تحریف وضع موجود؛ 'درباره مبارزه تجربی و نسل نبرد'
محمدحسین حیدری
تصاویر دولت بهار از حضور آقای احمدینژاد در پارک شهر را مرور میکردم. متوجه شدم در میان این ۷۰ فریم تقریبا هیچ قابی عاری از هفتادیها، هشتادیها و نودیها نیست. سلفی میانداختند، از والدینشان عکس میگرفتند و به آنها میآموختند که چطور عکس بهتری بگیرند. فیلمها هم همینطور.
احمدینژاد وضع موجود را محاصره کرده چون اسمارتفونها احمدینژاد را محاصره کردند. گوشی دست ماست و ما میگوییم ماست سفید است اما به کوری چشم شب. من به فردا که فکر میکنم حال بچه دبیرستانی را دارم که دارد میرود سر قرار. آینده همسایه ماست و شاهدم که البته از این هم زیباتر است.
امکان ندارد کسی رفیق هفتادی و هشتادی داشته باشد و امیدوار و زنده نباشد. اگر یک دهه نودی هم در خانه باشد مسلما روبهروی دروازههای بهشت ایستادهایم. این نسل، خودِ وضع موعود است که شتابان میرسد. خیلی زود هم میرسد چون به جای سرعت نور با سرعت تاریکی میدود.
«تغییر وضع موجود» بنبستِ مبارزه تجربی و یک ایده ناموفق است. باید درود فرستاد بر نسلهایی که هزینه مبارزه تجربی را پرداختند. اما نسلهای هفتاد، هشتاد و نود در بنبست نسلهای قبل گرفتار نشدند و به دنبال «تغییر» وضع موجود نیستند. «نسلِ نبرد» وضع موجود را «تحریف» میکند.
اینها متولد شدهاند تا بنبستها را به بنبست برسانند. مبارزهشان ذاتا دلسوزانه است و پاکیزه هستند از آلودگی به نفرتهای مباح، عقدههای مستحب و کینههای واجب. زمین ورثهای مهربان دارد که حتی برای وضع موجود هم دل میسوزانند و از بنبستش آزاد میکنند تا در امنیت کامل مفقود شود.
نظرات