بازنشر/ متن کامل بخش دوم گفتگوی اكوايران با دکتر احمدی نژاد + فیلم

سوال: شما طراح يا بيان كننده يك گفتمان جديد در تاريخ سياسي جمهوري اسلامي بوديد. به اين ترتيب كه به نوعي تاريخ انقلاب را از اصول و بنيان هاي آن جدا مي كرديد و آن را يك انحراف بزرگ از اصول و بنيان هاي آن مي دانستيد. يكي از دغدغه هاي شما عدالت بود. هم در حوزه اقتصاد، هم در حوزه سياست داخلي و هم در حوزه سياست خارجي. اين جداسازي تاريخ انقلاب از اصول انقلاب، يك نشانه هايي هم داشت و آن هم ستيز با نمادها و نشانه هاي اين تاريخ بود كه نخبگان حاكم بودند. در ذهن حضرتعالي، در آن مقطع رقابت هاي انتخاباتي، چه معاني از عدالت مستطر بود و به دنبال چه چيزي بوديد؟ چه جنبه هايي از عدالت را مي خواستيد پياده سازي كنيد؟

دكتر احمدي نژاد: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم عجل لوليك الفرج والعافية والنصر وجعلنا من خير انصاره و اعوانه والمستشهدين بين يديه.

من سلام عرض مي كنم خدمت شما، همكاران شما و همه كسانيكه اين برنامه را خواهند ديد. اميدوارم براي كشور و جامعه انساني مفيد باشد.

شما چند سوال را در يك سوال گنجانديد. من بايد اين نكته را بگويم كه ما كلا با هيچكس در ستيز نيستيم، چرا بايد در ستيز باشيم؟ البته با اعمال ظالمانه، تبعيض آلود و اعمالي كه در جهت سلطه بر انسانها است مخالف هستيم ولي با انسانها ستيزي نداريم. اگر اعمال ظالمانه نباشد، دعوايي وجود ندارد.

من سال 84 معتقد بودم، امروز هم معتقد هستم كه مشكلاتي كه امروز جامعه از آن رنج مي برد، فاصله طبقاتي بسيار سنگين، فقر گسترده، فضاي سياسي آلوده، انواع فشارهايي كه دارد بر مردم وارد مي شود، چه فشارهاي اقتصادي، رواني، سياسي و اجتماعي، همه اينها محصول آن چيزي است كه اتفاق افتاد يعني ما از خط انقلاب يا خواست مردم در سال 57 فاصله گرفتيم. نمادهاي انقلاب خود مردم هستند. بالاترين نماد يك انقلاب، فرهنگ عمومي زاييده شده از آن انقلاب است يا خواسته هاي مردم در متن انقلاب است و الّا انسانها همه مي آيند و مي روند اما جامعه ادامه دارد. رودخانه اي است كه چند ظرف از آن برمي داريم. جريان انساني ادامه دارد.

اصل انقلاب ما چه بود؟ اولا اعتراض به وضع موجود آن زمان بود، اعتراض به تبعيض ها،‌ فاصله طبقاتي ها، فقر، خودخواهي و بسته بودن حلقه هاي مديريت بود. توده هاي مردم اصلا به حساب نمي آمدند. ثروتها در يك حلقه بسته جابجا مي شد و مردم از آن نفعي نداشتند. به لحاظ آزادي و مسائل اجتماعي، فشار خيلي زياد بود. مردم به اين ها معترض بودند. مردم چه مي خواستند؟ مي خواستند عدالت بيايد، آزادي بيايد، كرامت انساني بيايد، تك تك انسانها در جامعه به حساب بيايند.

من سال 84 مي ديدم كه از اينها فاصله گرفته ايم، مردم هم با رايشان حرف مرا تاييد كردند. با اينكه به قول جنابعالي من خيلي تشريح نكردم، فقط چند اشاره كردم، چند كد دادم ولي مردم ديدند كه درست است منتهي كساني كه خودشان را نماد انقلاب مي دانستند هم مي خواستند اصل انقلاب را خراب كنند و بگويند انقلاب چيز بدي بوده و هم اينكه خواسته ها و آرمانها و روحياتي كه مردم، در دوران انقلاب از خودشان بروز دادند و دنبالش بودند را كنار بگذارند. من گفتم انقلاب مال مردم است. انقلاب چيزي نبود كه بگوييم مال اين آقا، اين آقا، اين حزب و آن حزب است. يك ملت بوده كه احساس كرده به لحاظ تاريخي عقب افتاده است و بايد شرايط اجتماعي خودش را تغيير بدهد.

ما ديديم سال 84 آن انرژي كه ملت گذاشت، فداكاري كه ملت كرد، آن دستاورد مورد نظر را نداشت و علت هم آن بود كه از مرز خواسته مردم كه همان انقلاب بود فاصله گرفته شد. نمونه ها زياد است. يك طبقه از مديران شكل گرفت كه روابطش با مردم قطع بود. خودشان بودند و خودشان. دائما بين هم جابجا مي شدند. جناح ها با هم رقابت داشتند ولي ثابت بودند. جوانان مي ديدند كه هيچ فرصتي برايشان نيست، اصلا جايي نيست كه حرفشان را بزنند. در عرصه سياست خارجي هم همين طور بود. يعني از آرمان انقلاب كه به دنبال اين بود كه جهان انساني يكپارچه اي درست بشود كه همه انسانها و ملت ها در آن احساس نشاط و آزادگي كنند، خارج شديم. ديديم حرف هايي زده مي شود كه من كه خودم هم در انقلاب بودم واقعا هيچوقت نشنيدم. ملت ما در انقلاب، دنبال اين نبود كه با كسي دعوا كند يا يك مرزبندي جديدي بين ملت ها درست كند، مي خواست مرزبندي را بردارد، مي خواست جنگ را ريشه كن كند.

