ما برای ریاست جمهوری به یک فرد 'امین' نیاز داریم
دولت بهار/ شهرام ترابی: در مسئله انتخابات چند مسئله مهم داریم حفظ اسلامیت نظام ، حفظ توسعه و پیشرفت کشور ، حفظ و ارتقای قدرت امنیت کشور و اداره عدالت محور کشور. حفظ اسلامیت نظام با وجود با برکت رهبری و هم بر اساس ساختار سیاسی کشور و هم بر اساس اعتقادات راسخ و اثبات شده مردم مسلمان و شیعه کشور تضمین شده است.
توسعه و پیشرفت کشور هم با همه ایرادات ونواقصی که گهگاه در اداره کشور وجود داشته است به شکل خوبی پیش رفته است بطوریکه در تولید ، در صنعت و کشاورزی و بازرگانی و خدمات پیشرفت های خوبی داشته ایم. در زمینه تقویت قوای نظامی کشور باز علیرغم همه مشکلات و موانع توفیقات چشم گیری داشته ایم که ما را به درجه ای از توان و قدرت بازدارندگی رسانده است که جرات تعرض به امنیت و منافع کشور را نمی دهد. در این موارد ما مشکلی با تقویت بیشتر این سه مساله نداریم. مشکلی که می ماند در بحث عدالت اجتماعی و مبارزه با فسادی است که رایج است. بحث و نیاز فعلی کشور همین ایجاد عدالت و ریشه کنی فساد در کشور است.
رئیس جمهورها در کشورها معمولا از میان کسانی که فلسفه سیاست حقوق حقوق بین الملل تاریخ و اقتصاد خوانده باشند انتخاب می شوند. اگر برای جراحی یک بیمار قلبی به یک دکتر متخصص نیازهست برای اداره کشور هم به کسی نیاز هست که با این مسائل آشنا باشد که امروزه به آن چیزهای بیشتری هم اضافه شده است نظیر مدیریت سیاسی ، مدیریت رفاهی و اجتماعی و فرهنگی، بانکداری و بیمه و تامین اجتماعی. کارهای سازندگی ، زیر بخش کوچکی از مدیریت سیاسی یک کشور را تشکیل می دهد و کار ساده ای است که متخصصان زیادی وجود دارند که می توانند به راحتی به این امر کمک دهند. ما در این زمینه با مشکلی مواجه نبوده ایم و نیستیم.
نظام های سیاسی که در دو سه سده اخیر ایجاد شده اند همه هدف توسعه عدالت را دنبال می کرده اند. سوسیالیسم ، کمونیسم ، نظامهای دموکراتیک ، نظام های سکولار یا غیر سکولار همه دنبال ایجاد عدالت بوده اند. حکومت کلیسا در طول هزار سال حاکمیت خود بر جهان توفیقی در رفع فساد نداشت بلکه نگاه به تاریخ حاکمیت کلیسا نشان می دهد که خود کلیسا اینجا بحثم در مسیحیت است دچار بیماری فساد شده بود بطوریکه در زمانی کشیشان برگه بخشودگی از گناهان چاپ کرده و می فروختند و از این راه برای خود ثروت می اندوختند.
همین کارها ضرورت اصلاحاتی را در حاکمیت کلیسائی بوجود آورد که لوتر و کالوین اصلاحات پروتستانی را پیشنهاد کردند. بر این اساس حکومت کلیسا جای خود را به سلاطین داد. سلاطین هم در برقراری عدالت موفق نبودند. این بود که اندیشمندانی به فکر ایجاد نظام هایی افتادند که بتوانند ریشه فساد و بی عدالتی را بَرکنند. از نظر روابط خارجی و سیاست بین الملل وجودهای ارزشمندی نظیر بیسمارک و مترنیخ و دیسرائیلی نمونه هایی از یک سیاست خارجی موفق را عرضه داشتند که به آن وسیله توانستند اتحاد و امنیت را برای کشور و منطقه خود به ارمغان آورند. سیاست politics فوت و فن هایی داشت که از عملکرد اینها آموخته شد و در روابط خارجی مورد استفاده قرار گرفت و موجبات توفیق سیاست کشورهای غربی بر شرقی را موجب شد. اما هیچکدام از این نظام ها در برقراری عدالت موفق نبودند.
سوسیالیستها در این زمینه به توفیقات نسبی دست یافتند اما این کافی نبود. کمونیسم که اساساً برای برپایی عدالت و با این شعار به میان آمد موفق به از بین بردن فساد نشد و رهبران کمونیستی نه توفیقی در توسعه و پیشرفت تولیدی داشتند و نه توانستند عدالت و رفاهی را برای جوامع خود ایجاد نمایند. متلاشی شدند و نابود شدند و به تاریخ پیوستند.
می ماند نظام های دموکراتیک. نظام های مردمی. آنها هم همچون بقیه نظام ها توفیقی در برقراری عدالت نداشتند. اگر قبلا این مساله روشن نبود امروز اوضاعی که دو سال است در کشورهای اروپائی دموکراتیک و سوسیالیست در اروپا در یونان و ایتالیا و اسپانیا و فرانسه جریان دارد نشان می دهد که آنها موفق نبوده اند. آمریکا هم که سردمدار دموکراسی در عالم بود که اخیراً پته اش به روی آب افتاده است که چقدر از همه جا بیشتر در آنجا بی عدالتی و نامساواتی برقرار است. همه جا جوامع به یک دسته حاکمان و صاحبان قدرت که حکومت را در دست خود گرفته اند و جماعت یک یا پنج درصدی را تشکیل می دهند و یک جماعت 95 تا 99 درصدی محروم از امتیازات را شامل می شود مبدل شده اند.
با همه تلاش هایی که شده است هیچ توفیقی در عدالت گستری در جوامع به آن شکلی مورد نظر بود صورت نگرفته است. هیچکدام از این نظام ها و بطور کلی نظام ها موفق به ریشه کنی بی عدالتی در جوامع خود نشده اند در برخی علاوه بر بی عدالتی فساد و بی عدالتی هم به شکل بیسابقه رواج و توسعه یافته است. پس تغییر نظام و اتکا به ادعاهای نظام ها نمی تواند عامل اطمینان بخشی برای مبارزه با فساد باشد.
هر طور هست ما هم در جمهوری اسلامی ایران با این مساله اشاعه فساد ، حتی به صورت سازمانی و گسترده و پرقدرت روبرو هستیم. آیا علیرغم ادعاهائی که توسط نظام های مختلف وجود داشته و همه ناموفق بوده اند می شود به وعده نظام ها تکیه کرد. شواهد تاریخی نشان می دهد که هیچکدام از اینها راه علاج نیست. برای چنین چیزی به فردی استثنائی با خصوصیات استثنائی ، فردی خوش نهاد و خوش بنیاد نیاز هست که مردم او را به "امینی و صداقت" شناخته باشند.
پیامبر اسلام صل الله علیه واله اولین صفت و برازندگی که داشتند "امین بودن" بود. امین بودن صداقت راستی درستی و پاکدستی بخصوص صداقت با خود و خدای خود را هم به همراه دارد. امین بودن صفت مشخصه فردی است که دیگران در او سراغ می بینند و به او نسبت می دهند. به خاطر همین امین بودن و صداقت هم هست که برگزیده می شود. این یک تشخیص فردی نیست. این یک اشتهار و باور مردمی است. رفتار و کردار حکایت از این صداقت و امانت داری و امین بودن می کند.
خب در کشور ما اگر صادقانه بخواهیم قضاوت کنیم چه کسی صاحب چنین خصوصیاتی است. یعنی کیست که مردم ، تاکید می کنم مردم ، او را به امانت درستی و پاکدستی بشناسند. در دعواهای سیاسی ائمه معصومین را هم ممکن بود دشمنان به معصومیت و پاکی قبول نداشته باشند. اما این صفت را مردم تشخیص می دهند. رقبا در مورد هم نمی توانند نظر دهند. الان مشکل ما مبارزه با فساد و بسط عدالت است. بین بسط عدالت با توسعه امنیت و وحدت و اقتدار کشور هم مباینتی وجود ندارد. چرا نشود هم امنیت و اقتدار داشت و هم شرایط را برای حفظ وحدت و تقویت امنیت و منافع کشور دنبال کرد و هم راه مبارزه با فساد و بی عدالتی را پیش گرفت. اتفاقاً مبارزه با فساد و بی عدالتی مکمل و تضمین کننده امنیت و وحدت کشور است.
مردم دنبال سازنده و تولید کننده و پیمانکار موفق نیستند. در کشورهای دیگر کارهایی از این نوع بس عظیم تر و موفق تر از آنچه در کشور ما انجام گرفته است صورت گرفته است. در چین ، ژاپن ، آمریکا ، حتی در بعضی از همین کشورهای حاشیه خلیج فارس ما با پروژه های سازندگی عظیمی روبرو هستیم. این مساله نیست. این مساله ای نیست.
مساله در مورد کشورها توفیق در ایجاد عدالت و مساوات و بهره مندی همه شهروندان از رفاه و آسایش بوده است. این آن هدف نهایی و غایی است که اتفاقا الان به ضرورت تقویت امنیت کشور در بعد داخلی باید دنبال شود.
در ایران در همه زمینه ها توفیقات درخشانی صورت گرفته است اما باز ما در مبارزه با بی عدالتی و فساد توفیقی نداشته ایم. الان درد و گرفتاری ما این مساله است و دنبال فرد متخصصی برای مداوای این درد می گردیم و همه چنین فردی را می شناسیم. این فرد علاوه بر اینکه حال به درست یا غلط بیشترین فرد امین و مورد اعتماد مردم است در عین حال سابقه دو دوره مدیریت سیاسی و اقتصادی کشور و سازندگی کشور را برعهده داشته است که در آن زمینه ها هم از خود توفیقات بس درخشانی به جای گذاشته است.
حتی اگر ما علیرغم همه این شواهد مبرهن و واضح که آدرس رئیس جمهوری را که می تواند نجات بخش مشکل اصلی مورد نظر ما باشد را می دهد به دلایلی نخواهیم بپذیریم و نخواهیم قبول کنیم که این قبول نکردن کاری غیر عقلانی است چرا که در کشور دردی هست و درمانی هم پیش روی ماست و این موضوع ساده و علاج بخش را به هر دلیل به عنوان برنامه ریزان سیاست های کلان کشور نپذیریم حداقل باید در جستجوی جانشینی برای او باشیم که چیزی مشابه او باشد ، به عنوان امین مردم شناخته باشد ، مردم به او اعتماد داشته باشند ، صاحب تجربه و سابقه خوب در حل فصل امور بزرگ و کوچک از پیگیری پروژه های بزرگ سازندگی و نظامی و تولیدی و زیر ساخت های دانش بنیان باشد ، جاه طلب و بلند پرواز باشد و آرمان های بزرگی را با شجاعت پی بگیرد و در امور میکرو یعنی کوچک نظیر رساندن مرغ و تخم مرغ و محصولات و و مسائل و مشکلاتی که در کار توزیع هست و در ایجاد تحولات اساسی و ضروری برای پرداختن به سایر امور مورد نظر باشد همه سابقه و تبحر داشته باشد. اگر جز آنکه ما به عنوان مردم می شناسیم شما کسی را می شناسید به ما معرفی نمایید.
آنهایی که همه تا به حال روی کار بوده اند انتخابات نظام بوده اند. در مبارزه با فساد توفیق نداشته اند. این بار بیاییم و اعتماد کنیم و انتخاب را به خود مردم واگذار کنیم. ضمن اینکه همه انتخاب های قبلی ما پر از اشکال و ایراد بوده اند تردید نداشته باشیم که انتخاب مردم اگر به خود آنها واگذار شود از انتخاب ما بهتر خواهد بود. امین کسی است که مردم او را به این صفت میشناسند و نیاز کنونی جامعه ما همین امین و مورد اعتماد شناخته شدن از سوی مردم است.
نظرات