شیرها در این بیشه، بیدارند و هشیار!

مبارک باشد چهاردیواری های آبرومندانه ای که در مسکن مهر با همت او به مردم نجیب و شریف ایران تحویل شد. هنوز بعد از این همه سال، شکرانه خانه دار شدن به واسطه تلاشهای او در ذهنِ ستایشگرانه مردم محروم و قدرشناس باقی مانده و فراموش نشده تا به آن جا که با درود فرستادن به آباء و اجدادش، اوجِ سپاس خود را به او به زیبایی تمام به نمایش می گذارند. 

حلالِ آنهایی که همین چند روز پیش سود سهام عدالت شان را گرفتند و درودهای بی کران را به وجودِ پر برکتش نثار کردند. و امید که حداقل های یارانه با همین مقدار کم ، سفره های بی نان را نان دار کند و همین آب باریکه ی تقدیمی او را ؛ خوش یمن و پر برکت گرداند. 

ایران و ایرانی که از ناسپاسی بیزار است و عاقلانه و حکیمانه تفاوتِ دوغ و دوشاب را می داند و خادمین را از خائنین، به عالی ترین شکل ممکن تمیز می دهد ؛ هنوز به همان رییس جمهور ؛ همان دولت و همان رخدادها می بالد و برکاتِ بزرگش را در ضمیر ستایشگرش تحسین می کند. مردی که فراتر از باورها ظاهر شد و دستگیرترین مسئول نسبت به مردم رنج دیده و سختی کشیده ایران بود. 

آنچه در زمین بایرِ این مملکت چه پیش از خود و چه بعد از خود کاشت، درختان تنومندی شد که در برابر هیچ تند بادی سر خم نکرد. چنان استوار ؛ پایدار ؛ مستحکم و با صلابت باقی ماند که دشمنانِ ترقی و پیشرفت را کلافه کرد. به حیلت ها و دسیسه ها و توطئه ها باز هم نتوانستند محبوبیتِ او را پایین بیاورند. هر چه می کنند؛ هر چه می گویند ؛ به درِ بسته می خورند و ناشیانه به هرزِ کلمات می پردازند و هر چه می کوشند چیزی عایدشان نشده و نمی شود‌. 

نشانی و شمایلِ او را نباید در میان کسانی جست که خود را رجل سیاسی می نامند. مرفهین بی درد از دیرباز او را نشناخته و نمی شناسند و قلدرانِ زر و زور ، رو به رویش که می ایستند، دوست نمایی می کنند و در پشت سر، دست بر دشنه دارند. 

او ساکن میدان ۷۲ نارمک تهران است اما رد پایش و نام بلند آوازه اش را می توان در دورترین روستاها و آبادی ها ؛ پشت کوه ها ؛ میانِ خانه های چوبی ؛ کپرهای بلوچستان ؛ زاغه های خوزستان ؛ بین کولبرهای کردستان و در دل کشاورزان و کارگران پینه بر دست، پیدا کرد. اقامتگاه او نه در خانه ها و پنت هاس های صدها میلیاردی که در سینه های به مهر نشسته تک تک ایرانیان عاشق است که تا نام او را می شنوند گل از رویشان شکفته می شود و عشق از چشمهایشان زمین می ریزد.

حالا اما روزگار به ناکسان ؛ مارقین ؛ حسودان ؛ شیاطین و نانجیبان میدان داده تا در کمال بی شرمی چوب و چماق بردارند و بر سرِ او و ملت بکوبند. آنها گمان برده اند، که مردم بی پشت و پناهند و یله و تنها در میانِ گرگ ها رها شده اند! باید از آنها پرسید که چه اتفاقی افتاده یا قرار است چه اتفاقی در آینده رخ دهد که تمامِ عوامل ثروت و قدرت، دیگر بار در یک سناریوی نخ نما و پوسیده ، حمله ی مجدد به احمدی نژاد را آن هم در این شرائطِ حساس آغاز کرده‌اند؟

وضعیتی که هم احمدی نژاد را تعریف و توصیف می کند و هم دیگران را که به اسم برجام و تحریم ها ، تمامِ دنیا را دور زدند و توبره هایشان را از جیب ملت پر کردند. چه کسی ست که انصاف و وجدان خویش را زیر پا بگذارد و از آن چه احمدی نژاد برای ایران و ایرانی کرده‌، منصفانه یاد نکند و او را نستاید. که آن چه او کرد همین آفتابِ روز است که خود عالی ترین دلیل برای روشنایی ست. 

زور مندان و تزویرگران ، گمان برده اند که با سیل هجمه ها و تهمت ها ، می توانند مهر  احمدی نژاد را که خدای مهربان بر دلهای مردم تابانده است، بی اثر کنند! یکی به آنها بگوید که ای جماعت ناشی، به کاهدان زده اید!. چرا که به وقت مقرر ، شیرها از بیشه بیرون می آیند و کفتارها را در هر کجا که باشند، زمینگیر خواهند کرد. یادمان باشد هر رخدادی به وقت و زمان خود رخ می دهد.