سوال: يادم مي آيد كه در آن مقطع رقابت هاي انتخاباتي، شما سعي مي كرديد، پوشش‌ و ظاهرتان جوري باشد كه به مردم نزديك شويد. شايد در خيلي از حوزه ها، در پيوند گرفتن با مردم، سنت شكني كرديد ولي شعارهايي كه حضرتعالي داديد شايد مورد پسند دو قشر خاص قرار گرفت. يكي دوستان معروف به جوانان حزب اللهي و جوانان اصولگراي راديكال كه از وضعيت اقتصادي و سياست خارجي ناراضي بودند. شما يك مقدار شعارهاي جوان پسند هم داديد اينكه "آيا مشكل فقط يك تار موي خانم ها هست". برخي جوانان غيرسياسي هم در مناطق و شهرهاي مختلف حمايت كردند ولي حقيقت اين است كه از همان ابتدا بخش ديگري از جامعه كه تحت عنوان طبقه متوسط خوانده مي شود، با سياست هاي شما خيلي همراه نبودند و همراه نشدند و آن عدالتي كه پيگيري مي كرديد و مي گفتيد در اصول و ارزش ها و بنيان هاي انقلاب تجلي پيدا مي كند، احساس مي كردند كه گزينشي است. مثلا آرمان مستضعفين، پابرهنگان و مبارزه با استكبار وجوهي بود كه شما خيلي روي آنها تاكيد داشتيد و مورد پسند دوستان اصولگرا قرار داشت. به نظر شما چه شد كه بخشي از جامعه ايران و طبقه متوسط با سياست هاي شما همراه نشدند؟

دكتر احمدي نژاد: اينكه آدم يك كاري بكند كه نظر ديگران را به خودش جلب كند، من اين را سقوط انساني مي دانم. مثلا برود يك طراحي كند و بگويد من كاري مي كنم كه راي ها بيايد سمت من! اصلا فساد از همين جا شروع مي شود. من يك انسان معمولي بودم الان هم هستم. همان طور كه زندگي مي كردم با مردم حرف زدم نه اينكه رفته باشم طراحي كنم، اين لباس را بپوشم، اين حرف را بزنم كه يك عده را جذب كنم. اصلا مشكل همين جاست. مگر يك انسان چقدر بايد ساقط شده باشد كه برود فيلم بازي كند تا راي جمع كند؟ من زندگي ام را مي كردم. الان هم همانگونه زندگي مي كنم. مثل قبل مي روم به مغازه، خيابان و جاهاي ديگر. براي من چيزي فرق نكرده است. آن موقع هم همين طوري زندگي مي كردم.

اما آن چيزي كه شما مي فرماييد، ممكن است در يك قشري، بخاطر شرايط قبل از آن استقبال بيشتري شود. اين سوال را بايد از دولت هاي قبل بپرسيم. منتهي سال 88 نزديك 25 ميليون به من راي دادند يعني 8 ميليون راي بيش از سال 84. اين ها چه قشري هستند؟ يعني ما اينقدر مستضعف و محروم داشتيم؟ يا 17 ميليون و 300 هزار مستضعف و فقير دولت قبل به ما تحويل دادند؟ اگر بخواهيم جمعيتش را حساب كنيم، 30 ميليون مي شود. يعني دولت قبل به ما 30 ميليون فقير تحويل داده است كه وقتي من شعار حمايت از فقرا را دادم، 17 ميليون آن به من راي دادند؟

سوال: نه! حتما اينطور نيست ولي بخشي از جامعه، " چون خود ما هم زمان رياست جمهوري شما در مطبوعات بوديم"، احساس مي كردند آزادي هاي سياسي به مثابه همان اصول و ارزش هاي بنيادين انقلاب كه در قانون اساسي هم آمده، در دوران شما خيلي جدي گرفته نمي شود. مثلا در دوران شما با مطبوعات برخورد مي شد، در روز روشن به مطبوعات هجوم مي آوردند، برخي از دوستان روزنامه نگار بازداشت مي شدند يا شبانه توسط وزارت اطلاعات منتسب به شما روزنامه ها شبانه چك مي شد تا مجوز چاپ پيدا كنند و حتي آزادي هايي كه شما در حوزه اجتماعي وعده داده بوديد.

دكتر احمدي نژاد: اولا يك سيستم كار مي كند، رئيس جمهور هم يك نفر است. ما بايد ببينيم در آن مقطع، نسبت به قبل و بعد آن چه اتفاقاتي افتاده است. من قبول دارم كه سال 84 يك عده زيادي از سياسيون در هر دو جناح، با آمدن من بشدت مخالف بودند. مواضع آنها و رهبران دو جناح معلوم و مشخص است. همه آنها عليه من موضع گرفتند و فشار آوردند. مسائلي گذشت كه الان وقت بيان آنها نيست. من از خارج از دو جناح آمدم اما معلوم است كه اين دو جناح كار مي كنند. در تبليغات چه مي گفتند؟

احمدي نژاد بيايد، در خيابان ديوار مي كشد! و اين را تا آخر ادامه دادند ولي من كي همچين كاري كردم؟

سوال: ولي يك جناح از پيروزي شما بسيار خشنود شد!

دكتر احمدي نژاد: اصلا! جناح نخير! كدام جناح؟ اگر منظور شما رهبران جناح هاست كه اصلا خوشحال نشدند. تا امروز هم دارند با من مخالفت مي كنند. همانهايي كه مدعي بودند، 7 وزير مرا انداختند. كجا حمايت كردند؟ مثلا مي گويند مجلس هفتم از ما حمايت كرده است! كجا حمايت كرده است؟ ما هر طرحي كه مي برديم، پدر ما را درمي آوردند تا تصويب شود، نقطه مقابل ما را تصويب مي كردند!

اما بله! اصلاح طلبان اصرار داشتند بگويند اصولگرايان احمدي نژاد را آوردند، از او حمايت مي كنند چون حريف اصولگراها هستند. هر زمان اين دو كنار هم قرار بگيرند، اصلاح طلبان خيالشان راحت است كه برنده هستند. ولي تمام رهبران اصولگرايان با من مخالفت كردند، اعلام كردند كه ما با آمدن احمدي نژاد مخالف هستيم و از روزي كه آمديم تا الان ما را كوبيدند. منتهي نفع آنها در اين است و اصولگرايان هم دوست دارند بگويند كه بله ما آورديم!

يك فردي كه تا روز آخر مرا تهديد مي كرد، فشار مي آورد كه بايد كنار بروي، دائما مي گويد بله ما آورديم ولي اشتباه كرديم! اينها بازي هاي رسانه اي است. من اينها را مطلقا قبول ندارم. اينها را دون شان انساني مي دانم اما يك مورد را با هم مقايسه مي كنيم. در دولت ما چند تا روزنامه بسته شد؟ مي توانيد بگوييد؟

سوال: لزومي به بيان تعطيلي روزنامه ها نيست!

دكتر احمدي نژاد: چرا هست! شما داريد طرح مي كنيد. يك روزنامه شرق را هيئت نظارت كه قانون آن را مجلس نوشته و دولت در آن سه عضو دارد و چهار عضو آن غيردولتي هستند، بستند. آن هم به عنوان اينكه به رئيس جمهور توهين كرده است. من به وزير ارشاد گفتم به چه حقي بستي!؟ گفت دست ما نبوده، گفتم بيخود نبوده است، برو بازش كن. من كي به شما گفتم روزنامه ببنديد؟

اما در دولت قبل از ما، در يك روز 50 روزنامه بسته شد، كلا بسته شد. اما همان هايي كه روزنامه هايشان بسته شده، از آنجايي كه رئيس جمهور خودشان در آن دوران بوده است، مي گويند بهترين دوران مطبوعات بوده است و دوران احمدي نژاد سياهترين بوده است!

اين ها كه واقعيت ندارد. توده هاي مردم هم اينها را هيچوقت قبول نكردند. ما هيچوقت، هيچ روزنامه نگاري را به دادگاه نكشانديم. اما قبل از دولت ما اين كار را كردند، بعد از دولت ما هم اين كار را كردند. چون من اعتقادي به اين كارها ندارم. البته به شما بگويم، موضوع آزادي، آنگونه كه مطلوب من است و دلم مي خواست، حتما نشد.

سوال: چرا نشد؟

دكتر احمدي نژاد: دلايل آن گوناگون است.

سوال: شما خودتان را يك چهره فراجناحي معرفي كرديد، گفتيد نه منتسب به اين جناح هستيد و نه آن جناح ولي در دولت شما، افرادي حضور داشتند كه چهره هاي شاخص منتسب به يك جريان خاص بودند.

دكتر احمدي نژاد: نه! از هر دو جناح بودند. ببينيد؛ سال 84 بالاخره من و آقاي هاشمي كانديدا شديم، درست است؟ جبهه اصلاحات كه كلا از آقاي هاشمي حمايت كرد. من چند تا وزير آورده باشم كه به آقاي هاشمي راي داده باشند؟ 5 تا خوب است؟ 10 تا خوب است؟

سوال: ممكن است نام ببريد؟

دكتر احمدي نژاد: لزومي ندارد. اصلا معلوم است افرادي كه به آقاي هاشمي راي دادند. همان زمان در رسانه ها اعلام كردند.

سوال: براي من مشخص نيست.

دكتر احمدي نژاد: حالا بيرون به شما مي گويم ولي الان موضوع ما اسامي نيست. ما روندها را داريم تحليل مي كنيم. بيش از 10 وزير من كساني بودند كه به آقاي هاشمي راي داده بودند، من هم اين را مي دانستم. گفتم بسيار خوب، بياييد، اين منشور كار ماست، اگر هستيد بسم الله. من كاري به كارهاي سياسي ندارم. دولت دوم ما هم همين طور بود. البته بعضي افراد شاخص هم بودند كه خوشبختانه رفتند و با دولت ادامه ندادند. يعني من آنها را كنار گذاشتم. نه بخاطر اينكه به كسي ديگر راي دادند يا جناحشان چيز ديگري بود. بخاطر اينكه آن منشوري كه براي خدمت به مردم بود را رعايت نمي كردند. به آنها گفتم، جلويشان گذاشتم و گفتم اين بند، اين بند و اين بند را رعايت نكرديد. يك بار اخطار، دو بار اخطار... خداحافظ شما.

يك عده نانشان در اين است، موجوديت شان در اين است همه چيز را بياورند در دو جناح. آنها دوست دارند افرادي را كه به آنها علاقه ندارند و آنها را رقيب مي پندارند، خودشان براي مردم تعريف كنند. يعني بگويند احمدي نژاد اين است. حالا هزار بار هم معلوم بشود كه اين نيست، مي گويند نخير! همين است. من بيش از 20 بار صحبت كردم و گفتم كه با گشت ارشاد مخالف هستم، همه هم مي دانند كه دست رئيس جمهور نيست ولي باز هم مي گويند احمدي نژاد - گشت ارشاد! چرا؟ چون مي خواهند از احمدي نژاد، اين چهره را ترسيم كنند تا بتوانند او را بزنند.

ما رسانه مستقل در ايران داريم؟ يكي را نام ببريد. رسانه ها مال همين سياسيون هستند. حرف خودشان را مي زنند و تصور خودشان را از آدم ها بيان مي كنند. البته توده هاي مردم حرف هايشان را راجع به من قبول نكردند. چون مي گويند داريم طرف را مي بينيم، آن چيزي كه شما مي گوييد نيست. نمي خواهم بگويم من آدم ويژه اي هستم. من يك آدم معمولي مانند بقيه ملت ايران هستم. همه ملت ايران همين طور هستند مگر اين سياسيوني كه دنبال قدرت افتاده اند و عوض شده اند.

دولت ما هيچ عكس العملي در برابر كساني كه عليه ش حرف مي زدند، نداشت. شما روزنامه خودتان را ببينيد، بقيه را ببينيد. بهترين كارهاي دولت ما را از بالا تا پايين به لجن مي كشند. ما هيچوقت برخورد نكرديم. من حتي اشاره هم نكردم. گفتم اجازه بدهيد تمرين آزادي كنيم. بالاخره كنار گل، خار هم هست، هزينه هايي دارد. به من فحش مي دهند؟ اشكالي ندارد. اجازه بدهيد ياد بگيريم حرف بزنيم.

تنها رئيس جمهوري كه تمام شهرها و روستاهاي ايران را رفته و ايستاده كنار مردم و گفته حرف بزنيد. اين كه اوج آزادي است. البته كارهايي هم بوده كه بايد به قوه قضائيه و جاهاي ديگر تذكر مي داديم و پيگيري كنيم كه در ظرفيت زمان و مكان آن زمان اين كارها را كرديم. اما قطعا، قطعا آن آزادي كه مد نظر من هست ايجاد نشد. ما هنوز ابتداي راه هستيم.

سوال: داشتيم براي مصاحبه آماده مي شديم، من قفسه هاي كتابخانه شما را مرور مي كردم. براي من جالب بود كه در يك قفسه دو كتاب، با يك عنوان و با دو مترجم در كتابخانه شما وجود داشت. عنوان كتاب هم بهاي نابرابري بود. مي خواستم از شما سوال كنم با توجه به اينكه بحث كانوني شما كه نابرابري و عدالت بود، آيا با جدا كردن تاريخ انقلاب از اصول و بنيان هاي آن به يك نوع راديكاليسم ختم نشد؟ يا استانداردهاي ما را در حوزه برابري كاهش نداد؟ شما نوعي سياست خارجي تجديد نظر طلبانه را پيگيري مي كرديد. مبارزه با استكبار، تحريم ها را كاغذپاره خوانديد، قطعنامه هاي شواي امنيت تصويب شد، نرخ ارز بالا رفت، جامعه بشدت تحت فشار اقتصادي قرار گرفت. بنظر مي رسد كه يك بال از عدالت جويي شما كه در حوزه سياست خارجي بود، بشدت بهاي نابرابري در ايران را بالا برد و افزايش داد. به نظر شما اين عدم توازن به سود همه توده هاي مردمي بود كه شما روي آنها تاكيد داريد؟

دكتر احمدي نژاد: شما همين طور يك فهرستي را مي خوانيد، هر كدام از آنها توضيح دارد. شما پنجاه مورد را بيان مي كنيد و بعد يك جمله مي گوييد كه جواب آن را بده!

ما هيچوقت با اصول و مباني انقلاب فاصله نگرفتيم، اتفاقا دوران ما بازگشت به مباني انقلاب بود. شما دائما تكرار مي كنيد كه اصول را كنار گذاشتيد!

سوال: نخير! من عرض كردم تاريخ انقلاب. شما گفتيد انحراف از اصول قانون اساسي...

دكتر احمدي نژاد: تاريخ فرق مي كند. ما گفتيم بايد به اصول برگرديم. اما بياييم راجع به مطالبي كه جنابعالي فرموديد بحث كنيم. ما وقتي دولت را تحويل گرفتيم ضريب جيني 0.42 بود. وقتي تحويل داديم 0.36 شد. فاصله كم شده يا زياد شده است؟ فاصله بشدت كم شده است. مصرف كل هم بشدت بالا رفته است. خب اين يعني به نفع محرومين شده است. چطور شما مي گوييد به نفع محرومين نشده است؟

ما كه گفتيم بايد برگرديم به اصول انقلاب، اتفاقا جلوي تندروي را گرفتيم. تندروي در كشور ما از آن طرف بود. به حساب اينكه ما بايد از يك عده حمايت كنيم تا اقتصاد را راه بيندازند، انحصارات در كشور درست شد. يعني 60 ميليون قيچي شدند! شما برويد خانه هايتان و كاري نداشته باشيد! به اين آقا اجازه مي دهيم بانك تاسيس كند و هر چه مي خواهد خلق پول كند! به اين ارز مجاني مي دهيم كه هر كاري دلش مي خواهد بكند! تا اينها بيايند موتور اقتصاد كشور را بچرخانند!

وقتي ما تحويل گرفتيم بيش از 80 درصد منابع بانكي، براي كمتر از يك درصد جامعه مي رفت. ما اين مدل ها را عوض كرديم. آمد در جامعه پخش شد. البته نمي گويم صد در صد آنچه كه مي خواستيم شد.

رابطه ما با بسياري از كشورها گسترش پيدا كرد. بيشترين حجم سرمايه گذاري خارجي، در دولت ما اتفاق افتاده است. وقتي روابط خوب مي شود، حجم سرمايه گذاري بالا مي رود. اگر سياست ما در خارج از كشور، شكننده يا مخرب بود پس چرا سرمايه گذاري خارجي بالا رفت؟ 140 رئيس جمهور به تهران آمدند و مورد استقبال قرار گرفتند. الان كجا هستند؟ الان سرمايه گذاري خارجي كجاست؟

بله! در پايان دولت ما، داخل و خارج با هم دولت ما را زدند تا قيمت ارز را بالا ببرند.

سوال: يعني يك توطئه مشترك عليه شما بود؟

دكتر احمدي نژاد: بله روشن است ولي عليه ملت نه عليه من. چون ملت داشت بالا مي آمد. ملت كه بالا بيايد، خيلي ها ديگر نبايد باشند، خيلي از معادلات عوض مي شود. بله چند تا كشور اروپايي و آمريكا با ما مقابله مي كردند. قبل از دولت ما هم همين بود. مگر قبل از ما نبود؟ حجم مراودات دولت ما با اروپا به بالاترين حد رسيد. عدد و رقم ها مشخص است، مي توانيد به آمار بانك مركزي مراجعه كنيد. مشاركت ما در خارج از كشور... چقدر براي خدمات فني و مهندسي اشتغال ايجاد شد؟ در سال آخر دولت ما، سالي 7 ميليارد دلار صادرات خدمات مهندسي داشتيم. خب اگر رابطه خوب نبود چطور اين حجم از صادرات خدمات مهندسي انجام شد؟ در كشور بي سابقه بود.

 علت اصلي اينكه قيمت نفت بالا رفت، تدابير دولت قبل بود. ما با تمام اعضاي اوپك رابطه دوستانه داشتيم. با عربستان، كويت، قطر، امارات، بحرين، ونزوئلا، الجزاير و ... . نشستيم، بحث كرديم و توافق كرديم كه قيمت نفت بايد بالا برود. البته سال هاي آخر دولت ما بالا رفت. همه اينها كه به جيب ملت برگشت. ولي يك عده هستند كه مي گويند در دولت فلاني، رابطه با همسايگان كاملا خراب بود. كجا خراب بود؟ يك مورد را بگويند. با همه مراوده داشتيم، سالي يك بار گاهي دوبار مي رفتيم و مي آمديم و مسائل را دوستانه حل مي كرديم. اما ديگران دخالت مي كردند. من نمي خواهم وارد شوم چون ممكن است الان در خارج از كشور از آن سوءاستفاده شود.

يكباره فردي بالاي منبر مي رفت و مي گفت فلان كشور مال ماست، حالا بيا و درستش كن! يا يك مقام نظامي مي آمد و مي گفت فلان كشور مال ماست. اينها همه كارشكني بود. با اين حالا بالاترين حجم تجارت خارجي و بيشترين حجم صادرات غيرنفتي مربوط به دولت ما بود. ما صادرات غيرنفتي را با 6.8 ميليارد در سال تحويل گرفتيم و 43 ميليارد دلار در سال تحويل داديم. اينها همه يعني شرايط مناسب شده است، شرايط هم براي مردم و هم در ارتباطات بيروني بهتر شده است.

هر كدام از روساي جمهور مي خواهند، بيايند مي نشينيم و با اسنادي كه همين الان بانك مركزي يا وزارت صنعت دارد، آنها را روي ميز مي گذاريم و عملكردهاي دولت ها را با هم مقايسه مي كنيم.

اين مطلب را هم بايد اينجا بگويم كه براي هميشه تمام شود. در دوره اول، قطعنامه صادر مي كردند، تهديد مي كردند، ما هم مي گفتيم كاغذ پاره است. همين دولت هم بصورت ديگري بارها همين را گفته است. چون قطعنامه هاي سازمان ملل يك محدوديت هاي مختصري دارند و واقعا هم تاثيري نداشت. اما سال 90 آمريكا آمد و گفت بانك مركزي و نفت تحريم شود. ما رفتيم به همه گفتيم كه اين شوخي بردار نيست. اين جنگ اقتصادي است. اتحاديه اروپا با اين تحريم ها مخالفت كرد و با آمريكا همراهي نكرد. برويد و ببينيد چه كساني رفتند سفارت انگليس را اشغال كردند! وقتي سفارت انگليس اشغال شد، اتحاديه اروپا هم به آمريكا پيوست!

ما رفتيم همه جا گفتيم كه قطعنامه سازمان ملل چيز مهمي نبود " مثلا فلان قطعه را به ايران نمي دادند كه زياد مهم نبود ". اما اصل تحريم، بانك مركزي و نفت بود كه بعد بيمه ها و كشتي ها هم در همان دو سال به آن اضافه شد.

آنها همان جمله ما را كه مربوط به يك زمان ديگري است، مي گيرند و روي چيز ديگري مي گذارند. اين روش غلط است. شما در يك مقطعي يك حرفي زده ايد كه مربوط به همان مقطع است. در مقطع ديگري گفتيد مردم اين تحريم مهم است، همه بايد بسيج شويم و جلويش را بگيريم. ولي اين را نمي گويند!

يك جمله مي گويم كه خيالتان را راحت كنم. جناح هايي كه ما داريم، دنبال اداره كشور نيستند، نمي خواهند كشور را خوب اداره كنند. اينها مي خواهند سر قدرت باشند. برايشان مهم نيست كه در جامعه چه مي گذرد. حداكثرش اين است كه مردم را لت و پار مي كنند! مردم هم در دولت آقاي هاشمي كشته شدند، هم در دولت آقاي خاتمي و هم در دولت آقاي روحاني! تنها دولتي كه هيچ اعتراض مردمي عليه دولت در طول 8 سال نداشتيم در دوران ما بود.

سوال: سال 88 هم اعتراض به دولت شما نبود؟

دكتر احمدي نژاد: آن بحث چيز ديگري بود، خودشان هم گفتند كه دعوايشان با جاي ديگري بود. بحث من بحث اقتصادي است. در دعواهاي سياسي، من كه موافق هستم همه اظهار نظر كنند. همه بيايند حرف بزنند. اما در حوزه اقتصاد، درگيري ها بين مردم و حكومت ها ايجاد شده است. زمان آقاي خاتمي، آن روزي كه ما دولت را تحويل گرفتيم، معلم ها در تهران در كف خيابان ها بودند، معلم ها كشته دادند. بعد از ما هم كه معلوم است. اما در دولت ما يك نمونه مثال بزنيد كه اعتراض اقتصادي شده باشد و با آنها برخورد شده باشد، وجود ندارد. چون دولت كنار مردم بود، مردم حس كردند كه اوضاع دارد بهتر مي شود. با دولت همراهي مي كنند. چه طبقات متوسط و چه طبقات پايين. ممكن است در حوزه سياسي مردم نظرات متفاوتي داشته باشند ولي مهم نيست، چه اشكالي دارد؟ مگر آزادي نيست؟ هر كس نظري دارد.

سوال: اصول سياست خارجي دوره شما عدم تعهد و تجديدنظرطلب، جهان سوم گرايي، آمريكاي لاتين گرايي، مقابله با نظام تك قطبي و هژموني آمريكا و... برشمرده شده است. من تاكيد مي كنم كه شما تصوير خيلي آرماني از پايان دولت خودتان ارائه مي دهيد!

دكتر احمدي نژاد: من هنوز درباره پايان دولت صحبت نكردم.

سوال: شما گفتيد وضعيت مردم بهتر شد.

دكتر احمدي نژاد: بله. من گفتم سال 91-90 داخل و خارج با هم زدند.

سوال: من مي خواهم مصداقي تر با شما صحبت كنم.

دكتر احمدي نژاد: ما با عدد و رقم جلو مي رويم، كلي نمي رويم.

سوال: من به عنوان كسي كه جزو توده هاي مردمي هستم كه جنابعالي اشاره مي فرماييد. من در سال 89 تا 92 به دليل فشاري كه روي رسانه ها بود، مجبور بودم براي امرار معاشم سه جا كار كنم. شايد اين مشكل را در دوره اصلاحات كه رسانه ها آزادتر بودند كمتر با آن مواجه بودم، نمي گويم اصلا مواجه نبودم. اين سياست هاي شما در حوزه سياست خارجي، مثلا درمورد نفي هلوكاست، راديكال شدن سياست خارجي كه بازخورد مستقيمي بر روي زندگي مردم داشت. شما دائما مي گوييد سازمان ديگري دخيل بوده، عليه من بصورت مشترك در داخل و خارج توطئه شكل مي گرفته ولي بعضي از صحبت هاي شما، اجماع جهاني ايجاد كرد. به نوعي ايران را در حوزه هاي بين المللي تحت انزوا قرار داد. شما تحريم ها را كاغذ پاره خوانديد!

دكتر احمدي نژاد: دوباره تكرا كرديد!؟ ببينيد چقدر راحت پيش من حرف مي زنيد!؟ پيش هيچ يك از افرادي كه جايگاه مرا داشتند، نمي توانيد اينقدر راحت صحبت كنيد. پس من راحت هستم. شما يكسري حرف داريد كه همان ها را دائما داريد تكرار مي كنيد. هر كسي سوال كند، من جواب مي دهم، اصلا از هيچكس نمي ترسم براي اينكه صادقانه زندگي كرده ام و حرفم را مي زنم.

همه اين حرف هايي كه شما مي زنيد، بايد انعكاسش را در روابط سياسي و اقتصادي ببينيم. شما همين طوري مي گوييد وضع خيلي بد شده است! من مي گويم صادرات غيرنفتي ما 6.8 بوده، در دولت ما، با همه اين حرف هايي كه شما مي زنيد 43 ميليارد شد. 7 برابر شده است. اين 7 برابر نشان مي دهد كه روابط ما با كشورهاي ديگر خوب بوده كه صادر شده يا نه! يك قدرتي داشتيم كه رفته ايم و به‌زور به آنها داديم!؟ زوري وجود ندارد. پس معلوم مي شود كه روابط ما با بقيه كشورها بهتر شده است. وقتي ما مي رسيم به سالي 7 ميليارد، صادرات خدمات فني و مهندسي، يعني طبقه متخصص ما فرصت كار در دنيا را پيدا كرده اند و روابط ما خوب شده است.

وقتي ما سال 91 كنفرانس عدم تعهد مي گذاريم و 125 رئيس دولت و سازمان به تهران مي آيند يعني شرايط ما در دنيا خيلي خوب است. يعني بيشترين حد مشاركت روساي كشورها در كنفرانس هاي عدم تعهد در آن تاريخ. اين يعني جايگاه ما پايين آمده است؟ بله! عده اي هستند كه دماسنج‌شان فقط با آمريكا و دو تا كشور اروپايي كار مي كند. نه اينكه ما به دنبال دعوا با آنها باشيم. تنها كسي كه 8 سفر به آمريكا كرده است و با تمام رسانه هاي آمريكايي حرف زده، من بودم. هيچ رئيس جمهوري اين كار را نكرده است. با مردم آمريكا حرف زدم.

ما هسته اي را هم حل كرديم ولي اجازه ندادند، چه كساني؟ همان هايي كه شما داريد حرف هايشان را براي من تكرار مي كنيد. اجازه بدهيد يك حقيقتي را براي شما بگويم. براي اينكه اين هم براي هميشه ختم شود. گرچه مي دانم كه سياسيون آن را ختم نمي كنند حتي اگر به چشم ببينند. موضوع مشكلات هسته اي از كجا شروع شده است؟ از دولت ما شروع شده است؟ يا من وارث آن بودم؟ برويد و ببينيد كه بهانه تمام قطعنامه هاي آژانس و تمام قطعنامه هاي سازمان ملل چه چيزي بوده است. به چه چيزي اشاره كرده است؟ يعني دستمايه صدور قطعنامه چه بوده است؟ فعاليت هاي دولت ما بوده است؟ هرگز! يك مورد از فعاليت هاي هسته اي دولت ما شامل توليد سوخت 20 درصد، توليد صفحه سوخت و توسعه آنها، رد پايش در قطعنامه ها نيست. تمامش مربوط به دوران آقاي روحاني و آقاي خاتمي است. اين ها موجود است. قطعنامه ها كه دست خودشان است، بگوييد منتشر كنند. حتي يك مورد هم مربوط به فعاليت دوران ما نيست ضمن اينكه هر چه هسته اي هست مربوط به دوران ماست.

بله! ما مي توانستيم به آنها بگوييم " كساني كه مي رفتند فلان كار را مي كردند، رفتند " ولي من هرگز اين كار را نكردم. من از وطن و حقوق ملت دفاع كردم. گفتم انرژي هسته اي حق ملت ايران است و ما از آن دفاع مي كنيم، فارغ از اينكه قبل از ما چه كردند! برويد ببينيد اگر در تمام قطعنامه ها فقط يك مورد وجود داشت كه " ما بخاطر 20 درصد، بخاطر فلان كاري كه دولت احمدي نژاد كرده ما قطعنامه صادر مي كنيم "، اعلام كنيد. اصلا اينگونه نيست.

افتخار آقاي روحاني اين است كه ما رفتيم PMD را حل كرديم. تمام حرف هاي آنها، انحراف هسته اي ايران به سمت PMD ، به سمت نظامي است. اين مال چه زماني بوده است؟ زمان ما بوده است؟ من نمي خواهم بگويم واقعيت دارد ولي مربوط به دوره آقاي روحاني بوده ولي كساني كه طرفدار ايشان هستند مي گويند بخاطر احمدي نژاد است!

بابا بي معرفت! خوش انصاف! من هيچوقت نرفتم هموطن خودم را به ديگران بفروشم ولي اينها فروختند! دائما مي گويند احمدي نژاد! كجا؟

سوال از هلوكاست روابط را خراب كرد؟ كجاشو خراب كرد؟ تسخير سفارت انگليس در تهران روابط را بهم زد يا دو تا سوالي كه ما كرديم؟ اين ها خودفريبي است. اگر ما مي خواهيم خودمان را فريب بدهيم اشكالي ندارد. سياسيون ما، نوعا خودشان را فريب مي دهند، خيال مي كنند دارند مردم را فريب مي دهند. مردم كه فريب نمي خورند. مردم اينها را قبول نكردند.

بله، من به عنوان يك ايراني، هرگز و هرگز هيچ سندي كه عليه ملت باشد، امضاء نكردم و نمي كنم. هر قدرتي كه در دنيا بخواهد به ملت ايران زور بگويد، من جلويش مي ايستم، هر كس كه باشد. اين افتخار من است نه نقطه ضعف من. كدام ايراني هست كه بگويد اگر قدرتي زور آورد تو كوتاه بيا؟ اين‌ها دارند اين را ترويج مي كنند.

من از شما سوال مي كنم؛ وضع ما در ارتباط با دنيا در زمان دولت فعلي كه مي گويد من احمدي نژاد را قبول ندارم، هلوكاست را هم قبول دارم، با دنيا هم مي خواهم تعامل كنم، تنش زدايي كنم، هر چيزي هم كه شما به نام برجام بگذاريد امضاء مي كنم، بهتر از زمان ما شده است؟ نشان بدهيد. اقتصادمان بهتر شده يا روابطمان با ساير كشورها بهتر شده است؟ رئيس جمهور ما چند تا سفر مي رود؟ چند تا قرارداد بسته است؟ تجارت خارجي مان چه شده است؟ خب بگويند. اگر مي خواهيم بگوييم بايد مقايسه اي بگوييم. قبل از ما هم همين بوده است.

بهترين رابطه با كشورهاي همسايه در دوران ما بوده است، بخصوص با عرب ها ولي مي گويند احمدي نژاد رابطه با همه را خراب كرد! چه زماني در دوره ما يك كشور همسايه به مقامات كشورمان توهين كرده است؟ چه زماني تهديد كرده است؟ اصلا وجود ندارد. اينها مستند است. حالا يك فردي يك كتابي نوشته و ادعايي كرده است، من بايد جوابش را بدهم؟ من چه جوابي بايد بدهم؟ يك ادعايي كرده، بايد برايش سند بياورد.

بله! در عرصه جهاني هم من دنبال عدالت هستم. ما نمي توانيم به كسي باج بدهيم، چرا بايد باج بدهيم؟ مي گويد من قدرت هستم، باج مي گيرم و تو هم بايد به من باج بدهي! من هرگز باج نمي دهم! من اجازه نمي دهم قيمت نفت سياسي پايين نگه داشته شود و بعد كالاهايشان به قيمت دو برابر فروخته شود. هر كس كه مي خواهد باشد.

روزي كه ما دولت را تحويل گرفتيم، تهديد به جنگ وجود داشت. آقاي بوش رسما اعلام كرده بود كه مي خواهم به ايران حمله كنم. 8 سالي كه ما بوديم آقاي اوباما دائما مي نوشت ما دنبال جنگ نيستيم دنبال تعامل هستيم ولي باز مي گويند زمان احمدي نژاد تهديد جنگ وجود داشت! تاريخ را بايد اينگونه تحريف كنند!؟ ما هنوز زنده هستيم، اينجور تحريف تاريخ! الان دوباره هم وارد دوران تهديد شده ايم. قبل از ما در دولت اصلاحات ايران تهديد به جنگ شده است، در دوره ما تهديد خوابيده، بعد از ما دوباره تهديد شده است. اين دو دولت مي گويند سياست خارجي ما بد بوده است! مگر رابطه با آمريكا در دولت آقاي روحاني اصلاح شده است؟

سوال: من بحثي درباره دولت آقاي روحاني ندارم. درباره سياست هاي شما مي خواهيم صحبت كنيم.

دكتر احمدي نژاد: همه چيز بايد مقايسه اي بررسي شود. رشد توليد ناخالص ما بطور متوسط در 8 سال در مقايسه با همه دولت ها بيشترين بوده است. توسعه زيرساخت ها، در مقايسه با همه دولت ها بيشترين بوده است. سرمايه گذاري صنعتي، در مقايسه با همه دولت ها بيشترين بوده است. خب اينها دستاوردهاي دولت است. كه در آن ها سياست خارجي و سياست داخلي هست كه همه اينها با هم اينها را ايجاد كرده است.

شما مي گوييد اينها مهم نيست! چطور مهم نيست؟ محصول كار مهم است. نه اينكه رسانه ها دست يك عده اي ست كه مي خواهند يك نفر را سياه و يك نفر را سفيد نشان دهند. ما هم بياييم روي آن بحث كنيم! من اصلا راجع به آنها بحث نمي كنم، حالا هر چه مي خواهند راجع به من بگويند. ارزشي ندارد. واقعيت را بايد گفت، آيا واقعا اتفاقي افتاده است؟ بله، بيشترين اتفاقات مثبت در دولت ما اتفاق افتاده است.

سوال: يك عبارت مشتركي را من هم از حضرتعالي الان شنيدم و هم قبلا از آقاي خاتمي. اينكه ما يكسري كارهايي مي خواستيم انجام بدهيم ولي اجازه ندادند. تاكيد من اين است كه وقتي شما يا جريان اصلاح طلب يا جريان هاي ديگر و حتي آقاي روحاني و عملگرايان كه اعتقادشان اين است كه مي خواستيم كارهايي را انجام بدهيم ولي اجازه ندادند، چه اصراري هست كه اين جريانات و حضرتعالي براي حضور در رياست جمهوري دوباره تلاش كنند!؟

دكتر احمدي نژاد: من تلاشي كردم؟ تلاش آن است كه بروي تيم جمع كني، آدم جمع كني، پول خرج كني!

سوال: يعني شما ديگر نمي خواهيد براي رياست جمهوري ثبت نام كنيد؟

دكتر احمدي نژاد: اشكال شما به عنوان يك جوان اين است كه ذهنت صفر و صدي است. صفر و صدي يعني چه؟ اين نباشي حتما آن هستي!؟ چه كسي همچين حرفي را زده است؟ نه! من احساس وظيفه بكنم، ثبت نام مي كنم. شما يك نفر را در ايران پيدا كنيد كه بگويد احمدي نژاد از من خواسته كه برايش تبليغ كنم! من هرگز اين كار را نكردم. حزب و جناح درست كرده است! نخير من درست نكردم. براي اينكه به اين چيزها اعتقادي ندارم.

اين هم يك تعادل برقرار كردن بسيار ناجوانمردانه است. من در طول 8 سال چه زماني گفتم كه اجازه نمي دهند من كار كنم؟

سوال: شما همين الان گفتيد.

دكتر احمدي نژاد: اجازه بفرماييد، گوش كنيد. همين است، موضوعات را با هم مخلوط مي كنيد! يك مطلب را از زمان خودش خارج مي كنيم، يك مطلب را هم از جاي ديگري مي آوريم و مي گذاريم كنار هم و بعد مي گوييم آقاي روحاني گفته نمي توانيم كار كنيم، آقاي احمدي نژاد هم گفته بود نمي توانيم كار كنيم! اين يك ناجوانمردي است ولي دارند انجام مي دهند.

آقاي خاتمي در كل دوره دومش گفت اجازه نمي دهند من كار كنم. آقاي روحاني هم همين طور. من كي همچين حرفي را زدم؟ بعدها، شما آمديد در يك مورد و كار خاص سوال كرديد و من گفتم اين كار را اجازه ندادند ما انجام بدهيم. من چه زماني گفتم كلا نمي گذارند ما كار كنيم؟ اين يك تهمت است. اگر همچين حرفي زده ام، يك موردش را بياورند. يك كلمه را از يك جا مي گيرند، از بسترش جدا مي كنند و در جاي ديگري به چيز ديگري مي دوزند!

بايد حقيقت را بگوييم. ما تا روز آخر ايستاديم و كار كرديم. بله جاهايي هم بوده كه اجازه ندادند آن كار را انجام بدهيم. مانند هسته اي كه ما آن را حل كرديم و اجازه ندادند. تحريم كه آمد، ما مي توانستيم، آن تحريم را برداريم ولي اجازه ندادند. آقاي خاتمي در دوره اول، مجلس با او نبود ولي در دور دوم مجلس با او همراه بود. نمي تواند بگويد با من نبود. آقاي روحاني كه مجلس و قوه قضائيه كلا با او بودند. كجا مي خواست كار كند و اجازه ندادند؟ نمي شود اينها را با هم همسان كرد و يك جور راند، اينطوري حقيقت مشخص نمي شود.

بالاخره ما ده تا برنامه اعلام كرديم، اين مقدار هم كار را جلو برديم، كسيكه دلسوز كشور است بايد بگويد اولا اين برنامه ها درست بود يا غلط؟ چه مقدار درست بود و چه مقدار غلط بود. اين جاي كار كه جلو نرفت، عوامل موثر چه بوده كه آنها را برطرف كنيم كه مشكل كشور حل شود. ولی ما صفر و 100 شده ایم. دوره احمدی نژاد همه چیزش سیاه است ولی دوره فلانی همه چیزش خوب است! این روش غلطی است. بنده هيچوقت چنين موضعي را نسبت به دولت هاي قبل از خودم نگرفتم، ممكن است راجع به يك كار خاص حرف زده باشم ولي اينكه گفته باشم دولت هاي قبل هيچ كاري نكردند، درست نيست و من همچين حرفي را نزدم. تازه وقتي تحليل هم كردم، گفتم كه خدمات خيلي زيادي شده است اما اشكالات، براي اين است كه ما از مسير انقلاب دور شديم. من خدمات را زير سوال نبردم.

بله! واقعا اگر دو سال آخر، مجلس و ديگران و همين دوستاني كه روزنامه دارند، از جمله روزنامه شما و ديگران يك مقدار همراهي مي كردند، ظرفيت كشور ما بود كه تحريم را كنترل كنيم و بعد در شرايط مساوي برويم و گفتگو كنيم. من همان زمان گفتم كه در شرايط نابرابر مي خواهيد برويد گفتگو كنيد، حتما بايد امتياز بدهيد كه دادند. آخر جوري نوشته اند كه به لحاظ حقوقي ما نمي توانيم به جايي شكايت كنيم. همين طور هم شد. آمريكا برجام را به سطل زباله انداخت و دولت ما نتوانست به هيچ مرجعي شكايت كند. معلوم است كه يك چيز تحميلي بوده است. يا نخوانده اند و امضاء كرده اند و يا نفهميدند.

جالب است، همين هايي كه اين حرف ها را مي زنند، راجع به من ضد و نقيض صحبت مي كنند. من گفتم آقاي اوباما بياييد در سازمان ملل با هم صحبت كنيم، ما آمادگي گفتگو را داريم. بعد گفتند احمدي نژاد دنبال سازش با آمريكا بود. احمدي نژاد كشور را خراب كرد. من نمي گويم كارهاي دولت ما صد در صد درست بوده است اما آن تصميمات كلاني كه دولت گرفته، همه اش هزاران ساعت مطالعه شده بود. هيچكس هم تا الان نتوانسته زير سوال ببرد. البته بهتر از آن هم مي تواند انجام شود. ما ادعاي كامل بودن نداريم.

رفتارهاي شخصي را مي گيرند...! بالاخره من و شما دو تا رفيق هستيم و ممكن است با هم شوخي كنيم، اين شوخي معنايش اين است كه همه سياست هاي ما شوخي است؟ اين ها بد است. اداره كشور بايد عالمانه باشد. يك دولت آمده است، ضعف ها و قوت هايش چيست؟ قوت هايش را بگيريم و تقويت كنيم، ضعف هايش را هم كنار بگذاريم. نه اينكه كلا روي آن خط بكشيم.

ما براي جلوگيري از قاچاق كالا، طرح شبنم را طراحي كرده بوديم. تمام كارهايش انجام شده بود، با بسياري از كشورهاي مبدا صدور كالا به ايران هم توافق كرده بوديم كه كل كالاهاي وارده به كشور، باركد بخورد و كل كالاي توليد داخل هم باركد بخورد و كالايي كه باركد ندارد، قاچاق معرفي مي شود. دولت آقاي روحاني همان هفته اول آن را لغو كرد! و الان 7 سال است كه مي گويد قاچاق است، ما نمي توانيم كار كنيم، نيروي انتظامي برو جلوي قاچاق را بگير. مگر با نيروي انتظامي مي توان جلوي قاچاق را گرفت؟ بايد پايه و زيرساخت را درست كرد.

يك روزنامه اقتصادي نيامد بگويد آقاي دولت چرا اين را لغو كردي!؟ اگر يك مورد بود شما كد آن را به من بدهيد يا در روزنامه تان بنويسيد. تاييد كردند. حالا چرا تاييد كردند؟ از سه حالت خارج نيست. يا واقعا متوجه نشدند كه چه اتفاقي افتاده است يا منافعشان در آن بود و يا آنقدر منافعشان در اين دولت بود كه نخواستند ببينند. در اين 8 سال طرح شبنم را اجرا مي كردند و اشكالاتش را هم برطرف مي كردند، لااقل خيال ما از صادرات قاچاق كالا راحت بود.

يكي ديگر را برايتان بگويم؟ لغو كارت سوخت. كارت سوخت چه اشكالي داشت كه لغو شد؟ اعتراض مردمي پشت آن بود؟ كار مردم گره خورده بود؟ نخير! مردم عادت كرده بودند، راحت مي رفتند كارت مي كشيدند و سوخت مي زدند.

اين دولت آمد و كارت سوخت را برداشت، هيچ روزنامه اي اعتراض نكرد، نگفتند كه چرا كارت سوخت را برمي داري؟ حداقل آن اين است كه جلوي قاچاق سوخت را گرفته است. بعدا همان وزيري كه گفته بود كارت سوخت چيز بيخودي است، آمد و گفت 10 ميليارد سوخت به خارج از كشور قاچاق شد و ما مجبوريم كارت سوخت را برگردانيم. خب آقا اين كارت سوخت را چرا برداشتي؟ بعد هم يك روزنامه مدعي نشد كه آقاي دولت چرا 10 ميليارد ملت را بر باد دادي؟ مشكلش چه بود؟

بعد هم صدها ميليارد حيثيت كشور را بر باد دادي و يك شبه كارت سوخت را احيا كردي و مردم را به كشتن دادي! همش توجيه مي كنند، صافكاري مي كنند. بخدا اينها بد است. ما همه در يك كشتي هستيم، يك وطن و يك جامعه هستيم. با اين روش ها به هيچ جا نمي رسيم. فقط يك فهرستي دارند كه دائما مي گويند احمدي نژاد اين كار را كرد، آن كار را كرد! خب بگوييد، 200 بار بگوييد، ارزشي ندارد چون حقيقت ندارد.

من مسئول باشم يا نباشم، هر قدرتي در دنيا، بخواهد سرسوزني از حقوق ملت ايران را ببرد، من جلويش مي ايستم. يك گوشه از خاك ايران را ببرد، هستم. به عنوان يك فرد. تا روزي كه زنده هستم، مسئوليت داشته باشم يا نداشته باشم، هيچ سندي را عليه منافع ملت تاييد نمي كنم. اگر دارند بياورند و اعلام كنند. بگويند اين را خلاف منافع ملت امضاء كردي!

سياست خارجي، بازي و شوخي نيست كه برويم جلوي مستكبرين و بگوييم ما تسليم هستيم! خب تسليم شديم، اوضاع خوب شد؟ من اصلا نمي گويم بجنگيم، اتفاقا من مي خواهم بگويم جنگ نباشد. چه زماني جنگ اتفاق مي افتد؟ زماني كه شما ضعف نشان بدهيد. تجربه نشان داده است يا اجازه بدهي كه ضعيفت كنند. هر موقع كه اجازه دادي، جنگ مي شود. مثال زدم، بوش داشت تهديد مي كرد. گفتم براي چه تهديد مي كني، برو دنبال كارت! يك ملت بزرگ است، وقتي شما نبوديد، ملت ايران بود، تاريخ و تمدن بود. چه كسي را تهديد مي كنيد؟ مگر ملت ايران چه گناهي كرده است؟

تازه خود بوش در سال آخرش گفت من اشتباه كردم، اعلام كرد. گفت مي خواهم مذاكره كنم و با ما در عراق مذاكره كرد. هما كسي كه تهديد به جنگ مي كرد، بعدا گفت مي خواهم گفتگو كنم كه ديگر عمر دولتش اجازه نداد. خب اين سياست دولت ما بود و الّا بقيه چيزها كه ثابت بود. دولت بعدي آمريكا آمد و چندين بار با ما گفتگو كرد. نمي گويم تيم ما در گفتگوها موفق بود، اصلا معنايش اين نيست، مي خواهم بگويم سايه جنگ برداشته شد. الان دوباره سايه جنگ آمده و روزانه داريم تهديد مي شويم، همان هايي كه از اين دولت حمايت مي كنند باز هم مي گويند احمدي نژاد!

بي انصاف! بيا و ببين چه اشتباهاتي شده است، بياييد اشتباهات را جبران كنيد. كشور مال همه است. اينكه يك جناح را مطلق كنيم و ... با اين كارها مشكل حل نمي شود. مسائل بايد روي زمين حل شود نه در رسانه و دعواهاي سياسي. بيشترين ارتباطات خارجي در دولت ما بود. اگر بعضي كارها نمي شد، ما مسائل را با اروپا هم حل مي كرديم ولي حالا يكسري كارها شده است، چه مي شود كرد!

خیلی متشکرم آقای دکتر احمدی نژاد.