1400/08/21-16:10

انتقاد صریح دکتر احمدی‌نژاد از واکسیناسیون اجباری/ آینده بسیار درخشان و روشن است و مسببین وضع موجود در آن آینده جایی ندارند! + فیلم

انتقاد صریح دکتر احمدی‌نژاد از واکسیناسیون اجباری/ آینده بسیار درخشان و روشن است و مسببین وضع موجود در آن آینده جایی ندارند! + فیلم

دکتر احمدی نژاد گفت: من از آن دسته از افرادی هستم که معتقدند آینده بسیار درخشان و روشن است. علت اصلی چنین باوری، آن است که مسببین وضع موجود در آن آینده جایی ندارند و ان شاءالله خیلی زود این اتفاق خواهد افتاد.

به گزارش دولت بهار، دکتر احمدی نژاد در دیدار با جمعی از مردم استان بوشهر بر ضرورت برخورداری همه آحاد جامعه از حقوق مساوی تاکید کرد و گفت: جهان، جامعه، ثروت طبیعی، حکومت، زندگی و حق تعیین سرنوشت، متعلق به تک تک مردم، فارغ از رنگ، نژاد، مذهب، گرایش و باورهای آنان است و بر اساس این منطق صحیح، هیچ کس نمی تواند بخشی از جامعه را به سبب آنکه حکومت را قبول ندارند، از حقوق طبیعی و بدیهی خود محروم نماید..

متن کامل سخنان دکتر احمدی نژاد بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم عجل لوليك الفرج والعافية و النصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه والمستشهدين بين يدیه

خیلی خوش آمدید، بزرگواری فرمودید. خدا را سپاسگزارم که توفیق دیدار و زیارت شما و شنید مطالب شما را عنایت فرمود.

جهان، جامعه، ثروت طبیعی، حکومت و زندگی متعلق به همه مردم فارغ از رنگ، نژاد، مذهب، گرایش و باور است. حق تعیین سرنوشت متعلق به همه است، فارغ از اینکه در چه جبهه ای باشد. این طرفی باشد، آن طرفی یا وسط باشد. این حق متعلق به همه است.

در یک کشور ممکن است یک عده حکومت را قبول داشته باشند و یک عده قبول نداشته باشند اما متعلق به همه است. اینگونه نیست که بگوییم آن هایی که قبول ندارند، پس حق ندارند. ما چنین چیزی نداریم. این حق مال انسان هاست. این نکته اول.

نکته دوم؛ اگر بخواهیم کشورمان ساخته شود، همه باید دست به دست هم بدهیم، همه باید تلاش کنند، همه باید فرصت داشته باشند، همه باید مشارکت کنند. اینکه عده ای تصور کنند ما بخشی از مردم، اکثریت مردم یا همه مردم را کنار می گذاریم، خودمان چند باند و گروه هستیم، کشور را می سازیم! ـ البته من دارم خوشبینانه نگاه می کنم ـ این غیرعقلانی ترین و بی معناترین حرفی است که یک فرد می تواند بزند. یک کشور، یک شهر یا یک جامعه با مشارکت و حضور همه ساخته خواهد شد.

نکته بعد؛ خدای متعال خواسته همه انسان ها عزیز، مرفه، قوی، صاحب نظر و شاد باشند، اسباب آن را هم در این عالم خلق کرده است. یعنی یک زمینی پر از ثروت قرار داده است. عقل و فکر و اراده داده است اما شیطان که خودش را برتر از انسان ها تلقی می کند، نمی خواهد این هدف محقق شود یعنی نمی خواهد جامعه ای درست شود که همه در رفاه و آرامش باشند، همه در صلح و برادری باشند، همه در حال تعاون باشند، بیماری و سختی نباشد، تک تک انسان ها محترم باشند، کسی تحقیر نشود. شیطان نمی خواهد این ها بشود، با تمام وجود در مقابلش ایستاده، قسم خورده و ادعا کرده که برتر از انسان است. برای اینکه برتری خودش را اثبات کند، باید انسان را پایین بکشد.

چگونه پایین می کشد؟ با انجام چند کار به این هدف می رسد. اول اینکه انسان را از یاد خودش غافل می کند. از یاد چه چیزی غافل می کند؟ از آن حقیقت انسانی خودمان، از آن جایگاهی که خدا در این عالم هستی به ما داده، از اوج کمال خودمان که انسان کامل است غافل می کند. انسان کامل کجاست؟ هدف نهایی تک تک انسان ها، انسان کامل است یعنی کامل شوند، همه استعدادهایشان فعال شود، به اوج عزت برسند. شیطان ما را از آن غافل می کند، فراموش می کنیم که حالا تبعاتش را عرض خواهم کرد.

دومین کار این است که کاری می کند که خود شیطان را فراموش کنیم. یادمان می رود که دشمنی داریم که او می خواهد ما را له کند. حالا این شیطان ممکن است در لباس انسان ظاهر شود. کسی که عزت انسان ها را نمی خواهد، دنبال تحقیر انسان‌هاست، شیطان است یا انسان؟ معلوم است که شیطان است. آن کسیکه انسان ها را به جان هم می اندازد و جنگ، کشتار و خرابی ایجاد می کند، چه کسی است؟ انسان است یا شیطان؟ مگر انسان می تواند بد کسی را بخواهد؟ انسان یعنی انسانیت، زیبایی، محبت، لطف و برادری. شیطان وارد می شود، بهانه درست می کند و به جان هم می اندازد و ما فراموش می کنیم این کار شیطان است.

شیطان دیگر چکار می کند؟ فقر را گسترش می دهد. آیا آدم فقیر می تواند تصمیم بگیرد؟ می تواند مشارکت کند؟ می تواند جامعه را عوض کند؟ می تواند سرنوشت تعیین کند؟ نه نمی تواند.

شیطان تفرقه و جنگ درست می کند. این ها هست ولی می خواهم یک مورد دیگر هم اضافه کنم. یکی از کارهایی که شیطان در طول تاریخ انجام داده این است که به اکثریت جامعه باورانده است که ما کاره ای نیستیم، یک عده ای برتر از ما باید باشند که آنها به جای ما تصمیم بگیرند. این را باور کردیم که ما نمی توانیم! خیلی ها باور کرده اند که درجه دو هستند! مگر خدا درجه دو خلق کرده است؟ خدا همه را یکسان خلق کرده است. کسیکه به دنیا می آید چیزی با خودش می آورد؟ چرا یکی باید از دیگری برتر باشد؟ چرا برخی باید قبول کنند که یک عده از آن ها برتر هستند؟ این باور شیطانی، ریشه تاخیر در اصلاح جامعه است. خیلی مواقع موضوع را متعلق به خودمان نمی دانیم، می گوییم به ما چه ربطی دارد!

جامعه، کشور، جهان، ثروت، قدرت و همه چیز متعلق به همه است. همه باید تعیین کنند و تصمیم بگیرند. شیطان می رود آن باور را ایجاد می کند. از آن طرف اسباب کنار زدن همه را فراهم می آورد. اکثریت که رفتند کنار، دیگر چیزی باقی نمی ماند.

فرض کنید می خواهیم ایران را بسازیم. ایران چگونه ساخته می شود؟ یک عده ای می روند و می سازند یا اینکه 85 میلیون باید فعالیت کنند؟ همه باید فعالیت کنند، هر کس هر کجا که هست منتهی طبق یک برنامه و نقشه ای که هر کس تلاش می کند، نقشه را تکمیل کند، خودش هم سود ببرد اما چیزی که الان هست این است که اولا اصلا نقشه ای وجود ندارد، به خیلی ها گفته اند بروید به شما چه ربطی دارد!؟ شما چکاره هستید که دخالت می کنید!؟ یک عده هم باور کرده اند که نباید نقشی داشته باشند. اکثریتی هم در ضعف نگه داشته شده اند که بندگان خدا نمی توانند کاری کنند، فقط باید فکر نان شب زن و بچه شان باشند. روی دریای ثروت نشسته ایم و اینهمه فقر وجود دارد! استعدادها هم معطل است.

ایران را به جایی رسانده اند که باید بروند به شرکت های اروپایی و آمریکایی التماس کنند که یک میلیارد دلار برای ما بیاورند! آنها هم نمی آیند و منت می گذارند و مسخره و توهین می کنند. می آیند کار را شروع می کنند ولی به بهانه های واهی، رها کرده و می روند. نمی خواهم بگویم نیایند! باید با همه جای دنیا همکاری کنند. چقدر ایرانی دلسوز در جهان داریم که پول هم دارند و می گویند می خواهیم بیاییم ایران را بسازیم. خیلی از کشورهای اطراف می گویند ما می خواهیم بیاییم پولمان را در ایران سرمایه گذاری کنیم اما راه بسته است.

شیطان بطور خاص روی ایران توجه ویژه دارد چون برخی اینجا هستند که او را خوب جذب و همراهی می کنند چون نقش تاریخی ایران مهم است. نمی خواهد اجازه بدهد ایران ساخته شود. می دانند اگر ایران شکل بگیرد و مردمش خودشان را پیدا کنند، بلافاصله در کل جهان موثر می شوند. ما تنها کشوری هستیم که بیش از هزار و دویست سال، سابقه مدیریت جهانی داریم، هیچکس به اندازه ما ندارد. یک فرهنگی هم داریم که همه جا آن را می پسندند یعنی هر جا عرضه کنیم، مقاومتی نیست. به همین دلیل شیاطین و مستکبرین نگران هستند و اجازه نمی دهند برنامه های اساسی در کشور جلو برود. واقعا سه چهار تا کار انجام شود مردم و کشور از این مشکلات بیرون می آیند و به سمت بالا جهش می کنند، ولی چگونه اتفاق بیفتد وقتی مردم را کنار بگذاری یا بی تفاوت کنی و بگویی به شما چه!؟ وقتی مردم را کنار گذاشتی، دیگر چیزی باقی نمی ماند.

اجازه بدهید مثالی بزنم که این بی توجهی به مردم چه بلاهایی سر یک جامعه می آورد. وقتی مردم که کنار رفتند چه کسی می خواهد اقتصاد را درست کند؟ اگر به مردم اجازه فکر و خلاقیت و تلاش و تصمیم گیری ندهید، چه کسی می خواهد درست کند؟ می شود همین اوضاع اقتصادی که می بینیم.

از منظر مدیران کشور، مردم جایگاهی ندارند که بخواهند حرفی بزنند. این ریشه مشکلات کشور است، این ها را باید درست کرد. اگر جایی، مردم عزیز بودند و نظرشان محترم بود، آن کشور دچار مشکل نمی شود و بسرعت پیشرفت می کند چون مردم مال خودشان می دانند، پای آن می ایستند. اما وقتی مردم را کنار گذاشتی، حالا دائم سخنرانی کن! مگر با سخنرانی کشور درست می شود!؟ مگر با ادعا پیشرفتی حاصل می شود!؟ حتی اگر تمام ثروت دنیا دستتان باشد اتفاقی نمی افتد. مگر تا الان ثروت کمی دست دولت بوده است؟ چه اتفاقی افتاده است؟ دائما آمار فسادها و سوءاستفاده ها بالا رفته است و البته این مشکل کل دنیاست.

به حساب نیاوردن مردم از طرف هر کس که باشد، کار شیطان است، تک تک انسان ها محترم و عزیز هستند، حق دارند تصمیم بگیرند، حق دارند سرنوشت خودشان را تعیین کنند، حق دارند نوع زندگی خودشان را انتخاب کنند. روی چه حساب و به چه حقی مردم را محروم می کنید!؟ چرا مردم را کنار می گذارید؟ چرا خیال می کنید خودتان برتر از مردم هستید؟ ما یک گروه، حزب و جناح یا یک قوه هستیم! چه کسی گفته شما برترید؟ چه کسی به شما اجازه داده بجای مردم تصمیم بگیرید؟ نتیجه اش می شود همین وضعیتی که می بینیم!

وقتی بجای ما دارند تصمیم می گیرند، چه کسی باید تبعاتش را قبول کند؟ می گویند ما بجای شما تصمیم می گیریم، خرابی هایش بر عهده خودتان! اجازه بدهید مردم یک مقدار نفس بکشند و آزاد باشند، فکر کنند و تصمیم بگیرند. کشور حتما با مشارکت، دخالت و احساس مالکیت و مسئولیت مردم بهتر پیشرفت خواهد کرد.

 اما سوال کردند که آینده چه می شود؟ به نظر من اوضاع خیلی خوب می شود. من از آن دسته کسانی هستم که معتقد است آینده بسیار درخشان و روشن است. علت اصلی این است که آن کسانیکه مسبب وضع موجود هستند، دیگر در آن آینده نیستند و ان شاءالله این، خیلی زود اتفاق خواهد افتاد. نشانه هایش پیداست، متوجه نیستند. شما دنیا را ببینید، متوجه می شوید که الان آگاهی روزافزون است. انسان ها بسرعت دارند خودشان را پیدا می کنند.

مرزهایی که شیطان به دروغ درست کرده تا مردم را از هم جدا کند! تو سفید هستی و این سیاه، تو زرد هستی و این سرخ است. زبان تو این است و زبان دیگری، چیز دیگری است. دین تو این است و دین او چیز دیگری است. باید مقابل هم باشید! اصلا چطور می توانی توی مسیحی با او که مسلمان است همکاری کنید؟! ما خوشحال هستیم که مسلمانیم ولی هر کس واقعا پیرو هر پیامبری باشد، مسلمان است. همه پیامبران آمدند که انسانها را به هم پیوند بدهند، آنوقت شیطان آمده به نام پیامبران، انسان ها را مقابل هم قرار بدهد. حتی مرزهای جغرافیایی چگونه درست شده است؟ 200 کشور درست شده و در هر کشوری یک مدل حکمرانی روی سر مردم ایجاد کرده اند و هر کاری که مردم می خواهند بکنند، اسیر سیستم ها هستند.

اجازه بدهید مردم بروند و بیایند و تماس داشته باشند و گفتگو کنند. اشکالی ندارد، کالا که می رود و می آید، مالیاتش را بگیر و بین مردم پخش کن ولی نه اینکه تو تعیین کنی چه کسی برود، کجا برود، چگونه برود، چه چیزی بیاورد و ببرد! همه چیز را تعیین می کنند، پس جا برای برنامه ریزی و مدیریت من چه شد؟
باز هم تکرار می کنم به فضل الهی آینده خیلی روشن است علت آن هم این است که کسانی که مسبب وضع موجود هستند، در آینده حضور ندارند.

اینکه عرض کردم آینده روشن است، دارم با چشم خودم می بینم. انسان ها دارند بهم می پیوندند، آگاهی دارد فوران می کند. الان شما بروید نزد یک راننده تاکسی یا یک مغازه دار، یک مکانیک، یک معلم، استاد دانشگاه، پزشک، یک مهندس، فرش فروش، بازاری، همه دارند یک حرف را می زنند. این خیلی مهم است. تازه از ایران خارج می شوی، می بینی بقیه هم دارند همین حرف را می زنند. یعنی دارد یک همبستگی جهانی درست می شود. اگر مردم بهم بپیوندند، قدرت آنها همه چیز را حل می کند، خدا تضمین کرده است. اگر ما دایره مطالباتمان را عوض کنیم، همانی اتفاق می افتد که ما می خواهیم " ان الله لا یغیرو بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم " خدا تضمین کرده است. اصلا مگر غیر از این است؟ اگر همه ملت یک چیزی را بخواهند، چه کسی می تواند مقابلش بایستد؟ اگر کسی هم بایستد، دست و پا می زند، مجبور است از خواست ملت تبعیت کند.

در همین نمایشگاه اکسپو اتباع کشورهای مختلف نسبت به خادم ملت ایران ابراز محبت کردند، هر یک با مدل خودشان زندگی می کنند. ملاک ما انسانیت آنهاست. عصبانیت و ناراحتی برخی افراد در داخل کشور به این دلیل بود که دیدند تلاش آنها برای سرکوب این حرکت در ایران، نه تنها به نتیجه نرسیده بلکه در کل جهان فراگیر شده است! آنها گفتند کنارشان گذاشتیم و با یک انتخاباتی هم که شکل دادیم ، کارشان را تمام کردیم و فراموش شدند، اما یکباره فهمیدند که موضوع از مرزها عبور کرده است.

بدانید که به فضل الهی بزودی دومینوی تحولات جهان شروع خواهد شد و امیدوارم که شروع آن هم از ایران باشد.

ان شاءالله همه عزیز و موفق باشید.

 

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب