1400/02/27-21:05
در نشست فعالان استانی؛

دکتر احمدی‌نژاد: هیچ بخشی از ملت ایران حاضر نیست سوخت موتور جریانات قدرت باشد/ ملت می خواهد خودش تصمیم بگیرد! + فیلم

دکتر احمدی‌نژاد: هیچ بخشی از ملت ایران حاضر نیست سوخت موتور جریانات قدرت باشد/ ملت می خواهد خودش تصمیم بگیرد! + فیلم

دکتر احمدی نژاد گفت: ملت ها به مدت یکصد سال، به طور رسمی و هزاران سال به طور غیررسمی، به عنوان ابزار دست و سوخت موتور جریانات قدرت زندگی کردند، کشته دادند، فداکاری کردند، محرومیت کشیدند، شعار دادند و به صحنه آمدند تا این باند و آن باند، به قدرت نرسند یا حاکمان برای ادامه شرارت ها و جنایت هایشان مورد حمایت قرار نگیرند. اما امروز به لطف بیداری، قاطبه ملت ها از این صحنه بیرون آمده اند و جبهه واحد ملت ها علیه نظام سلطه و شیطان دارد تشکیل می شود که ملت ایران، یک نمونه بارز آن است.

به گزارش دولت بهار، متن کامل سخنان دکتر احمدی نژاد در نشست فعالان استانی در تهران بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم عجل لوليك الفرج والعافية و النصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه والمستشهدين بين يده

خیلی خوش آمدید، بزرگواری فرمودید. خدای بزرگ را سپاسگزارم که این توفیق را به بنده عنایت فرمود تا امروز در خدمت شما باشم، مطالب جمعی از شما را بشنوم و چهره های مصمم و نورانی شما را زیارت کنم.

حرف ها معلوم است. من نمی گویم به عنوان جمع بندی اما شاید یک نوع جمع بندی، چند نکته را خدمت شما عرض کنم. اجازه بدهید در مقدمه صحبت یا به عنوان نکته مهم امروز منطقه، یکی دو جمله درباره به فلسطین صحبت کنیم.

ضرورت تمکین و تسلیم در برابر خواست مردم فلسطین!

امروز مجددا سرزمین فلسطین درگیر شده است و مردم مظلوم آنجا زیر بمباران ها و موشک باران های صهیونیست ها، تحت فشار هستند. موضع من درمورد فلسطین مشخص است، درباره تبعیض نژادی و حکومت هایی که متکی بر تبعیض، نژادپرستی و خودبرتربینی هستند، هم معلوم است. مسئله فلسطین یک لکه ننگین بر دامان نظام حاکم بر جهان، نظام استعماری، استکباری و شیطانی حاکم بر جهان است. مسئله فلسطین یک راه بیشتر ندارد، آن هم تمکین و تسلیم در برابر خواست و نظر مردم فلسطین است. ملتی است که بخشی از مردم آن آواره شده اند، بخشی از آن هم تحت اشغال و سرکوب است. یک راه بیشتر نیست. خواست همه کسانیکه در مسئله فلسطین ذی حق هستند، بر کرسی بنشیند.

نمی خواهم وارد تحلیلی شوم که چرا مجددا این مسئله برای فلسطینی ها پیش آمد. در سال های اخیر چه گذشت که همه ملت های منطقه رو به ضعف رفتند. طرحی که برای خاورمیانه جدید تهیه کرده بودند، به جان هم انداختن ملت ها، ایجاد درگیری های داخلی، فاصله انداختن بین کشورهای منطقه، مقابل هم قرار دادن کشورهای منطقه، جنگ های پی در پی، متاسفانه بر اثر غفلت آن کسانی که باید بیدار می بودند، در همه کشورهای منطقه، بخش مهمی از نقشه ها اجراء شد، ثروت ملت های منطقه، جان و مال و موجودیت ملت های منطقه تحت تاراج و بمباران ها و تخریب های اساسی قرار گرفت.

باید با همه ملت ها و ملت فلسطین همبستگی کنیم تا ان شاءالله در آینده نزدیک، شاهد باشیم که با بیداری و موج عظیم حرکت انسانی ملت ها در جهان، ریشه تبعیض،‌ نژادپرستی،‌ اشغالگری، استکبار و سلطه جویی، بطور کامل از جهان کنده شود.

بر اساس وظیفه ای که مردم بر دوشم گذاشتند ثبت نام کردم!

برگردیم به جلسه ؛ خیلی به ما فشار آوردید و ما هم تسلیم شدیم و رفتیم ثبت نام کردیم. آن چیزی که وظیفه من بود، انجام دادم.

امروز در چه شرایطی هستیم؟ دنبال چه چیزی هستیم؟ با چه کسی طرف هستیم؟ این ها سوالات جدی است. شاید در ذهن برخی این باشد که هدف، پاستور یا کرسی ریاست جمهوری است. من سوال می کنم؛ این کرسی هایی که در دنیا به عنوان مناصب قدرت تعریف کرده اند، آیا اگر همه آنها را روی هم بریزیم، ارزش آن را دارد که برایشان یک نفس بزنیم؟ چه ارزشی دارد؟ چه خبر است؟ مگر آنکه فرصتی برای اجرای عدالت، تامین حقوق ملت، اعتلای زندگی مردم و رفع موانع از مسیر پیشرفت و شکوفایی ملت باشند وگرنه چه ارزشی دارند؟ جز وبال، جز آتش و جز سقوط چه چیزی در آن هست؟

سوال دوم؛ بالاخره ما رفتیم و ثبت نام کردیم، حالا هدف نهایی چیست؟ آیا هدف نهایی، جغرافیای ایران است؟ می تواند باشد؟ آیا آزادی، عدالت، کرامت، پیشرفت و بهبود وضع زندگی انسان ها اصلا می تواند جغرافیا و مرز داشته باشد؟ ما به دنبال ظهور حقیقت انسان و نجات کُل بشریت از سیطره شیطان هستیم. امروز همه امور به هم گره خورده است. یعنی اگر با یک چشم دنبال اصلاح وضع ایران، تعالی، اقتصاد ایران، رفع مشکلات از مردم، تامین حقوق اساسی ملت ایران، عزت و کرامت ملت ایران هستیم، همزمان باید یک نگاه به کُل جهان نیز داشته باشیم، چون آن مقوم این است و این مقوم آن و به هم پیوسته است. هدف، استقرار انسان جهانی و جهان انسانی و حکومت عدالت در کُل جهان است و این مقدمه آن است. جنسش یکی است، یک موضوع و ماموریت است. این را می گویم برای اینکه دوستان، افق نگاه را تا یک ماه، سه سال و یا مرزهای جغرافیایی ایران نبرند، مسئله مهمتر از این حرف هاست. یک عده ای خیال نکنند که اگر فرصت های ایران را از ملت دریغ کردند، ملت از آرمان های بلند الهی دست بر می دارد و بنده به عنوان کوچک شما و خادم ملت، دست از آرمان ها برنخواهم داشت.

جنایات شیطان در یک قرن اخیر به اندازه طول تاریخ بشر است!

اما بشارت می دهم؛ به شما بگویم که به فضل الهی، یک دوره سخت و سنگین بار شده بر دوش بشریت، به پایان رسیده است. یک دوره ای که شیطان، تحت عناوین انسانی، دموکراسی، آزادی و حقوق بشر همان کاری را کرد که در قرون وسطی کرد. همان تبعیض ها، فشارها، فقرها، تحقیرها، جنگ آفرینی ها و کشتارها، اما اینبار به نام ارزش های مورد قبول ملت ها، آزادی، دموکراسی... در جنگ اول و دوم اروپا، نزدیک به 100 میلیون انسان کشته و صدها میلیون معلول و زخمی و ده ها میلیون خانواده متلاشی شد، به اندازه جنایات شیطان در طول تاریخ، شیطان در همین قرن گذشته جنایت کرده است.

اما می خواهم بشارت بدهم؛ به فضل الهی و به لطف هدایت های امام زمان(عج) و یاران عزیزش، حضرت مسیح(ع) و حضرت موسی(ع) یک بیداری عظیم در دنیا ایجاد شده است. احیاء حقیقت انسانی، در دنیا دارد اتفاق می افتد. تمام ساخته های شیطان در قالب نظامات جهانی، ادبیات سیاسی و ادبیات قدرت و حکمرانی، یکباره در ذهن ملت ها فرو ریخت، تمام هیمنه آنها متلاشی شد، روح جدیدی در دنیا دمیده شد، معادلات عوض شد.

جبهه واحد ملت ها علیه نظام سلطه!

قبلا هم گفته ام که صد سال بطور رسمی و هزاران سال بطور غیررسمی، ملت ها به عنوان ابزار دست و سوخت موتور جریانات قدرت زندگی کردند، کشته دادند، فداکاری کردند، محرومیت کشیدند، شعار دادند، در صحنه آمدند، برای چه؟ برای اینکه این باند و آن باند به قدرت نرسند یا حاکمان برای ادامه شرارت ها و جنایت هایشان مورد حمایت قرار گیرند. اما امروز به لطف این بیداری، قاطبه ملت ها از این صحنه بیرون آمده اند. امروز جبهه واحد ملت ها علیه نظام سلطه و شیطان دارد تشکیل می شود. نمونه اش خود ملت ایران است.

الان توده های مردم کجا هستند؟ کدام بخش از ملت ایران حاضر است سوخت موتور جریانات قدرت باشد؟ ماجرا تمام شده است. نمی گویم صد در صد ولی تقریبا همه ملت یک طرف یعنی طرف انسانیت، آزادی، عدالت، توحید و کمال هستند. مرزها برداشته شده است، نه مرزهای سیاسی و خط کشی های اصحاب قدرت، بلکه مرزهای قومی و نژادی برداشته شده است و به شما گویم به لطف خدا مرزهای دینی و مذهبی هم برداشته شده است.

ملت ایران می خواهد خودش تصمیم بگیرد!

امروز انسان، بماهو انسان مطرح است. آن چیزی که خدا و همه پیامبران الهی خواسته اند " لقد کرمنا بنی آدم ". انسان ها به خاطر انسان بودنشان کرامت دارند نه به خاطر نژاد و طایفه و زبان و مذهب. کشور خودمان را ببینید؛ مسلمان، مسیحی، زرتشتی، آشوری، ارمنی و ... همه در یک طرف هستند. این آدم 65 کیلویی که جلوی شما نشسته، کوچکترینِ ملت ایران و افتخارش خادمی ملت است. معلوم است که هر زمان، ملت ها می خواهند خواسته خودشان را بیان کنند، یک پرچمی را بلند می کنند، یک تابلویی را سر دست می گیرند. نه اینکه آن تابلو مهم باشد،‌ آن ملت ها، انسان ها و خواست ملت ها مهم هستند‌،‌ تابلو که اهمیتی ندارد، نشد، یکی دیگر. آن بیداری، حرکت، همت و عزم عمومی ملت هاست که دارد شکل می گیرد و شکل گرفته است. من می خواهم به شما بگویم که جهانی است. حتی در پرانتز به شما بگویم و انتقاد کنم که امروز ما به عنوان ایرانی ها، در آن جریان جهانی، جلودار نیستیم! به شما خبر می دهم، یک مقدار عقب هستیم. این حرکت عمومی جهان است، هر کجا بروید همین خبر است. در آمریکا هم همین است.

دو سال قبل، خبرنگار ایتالیایی به من گفت آقای احمدی نژاد، این ادبیات و فرهنگی که مطرح می کنید، کُل اروپا را تسخیر کرده است و در هر کشوری انتخابات آزاد برگزار شود، طرفداران این اندیشه رای قاطع را می آورند.

ملت ها می خواهند آزاد باشند تا خودشان باشند. ملت ایران می خواهد خودش تصمیم بگیرد، به کسی اجازه نداده که جای او تصمیم بگیرد! شما از کجا این حق را دارید که جای ملت تصمیم بگیرید؟ آن روز که ملت به قانون اساسی رای داد، مگر به چنین چیزی رای نداد؟ گفت ما رای می دهیم، شما هم بیایید، اسبابی را فراهم کنید تا خواسته ما حاکم شود، ما تصمیم گیر باشیم و میزان رای ملت باشد. ملت ایران به کسی اجازه نداده که بجای او تصمیم بگیرد، این اختیار از کجا آمده است؟ برخی واقعا باورشان شده که از آسمان آمده اند.

هرکس می خواهد رئیس باشد باید بپذیرد نوکر مردم است!

من می خواهم قطعی به شما بگویم؛ اگر بخواهیم بگوییم از آسمان، باید بگوییم همه انسان ها از آسمان آمده اند. همه ما قبلا خلق شده ایم، در خزانه الهی بودیم و بعد به زمین نازل شدیم. اما اگر بگونه ای دیگر بخواهیم تفسیر کنیم، امروز که در کره زمین هستیم، جز امام زمان(عج)، حضرت مسیح(ع) و حضرت موسی(ع) که همراه ایشان خواهند آمد، هیچکس نمی تواند ادعا کند که من از آسمان آمده ام. همه ما یکی هستیم، باید هوای همدیگر را داشته باشیم. ایرادی ندارد که یک عده ای دلشان می خواهد رئیس باشند، بسیار خوب! اگر می خواهی رئیس باشی، خادم مردم باش، رئیس هم هستی. این کلام من نبود " رئیس القوم خادمهم ". بالاترین ریاست، افتخار نوکری مردم است.

عزیزان من؛ امروز ما در متن یک حرکت جهانی هستیم. کارتان را کوچک در نظر نگیرید که حالا ما می خواهیم برویم چند پست و مقام بگیریم و تقسیم کنیم، این سقوط است. اوضاع دنیا محصول همین تفکر است. قرار است حقیقت انسان ظهور کند. انسان کامل، بطور کامل ظهور کند. آن وعده ای که به بشریت داده شده یعنی زندگیِ متعالیِ انسانیِ فطری، در زمین برپا شود.

احتکار و انحصار کار شیطان است!

به گونه ای نباشد که 24 ساعت مردم برای یک لقمه نان، بدوند و زحمت بکشند و کار کنند. باید یک کار معمولی و یک زندگی عالی داشته باشند تا انسان ها به خودشان و انسان بودنشان بپردازند. خداوند در خلقت انسان به خودش تبریک می گوید؟ کجا باید برویم؟ الان در کشور خودمان افرادی را داریم که از اول تا آخر عمر اگر به 70-60 سال برسند «البته اگر با این شرایط فقر و فشار به این سن برسند»، حسرت های فراوانی به دلشان مانده است، حسرت یک مسافرت، حسرت اینکه یکبار دست بچه اش را بگیرد و به خیابان برود و اگر بچه اش چیزی از او خواست، به خاطر فقر به او نه نگوید، چه برسد به حسرت داشتن یک خانه یا وسیله نقلیه! خدا کجا این ها را خواسته است؟ خداوند آنقدر ثروت در این کره زمین قرار داده است که اگر همه مردم بخواهند در بالاترین سطح زندگی کنند، برای میلیون ها سال، ثروت هست. از یک طرف احتکار است و از یک طرف انحصار و این کار شیطان است.

عزیزان من؛ در یک کار الهی عظیم جهانی هستید، نکند در ذهنمان این موضوع کوچک شود. به شما بگویم که هر قدرتی در برابر این جریان جهانی بایستد، سرنوشتی جز محو شدن، نخواهد داشت.

ربطی به افراد ندارد، من چه کسی هستم، احمدی نژاد کیست؟ ان شاءالله همه هدایت شوند و به کاروان ملت ها بپیوندند و در کنار ملت ها قرار بگیرند. چرا یک عده اصرار دارند بگویند ما برتر از دیگران هستیم، ما آقا و حاکم و رئیس مردم هستیم؟ چه خبر است؟

همگان در ثروت و سرنوشت کشور سهیم اند، چه مخالف و چه موافق

حواسمان باشد که کار خیلی بزرگ و ارزشمند است. در این مسیر، دعوت همگانی است، همه بیایند. این آقا آن طرف بوده و تا پریروز فحش می داده... اشکالی ندارد، حالا آمده است. همه برادر و خواهر عزیز هستیم. اسیر بودی و حالا آزاد شدی. با محبت، احترام، استدلال و اقناع به استقبالش برویم.

ما می خواهیم این اخلاق هایی که می گویند " این هست و جز این نیست ولو نفهمیدی، باید قبول کنی، ولو مخالف بودی، باید قبول کنی! " در جامعه از بین بروند. باید بگوییم بفهم، نظر بده، فکر کن، مشارکت کن، حق داری... این کشور، ثروت و سرنوشت مال شما و همگان است، چه مخالف من و چه موافق من. این دعوت جهانی است. حواسمان باشد که خدای نکرده کسی را دور نکنیم، همه جلو بروند. مرزهایی که دور ما درست کردند، مرزهای طاغوتی و شیطانی است. هفت و نیم میلیارد نفر از هر رنگ و مذهبی که هستیم، باید برای عدالت،‌ توحید و انسانیت متحد شویم.

اما عزیزان من؛ در نقطه مقابل این حرکت جهانی، شیاطین ایستاده اند. آنها این سیطره را در دنیا درست کرده اند. استعمار، استکبار، سلطه گری، جنگ، این نظاماتی که در دنیا درست کرده اند، رباخواری گسترده علنی! همه اینها کار شیطان است. چرا؟ چون می خواهد بنی آدم را له و تحقیر کند. امروز نقطه مقابل ما شیطان است، یک موقع فکر نکنید فلانی یا فلانی است؟ اینها فریب شیطان را خورده اند. بعضی هایشان البته ممکن است خود شیطان باشند که در لباس آدم ظاهر شده اند ولی اکثرا شیطان زده هستند. پس حواسمان باشد که ما با ابلیس و شیاطین مواجه هستیم. به عزت خدا قسم خورده که بنی آدم را له می کنم، تفرقه می اندازم، جنگ برپا می کنم، تحقیر می کنم و به فقر می کشانم. و البته حواستان باشد که وقتی فهمیدید با شیطان مواجه هستید، آنوقت تیرهای شیطان بیشتر سراغتان می آید.

گرفتار شدگان در دام شیطان قابل ترحم هستند!

جبهه جنگ را اشتباه نگیریم. خیلی از کسانیکه در دام شیطان افتادند، قابل ترحم هستند، باید کمکشان کنیم. خدا حتی به فرعون هم کمک می کند. فرعون در زمین بزرگی کرد و خودش را کسی دانست و گفت " انا ربکم الاعلی ". انسان ها را می کشت. چقدر کودک کشت! ولی باز هم خدا به او می گوید بیا " هل لک الی ان تزکی؟ " تو هم می خواهی پاک شوی؟ بیا. شیطان زده شده ای، خودت را از دام شیطان نجات بده.

من در نامه به رهبری 21 مورد از وضع مردم نوشتم. گفتم هر یک مورد از این ها کافی ست برای اینکه انسان شب خوابش نبرد.

ما با شیطان مواجهیم. شیطان کاری می کند که خودمان را فراموش کنیم، خدا و امام را فراموش کنیم، خودش را فراموش کنیم. یادتان باشد که در پله آخر هستیم. پله آخر جنگ مستقیم با شیطان است و ان شاءالله به فضل الهی با ظهور امام، شیطان به درک واصل خواهد شد و بشریت نجات پیدا خواهند کرد.

همه مردم می توانند بهترین زندگی را داشته باشند!

شما یک مقدار موانع را بردارید، دست مردم را باز بگذارید. همه مردم می توانند در ویلا زندگی کنند. به خدا همه می توانند بهترین زندگی را داشته باشند. از دید یک عده ای که در خودشان غرق شده اند، کار سختی است. نمی گویم زحمت ندارد. در همین مسکن مهر و سهام عدالت و یارانه «که باید اسمش را برداریم و بگذاریم پول ملت یا حق مردم» در هوافضا، موشکی، هسته ای و عمران و آبادانی، خود کار آنقدر سخت نبود که این کارشکنی ها و مانع تراشی ها. اگر این ها نبود، 10 برابر کار می شد. اگر مانع تراشی ها نبود، در همان دو دوره، ما همه مردم و نسل آینده شان را صاحبخانه می کردیم.

بعضی مواقع که برخی کارها را انجام می دادیم و مردم برای تشکر می آمدند، من خجالت می کشیدم که خدایا سی سال از انقلاب گذشته و اینهمه ثروت! حالا یک راننده ای که زندگی اش در بیابان و پشت فرمان می گذرد و سخت ترین کارهای کشور را دارد انجام می دهد تا مردم زندگی کنند، برای بیمه ای که ابتدایی ترین نیاز یک نفر است، دارد تشکر می کند! حالا الان یک مقدار کار کم است ولی یک راننده چقدر باید کار کند تا زندگی اش را بچرخاند؟ در یک ماه، 25 روز در بیابان است. بخدا درست نیست. این ها هم باید نزد زن و فرزندشان باشند، زندگی کنند، به خودش، انسانیتش و ارزش های انسانی بیاندیشد. اما مدل را شیطان جوری چیده است که همه قبول کردیم که همین است! ولی اینگونه نیست. این باید زیر و رو شود و به فضل الهی بزودی زیر و رو خواهد شد.

مقابله با شیطان یک جبهه، جدی جدی جدی است!

ثروت ملت ها باید در اختیار آنها قرار بگیرد تا با عزت زندگی کنند. به جای 25 روز، یک هفته کار کنند. چه کسی گفته است که 25 روز دور از خانواده باشند و چشم خانواده به در بماند که چه زمانی به خانه برمی گردد؟ چند سال؟ یکسال؟ 5 سال؟ 10 سال؟ بازنشستگی ندارد، تا 50 سال باید کار کند والّا زندگی اش نمی چرخد. خدا این را خواسته است؟ به خدا، خدا نخواسته است و این عین اجرای خواسته شیطان است. همه چیز را به شوخی گرفته اند. می گویند عدالت، انسانیت و آزادی شوخی است و فقط خودشان در این کره زمین جدی هستند.

ما مقابل شیطان هستیم. بدانید که جبهه، جبهه جدی جدی جدی است. با اطمینان و ایمان کامل به شما عرض می کنم؛ که به فضل الهی در این مسیر، پیروزی قطعی قطعی از آن شماست. اما شرط آن چیست؟ خدا به حضرت موسی(ع) وحی فرمود و حضرت موسی(ع) به قومش " قال موسى لقومه استعينوا بالله واصبروا " به خدا توکل کنید، تکیه شما به خدا باشد، از خدا یاری بخواهید، صبر پیشه کنید. سختی و فشار هست، شیطان صحنه سازی می کند و به شما فشار می آورد، همین که می فهمید این صحنه سازی مال شیطان است، پشتش خالی می شود. " إن كيد الشيطان كان ضعيفا " . شیطان ضعیف و پوشالی است " ان اوهن البيوت لبيت العنكبوت " خانه اینها پوشالی است.

نصرت و پیروزی از آن مومنین است!

آن دوست عزیزمان نگران بود که می خواهند ده تا 5 دقیقه به یک نفر بدهند و یک 5 دقیقه به یک نفر دیگر بدهند، من آن 5 دقیقه را هم به آنها می دهم. یک ملت بزرگ حرکت کرده است، تصمیم گرفته است، حرکت را شروع کرده است. با ده تا 5 دقیقه و صد تا 5 دقیقه و تمام رسانه ها 24 ساعت... چیزی نمی شود! " و مکرو مکرالله والله خیرالماکرین " . به طرف گفتم یکسال کوبیدند، به لطف خدا و هدایت امام زمان(عج) در 12 دقیقه، همه چیز برگشت، مناظره را می گویم. " قال موسى لقومه استعينوا بالله واصبروا إن الارض لله يورثها من يشاء من عباده والعاقبة للمتقين" این کلام آدم ها نیست، کلام خداست. زمین به شما ارث خواهد رسید. " و ان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا ان الله بما یعملون محیط " اگر صبر کنید و تحمل داشته باشید، کید آنها به شما ضرری نمی رساند. خدا به کارهای آنان احاطه دارد. من این را اینگونه می فهمم، می گویم هر کاری می کنند در نقشه خداست.

هر کاری که دلشان می خواهد بکنند. " اعملوا ما شئتم " هر کاری دوست دارید بکنید. بدانید که نصرت و پیروزی از آن مومنین است. خدا این را وعده داده است. " و ان تصبروا وتتقوا فان ذلک من عزم الامور " وعده خدا محقق می شود، داریم می بینیم، او دارد می آید، بوی او در عالم پیچیده است، بوی بهار در عالم پیچیده است.

یک عده به این صندلی ها چسبیده اند و فقط می خواهند جلوی ملت را بگیرند! شما و صندلی هایتان با هم بروید و صفا کنید. سیل ملت مسیر خودش را خواهد رفت.

می خواهم به شما خبر بدهم؛ به خدا من تا انتهای خط رفته ام. در این پست ها و صندلی ها هیچ خبری نیست. هر چه خبر هست، اینجا(قلب)ی شماست. اگر نور، انسانیت و حقیقت در اینجا بود، مهم نیست کجا باشد.

ستاد من در قلب مردم ایران است!

اما دو نکته پایانی؛ بالاخره انتخابات لوازمی دارد. امروز در سراسر کشور مردم می گویند ما می خواهیم ستاد بزنیم و فلان کار را بکنیم. من می گویم ستاد در قلب شماست، ما آنجا را می خواهیم. در سال 87 آقایی را دعوت کردم که بیاید و معاون شود. رفت و مشورت و کلی محاسبات کرد. آمد و گفت من آن کار را کنار گذاشتم، این کار را کنار گذاشتم، جواب فلانی را دادم و... آمدم. به او گفتم فلانی؛ من جسم تو را نمی خواستم بیاوری، اینجا «قلبت» را می خواستم بیاوری. اگر با این آمدی، تا آخر هستی و هر چقدر خدمت کردی بالا می روی وگرنه اگر با این نیایی، 24 ساعت هم کار کنی، بالا نمی روی!

یادمان باشد این ایرانی که در برنامه " مدیریت ایرانی " می گوییم مقابل سایر ملت ها نیست بلکه مقابل سلطه طلبان و استعمار پیر است. (شعار مرگ بر انگلیس). حالا همه انرژی خودتان را خالی نکنید. هنوز اصل حرف ها مانده است. ما هنوز شیطان را کامل افشاء نکرده ایم. فعلا یک گوشه از آن را کنار زده ایم. تا اینجا گفته ایم سرفصل آینده، مقابله با شیطان است. فعلا یکی دو تا پرده را کنار زده ایم. دلم می خواهد هر چه زودتر ریشه اش کنده شود تا راه برای انسان ها، حقیقت و کمال باز شود. راه باز شود تا این مرزهای دروغین برداشته شود، تعصبات دروغین ریشه کن گردد و انسان ها بماهو انسان با هم ارتباط داشته باشند.

شیطان زیر پرچم دین هم کار خود را می کند!

چند روز پیش به استان فارس، شهر خنج و روستای مکویه سفر کرده بودیم. من اصلا دوست ندارم این واژه ها را بکار ببرم و بگویم شیعه و سنی! چون اصلا قبول ندارم. مردم آنجا هزاران سال در کنار هم زندگی کرده اند، با هم دوست و برادرند اما شیطان می آید و به نام دین که عامل وحدت است، تفرقه درست می کند! همین جنگی که در فلسطین هست، جنگ مذهبی ست. جنگ های اول و دوم و جنگ های صلیبی، جنگ مذهبی بودند. به نام مذهب چه جنایاتی در طول تاریخ شده است! در حالیکه مذهب آمده است تا جنایت را ریشه کن کند. این کار شیطان است که بلافاصله زیر پرچم دین می آید و ضد آن را عمل می کند.

برخی از این جمله من که گفتم اگر من را رد کنید در انتخابات شرکت نمی کنم، بدشان آمد! همان روحیه طاغوتی را از خودشان بیرون ریختند. رای دادن حق هر انسان است. این حق شما نیست که ما هر بار بیاییم و به شما رای بدهیم! هر کاری کردید، باز بیاییم و به شما رای بدهیم. آنها بگونه ای حرف می زنند که انگار مردم مکلف هستند به هر کسی اینها می گویند بروند و رای بدهند! این همان طاغوت است. من گفتم شما دو بار من را در سال 92 و 96 رد کردید. ما به احترام مردم، انقلاب و نظام چیزی نگفتیم ولی این دفعه اگر بخواهید همان کار را تکرار کنید، منِ احمدی نژاد دیگر شرکت نمی کنم و‌ انتخابات را تایید هم نمی کنم. می گویند اگر سرت را لبه باغچه گذاشتیم و به ناحق بُریدیم، باید برایمان کف هم بزنید و تشکر هم بکنید! شما از چه زمانی به این روحیه رسیدید!؟ من یک نفر هستم، حق تعیین سرنوشت هم با من است. وقتی شما مسیر کج می روید، من شرکت نمی کنم. بعد که یک مقدار جلوتر می روند، می گویند این چیزی که شما می گویید ملت قبول دارد! می گوییم پس شما نقطه مقابل ملت ایستاده اید!؟ یعنی خودتان دارید اعتراف می کنید که مقابل ملت هستید.

هیچ اعتراض و خشونتی را تایید نمی کنم!

بنده هیچ زمانی تجمع اعتراضی و خشونت را تایید نمی کنم. چه زمانی تایید کرده ام که این بار تایید کنم؟ اما حواسمان باشد که فردا جعل نکنند و بگویند احمدی نژاد گفته است بروید و رای سفید بیندازید یا نام فرد دیگری را بیندازید یا این کار را بکنید! بدانید که همه این حرف ها دروغ است. حرف من تا روز آخر همان حرف قاطعی است که گفتم. مگر اینکه اراده ملت را بپذیرند. اگر پذیرفتند، من هم یک نفر هستم، مانند بقیه ملت یک رای می دهم و هر چه ملت انتخاب کرد، تسلیم خواهم بود.

ما دو نهاد امنیتی داریم که بجای اینکه بروند جلوی استکبار و صهیونیست ها را بگیرند که در کشور نفوذ نکنند و نطنز و جاهای دیگر را داغون نکنند، سر ما ریخته اند و دائما طراحی می کنند. در همین یک هفته ببینید چقدر دروغ گفتند و کلک زدند! تازه ما را با چه کسی مقایسه می کنند؟ مرد حسابی! موضع با موضع فرق می کند. سال 84 تمام جریانات اجتماعی حضور داشتند، هیچ جریانی نگفت ما نیستیم. در سال 88 هم همه بودند، حتی سلطنت طلب ها هم کاندیدا داشتند، حمایت رسمی کردند، آمریکا حمایت رسمی کرد. اما سال 92 و 96 ما رسما اعلام کردیم که در انتخابات نیستیم. بالاخره ما هم در این کشور مجموعه ای هستیم، نباید حذف کنند. به چه حقی حذف می کنید؟ تازه من خیلی محترمانه، استدلالی و قانونی گفتم. گفتم این قانون اساسی است، کجا به شما اجازه داده است؟ یک کلمه برای خودشان نوشته اند که ما این اختیار را داریم. با این یک کلمه، دو تا کتاب اختیارات، برای خودشان درمی آورند اما از آن طرف به رئیس جمهور که می رسد می گویند نخیر! این معنایش چیز دیگری است! می گوییم مانند هم است، می گویند نه! این چیز دیگری است! یک بام و صد هوا که نمی شود. نتیجه اش همین وضعیت کشور می شود. اوضاع کشور محصول همین تفکر و عملکرد است. نمی خواهید کشور درست شود؟

می گویند که احمدی نژاد منحرف شده است. می گوییم یعنی چه؟ از عدالت خواهی برگشته ایم؟ از آزادی خواهی و مردمی بودن برگشته ایم؟ از پاکی و پاک دست بودن عقب نشسته ایم و مثل بقیه داریم... می گویند خیر این طور نیست. می گوییم از کار و تلاش و خدمت به مردم  دست برداشته ایم؟ می گویند نه نه. این چه حرفی است! می پرسیم پس چیست؟ می گویند بالاخره منحرف شده ای! می گوییم حل مشکل خیلی ساده است. خط کش تان را عوض کنید. چرا نمی خواهید خودتان را عوض کنید؟ اگر خودتان و خط کش تان را عوض نکنید، دلسوزانه به شما می گویم که به فضل الهی ملت شما را به زودی عوض خواهد کرد. حالا نگویید که احمدی نژاد حرف خشونت آمیز زد. نه اینطور نیست.

رئیس جمهوی که به 60 جا تعهد داده، کاره ای نیست!

من دارم به شما خبر می دهم. من دلسوزم و همه آنها را دوست دارم. در وزارت کشور هم گفتم که بالاخره دلم برای کشور، خودم، آینده و برای همه آنها می سوزد. غیر از یکی دو تا که برایم مسجل است...! دارم به شما اطلاع می دهم. موج دارد می آید. خودتان را نجات بدهید. یک جوری دارند می گویند که انگار رئیس جمهوری که می خواهد نماینده ملت باشد قبل از آن باید برود به شصت نفر تعهد بدهد و این و آن را ببیند! آیا چنین فردی دیگر می تواند برای ملت تصمیم بگیرید یا از عدالت و حقوق ملت دفاع کند؟ به خدا فرمول ساده است. امکان ندارد. الان 270 نماینده در مجلس داریم چه کار می توانند برای ملت بکنند؟ برای اینکه 100 جا تعهد داده است. جوری انتخابات را برگزار می کنیم که او مجبور می شود. ما می خواهیم این ها  برطرف شود. وقتی مجلس یا یک نهادی درست شد، باید بتواند برای کشور مفید باشد. نه اینکه نهاد را خودتان درست می کنید و بعد آدمهایش را دائما می گیرد و محاکمه می کنید. غلط است. اساس آن را باید درست کرد و درست شدنی است.

خدا شاهد است که من واقعا تمایلی به ورود به انتخابات نداشتم. اینها آنقدر خراب کرده اند که به اندازه کافی بهانه برای رفتن از این مسئولیت وجود دارد اما با فشار مردم از سراسر کشور رفتم ثبت نام کردم. از وقتی ثبت نام کردم، شرایط عوض شده است. باید همت کنید این کشور را اصلاح کنید و آن را از دست یک عده در بیاوریم.

کوبیدن ولایت به اسم طرفداری از ولایت!

اینها خیال می کنند که با دادن نسبت ضدیت با ولایت، دارند من را می کوبند در حالی که دارند آن طرف را می کویند. مگر ولایت غیر از عدالت، آزادی، کرامت، عزت، رفاه و پیشرفت مردم و کشور را می خواهد که بنده همواره در این جهت بوده ام. حواسشان نیست کجا را دارند زیر سئوال می برند. کل ولایت برای همین چیزهاست. اگر چیز دیگری است بگویند!  اینها هر کسی که در خطشان نباشد یک چیزی برایش می سازند.

من به شما می گویم که هرچیزی دلشان می خواهد، بگویند! بنده احمدی نژاد با مردم و در کنار مردم هستم، نبضم با مردم می زند و جز خواسته ملت و خدمت به ملت کاری ندارم و به آن هم افتخار می کنم. قوی ترین اصلاحات اساسی را هم که تا امروز در ایران مطرح شده است، روی میز گذاشته ایم.  طرح و ایده دیگری وجود ندارد. زور می زند تا وزیر شود و صبح برود و کارتابلهایی را که جلویش گذاشته اند امضاء کند.  کجا می تواند تحول درست کند؟! تنها دولتی در ایران هستیم که از روز اول تا روز آخر ده تا طرح روی میز گذاشته و از آن دفاع کرده است. خنده دار نیست که تنها رئیس جمهوری برامده از دانشگاه را متهم می کنند که علمی نیست و عوام گراست و آنهایی که در عمرشان روی دانشگاه را ندیده اند، خیلی علمی شده اند. البته ما در موضع پاسخ دادن نیستیم و از این مسائل عبور کرده ایم و امروز در موضع دلگرمی دادن و امید و آگاهی دادن به مردم و تشریح برنامه ها هستیم. 24 قسمت مدیریت ایرانی را منتشر کرده ایم که در آن فرهنگ و سیاست و اقتصاد و بانک و دین و اعتقادات.. وجود دارد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب