك باشد، يكي دوست دارد بهترين كفش هاي دنيا را بسازد، يكي دوست دارد بهترين نجار دنيا باشد، يكي دوست دارد فيلسوف باشد و... . براي همه اينها بايد راه باز باشد چون همه اين تفاوت ها، جامعه را به هم گره مي زند و تكميل مي كند و نيازها را تامين مي كند. يعني بايد تلاش كنيم براي فرصت سازي، رشد و كمال همه انسانها بدون هيچ محدوديتي. بعد يك چيزي ساخته مي شود اسم آن را هر چه مي خواهند بگذارند. اگر ما ريل را درست انتخاب كنيم، محصول آن هم خيلي خوب مي شود.

حالا آن ريل چيست؟ تك تك انسانها مهم هستند. همه خلقت مهم است. تك تك انسانها حق حيات دارند، تك تك انسانها حق رشد و كمال دارند. براي تامين حق رشد و كمال، انسانها بايد آزاد باشند و انتخاب كنند. آزادي در انديشه، آزادي در انتخاب، آزادي در اراده و اعمال اراده. تك تك انسانها در ثروت زمين شريك هستند چون دستمايه تصميم گيري آنهاست، دستمايه مديريت آنهاست، دستمايه انديشه آنهاست. به يك جواني مي گوييم برو براي خودت كاري دست و پا كن. مي گويد من كه چيزي ندارم، كجا بروم؟ خداوند طبيعت را دستمايه گذاشته و گفته همه انسانها در ثروت طبيعي مساوي هستند. هم در انتفاع و هم در مالكيت.

اجازه بدهيد يك پله پايين تر بيايم تا ببينيم كه اگر از اين عدول كنيم، انعكاس اجتماعي آن چه مي شود. وقتي ما انسانها را در ثروت طبيعي، مساوي در نظر نمي گيريم، نتيجه اش وضع موجود در دنيا مي شود. عده اي آمده اند معادن و سرزمين ها و نقاط حاصلخيز و ثروت ها را تصرف كرده اند. با تصرف اينها، سطح مالي شان بالا رفته است و بر بقيه انسانها مسلط شده اند و بقيه را در فقر نگه داشته اند. اين فاصله طبقاتي عظيمي كه در دنيا مي بينيم. 3.5 ميليارد فقير كه قادر به تامين نيازهاي اوليه اش نيست. 1.2 ميليارد، كسانيكه زير خط فقر مطلق هستند. يعني روزي يك وعده غذا هم ندارند. روزي يك دلار ندارند كه مي شود ماهي 30 دلار. اين ها محصول چيست؟ عوامل متعدد از جمله مهمترين عامل، آن نگاه است. ما در ثروت طبيعي، نگاه تبعيضي نداريم، مال همه است.

سوال: بگونه اي داريد نظام سرمايه داري را زير سوال مي بريد، درست است؟

دكتر احمدي نژاد: هر نظامي غير از نظام توحيدي. يك اتفاقي افتاده است كه به نظرم كار شيطان و طاغوت ها است. دين و اصول يك چيزي شده است، مناسبات اجتماعي يك چيز ديگري شده است. مناسبات اجتماعي انعكاس آن توحيد است. من دو جمله اش را به شما گفتم. گفتم تك تك انسانها يونيك هستند. ما دو تا انسان مثل هم در دنيا نداريم، محال است. اصلا تك تك موجودات عالم، يونيك هستند ولي همه يك حقيقت را دارند متجلي مي كنند. 

اصل دوم توحيد، تمام ويژگي هايي كه در كل عالم هستي هست، در كوچكترين عالم هستي هم هست چون خدا تجزيه ناپذير است. خدا همه جا هست. يعني از كوچكترين ذره عالم، مي تواند كل عالم را خلق كند. آدم ها يونيك هستند، همه هم حق دارند. همه مي توانند به اوج كمال برسند. بي نهايت كمال، مال همه است. كمال مال يك عده خاصي نيست. همه در اين عالم شريك هستند، در ثروت طبيعي شريك هستند. وقتي با تبعيض و بي عدالتي توزيع مي شود، فقر و تحقير انسان پديدار مي شود. انسان فقير تحقير مي شود.

سوال: آقاي دكتر! آن سوال اصلاح يا تحول اساسي مخصوصا در ساختارها... . در ساختارها چقدر مشكل داريم؟

دكتر احمدي نژاد: ما در كل جهان نيازمند اصلاحات ساختاري هستيم، قبل از آن، نيازمند اصلاح در آمانها و مباني هستيم. اگر مبناي مناسبات جهان، برتري جويي باشد، چه چيزي را مي خواهيد اصلاح كنيد؟ مي خواهيد مهره ها را جابجا كنيد؟ فايده ندارد، بايد مبنا را درست كنيم. مي گوييم مبنا برتري جويي نيست، مبنا تعامل بر اساس عدالت و احترام است. هيچكس حق ندارد دنبال برتري بر ديگران باشد، اين ريشه فساد دنياست.

آرمان چيست؟ آرمان رسيدن به كمال انساني براي همه است. در مسير كمال، كسي جاي ديگري را تنگ نمي كند، براي همه است. هيچكس حق ايجاد محدوديت براي ديگران را ندارد. همه بايد تجلي خدا بشوند. همه بايد آزاد و محترم باشد، همه بايد مرفه باشند، همه بايد عزيز باشند. اينها مي شود مباني. چگونه اين اتفاق مي افتد؟ وقتي كه آزادي و عدالت باشد، بخصوص در ثروت طبيعي همه شريك باشند، همه از نعمت ها استفاده كنند. البته با چارچوب و ضابطه و منطق نه هرج و مرج. اينها بايد در آرمان اصلاح شوند.

در كشور ما از زماني مشكلات پيدا شد كه يك عده اي كه در راس كار هستند، آرمانهايشان عوض شد. يعني قدرت، جاي خدمت نشست. قدرت نشست جاي آزاديخواهي، عدالتخواهي، رشد و كمال انسان، ظهور انسان.

سوال: يعني ساختارها را بهم زد يا مسير حركت را؟

دكتر احمدي نژاد: وقتي مبنا عوض شد، مسير هم عوض مي شود، بطور طبيعي، ساختارهايي هم كه بعدا ايجاد مي شود هم براي همان است. ما توسعه ساختاري داديم، سال 58 كه قانون اساسي تصويب شد، ساختارها اين ها نبود. اما دائم قانون گذاشتيم و تصميم گرفتيم و ساختارها را بسط داديم. اين ساختارها بر چه مبنايي بسط پيدا كردند؟ دائما مردم محدود شدند، حكوميت گسترش پيدا كرد، اختيارات حكومت زياد شد، اختيارات مردم كم شد، فاصله زياد شد و در اين بسط، فساد زياد درست شد. رشوه درست شد، سوءاستفاده درست شد و... .

هر جا تمركز و انحصار قدرت و ثروت درست شد، اين ضد انسانيت است. اگر بخواهيد ريشه هاي جامعه بشري را ببينيد، بدانيد كه انحصار قدرت و ثروت است، آزادي انحصاري است يعني يك عده آزادند كه هر كاري كه مي خواهند، بكنند و اكثريت آزاد نيستند.

سوال: وقتي شما در راس كار بوديد، اين رابطه با مردم را اصلاح كرديد؟ يكي از چيزهايي كه شما تاكيد مي كنيد و در نامه سال 96 شما به رهبري هم تاكيد كرديد، مسئله رفراندوم بود. شما مي گوييد در خيلي از مسائل بايد به اين اصل قانون اساسي عمل كرد و از مردم نظرخواهي كرد. سوال پيش مي آيد كه شما خيلي از طرح هاي بزرگ را در زمان رياست جمهوري تان مثل مسكن مهر، حركت هسته اي، هدفمندي يارانه ها و ... اجرا كرديد ولي در كداميك از آنها رفراندوم برگزار كرديد؟

دكتر احمدي نژاد: بله، رفراندوم رسمي برگزار نكرديم چون اصلا جاي طرح آن نبود اما من شهر به شهر، روستا به روستا رفتم و در اجتماعات گوناگون با همه مردم صحبت كردم كه ما مي خواهيم اين كار را بكنيم و همراهي همه را جلب كرديم يعني من يقين دارم كه اگر رفراندوم مي گذاشتيم بالاي 99 درصد " بله " مي گفتند كمااينكه دولت بعد از ما، رفراندوم كرد. گفت مردم يارانه را مي خواهيد يا نه؟ يعني بماند دست دولت كه خرج كند يا به شما بدهد؟ چند درصد گفتند بدهيد به مردم؟ 97 درصد گفتند به ما بدهيد. با اينكه همه سرمايه اجماعي دولت، مراجع، همه اينها هزينه شد. در حاليكه ما براي طرح هدفمندي، از هيچكس هزينه نكرديم. من خودم رفتم با همه صحبت كردم، با همه اقشار در سراسر كشور جلسه گذاشتيم. من و وزرا رفتيم و گفتيم طرح اين است، نظر بدهيد، قبول داريد يا نداريد؟ و به گواهي مراجع جهاني، بالاترين سطح همراهي با يك طرح تحولي اقتصادي در ايران اتفاق افتاد. همه تعجب كرده بودند كه چگونه همه همراهي كردند كه هيچ مشكلي پيش نيامد؟ نه اينكه در زندگي مردم مشكلي پيش نيامد، ما ساز و كار طراحي كرديم و رفع شد اما اينكه مردم اظهار نارضايتي كنند، تظاهرات كنند، مانند حوادثي كه سال قبل (آبان 98) اتفاق افتاد را نداشتيم. مردم حس مي كردند كار خودشان است. اين بالاتر از رفراندوم بود. ضمن اينكه دولت فعلي رفراندوم برگزار كرد و ديديم كه مردم همان را قبول دارند.

سوال: در حوزه تحول ساختاري، شما يكي از اشكالات را فاصله مردم با حكومت مطرح مي كنيد. به نظر مي رسد كه قطعا فقط اين نيست. شما بعنوان كسيكه 8 سال رئيس جمهور بوده، 8 سال رئيس شوراي عالي امنيت ملي بوده و 8 سال رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي بوده است. همين شوراي عالي انقلاب فرهنگي را من مثال مي زنم. الان 20-30 سال است كه يكي از چالش هاي نظام، همين شوراي عالي انقلاب فرهنگي است كه مي گويند رئيس جمهور آمد و جلسه را تشكيل نداد، مگر هتل است كه رئيس جمهور بتواند جلسه را تشكيل ندهد؟ يا اينكه شوراي عالي انقلاب فرهنگي فلان چيز را تصويب كرد ولي رئيس جمهور اجرا نكرد. يا اينكه براي چه طراحي و بودجه مي شود ولي اسناد بالادستي اجرا نمي شود؟ اينها اشكالات ساختاري است. يك مقدار درباره اين جنس از اشكالات كه ربطي به مردم هم ممكن است نداشته باشد، توضيح بدهيد.

دكتر احمدي نژاد: بحث ساختاري كه شما مي گوييد، بسيار بسيار مهم است. آن اصلاحات، بايد در 3 سطح باشد. اول مباني و آرمانها، كه توضيح دادم. دوم ساختارها و سوم رفتارهاست. يعني آدم هايي كه وارد سيستم مي شوند، آنهايي كه مسئول هستند و دايره اثرگذاري شان بيشتر از تك تك مردم است.

ما هر سيستمي كه طراحي مي كنيم اولا بايد بطور مستمر واگويه خواست مردم باشد والّا معنا ندارد.

سوال: به شرط آنكه خلاف مباني اسلامي و انساني نباشد.

دكتر احمدي نژاد: اين ها را كه بحث كرديم، نمي تواند خلاف آن باشد. در هر مقطعي، آن چيزي كه مردم مي خواهند بايد بشود. اميرالمومنين(ع) اين واژه را به صراحت گفته است: " لا راي لمن لا يطاع " شما نخواهيد، من كاري نمي توانم بكنم. مي آيد با مردم درميان مي گذرد و مي فرمايد من مي خواهم اين كار را انجام بدهم، مي آييد، برويم، اگر نيامدند، نمي رود. چون اصلا معنا ندارد. چون بنا است اينها رشد كنند، اينها تصميم بگيرند. بايد جامعه رشد كند و تصميم بگيرد تا بالا بيايد. كسيكه مدير يا حاكم است بايد توضيح بدهد، موانع را بردارد، راه را نشان بدهد، نه اينكه جاي مردم تصميم بگيرد. اين خيلي اشتباه است كه بگويند شما بنشينيد، ما بجاي شما تصميم مي گيريم. من دولتم، من مجلسم، بجاي شما تصميم مي گيرم و شما هم بيخود مي كني كه مخالفت مي كني! اين حرف غلط است.

اين مشكل جهاني است، فقط مربوط به ايران نيست. نوع حكومت هاي جهان، نماينده مستمر اراده مردمشان نيستند. از آمريكا بگير تا جزاير فيجي. فقط سه يا چهار كشور وجود دارد كه حكومت ها آنجا كوچك هستند، دايره قدرتشان كم است و شمال اروپا هم هستند. هر قدر قدرت حكومت ها زيادتر شود، مردم ضعيف تر مي شوند. اين معادله اشتباهي است.

پس اول؛ بايد ترجمان و واگويه و نماينده اراده عمومي باشد، هر موقع از اراده عمومي افتاد، فاصله مي افتد، تصميماتش هم ديگر اجرا نمي شود. چه كسي بايد تصميمات را اجرا كند؟ مردم بايد اجرا كنند.

دوم؛ هر نظامي، در دلش يك نظام تصميم گيري دارد. اصل آن نظام تصميم گيري است. اين نظام تصميم گيري، علاوه بر اينكه بايد واگويه اراده عمومي مردم باشد، خودش هم بايد از يك منطقي تبعيت كند، اگر از آن منطق تبعيت نكند، كارآمد نيست، اگر هم كارآمد باشد، اثربخش نيست. يعني تصميمي مي گيرد و اجرا مي كند ولي اوضاع اصلاح نمي شود چون نه تصميمش درست است، نه اجرايش درست است.

بايد اولا توازن اختيار و مسئوليت در تمام مراتب برقرار باشد. يعني فردي كه در يك جايگاهي قرار مي گيرد، اگر دو واحد اختيار دارد، بايد دو واحد هم پاسخگو باشد. اگر ده واحد اختيار دارد، ده واحد هم پاسخگو باشد. اگر اين توازن بهم خورد و كسي ده واحد اختيار داشت و دو واحد پاسخگويي و يكي دو واحد اختيار داشت و ده واحد پاسخگويي، از دل اين بي توازني، تصميم خوب بيرون نمي آيد، پاسخگويي هم بيرون نمي آيد. در آن فساد مي شود، رشوه مي شود و ... .

دوم؛ سلسله مراتبي بودن مسير تصميم گيري. يعني چه؟ يعني شما براي يك موضوع از دو مسير تصميم نگيريد. يك عده اينجا مي نشينند يك تصميم مي گيرند، يك عده يك جاي ديگري مي نشينند و تصميم ديگري مي گيرند. ما يك اختلاف داشتيم، مجلس تصويب مي كرد و مي گفت از حساب ذخيره ارزي يك ميليارد دلار به اينجا بدهيد. من مي گفتم به دو علت اين غلط است. اولا اصل 75 قانون اساسي اجازه نمي دهد. آنها مي آمدند دور مي زدند، شوراي نگهبان رد مي كرد و بعد مي بردند مجمع تشخيص تصويب مي كردند و من مي گفتم اين خلاف قانون اساسي است و مهمتر از آن مي گفتند ما يك خزانه داريم، از دو محل دارند برايش برنامه ريزي مي كنند، خب اينكه فساد است.

سوال: يعني مجلس و مجمع؟

دكتر احمدي نژاد: مجلس و مجمع مي گفتند يك ميليارد به اين بده، يك ميليارد به آن بده. دولت هم كه براي خودش تصويب مي كرد. گفتيم نمي شود كه! يك منابعي هست كه بايد طبق برنامه جلو برود، شما مي خواهيد برنامه را عوض كنيد. مي خواهيد هر روز از اين خرج كنيد. مثلا راجع به آموزش و پرورش، دولت مي خواهد يك عده اي را استخدام كند، مجلس يك بند مي نويسد، ممنوع! دولت مي گويد اينها نبايد بيايند، شرايطش را ندارند، مجلس مي رود تصويب مي كند كه استخدامشان كنيد. اين غلط است. براي يك موضوع از دو سه جا نمي شود تصميم گرفت. ما حتي چهار جا هم داريم! آقاي وزير ارشاد صبح از ده محل به او زنگ مي زنند و يكي مي گويد اين فيلم را پخش نكن، يكي مي گويد پخش كن و... . اينگونه نمي شود، اينكه مديريت نيست.

سوال: خيلي از چيزهايي كه تصويب مي شود و ضمانت اجرايي ندارد، مشكلات نظارتي و غيره را هم اضافه كنيد. حالا راهكار اصلاح چيست؟ چه كنيم؟

دكتر احمدي نژاد: اجازه بدهيد چند جمله ديگر هم بگويم. سوم؛ شفافيت. زماني يك اسرار نظامي ـ امنيتي وجود دارد، دشمن مي خواهد حمله كند كه همين ها را هم بايد سر فرصت مردم را در جريان گذاشت اما بقيه تصميمات بايد علني شود.

" آقا ما يك تصميمي گرفتيم كه خيلي مهم است ولي به شما نمي توانيم بگوييم، شما فعلا برويد اين واكسن را بزنيد! " چرا بايد بزنيم؟ شما توضيح بدهيد تا ببينيد ما اصلا قبولش مي كنيم. اجازه بدهيد همه نظر بدهند.

يك كار مهمي كه در دولت نهم و دهم شد اين بود كه ما با جزئيات، مردم را در جريان مي گذاشتيم و يك دعوايي كه هميشه با ما مي شد، اين بود كه مي گفتند تو چرا مي روي مردم را در جريان مي گذاري!؟ مي گفتيم مال همين مردم است. ما هر طرحي مي خواهيم اجرا كنيم، مال مردم است.

سوال: الان چالش شفافيت راي نمايندگان هم يك مسئله اي شده است!

دكتر احمدي نژاد: من اعتراض كردم، اين را نوشتم كه خلاف قانون اساسي است. يادم مي آيد آن زمان كه مي خواستند آن را بسازند اعتراض كردم. گفتم آقا اين سيستم را كه مي گذاريد، راي مخفي مي شود. حالا يك خاطره بگويم كه فضاي بحثمان عوض شود. وقتي راي مخفي مي شود، افراد مسئوليت نمي پذيرند. مي‌رفتند يك وزير را استيضاح مي كردند يا يك وزير را معرفي كرده بوديم. كل نماينده ها 270 نفر هستند، مثلا 230 نفر حضور داشتند. ما هم نشسته بوديم 400 نفر مي آمدند و مي گفتند غصه نخوري، راي مي آورد، نگران نباش راي مي آورد و بعد راي نمي آورد. برخي دو بار، سه بار مي آمدند. بعد به هر كس كه مي گفتيم، مي گفت من كه راي دادم!

يك خاطره ديگر هم بگويم. مي خواهم تبعات عدم وجود شفافيت را بگويم. مجلس يك چيزي را تصويب كرده بود كه دولت اين كار را انجام ندهد. يك نماينده اي دائما يك نامه مي نوشت كه اين كار را براي من انجام بده، ما هم مي گفتيم خلاف قانون است. يك روز رفت پشت تريبون و بعنوان تذكر به رئيس جمهور هر چه خواست گفت! ما هم معمولا جواب نمي داديم. گذشت و بعدا وقت ملاقات گرفت و دوباره با توپ پر آمد كه چرا اجرا نكرديد؟

سوال: جوابش را داديد؟

دكتر احمدي نژاد: بله. گفتم قانون خود مجلس است. گفت نه! گقتم چرا! قانون مجلس است، شما نمي خوانيد، ما مي خوانيم. دوباره جلوي جمع گفت نه! من تماس گرفتم و گفتم اين قانون را بياوريد. آورديم و جلويش گذاشتيم، وقتي خواند، يكدفعه گفت من كه راي ندادم! گفتم حالا راي دادي يا ندادي، بالاخره از همان مجلس بيرون آمده است.

وقتي شما مسئوليت را از اختيار بر مي داريد، جز فساد چيزي در آن نيست. الان در قوانين ما، نمايندگان مجلس به جايي پاسخگو نيستند. حداقل تمام مذاكرات و راي هايشان را علني كنيم تا يك نظارت عمومي روي آنها باشد، حداقل يك مسئوليتي درست شود و الّا فساد درست مي شود.

سوال: استقلال آنها زير سوال نمي رود؟

دكتر احمدي نژاد: نه! دولت هم مستقل است در قانون اساسي، مجلس، قوه قضائيه و دولت مستقل هستند. چرا اين استقلال براي دولت در نظر گرفته نمي شود؟ استقلال براي هر سه است. فقط يك جا هست كه مي گويند نمايندگان مجلس نظراتي كه در حوزه مسئوليتشان مي دهند، بابت آن بازخواست نمي شوند. نظرات! نه اينكه فحش بدهد، تهمت بزند، زياده خواهي كند، باج خواهي كند! ولي اين نيست. چرا؟ چون توازن اختيار و مسئوليت وجود ندارد، سلسله مراتبي وجود ندارد و شفافيت نيست. با اينها مي توانيم نظام را كوچك كنيم. اين يك مطلب در نظام ساختاري.

دوم؛ كل ثروت طبيعي بايد به مردم واگذار شود، چون مال مردم است. ولي الان دولت ما كل ثروت طبيعي را در اختيار گرفته است و مي گويد من از طرف مردم خرج مي كنم. دولت يكسري وظايفي دارد مانند تامين امنيت، سياست عمومي، نظارت و قضاوت كه بايد با ماليات انجام شود. آن هم مالياتي كه مردم در جريان باشند و به آن راي بدهند. اما چون دولت ما ثروت عمومي را مفت و مجاني در دست گرفته است، دائم خودش را توسعه داده است.

حالا دولت بزرگ شود، چه اشكالي دارد؟ هر چه دولت بزرگ شود، دخالت در كار مردم است، كار سخت تر مي شود. الان دائما مي گويند تسهيل شرايط كسب و كار. چه كسي مانع شرايط كسب و كار است غير از دولت؟ دولت به معناي عام. شما يك كار كوچك بخواهيد بكنيد بايد سي تا امضاء بگيريد. خب سر هر ميزي هزار تا مسئله اتفاق مي افتد.

سوال: اين مسئله چگونه حل مي شود؟

دكتر احمدي نژاد: ما اگر ثروت طبيعي و كل انرژي را به مردم بدهيم، درآمد معادن را به مرم بدهيم، درآمد زمين را به مردم بدهيم...

سوال: خصوصي سازي هم در آن مي گنجد؟

دكتر احمدي نژاد: خصوصي سازي يك نكته اي دارد كه بهتر است جدا سوال كنيد. خصوصي سازي با اختصاصي سازي مخلوط شده است. مردمي سازي با اختصاصي سازي مخلوط شده است كه پشت آن هم انگيزه هايي است.

اينهايي كه گفتم همه را به مردم مي دهيم و به موازات آن، ساختارهايي كه بجاي مردم نشسته اند و دارند تصميم مي گيرند كنار بروند تا خلوت بشود. دولت مي شود برنامه ريز، سياست گذار، ناظر و قاضي. همه چيز باز مي شود. بجاي اينكه برويم از 15 جا مجوز بگيريم، استاندارد انجام هر كاري را اعلام كنيم. مي گوييم شما مي خواهيد خبرنگار شويد؟ يك استانداردهايي را بايد رعايت كنيد. اگر كسي تخلف كرد، مجازات مي شود. مي خواهي قنادي باز كني، استانداردهايش مشخص مي شود. مي خواهي كشاورزي كني، استانداردهايش مشخص مي شود. مي خواهي كارخانه فولاد بزني، استانداردهايش مشخص مي شود. دولت بايد استانداردها را اعلام كند و كسيكه تخلف كرد، مجازات شود.

پس ما بايد ساختارها را بسيار كوچك كنيم. البته اين با آن كوچك سازي كه در دنيا مي گويند متفاوت است. آنها مي گويند بدهيد دست بخش خصوصي. من مي گويم بايد بدهيم به مردم. اين دو واژه متفاوت است. مثلا در كشور خودمان يك عده هستند كه مي گويند 3 هزار فعال اقتصادي داريم، اقتصاد را دست اينها بدهيد، بقيه هم كارگر اينها شوند! من مي گويم نه! اقتصاد را بدهيد دست همه مردم، همه باشند. حالا ممكن است يك عده هم بين مردم رشد كنند و بالا بيايند ولي تك تك افراد بايد رشد كنند، فعاليت اقتصادي داشته باشند، در ساختن كشور مشاركت كنند. نبايد اين را اختصاصي كرد. هر كس در رشته خودش. يكي در كشاورزي، يكي در گلكاري، يكي در گاوداري، يكي در كفاشي، يكي در نجاري، يكي در رانندگي، يكي مغازه دارد. همه بايد بتوانند رشد كنند.

سوال: آقاي دكتر يكي از مشكلات اساسي كه در ساختارها خيلي به چشم مي خورد، مشكلاتي هست كه قواي نظارتي دارند. من نه مسئوليتي داشتم و نه مدير بودم، به عنوان يك شهروند، وقتي به ساختار جمهوري اسلامي نگاه مي كنم، مي بينم كه مي گويند يك مسئولي خورد و رفت يا يك كار خيلي مهمي را انجام نداد و رفت يا اسناد بالادستي آمد بي محلي كرد، قوانيني كه بايد اجرا مي كرد، اجرا نكرد. بالاخره اينها آسيب جدي به كشور مي زند. يا مثلا اصطلاحي در ادبيات سياسي كشور بكار مي رود، مي گويند "حيف و ميل"، ميل نشده ولي حيف شده است. براي مردم سوال است كه مسئولي كه الان خورد و رفت يا مسئولي كه اين كار را انجام نداد، چرا در دوران رياست جمهوري اش يك نفر نبود كه بيايد گوشش را بگيرد؟ چرا اين قواي نظارتي نزديك نمي شوند يا بعد از دوران مسئوليتشان وارد عمل مي شوند. اصلاح اينها را چه زماني شاهد خواهيم بود؟

دكتر احمدي نژاد: سوال مهمي كرديد. دو تا نكته وجود دارد. چيزي كه الان مردم با آن دست به گريبان هستند. اول بايد به همان ساختارها برگرديم. اگر شفافيت نباشد، نظارت عمومي اتفاق نمي افتد. مهمترين نظارت، نظارت عمومي است. وقتي دولت خيلي بزرگ شد، همه كارها به دولت رفت، مردم شدند 15 درصد، حكومت شد 85 درصد، اصلا چگونه مي توانند بر آن نظارت كنند؟ همه چيز را پنهان مي كند، همه چيز پنهان است. دولت بايد كوچك شود، كارهايش هم بايد شفاف شود تا عموم بتوانند نظارت كنند.

سوال: آقاي دكتر، برنامه ما برنامه اي هست كه با انديشمندان و مديران مياني گفتگو مي كنيم. حالا شما از مديران عالي هستيد.

دكتر احمدي نژاد: ما كه از مديران پاييني هستيم، نوكر مردميم.

سوال: نفرماييد، شما بزرگواريد.

مديران مياني، انديشمندان يا هر كسي كه مي آيد و جاي شما مي نشيند، مي گويد اين اتفاقات بايد بيفتد. شما 8 سال رئيس جمهور كشور بوديد و اختيارات فراوان داشتيد. من ديگر پيش چه كسي بروم؟ شما هم مي گوييد اينها بايد بشود!

دكتر احمدي نژاد: توضيح مي دهم. اجازه بدهيد آن دو نكته را بگويم چون مهم هستند. تا وقتي كه ساختارها را اصلاح نكنيم و شفاف نكنيم، تا وقتي كه دولت كوچك نشود، كارها به مردم سپرده نشود، مردم قدرت نظارت عمومي پيدا نمي كنند. مهمترين فاكتور اصلاح، نظارت عمومي است. ما در تعاليم ديني مان داريم "امر به معروف و نهي از منكر" اين فرمان نظارت عموم است. حالا بگذريم از اينكه آنقدر آن را تنزل داده اند تا جايي كه مي روند در خيابان و با مردم درگير مي شوند، اين انحراف است.

بالاترين امر به معروف و نهي از منكر، امر به معروف و نهي از منكر عموم مردم نسبت به حاكمان و سيستم است. بايد دائما مراقبت شود. اگر يك فرد خطاي شخصي بكند، يك دايره محدودي دارد ولي وقتي يك مدير تصميم اشتباهي بگيرد، كل كشور را خراب مي كند. بايد اولويت بندي وجود داشته باشد تا آنجا نظارت شود، اين مسئوليت اجتماعي است ولي اين كلا تعطيل شده است چرا؟ به دو دليل، اول اينكه كلا نخواسته اند و دوم اينكه مردم آنقدر ضعيف شده اند كه فقط بايد به فكر نان شب شان باشند.

الان اگر به يك كارمند در يك اداره بگوييم بالاي چشمت ابروست، به جرم توهين به مقام، در حين وظيفه محاكمه مي شوي! بعد يك قانون نوشته اند، همه را هم در آن نوشته اند. مي گويد اگر خلافي ديدم چگونه اعتراض كنم؟! هيچي! برو به خودش بگو. البته الان بهتر شده است ولي من قبلا به قوه قضائيه نامه دادم كه آقا شما خودتان يك چيزي بنويسيد كه اگر خواستيم انتقاد كنيم، از روي همان براي شما بخوانيم. اين يك نكته.

نكته دوم؛ ساختار غير رسمي است. وقتي ساختارها خيلي بزرگ مي شوند، ساختارهاي غيررسمي در دلشان شكل مي گيرد. يعني شما صد تا قانون نوشته اي ولي تلفن فلان آقا، آن قانون را زير پا مي گذارد. ضمن اينكه وقتي خيلي بزرگ شد، قوانين متناقض مي شود، راه فرار درست مي شود، سوء استفاده مي شود. اين دو علت اصلي است. يعني ما بايد ساختارها را اصلاح كنيم، كوچك كنيم، شفاف كنيم و به مردم منتقل كنيم.

سوال: يعني نمي توانستيد اين كارها را زمان خودتان انجام بدهيد؟

دكتر احمدي نژاد: حالا توضيح مي دهم كه ما چه كارهايي انجام داديم. اگر اين ثروت به مردم منتقل شود، مردم جان مي گيرند. ديگر جايي براي دزدي در آن بالا وجود ندارد. چرا آنجا تخلف مي شود؟ براي اينكه تمركز ثروت و قدرت عموم ملت آنجاست. شما اگر همين درآمد نفت را از دولت بگيريد و بين مردم پخش كنيد، 90 درصد فسادهاي دولتي از بين مي رود چون ديگر پولي نيست كه بخواهد فساد شود. مردم يك ماليات مي دهند كه صرف كارهاي خاص مي شود. انجام نشد، يقه اش را مي گيرند.

الان مردم قدرتي براي نظارت ندارند. مردم بايد قوي شوند. شرط آن هم انتقال ثروت طبيعي به مردم است تا مردم جان بگيرند و روي پاي خودشان بايستند، دخالت و نظارت كنند. وقتي 85 ميليون نفر نظارت مي كنند، آن موقع چه كسي مي تواند تخلف كند؟ ما مي شنويم كه در يك كشور، يك نخست وزير، يك برگه كاغذ اداري را شخصي استفاده كرده، يك جوي درست مي شود كه عزل مي شود. چرا همچين جوي درست مي شود؟ چون مردم آنجا قوي هستند. در كشور ما متاسفانه رسانه ها هم به باندهاي قدرت وصل هستند. مردم اصلا توان رسانه براه انداختن ندارند. از اين جهت شبيه آمريكا هستيم!

اينكه ما براي اين مورد چكار كرديم؛ ما يك مسير برعكس را طي كرديم. اولا شروع كرديم به منتقل كردن ثروت طبيعي به مردم. گام اول هدفمندي، آن شبي كه من با مردم صحبت كردم، گفتم مردم اين گام اول است، كل آن مال شماست. ما بايد تا جايي پيش برويم كه كل نفت و گاز و دريا و هر چه محصول مي آيد مال شماست. دولت بايد با ماليات اداره شود. دولت با ماليات نمي تواند خيلي بزرگ باشد، نمي تواند در كار مردم دخالت كند، اگر دخالت كرد، مردم ديگر به او راي نمي دهند.

به لحاظ ساختاري، اولا ما 6 وزارتخانه را ادغام كرديم يا نكرديم؟ در جهت كوچك كردن دولت حركت كرديم يا نكرديم؟ 36 شورا را در هم ادغام و تبديل به 4 شورا كرديم يا نكرديم؟ اينها همه در جهت كوچك كردن دولت بود. در جهت شفاف سازي حركت كرديم يا نكرديم؟

دولت ما تنها دولتي است كه تمام مسائل را با جزئيات، به كرات با مردم درميان گذاشت. من قبل از اينكه وزرا را به مجلس معرفي كنم به مردم معرفي مي كردم. به من اعتراض مي كردند كه چرا قبل از اينكه به ما معرفي كني به مردم معرفي كردي! دعوا بود. مي گفتم اين ها مال مردم هستند، آنها بايد بپذيرند. شما هم كه اگر نماينده مردم باشيد، حرف همان ها را مي زنيد. البته به شما بگويم اين كارهايي كه الان راحت به زبان مي آوريم، زمان اجرا موانع بزرگي سر راه داشت. كساني‌كه بدون هيچ صلاحيتي راحت نشسته اند و دارند آلاف و اولوف استفاده مي كنند، اجازه مي دهند كه شما اصلاحات كنيد؟!

سوال: نفعي دارند؟

دكتر احمدي نژاد: نفعشان در همين سيستم است، دارد مُفت مي برد، از رانت هاي عظيم استفاده مي كند! مثال ساده آن مسكن مهر است. چقدر با آن مخالفت كردند؟ چرا مخالفي؟ 180 ميليون هكتار زمين كشور، مال مردم است، نبايد مردم براي 50 متر له له بزنند يا عمرشان و سه نسل بعدشان را بدهند تا 80 متر آپارتمان بگيرند. خب اين را بين مردم تقسيم كنيد. با علم شهرسازي، طراحي كنيم و بگوييم مردم بياييد با يك پنجم قيمت برويد در اين ساختمان بنشينيد.

اين كار اشكالي دارد؟ مي گويند نه! مردم پررو مي شوند. مي گوييم چرا پررو مي شوند؟ مي گويند خب معلوم است، وقتي كسي روي پاي خودش بايستد، ديگر به حرف ما گوش نمي دهد. خب آقا اشكال از توست. تو كه مي خواهي مردم را اداره كني، به لحاظ فهم و معرفت و مديريت، بايد ده پله بالاتر باشي. نه اينكه نه مديريت داري، نه دانش داري، نه اخلاق داري، هيچ چيزي نداري ولي مي گويي مردم بايد زير دست من باشند!

الان كرونا آمده است. از شما سوال مي كنم، بالاخره ماهيت آن چيست؟ آنقدر حرف هاي پرت و پلا و متفرقه تحويل مردم داده اند كه مردم نمي دانند چه بكنند. كار به جايي رسيده كه مي گويند در خانه هم 4 نفر جمع شويد، بعد از 2 ساعت مبتلا مي شويد. اگر 6 نفر باشيد 4 نفر شما مي گيريد. 4 نفر باشيد 3 نفر شما مي گيرد! خب پس چكار بكنيم!؟ 140 كشور مديريت و كنترل كرده است ولي هيچ اطلاعاتي از آنها نمي دهند. فقط اطلاعات آنهايي را كه آمارشان بالاست مي دهند! از صبح تا شب بايد آنها را بخوانيم. مي گويند هر چه من مي گويم قبول كن!

سوال: يعني شما به مديريت فعلي كرونا معترض هستيد؟

دكتر احمدي نژاد: بله. من كه رسما اعتراضم را اعلام كردم. گفتم اين بدترين نوع مديريت است.

سوال: پيشنهادتان را هم رسانه اي كرديد؟

دكتر احمدي نژاد: بله. ما بهترين دانشمندان را داريم، چرا آنها را كنار گذاشتيد؟ آنها رابياوريم و بگوييم اين را شناسايي كنيد و پروتكل بنويسيد. هر پروتكلي كه از هر جاي دنيا مي آيد به آنها نشان دهيم و هر چه آنها مي گويند اجرا كنيم.

سوال: يعني اينكه روند صعودي پيدا كرد و خيلي ها را درگير كرد...

دكتر احمدي نژاد: به شما بگويم در خيلي جاها عمد در كار است. نان برخي در آن است. من در يك مصاحبه به صراحت گفتم. شما سخنگوهاي اين طرح را ببينيد چقدر ضد و نقيض حرف مي زنند. يك روز مي گويند كروناي انگليسي آمده در ايران و ما مهار كرديم، روز بعد مي گويند اصلا نيامده است. واقعا اين مديريت خنده دار است. شما مسئول جان مردم هستيد، جان يك نفر هم مهم است. الان به نام كرونا دارد وحشت آفريني مي شود.

يك نفر هم مهم است ولي چه وحشت آفريني ايجاد كردند! وحشت دو ويژگي دارد. اولا قوه ايمني بدن را بشدت كاهش مي دهد. خيلي ها بخاطر وحشت فوت كردند. برخي هم نترسيدند، در خانه ماندند و خوب شدند. دوم؛ انسان را تسليم شرايط اجتماعي مي كند. الان ديگر كسي سوال نمي كند كه آقاي رئيس جمهور، آقاي وزير، آقاي دولت چرا اينكارها را مي كنيد! مي گوييم همين كه زنده مانده ايم خدا رو شكر!

چرا اينگونه است؟ چون همه اش پنهان كاري است. شفاف بياييد توضيح بدهيد، اجازه بدهيد ديگران هم صحبت كنند. چه كسي گفته فقط مقامات دولتي مي فهمند؟ اينهمه متخصص داريم كه دارند اعتراض مي كنند؟ اجازه بدهيد حرف بزنند.

در طرح هدفمندي، من به تمام اقتصاددان هاي كشور نامه نوشتم. گفتم ما مي خواهيم اين طرح را اجرا كنيم، اگر نظري داريد، مكتوب يا بصوررت حضوري در جلسه مطرح كنيد تا ما استفاده كنيم. بسياري از آنها آمدند. ده ها جلسه گذاشتيم و چه نظرات جالبي دادند. تكميل كردند، اصلاح كردند، موانع را گفتند، مشاركت كردند. خب چرا در طرحي كه به جان مردم مربوط است و مي گوييد اينقدر خطرناك است چرا از همه متخصصان كشور دعوت نمي شود كه بيايند و نظر بدهند؟ برعكس مي گويند خفه شو، حرف نزن، بيخود گفته، او دشمن است! اين حرف ها چيست؟ اينها متخصصين كشور هستند. كساني هم كه اعتراض مي كنند، رسانه هاي رسمي اصلا صدايشان را منعكس نمي كنند. بايد بروند در فضاي مجازي و اينجور جاها مطرح كنند. اين روش غلط است چرا؟ چون يك عده خودشان را برتر از مردم مي دانند، مردم را به حساب نمي آورند و اصلا موضوع را مال مردم نمي دانند. در حاليكه من معتقد هستم كه از بنياني ترين تغييراتي كه در كل دنيا بايد اتفاق بيفتد اين است كه بگوييم همه امور مربوط به همه مردم است.

سوال: آقاي دكتر احمدي نژاد يكي از ساختارهايي كه به نظر مي رسد دچار تعارض و تناقض است و شما هم خيلي نسبت به آن اعتراض كرديد، بحث ساختار نقد و اعتراض در نظام جمهوري اسلامي است. از طرفي حق اسلامي و حق قانوني مردم اين است كه اگر حرف و نقد و اعتراضي دارند، در چارچوب خودش بايد بتوانند بگويند. از طرفي هم ما مي بينيم و مي دانيم كه دشمن داريم و سوءاستفاده مي كند و مفاسدي را ايجاد مي كند. حالا ممكن است شما بگوييد يك بخشي از آن تبليغات است اما يك بخشي را هم فكر مي كنم شما هم بپذيريد كه واقعي است. يك تعارضي ايجاد مي شود يعني مردم بخواهند اعتراض كنند چون راهي ما ارائه نداده ايم، كه از چه طريق مي شود اعتراض كرد؟ طريق قانوني آن چيست؟ مجوز بگيريم كه در برخي موارد داده نمي شود. ساختاري براي آن وجود ندارد. خب مردم به خيابان مي آيند، وقتي به خيابان مي آيند دشمن و رسانه ها سوءاستفاده مي كنند. يعني ما در اين 40 سال نتوانستيم يك ساختار درستي را كه هم حقوق اسلامي و قانوني مردم را تامين كند و هم اينكه دشمن نتواند سوءاستفاده كند، ايجاد كنيم. انقلاب و كشور ما صدمه نبيند. راجع به اين هم توضيح بفرماييد.

دكتر احمدي نژاد: چند تا نكته وجود دارد كه نكات مهمي هم هست. اگر ما ضعفي نداشته باشيم، دشمن از چه چيزي مي خواهد سوءاستفاده كند؟

سوال: ما كه بي اشكال نمي توانيم باشيم.

دكتر احمدي نژاد: چرا. منظور ضعف اساسي است. براي ضعف هاي جزئي كه كسي تظاهرات نمي كند. اگر ما يك اشكال اساسي نداشته باشيم، مردم اعتراض مي كنند؟

سوال: آقاي دكتر ما اميرالمومنين هم باشيم، بالاخره يك جملي شكل مي گيرد!

دكتر احمدي نژاد: نه! اشتباه نكنيد. اينجوري با مثال كه نمي شود مسئله را حل كرد، بايد با مباني مسئله را حل كنيم. اصلا مي گوييم جمل. اگر مردم آن دوران، اميرالمومنين(ع) را به هر دليلي نمي خواستند. اميرالمومنين(ع) بايد چه مي كرد؟ همان كاري كه كرد. امام حسن(ع) چه كرد؟ اصلا ظلم و تحميلي در كار نيست.

سوال: ولي مسئله نخواستن نبود، شورش بود.

دكتر احمدي نژاد: نه! دو بحث وجود دارد. يك موقع شورش مي كنند و يك اكثريت مي آيند آن شورش را برمي دارند، مي روند كنار. اين يك بحث دوم است، آن طرف آن هم باز مردم هستند. مي گوييم تو يك اقليتي و نمي تواني به من تحميل كني، بنشين سر جايت. اما وقتي اكثريتي در كار نيست. يك دولت است با مردم معرض. اصلا به شما بگويم اگر درباره نحوه گران كردن بنزين از مردم نظرخواهي مي كردند، چند نفر موافقت مي كردند؟

سوال: اصلا كسي موافق نبود.

دكتر احمدي نژاد: پس براي چه اينگونه اجرا كردند!؟ چرا اينقدر به مردم بي احترامي مي كنند؟ اين دو ديدگاه است. يك ديدگاه مي گويد همه چيز مال مردم است و يك ديدگاه هم اصلا مردم را به حساب نمي آورد. كاري بود كه دو بار در كشور انجام شده بود، خب برو همان را اجرا كن. دو روز قبل تكذيب مي كنيد و بعد يك دفعه نصفه شب اعلام مي كنيد و بعد به مردم مي گوييد ضد انقلاب و آمريكايي!؟ اين چه حرفي است! من اينها را قبول ندارم. بله ممكن است دشمن هم سوءاستفاده كند. از چه چيزي سوءاستفاده كرده است؟ از بي عرضگي شما، از نابلدي شما، از غلط كردن شما. خب كار غلطي كرديد و دشمن هم سوءاستفاده مي كند. نه اينكه همه آنهايي كه اعتراض كردند، مزدور آمريكا بودند، اينگونه كه نبود. بسياري از آنها مردم خودمان بودند كه از اين وضعيت خسته شده بودند.

سوال: همش هم بي عرضگي مسئولين نيست، ممكن است تبليغات هم اثرگذار باشد. اعتراضات 88 هم كه زمان شما بود!

دكتر احمدي نژاد: آن يك بحث سياسي بود. آن هم وقتي به مردم توضيح داديم همه رفتند. آنهايي كه سازماندهي شده بودند، به کارشان ادامه دادند اما وقتی به مردم گفتیم رسیدگی می کنیم، هر کس تخلفی دیده بیاید و بگوید تا دوباره شمارش شود، همه به خانه ها برگشتند. گفتیم هر کس هر حرفی دارد بیاید بزند، بعد که خلع سلاح شدند، مردم هم متوجه شدند ادعای آنها غلط است به خانه برگشتند و دیگر همراهی نکردند. یک عده قلیلی ماندند و آتش زدند و تیراندازی کردند که با آنها برخورد شد.

باز هم راه آن مردم است. اینگونه نیست که بگوییم چون دشمن سوء استفاده می کند، مردم را بزنید! نخیر! باید برای مردم توضیح داد. ما یک ماه با جزئیات برای مردم توضیح دادیم. اعلام کردیم که با نمایندگان‌تان بیایید، صندوق ها را دوباره شمارش می کنیم. هرکس که شکایت دارد بیاید. آراء صندوق ها برای اولین بار در تاریخ انتخابات ما، دانه دانه رای صندوق ها به اینترنت رفت. گفتیم هرکس می خواهد ببیند. 20-15 نفر روی صندوق ها نظارت داشتند، گفتیم اگر یکی بالا یا پایین شده است، بیاید و بگوید. یک نفر هم نیامد. مردم دیدند که درست است، همه چیز شفاف است.

نمی شود به بهانه اینکه دشمن سوءاستفاده می کند، فضا را ببندیم. تعدد نهادهای نظارتی مشکلی را حل نمی کند. ما باید دولتمان، دولت باشد نه جای مردم بنشیند، مردم باید عزیز و قدرتمند باشند. مگر غیر از خود همین مردم چه کسی جلوی دشمن را می گیرد؟ یعنی ما یک دولتی داریم که می خواهد بدون مردم جلوی دشمن بایستد؟ این خنده دارترین حرف است. اگر دشمنی هم هست، همین مردم باید جلویش را بگیرند. شما که مردم را کنار می گذارید، همه دیکتاتوری ها اینگونه شکل می گیرد.

ما باید یک چارچوب ساده قرار بدهیم که هر کس می خواهد بتواند اعتراض کند. یک زمان گفتند که ما 9 مکان در تهران برای اعتراض مشخص کرده ایم که بعدا باز هم اجازه ندادند. پس مردم کجا اعتراض کنند؟ حق مردم است. ضمن اینکه اگر دولت واقعا مردمی باشد، اعتراض شکل نمی گیرد. در طول 8 سال ما یک اعتراض اقتصادی صورت نگرفت. یک بار اعتراض شد که آن هم سیاسی بود و بخاطر اطلاعات غلطی که به یک عده از مردم داده شد. به محض اینکه اطلاعات درست داده شد، مردم رفتند. اما در دو دولت قبل از ما، در اعتراضات اقتصادی، مردم کشته شدند. در دولت بعد از ما هم در اعتراضات اقتصادی مردم کشته شدند. نباید از این نتیجه بگیرند که دولتشان با مردم نیست؟ اگر کنار مردم باشیم، مردم می توانند راحت اعتراض کنند، مشکل پیدا کنند می آیند به تو می گویند تو هم حل می کنی.

سوال: چرا اينقدر اينها برايشان سخت است كه از اتاقشان بيرون بيايند؟

دكتر احمدي نژاد: حالا اينها مدلشان اينگونه است، بايد از خودشان بپرسيد! هر موقع دیدید که بین مقامات و مردم پرده ایجاد شد و دسترسی سخت شد، بدانید که فساد حتما رشد می کند.

سوال: برای مردم که هیچ، گویا دسترسی حتی برای وزرا هم سخت است!

دكتر احمدي نژاد: من حالا نمی خواهم دولت فعلی را نقد کنم. ما باید مبانی و روش ها را نقد کنیم. اصلا یک مدیر شانی جز برای مردم دارد؟ مگر امیرالمومنین(ع) جز برای مردم بوده است؟ امیرالمومنین(ع) 4 سال و خرده ای مدیر جامعه بوده اند. روز آخر می فرمایند در حوزه مدیریت من سه چیز برای همه انجام شد. مسکن، آب سالم و نان گندم. ایشان با اینکه می دانستند که ساختارها و روابط نقص دارند، خودشان شبانه می روند و لکه گیری می کنند چون در تصمیمات موثر است. شما یک تصمیم می گیری، یک عده حذف می شوند، چکار باید بکنی؟ باید به فکرشان باشی. چگونه متوجه می شوی؟ باید با مردم ارتباط داشته باشی.

رئیس جمهور، مدیر و همه مقامات کشور مگر جز برای این مردم هستند؟ من نمی دانم قطع رابطه یعنی چه! یعنی ما باید یکجا بنشینیم و مردم زیر پای ما و ما آنها را له کنیم؟ از موضع قدرت با آنها سخن بگوییم؟ این خود طاغوت است حالا هرکس که می خواهد باشد. ظاهرش این است که مردم انتخاب کرده اند، هر چند که اگر تحلیل کنیم به هزار مسئله می رسیم.

آقا شما نوکر و خدمتگزار مردم هستی، باید کنار دست مردم باشی. من تعجب مي كنم كه در اين يكساله نه رئيس جمهور نه وزير، يك بيمارستان نرفتند كه به پرستاران و پزشکان كه اينهمه زحمت مي كشند يك سر بزنند. من متوجه نمی شوم یعنی چه! برو در خیابان، فوقش دو نفر فحش می دهند، خب بدهند. مگر همه باید از آدم تمجید کنند؟ این چه روحیه طاغوتی است؟ برو ببن مردم و ببین مشکل چیست؟ برو در مناطق محروم، برو بین کارگران. تو مال همان ها هستی. شما چکار می کنید که ربطی به مردم ندارد؟

سوال: آقاي دكتر احمدي نژاد سال 84 با دكتر احمدي نژاد سال 99 چقدر فرق دارد؟

دكتر احمدي نژاد: خيلي. شما با ديروزت يكي هستي؟

سوال: نه.

دكتر احمدي نژاد: اصول ثابت است.

سوال: اصول شما ثابت مانده است؟

دكتر احمدي نژاد: بله. ما از اول به دنبال اعتلای مردم و کشور و انسانیت بودیم. فهم از اصول هم رشد می کند. مانند ریاضیات دوم دبستان و دانشگاه است. یک زمان ما یک فهمی از عدالت داشتیم. واقعا من فکر می کردم با سه چهار تا کار مسئله حل می شود اما وقتی به دل کار رفتم، دیدم نه! خیلی از ریشه ها را باید تغییر داد و الّا حل نمی شود. ما می خواستیم خدمت کنیم ولی معنایش این نیست که هیچ اشتباهی نداشتیم، البته اشتباه شخصی. من ضعیفترین آدم هستم. در تلویزیون هم گفتم من پر عیب ترین و ضعیف ترین آدم هستم اما تصمیماتی که گرفتیم، تصمیمات عالمانه بود. یعنی نظر همه کارشناسان را پرسیدیم. آنقدر بحث کردیم که در آن ظرف مکان و زمان و فهم آن روز، سوالی باقی نماند. ولی اگر بخواهیم همان ها را امروز اجرا کنیم در سطحی بالاتر اجرا می کنیم.

سوال: خیلی متشکرم آقای دکتر. یک شوخی هم با شما بکنم. داشتیم می آمدیم منزل شما، بچه ها گفتند آخر بحث از آقای دکتر بپرسید آن گوجه فروشي كه در محله شما بود، آدرسش...

دكتر احمدي نژاد: آن بنده خدا مي گويد اينجا هم ديگر گران شده است. يك جا ارزان بود، همانجا هم ديگر گران شده است.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب