1400/08/08-23:03

دکتر احمدی نژاد: بزودی نوع حکمرانی ها در دنیا دچار تغییرات اساسی خواهند شد

دکتر احمدی نژاد: بزودی نوع حکمرانی ها در دنیا دچار تغییرات اساسی خواهند شد

دکتر احمدی نژاد در اجتماع شماری از دوستداران و حامیان جریان بهار گفت: حضور ما در نمایشگاه اکسپوی امارات، نمایشگر تنها یک جلوه از گرایش عمومی انسان ها و عبور از تمام مرزبندی هایی بود که شیطان بین انسان ها درست کرده است. گویی انسان ها همه با هم، آشنای قدیمی هستند و فرصتی و محلی برای ابراز دوستی، احترام و محبت یافته اند. این موج جهانی، حقیقتی است که دارد به سرعت اتفاق می افتد و هیچکس نمی تواند مانع از وقوع آن شود.

به گزارش دولت بهار، دکتر احمدی نژاد در بخشی از سخنان خود به اوضاع جاری در افغانستان و حاکم شدن طالبان در این کشور اشاره کرد و افزود: این اتفاقی که در افغانستان افتاد، صحنه رسوایی همه مدعیان جهانی است. بسیار عجیب است که یک گروه زیر نظر آمریکا و در کشور دیگری آموزش دیدند، مسلح شدند و مورد حمایت چند کشور دیگر قرار گرفتند و با خیانت نفوذی ها در داخل آن کشور، پایتخت را تصرف کردند و سپس با پیشتازی روسیه، دارند مقدمات به رسمیت شناختن آن‌ها را فراهم می‌کنند!

متن سخنان دکتر احمدی نژاد در این اجتماع که از نقاط مختلف کشور برای عرض تبریک به مناسبت شصت و پنجمین سالگرد تولد خادم ملت ایران، حضور داشتند، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم عجل لوليك الفرج والعافية و النصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه والمستشهدين بين يدیه

نگاه ما به جهان و انسان، باید در دو سطح تقسیم شود که با هم در ارتباط هستند. اگر یکی از این دو سطح را فراموش کنیم، پیدا کردن راه برایمان سخت می شود.

سطح اول همان سطح کلان یعنی عالم هستی و انسان است. در عالم هستی چه خبر است؟ همه اینها برای چه خلق شده اند؟ چه اتفاقی دارد می افتد؟ معلوم است که همه اینها برای این خلق شده اند که نهایتا انسان متولد شود. حالا انسان برای چه خلق شده است؟ جامعه انسانی، پیامبران، این همه قواعد، انواع درگیری ها و مسائل گوناگون برای چیست؟ برای این است که در نهایت، آن حقیقت انسانی یعنی فطرت خدایی و تجلی اسماء الهی، در این عالم به ظهور برسد. یا به تعبیر دیگر، این عالم خلق شده تا خدا ظهور کند. انسان و انسان کامل ظهور کند که انسان کامل، در واقع اوج ظهور انسان و انسانیت و اوج ظهور خدا در این عالم است. یعنی جامعه انسانی به جایی برسد که تک تک انسان ها، بطور کامل، تجلی حقیقت انسانی باشند. یعنی شما جامعه را که نگاه می کنید، ببینید همه اش انسانیت است که دارد رد و بدل می شود. ارتباطات، تعاملات و رفتارها همه اش انسانیت و اخلاق است.

سوال این است که رسیدن به آن نقطه نورانی، یکباره اتفاق می افتد یا طی یک فرآیندی به انجام می رسد؟ معلوم است که یک فرآیند است. آیا این فرآیند محتوم است یا اینکه ممکن است بشود یا نشود؟ روشن است که این فرآیند حتمی است چون اراده خداست. یک جریان بالنده و رو به کمال انسانی درطول تاریخ، در جامعه انسانی روان است و دارد جلو می رود.

تمام اتفاقاتی که در طول تاریخ حادث می شو، ولو به قصد مقابله با این جریان باشد، به نفع آن تمام می شود. تاریخ را مرور کنید، همه اش رو به کمال است. جامعه انسانی از کجا به کجا رسیده است؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم، این اتفاق خواهد افتاد.

ما به عنوان انسان باید دو نقش را ایفا کنیم: اول همراه شدن و پیوستن به این جریان و دوم تسریع این جریان و کمک به حادث شدن زودتر آن است. تاریخ را نگاه کنید؛ امپراتوری ها آمده‌اند و رفته‌اند و همه دعواهای قدرت، جناح بندی ها و بگیر و ببندها محو شده اند و آن چیزی که مانده است جریان رو به کمال انسانیت و ظهور انسان در این عالم است. کل جامعه انسانی دارد به انسان کامل نزدیک می‌شود و به او می‌رسد. این سطح کلان است.

در سطح خرد باید ببینیم که برای کمک به این جریان و پیوستن به آن چکار باید بکنیم؟ از درون همین تعاملات جامعه انسانی، اتفاقاتی که می‌افتد، حوادثی که به وقوع می پیوندد، ما کجا بایستیم؟ کدام طرف را بگیریم؟ از چه چیزی حمایت کنیم؟ چه چیزی را فریاد بزنیم؟ از خلال دعوت به انسانیت، نه در حرف بلکه در عمل بر انسانیت پافشاری کنیم. بقیه مسائلی که می بینیم همه اش بازی است، هیچکدام اصالت ندارد. وزیر شدن خیلی مهم است! بله خیلی مهم است اما اصالت دارد؟ یعنی راه رسیدن به آن مقصد و راه انجام آن مسئولیت، وزیر شدن است؟ این فریب است. چه کسی گفته وزیر شدن راه کمال انسان و انجام آن مسئولیت است؟ آن هم یک راه است. بالاتر و پایین تر از آن هم همین طور است.

ما در این مسیر، چند نفر هستیم؟ کم هستیم یا زیاد؟ چه کسی هستیم؟ وقتی می‌گوییم ما می‌خواهیم این مسیر را برویم، این " ما " چه کسی است؟ چند نفر هستیم؟ به این موضوع فکر کرده‌اید؟

گاهی می‌بینم که برخی دوستان در پی بروز یک حادثه ای، مایوس و دلگیر می شوند یا جبهه مقابل این مسیر را خیلی قدرتمند و بزرگ می پندارند و به زبان می آورند که آنها جهان را گرفته اند، تکنولوژی، دانش، رسانه، جریان اطلاعات، مراکز حکومتی، مراکز ثروت و قدرت، همه جا دست آن طرف است! و ما در این طرف کسی نیستیم؟!

اجازه بدهید یک جمله بگویم تا به " ما " برسیم. خدا اراده کرده است که انسان در این عالم ظهور کند. شیطان با همه قوا مقابل این است و می‌خواهد برتری خودش را اثبات و انسان را له کند و برای این کار، بغض، کینه، تفرقه، خودخواهی، خودپرستی، خود برتربینی و فقر را تحمیل می کند. یک جمله می گویم و ان شاالله بعدها تفسیر آن را عرض خواهم کرد. در این مسیر شیطان همیشه از ما جلوتر است. از تک تک ما بیشتر به صحنه احاطه دارد. جلو می رود و طراحی می‌کند اما به اراده الهی و به اراده انسان ها، تمام طراحی‌های شیطان به نفع جریان انسانی مصادره می‌شود. مثال ساده آن همین فضای مجازی است که قرار بود اسباب استیلای سلطه‌گران بر انسان ها بشود اما در عمل اسباب رهایی انسان ها از استیلای سلطه‌گران شده است.

این " ما " کیست و چقدر هستیم؟ اول کسی که در این مسیر است، خود خدای متعال است. همه ملائکه، انبیاء، صالحان و همه ۷ و نیم میلیارد فطرت خداجوی انسان ها، همه در یک جبهه هستیم. یک جبهه عظیم! خیلی زیاد و بزرگ و قدرتمند است. امام زمان(عج) این طرف است و ما باید ببینیم کجا ایستاده‌ایم و دنبال چه هستیم؟ به فضل الهی، این جریان الهی ـ انسانی همواره پیروز است و همیشه در متن پیروزی حرکت می کند. در این راه بودن، عین پیروزی است و الّا حالا یک عده، عده دیگری را کنار بگذارند، دغل بازی و فریبکاری کنند یا با زور تبلیغات چند صباحی بر چند کرسی‌ بنشینند! اصلا این کرسی ها چیست و چه چیزی در آن هست!؟

حادثه عاشورا، یک تابلو و کلاس بزرگ است و همه چیز در آن دیده می شود. آن آدم هایی که با آن هیجان، امام را کشتند! برای این بود که یا خودشان را نزد حاکم عزیز کنند یا غنیمت و پستی بگیرند. اما الان ۱۳۷۰-۱۳۶۰ سال است که آن‌ها نیستند. کجا هستند؟

وقتی انسان در این جبهه قرار دارد، همه اش امید، نشاط، بالندگی، خلاقیت و زیبایی است و هر روز یک تولد جدید در یک افق بلند است.

این نظمی که امروز در دنیا حاکم است و محصول آن یعنی این مدل از حکمرانی ها با سیستم های اطلاعاتی، تبلیغاتی، بگیر و ببند و فریبکاری ها و حتی آنجایی که دموکراسی، به ظاهر خیلی خوب رعایت می‌شود، اینها به دوره ای از تاریخ اختصاص داشت و من می خواهم عرض کنم که این مدل هم دوران تاریخی اش به پایان رسیده است. آنها همه حرف ها را کنار گذاشته اند و خودشان دارند دست به رسوایی می زنند.

این اتفاقی که در افغانستان افتاد، صحنه رسوایی همه مدعیان جهانی است. خیلی عجیب است که یک گروهی زیر نظر آمریکا در کشور دیگری مسلح شدند، آموزش دیدند، چند کشور دیگر هم هدایت و حمایت کردند و با خیانت نفوذی ها در داخل آن کشور، پایتخت را تصرف کردند و سپس با پیشتازی روسیه، دارند مقدمات به رسمیت شناختن آن‌ها را فراهم می‌کنند!

روسیه جلسه می گذارد و چندین کشور را دعوت می کند تا طالبان را که حتی نمی شود آنها را آدم خطاب کرد، به رسمیت بشناسند. انسان بما هو انسان، محال است که بدخواه دیگران و به دنبال تسلط بر آنان باشد، ظلم کند و زور بگوید و حق دیگران را پایمال کند، چون فطرت انسان الهی است مگر اینکه از شان انسانی خارج شود که در این صورت یا خود شیطان و یا تحت تاثیر شیطان است.

جریان داعش و طالبان، تحت مدیریت مستقیم شیطان دارد اتفاق می افتد. خیلی راحت آدم می کشند. خودشان دین هستند، می گویند ما تشخیص می دهیم اینگونه است! شما چه کسی هستید؟ می گویند امیرالمومنین آمده اینجا نشسته است و هر کس با ما نیست کافر است! آنها شیطان در قالب انسان هستند. " فطرت الله التی فطرالناس علیها " حقیقت انسان، فطرت الهی است. مگر می تواند دنبال ظلم باشد؟ مگر آنکه شیطان یا تحت تاثیر شیطان باشد. حالا با وقاحت جلسه گذاشته اند تا آن ها را به رسمیت بشناسند! با اسلحه بیگانه، جای دیگری سازماندهی شدند، پایتخت را گرفتند و حالا ما بیاییم به تثبیت آنها کمک کنیم! همیشه نقشه آمریکایی، با کلاشینکف روسی انجام می شود و دوباره این اتفاق افتاده است.

برخی می گویند از روسیه چیزی نگوئید چون جمهوری اسلامی می خواهد با روسیه کار کند! آیا روسیه مجاز است هر کاری دلش خواست بکند؟ یعنی چه که آدم بکشند و جنایت کنند!؟ اگر گروهی بروند و مسکو را بگیرند، باز هم آقای پوتین همین کارها را می کند!؟ یا این کشورهایی که به رسمیت شناختند، اگر یک گروه مسلحی، از بیرون بیاید و پایتخت آن ها را بگیرد و اعلام حکومت کند، همینگونه به رسمیت می شناسند؟ یا اینکه مرگ خوب است برای همسایه!؟ نقشه های شیطانی و استعماری فقط برای منطقه ماست!

مردم مظلوم افغانستان و بعد مردم مظلوم ایران و پاکستان... حالا نقشه ها ادامه دارد که البته به فضل الهی، همه این نقشه ها، نقش بر آب خواهد شد. معلوم است که انتهای خط است و نمی تواند ادامه پیدا کند والّا این ها باید می رفتند خودشان را عرضه می کردند، ملت افغانستان هم یکپارچه به آن ها رای می داد.

هیچیک از طاغوت های عالم حاضر نیستند خودشان را در معرض رای آزاد مردم قرار بدهند، زیرا می دانند چه خبر است! به دل خودشان مراجعه می کنند و می بینند از مردم متنفرند و مردم هم متقابلا از آنها متنفرند. روشن است که به جز سه چهار کشور در شمال اروپا هیچ جای دنیا انتخابات آزاد نمی بینید. البته آزادی در بعضی جاها، بیشتر از کشور ماست اما آزادی حقیقی کجاست؟ همه اش سازماندهی و طراحی شده است. حزب و گروه و تبلیغات و تقسیم بندی و جوری است که بیرون از این حلقه نباشد و کسی خارج از آن، وارد عرصه قدرت نشود.

فعلا از افغانستان شروع کردیم که همه آنها باهم هستند و برخی از کشورهای اطراف هم ، فریب آنها را خوردند و در دام آنها افتادند و به نظرم در داخل ایران هم فریب آنها را خوردند والّا نباید طالبان را تایید می کردند.

"ان الدین عندالله الاسلام " خدا از اول تاریخ، از حضرت آدم تا حضرت خاتم، محمد مصطفی(ص) یک دین بیشتر نفرستاده است. یک فطرت الهی و یک دین بیشتر نیست که به مرور عرضه شده است. " لانفرق بین احد من رسله" پیامبران با هم فرقی ندارند. الان اگر حضرت موسی(ع) اینجا حاضر شوند، ما دورش را می گیریم و سر تا پایش را غرق در بوسه می کنیم، تبعیت و اظهار دوستی و محبت و پیروی می کنیم؟ پیامبر اولوالعزم است. حضرت عیسی(ع) بیاید چه می کنیم؟ فرقی بین پیامبران الهی نیست، یک پیام را آوردند. آن پیامی که ۱۲۴ هزار پیامبر برایش آمده، کجا پیاده شده است؟ شیطان و شیطانیان اجازه ندادند. هیچکس حق ندارد اعمال خودش را به حساب اسلام یا امام زمان(عج) بگذارد! اسلام که حقیقت دین الهی است و هر جایی پیاده شود، عطر آن عالم را پر می کند، همه ۷ میلیارد انسان را مجذوب خود می سازد. ما اسلام را کجا و در کدام قسمت پیاده کرده ایم!؟ در اقتصاد، سیاست، فرهنگ، مدیریت، نظام اجتماعی، تربیت یا در آموزش و پرورش؟

امروز مظلومترین فرد در عالم، امام عصر(ع)است. نزدیک به ۱۲۰۰ سال است که حضور دارد اما جایگاهش غصب شده و کنار زده شده است. شیطان یاد او را از ذهن ها برده است در حالیکه بین ما حضور دارد و زندگی می کند، مدیریت می کند، حواسش به ما هست ولی ما حواسمان به او نیست!

حضور ما در نمایشگاه اکسپوی امارات، نمایشگر تنها یک جلوه از گرایش عمومی انسان ها و عبور از تمام مرزبندی هایی بود که شیطان بین انسان ها درست کرده است. این حقیقت دارد به سرعت اتفاق می افتد. گویی انسان ها همه با هم، آشنای قدیمی هستند. فرصتی و محلی برای ابراز دوستی، احترام و محبت بود و همه دنبال آن حقیقت انسانی بودند.این موج جهانی است و به فضل الهی گام آخر آغاز شده است.

طواغیت عالم، خیلی زود فرو می ریزند. زیرآب آنها زده شده و خالی است. وقتی دل های مردم با آن ها نیست، کجا مستقر هستند؟ روی کاخ ها و اسلحه ها؟ آیا کاخ و اسلحه کسی را نگه می دارد؟ "و ثمود الذین جابوا الصخر بالواد و فرعون ذی الاوتاد". قدرتمندانی قوی تر از این ها در عالم بودند که با یک نسیم از تاریخ محو شدند.

یکی از جاهایی که خیلی علیه ما ضجه می زد، رسانه استعمار پیر بود و مساله شان این بود که چرا من به اکسپوی امارات رفته ام. عصبانیت آنها از جریان بهار نیز از همین جا ناشی می شود. آنها گفته بودند که کار را تمام کرده اند! آیا من به عنوان یک نفر، حق حیات ندارم؟ می خواستم بروم نمایشگاه را ببینم. آیا کار دیگری کردم؟ داخل و خارج گفتند ما جریان بهار را تمام کرده بودیم، دفن کردیم و تمام شده است! اما یکباره دیدند که این جریان حاضر است و خیلی هم قدرتمندانه حضور دارد. همه دنیا به آن طرف رفته است. خیلی عصبانی شدند و باید هم با مغزهای کوچکشان عصبانی شوند! با پول بیت المال علیه ما مطالبی را منتشر کردند که ان شاءالله هدایت شوند.

به نظرم برخی خود شیطان هستند و برخی هم جهالت دارند. اما اصل آن شیطان است که می خواهد هویت تاریخی ملت ایران را از صحنه حذف کند! چرا می خواهند حذف کنند؟ ما یک روایت درست و حقیقی و قطعی داریم که نامه پیامبر خاتم(ص) که به خسرو پرویز رسید، نه تنها پاره نکرد، بلکه احترام کرد و برای پیامبر هدایایی مانند ابریشم و مشک و ... فرستاد اما چرا در گوش ما چنین خواندند که او نامه را پاره کرد؟ قرار بود بیایند به نام اسلام، ایران را اشغال و آن را ویران کنند. پس باید بهانه ای بسازند والّا ایرانی ها خودشان مسلمان می شدند و به استقبال پیامبر(ص) و حضرت مسیح(ع) می‌رفتند. ایرانی ها آن زمان همه دیندار، پیشرفته و متمدن بودند. البته اواخر، حکومتشان خراب و فاسد شده بود. می خواهند کل آن را قیچی کنند اما مگر کسی می تواند کوروش را از دنیا حذف کند؟ خیلی ها تلاش کردند اما خودشان را خراب می کنند. کوروش، انسان خوب و بزرگی بوده است. نه اینکه مصون از خطا بوده است، خیر! هیچ ادعایی نیست، بلکه انسانیت داشته و می خواسته است انسانیت را رواج بدهد. چنین آدمی نمی تواند انسان بدی باشد.

یا بر اثر ناآگاهی درباره تخت جمشید حرف های تاسف آوری زده اند، در حالی که آنجا به مثابه سازمان ملل امروزی بوده است و هر سال از همه جهان به آنجا می آمدند و مباحثه و تقسیم کار می کردند. حتی یک نفر در آنجا به بیگاری کشیده نشده است. حقوق ها پرداخت شده و همه کارگران بیمه بودند. اسناد تاریخی آن نیز ثبت شده و موجود است که موجب افتخار بشریت می باشد. بنظرم تحت تاثیر جریان صهیونیزم جهانی و رسانه استعمار، می خواهند هویت همه ملت ها، بخصوص ملت ایران را بگیرند، چون ملت ایران هر زمان که خودش را پیدا کند، جهانی می شود.

بنده به عنوان کوچک ملت ایران، روسای جمهور آمریکا را به مناظره دعوت کردم و گفتم بیایید در سازمان ملل مناظره کنیم ولی نیامدند. گفتم من کوچکترین عضو ملت ایران هستم، هنوز بزرگان نیامده اند. می دانند که اگر راه جلوی ملت ایران باز شود، بساط طواغیت از جهان ریشه کن خواهد شد. هر جا ببینند هویت ملت ایران سر برآورده است، با شمشیرهای آخته، به آن حمله می کنند، ولی به فضل الهی، نهال انسانی را هرچه می زنند، قوی تر و تنومندتر می شود و ان شاءالله بزودی شاخ و برگش همه جهان را دربرخواهد گرفت.

امیدوارم ملت ایران و همه ملت ها همیشه بهاری و عزیز باشند و هر چه زودتر شاهد آن حرکت جهانی ملت ها و ظهور حقیقت انسانی و انسان کامل باشیم. برای برگزاری این جشن هم از همه شما تشکر می کنم. بنده کوچک و خادم همه ملت و همه انسان ها هستم. افتخار من این است که در کاروان انسانی، قطره ای از اقیانوس بیکران هستم.

عزیز و سربلند باشید.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب