دکتر احمدینژاد: شورای نگهبان ریاست جمهوری را به روحانی هدیه کرد/ متکی را نه من آوردم نه برکنار کردم/ آبان ۹۸ نقطه تاریک تاریخ سیاسی ماست/ افزایش قیمت خودرو فاجعه بود/ با این مدل وضع بدتر میشود! + فیلم
دکتر احمدی نژاد در گفتگو با دیالوگ تیک گفت: در نامه ای که برای دبیر شورای نگهبان نوشتم، به ایشان گفتم شما آقای روحانی را احراز و رقبای اصلی ایشان را ردصلاحیت کردید، ایشان در هر دو دوره، بدون رقیب بود، در واقع ریاست جمهوری را به ایشان هدیه کردید، شما هم در ایجاد مشکلات کشور شریک هستید!
به گزارش دولت بهار، متن کامل گفتگوی دیالوگ تیک با دکتر احمدی نژاد بدین شرح است:
مجری: امروز آمدیم و میهمان رئیس جمهور اسبق کشورمان جناب آقای دکتر احمدی نژاد شدیم. چند وقتی بود که ما پیگیر بودیم که با ایشان صحبت کنیم و سوالاتی که در جامعه مطرح است نسبت به آنچه که توسط ایشان به عنوان یک رئیس جمهوری که دوره ای در مملکت، زمام امور را در دست داشتند و الان هم جزو چهره هایی هستند که به هر حال در صفحه رسانه، همچنان نقش آفرینی می کنند و نگاه، نظر و افکارشان می تواند جریان ساز باشد. ایشان هم با بزرگواری پذیرفتند و ما را دعوت کردند و در خدمت ایشان هستیم. آقای دکتر درود بر شما. خیلی ممنونم که ما را پذیرفتید.
دکتر احمدی نژاد: بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
خیلی خوش آمدید. خوشحالم که در خدمت شما هستم. امیدوارم گفتگوی ما برای همه کسانیکه این برنامه را می بینند مفید باشد.
مجری: به امید خدا. آقای دکتر؛ چند وقت پیش تولد شما بود، من یکسری تصویر دیدم که اهالی محل آمده بودند و داشتند به شما تبریک می گفتند. چند ساله شدید؟
دکتر احمدی نژاد: باید بگوییم حتما؟
مجری: به من گفته بودند سن خانم ها را نپرسید.
دکتر احمدی نژاد: سن خود شما را می شود پرسید؟
مجری: من متولد ۱۳۶۰ هستم.
دکتر احمدی نژاد: من هم همان حدودها هستم.
مجری: ماشاالله خوب مانده اید.
دکتر احمدی نژاد: بله. ۶۵ سالگی من بود. عده ای لطف کرده بودند و عزیزانی از نقاط مختلف کشور آمده بودند.
مجری: سلامت باشند و سلامت باشید. آقای دکتر؛ طرفداران شما از زمان ریاست جمهوری کم شده اند یا زیاد شده اند؟
دکتر احمدی نژاد: حس من که نسبت به مردم تغییری نکرده بلکه عمیق تر و قوی تر شده است. شما باید به دل خودت مراجعه کنی و ببینی که درجه عشقت نسبت به انسان ها بیشتر شده یا کمتر؟ این مهمترین چیز است.
مجری: یک عده زمان شما بودند که بسیار دو آتیشه طرفدار شما بودند و الان اینها تبدیل به منتقدان سرسخت شما شده اند. این را باید در کدام جنبه از ماجرا جست؟ در تغییر جنابعالی یا در تغییر رویکرد و نگاه آنها؟
دکتر احمدی نژاد: در تمامش. ما باید برای همه انسان ها قائل به آزادی مطلق باشیم. اصلا انسانی که تغییر نکند، انسان است؟ البته امیدواریم هیچکس دنده عقب نرود اما مهمترین ویژگی انسان این است که می تواند تغییر کند.
انسان وقتی سیری را طی می کند، به این کمال می گوییم، یعنی سیر به سمت مثبت منتهی ممکن است اندک مواردی هم باشد که تغییر به سمت منفی باشد اما ما برای کمال به این دنیا آمده ایم و باید تغییر کنیم. اگر دو روز ما مثل هم باشد، خوب است؟ هم دانش انسان باید گسترده بشود، هم قدرت تحلیل و تعقل و فهم انسان از مسائل باید دائما افزایش پیدا کند. امیدوارم که من هم اینگونه باشم یعنی تغییر کرده باشم.
اینکه افرادی دو آتیشه بودند و الان از آن طرف دو آتیشه شده اند، باید از خودشان سوال کرد که چرا اینگونه شده اند!؟ والّا ما حرف هایی که ۲۰ سال پیش زدیم، الان هم می زنیم فقط یک مقدار متفاوت شده است. تفاوت آن شاید در گستره و عمق آن باشد. منتهی در تشخیص مصداق ها و بعضی باور نسبت به افراد تغییر کرده است. مثلا قبل از اینکه وارد دولت شویم، فردی را با یک ویژگی هایی می شناختیم، بعد که وارد دولت شدیم، در جریان کار، دیدیم انگار تلقی اولیه ما اشتباه بوده است. بطور طبیعی قضاوت ما هم راجع به آن فرد عوض می شود.
مجری: چرا همان زمان که قضاوت شما عوض شد این را بیان نکردید؟
دکتر احمدی نژاد: حالا گفتن که به یک شکل خاص نیست که بگوییم حتما باید به این شکل گفت. شما به شکل های گوناگون می توانی منظورت را بیان کنی، حرفت را بگویی، خیلی وقت ها با یک نگاه، با یک کلمه، با یک نصب، با یک عزل و یا با یک موضعگیری می توانی حرف بزنی. منتهی یادمان باشد، بخصوص در دوره ای که ما بودیم، آنهایی که کشور را ملک خودشان، ملت را در خدمت خودشان و انقلاب و همه چیز را مال خودشان می دانستند، بارها گفتند فلانی اضافی و به مجموعه ما ناچسب است. ما یک مجموعه ای بودیم، داشتیم جلو می رفتیم ولی این یکی آمده و کار را خراب کرده است. با ادبیات گوناگون این حرف را گفتند.
مجری: اگر مشخصا منظور شما آقای هاشمی رفسنجانی است، شما در دوره ایشان استاندار بودید و با هم کار می کردید، این را چگونه می شود در آن راستا ارزیابی کرد؟
دکتر احمدی نژاد: نخیر! افراد گوناگون این حرف را گفتند. ضمن اینکه کشور که مال شخص خاصی نیست. ما همه در کشور و در انقلاب بودیم و هر جا کاری از دستمان بر می آمده، برای کشور انجام دادیم. عده زیادی در دولت ما مسئولیت داشتند، یعنی این ها تا آخر باید یک حرف بزنند!؟ آزاد است. کشور مال کسی نیست. الان اگر از شما برای انجام یک کاری برای کمک به کشور درخواست کنند، اگر بتوانید انجام بدهید، انجام نمی دهید؟ پس ربطی ندارد که چه کسی رئیس جمهور است و چه کسی نیست. رئیس سازمان صدا و سیما چه کسی باشد برای شما مهم است یا آن کاری که برای مردم می خواهید انجام بدهید مهم است؟ اگر به گذشته برگردیم، شرایط کاری ما خیلی سخت بود. آن فضا، صدا و سیما...
مجری: صدا و سیما که با شما خوب بود آقای دکتر!
دکتر احمدی نژاد: در صدا و سیما چه کسی با ما خوب بود؟ منظور شما خودتان هستید و بدنه صدا و سیما؟ بله آنها خیلی با ما خوب بودند، ما مخلص همه آنها هستیم. کلا بدنه جامعه با ما خوب است.
ولی ما مورد داریم، کد داریم، موارد متعدد داریم، مقایسه می کنیم. البته من بخش سیاسی را بحث می کنم، برای ما برنامه تولیدی که نبود، عمدتا برنامه خبری بود. مصاحبه رئیس جمهور را که نمی شود پخش نکرد. در طول عمر صدا و سیما، جدی ترین مصاحبه هایشان با من بوده است. یعنی یک نفر نمی تواند بیاید ادعا کند که در دوره ای که با من صحبت کرده، کوچکترین ملاحظه ای داشته است. به خود من هم می گفتند، من هم می گفتم ملاحظه ای ندارم. جدی ترین مصاحبه ها با من می شده. بعضی جاها به جر و بحث کشیده می شد ولی من راحت بودم چون اعتقاد داشتم که باید توضیح بدهیم و صحبت کنیم. اما خط کلی صدا و سیما فقط خبر بود. خود رئیس صدا و سیما وقتی این سوال را از او پرسیدند، گفت یک دولت پرتحرک است، ما که نمی توانیم خبرش را پخش نکنیم. دولت روزانه ده ها خبر واقعی تولید می کرد یعنی می رفتیم یک کارخانه ای را افتتاح می کردیم که ۳ هزار میلیارد یا ۵ هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری شده بود. از آنجا می رفتیم سد افتتاح می کردیم، بعد می رفتیم جاده افتتاح می کردیم. این خبر را که صدا و سیما نمی تواند ندهد، باید خبر را بدهد چون خبر مربوط به رئیس جمهور است. حالا اگر روزی ده تا از این اتفاقات بیفتد، ده تا خبر می دهد، می شود گفت صدا و سیما دارد از رئیس جمهور حمایت می کند!؟
ولی تقریبا قریب به اتفاق برنامه های تولیدی اقتصادی و سیاسی صدا و سیما، نقد دولت بوده است. بله، ممکن است من زمانی یک نفر را فرستاده باشم به تلویزیون که هدفمندی را توضیح بدهد، او هم توضیح داده است. من یادم می آید یک سفر استانی می خواستیم برویم، خب ما صبح زود می رفتیم. مثلا ۸ می رسیدیم، تا ۱۲ طول می کشید تا به جایگاه سخنرانی برسیم، در نتیجه شب حتما باید چند ساعتی را می خوابیدیم. یک برنامه زنده ای بود که تا یک و نیم شب پخش می شد. یک کارخانه ای در آن استان بود که از سال ۷۴ تعطیل بود، ۷۴ ! ما کی داریم به آنجا می رویم؟ مثلا ۸۸ یا ۸۹ و یا ۸۷. دو ساعت و نیم یک فضاسازی کرد که ببینید مردم این چه وضعیتی است، ما مردیم، بچه هایمان بیکار شدند، شهرمان نابود شد! و بعد کارخانه را نشان می داد که همه جایش را تار عنکبوت گرفته است و خطاب او به من بود. من نشستم و اتفاقا دیدم. بعد به آقای ضرغامی گفتم، او گفت دست من نیست.
اجازه بدهید یک مورد دیگر را هم بگویم. در ورزقان زلزله شد. خود من و معاون من به آنجا رفتیم، آنجا اعلام شد که سه ماهه بازسازی می کنیم. ۴ ماهه بازسازی شد، سازمان ملل به عنوان تقدیر و تشکر نامه داد که این رکورد شکسته شد. رکورد دوره بازسازی شکسته شد. این برنامه صبح صدا و سیما، یک نفر را به آنجا فرستاده بود و هر روز صبح، یک ربع الی ۲۰ دقیقه مثلا می گفت مردم ببینید اینجا هنوز خاکبرداری نشده، اینجا هنوز شیر آبش وصل نشده است! من رئیس صدا و سیما را دیدم و گفتم شما چه ترازی برای اداره کشور و سطح توقعات مردم دارید می بندید؟ بالاخره یک دولتی آمده و دارد یک زلزله گسترده ای که ۴۰-۳۰ هزار خانه در آن خراب شده را سه چهار ماهه می سازد، سطح توقع را کجا می خواهید ببرید؟ و از این موارد الی ماشاالله.
مجری: ولی حتی گروه مخالف هم صدا و سیما را متهم می کرد که شما دارید یک طرفه از دولت حمایت می کنید!
دکتر احمدی نژاد: نخیر! حمایت نیست، توضیح دادم، دولت ده تا کار انجام می داد، صدا و سیما هم اخبار آن را پوشش می داد ولی آنجایی که نوبت به نقد می رسید، اگر سکه یک تومان بالا می رفت، صدا و سیما از صبح تا شب مارش می زد که بدو بدو سکه یک تومان بالا رفت! من اینها را می دیدم چون در دفتر تلویزیون باز بود و اینها را می دیدم. حالا من می گویم صدا و سیما، منظورم همه شبکه ها نیست.
اما در دولت های بعد از ما صدا و سیما چگونه شده است؟ رئیس جمهور به معاونش تلفن می زند که برو رسیدگی کن. این خبر است! معاون به وزیر زنگ می زند که برو رسیدگی کن، این می شود خبر! من نمی گویم نباید پوشش داد ولی در دولت ما یکی از این خبرها نبود، چون ما اصلا این ها را خبر نمی دانستیم. یعنی من چند هزار ساعتی که وقت گذاشتم روی طرح هایی مانند هدفمندی و طرح های سهام عدالت، یکی از این ها را تبدیل به خبر نکردیم. منتهی آن خبر کار است، کاری که دارد بیرون انجام می شود و صدا و سیما پخش کرده است و ممکن است روزی ۵۰ تا بشود، معنایش این نیست که صدا و سیما دارد از دولت حمایت می کند. باید برویم آنجایی که جلسه نقد می گذارند.
یادتان باشد من یکی از افتخاراتم این است که باعث شدم برای اولین بار، صدا و سیما رئیس جمهور را نقد کند، راجع به آن طنز هم بگوید. این ها در دوره ما اتفاق افتاد، قبل از ما همچین چیزی نبود و من هم هیچوقت اعتراض نکردم. در رسانه های دیگر هم همین طور بود. تا قبل از بنده، کاریکاتور رئیس جمهور را در روزنامه ها نمی کشیدند. صدا و سیما خیلی در برابر ما تند بود. می گویند در هدفمندی حمایت کرد، نخیر! ما ۵۰ نفر را برای توضیح هدفمندی به صدا و سیما می فرستادیم تا سوالات مردم را پاسخ بدهند. اگر این کار را هم نمی خواست بکند، چکار می خواست بکند؟ بله در بعضی طرح ها، صدا و سیما همراهی کرد، فرصت داد که سوالات مردم پاسخ داده شود ولی کارشناسانی که از طرف خود صدا و سیما می آمدند، تقریبا تمام آنها نقد تند دولت و خیلی جاها هم با اطلاعات غلط بود ولی من اعتراضی نکردم.
مجری: آقای دکتر احمدی نژاد قانون اساسی جمهوری اسلامی را قبول دارند یا نه؟
دکتر احمدی نژاد: بله، بالاخره قانون اساسی است ولی به نظر من نیازمند اصلاحات اساسی است. این منطق عقلانی است. بالاخره ۳۰ سال قبل یک دستکاری هایی شده و در عمل دیدیم که خیلی جاها جواب نداده است و باید اصلاح کنیم.
مجری: شما در مناظرات انتخاباتی به آقای کروبی انتقاد می کردید که تو خودت با همین سیستم ده بار انتخاب شدی، حالا قانون را قبول نداری؟ الان خود شما هم آنچه که می گویید تالی همان اندیشه است. الان به شما می گویند آقای احمدی نژاد چه شده که شما با همین قانون اساسی به عنوان رئیس جمهور مملکت انتخاب شدید و حالا می گویید من آن را قبول ندارم و باید اصلاح شود؟
دکتر احمدی نژاد: شاید من تنها مسئول دولت بودم که در دوره دولتم، تندترین نقدها را به خود دولت و نظام اداره کشور داشتم. اینکه ما وارد این ساز و کار شده ایم معنایش این نیست که این ساز و کار اصل است و باید بماند و نیاز به اصلاح ندارد. همان زمان هم من گفته ام، سخنرانی من راجع به قانون اساسی هست و منتشر شده است. در قانون اساسی، ایرادات اساسی وجود دارد.
چرا در کشور ما کار جلو نمی رود؟ چرا روابط قوا تنظیم نمی شود؟ چرا مسئول انجام یک کار، بالاخره معلوم نمی شود که چه کسی هست؟ چرا همه دارند همدیگر را متهم می کنند؟ این نشان می دهد که ستون فقرات تصمیم گیری در کشور ما شفاف نیست. خب باید آن را درست کنیم، اشکالی ندارد. باید برویم و ببینیم او (کروبی) چه گفته و من چه جوابی به او داده ام. آنجا موضوع چیز دیگری بود.
مجری: آقای کروبی بعد از انتخابات ۸۸ گفتند که من نتیجه انتخابات را قبول ندارم، شما گفتید آقا شما خودت با همین سیستم بارها قبول شدی، الان که به نفعت نیست اینگونه می گویی!
دکتر احمدی نژاد: اصلا این نیست. حرفی که من می زنم با آن کاملا متفاوت است. ایشان می گوید این نحوه رای گیری را قبول ندارم. بحث ما الان نحوه رای گیری است؟ یعنی اشکالاتی که من به نحوه اداره کشور می گیرم، نحوه رای گیری است؟ خیر.
چرا کارها در کشور ما جلو نمی رود؟ گیر کجاست؟ این وضع اقتصاد است، این وضع فرهنگ است، این وضع فضای اجتماعی و مناسبات اجتماعی ست، این وضع فاصله طبقاتی است، این وضع فقر است، این بازدهی پایین است، این سوءاستفاده های بزرگ است. خب نباید دنبال اصلاح این ها برویم؟ بالاخره یک جای کار گیر دارد که وضع اینگونه است. گیر کجاست؟ این را به بحث بگذارند، ما حرف برای گفتن داریم. ما می گوییم اینجاها در قانون اساسی، اینجاها در روابط بین قوا، اینجاها در نظام تصمیم گیری ایراد دارد. این ها را برطرف کنیم تا کشور روی غلتک بیفتد. خب این را نباید بگوییم؟ بگوییم نه! چون یک زمانی خودت در نظام، مسئول بودی پس چیزی نگو!؟ این که منطقی ندارد.
مجری: شما در جایی گفته بودید حتی رهبری هم یک اصل از قانون اساسی است و اگر مردم نخواهند باید حذف شد.
دکتر احمدی نژاد: خب بله، همین است دیگر. اصلا این خود قانون اساسی است، من عین قانون اساسی را خواندم. شما اصل ۶ و ۵۶ را بخوانید. تمام امور کشور باید مبتنی بر رای مردم باشد. اصل ۵۶ می گوید حاکمیت از آن خداست و خدا این را به مردم واگذار کرده است، هیچکس نمی تواند حق تعیین سرنوشت را از انسان ها بگیرد و حق تعیین سرنوشت مردم، از طریق زیر اعمال میشود: مجلس، رهبری، دولت و قوه قضائیه. همه اینها ذیل اراده مردم است، این قانون اساسی ماست. اراده مردم نباشد، نظام چه معنایی دارد؟
مجری: آقای دکتر احمدی نژاد چرا زمانی که رئیس جمهور بودند این حرف را نمی زدند؟
دکتر احمدی نژاد: عین همین حرف را من بارها زده ام. تمام حرفهای من از روز اول همین ها بوده است. بارها در قضیه یارانه ها گفتیم کشور مال مردم است، نظام مال مردم است، پول و ثروت مال مردم است و ما می خواهیم بخشی از ثروت مردم را به خودشان برگردانیم.
مجری: زمان شما اوضاع دولت خوب بود. دولت دکتر احمدی نژاد نفت را بشکه ای ۱۴۰ دلار می فروخت، هنوز هم تا به این حد پای تحریم ها و فشارهای آمریکا و کشورهای دیگر روی خرخره کشور فشار نیاورده بود. دستتان بازتر بود. تمام کارشناسان اقتصادی در جواب اینکه شما می گویید فقر و گرفتاری هست، این پاسخ را می دهند!
دکتر احمدی نژاد: نخیر! هیچ ارتباطی به هم ندارند. آن کسانی هم که شما نامشان را کارشناس اقتصادی می گذارید، یا کارشناس نیستند یا اطلاع ندارند. مگر یارانه ها از محل نفت ۱۴۰ دلاری داده شده است؟
مجری: از کجا داده شده است؟
دکتر احمدی نژاد: خیلی ساده است. الان شما خودتان کارمند صدا و سیما هستید و اطلاع ندارید، در حالیکه الان در جایگاهی هستید که نسبت به بقیه کارکنان، باید بیشتر اطلاعات داشته باشید. حالا چرا ندارید؟ برمی گردم به صحبت اول. این حرفی که ما بارها زدیم و در خود صدا و سیما توضیح دادیم و بیش از ۵۰ ساعت با مردم حرف زدیم که این ارتباطی به فروش نفت خارجی ندارد. ما آمدیم قیمت فرآورده ها در داخل را تغییر دادیم و مابه التفاوت آن را به مردم دادیم. این چه ربطی به نفت ۱۴۰ دلاری دارد؟
مجری: به بنزین ۱۰۰ تومان که شد ۷۰۰ تومان که ربط دارد!؟
دکتر احمدی نژاد: ببینید؛ نفت ۱۴۰ دلار باشد، ۱۴۰۰ دلار باشد یا ۵ دلار باشد! این ربطی ندارد. از محل فروش نفت در جهان که برنداشتیم یارانه بدهیم. ما گفتیم مردم شما در داخل کشور دارید یک میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز مصرف می کنید که شامل نفت سیاه، نفت سفید، گازوئیل، قیر و بنزین می شود و این مقدار هم گاز مصرف می کنید. توزیع این مصرف متوازن نیست. یک عده خیلی مصرف می کنند و یک عده اصلا مصرف نمی کنند. چرا باید قیمت را پایین نگه داریم؟ وقتی قیمت را پایین نگه می داریم، معنایش این است که آنهایی که بیشتر مصرف می کنند، از این ثروت طبیعی بیشتر می برند و فاصله طبقاتی از همین جا شروع می شود. ما گفتیم قیمت را یک مقدار بالا می بریم، آن کسیکه بیشتر مصرف می کند، بیشتر پول می دهد، آن پول را می گیریم و بین مردم تقسیم می کنیم. این چه ربطی به نفت ۱۴۰ دلاری دارد؟ پس هیچ ارتباطی به نفت ۱۴۰ دلاری ندارد. این یک دروغ بزرگ بود که آمدند به هم وصل کردند. اینکه دولت قبل آمد و گفت من پول ندارم، خزانه ام خالی است و نمی توانم یارانه بدهم، یک دروغ بزرگ بود. قانون خاص دارد، حساب آن هم جداست. این حرف ها را زدند که بعدا بیایند از این محل ببرند و خرج خودشان کنند.
مجری: منظور شما آقای روحانی است؟
دکتر احمدی نژاد: دولت قبل. همین دولت هم دارد استفاده می کند. شما بروید بودجه امسال را ببینید؛ سیصد و سی هزار میلیارد تومان از محل تغییر قیمت حامل های انرژی در داخل گیر دولت می آید. چقدر آن را به مردم می دهد؟ بصورت یارانه و معیشتی، ۷۷ هزار تای آن را می دهد. بقیه اش را برد و برای خودش خرج کرد. یعنی در حالیکه بیشترین سود را از محل هدفمندی یارانه ها بردند، کسری هایش را جبران و طرح هایش را اجرا کرد، هر روز علیه آن حرف می زد، خب این نامردی است. ما گفتیم به مردم قول دادیم، قانون است، این افزایش را باید به مردم برگردانیم. یعنی الان دولت چیزی حدود ۷۷ هزارتای آن را به مردم می دهد تا ۳۳۰ هزار تا، ۲۵۰ هزار تا باقی می ماند. همین را هم بین مردم تقسیم کنند، با همین قیمت ها به رقم یارانه شان اضافه می شود و این هم هیچ ربطی به فروش نفت خارجی ندارد. اطلاعات را مخلوط می کنند تاجایی که من و شما هم شک می کنیم و می گوییم نکند نفت ۱۴۰ دلاری بوده و حالا که ۳۰ دلار شده نمی توانند بدهند! نخیر! هیچ ارتباطی به هم ندارند. هر کدام منابعشان جداست.
مجری: می گفتند آقای احمدی نژاد سفر استانی که می رود، در سفر استانی پدر هیئت دولت درمی آید و می گوید آقای وزیر فلان؛ اینقدر باید هزینه کنی، اینقدر باید هزینه کنی، آقای رئیس جمهور که برمی گردد، آن استان یکدفعه ۱۰ هزار میلیاد تومان برای دولت خرج دارد. بعد آن پول تامین نمی شود، مردم شاکی می شوند و عمدا دارد این کار را می کند تا دولت بعدی با کوهی از تعهدات مواجه شود!
دکتر احمدی نژاد: ببینید؛ متاسفانه دادن اطلاعات غلط و باز متاسفانه انتشار آنها توسط صدا و سیما، یکی از مشکلات کشور است. حرف هایی که ما زدیم، تا امروز یک نفر نیامده بگوید احمدی نژاد وقتی گفت مثلا ما فولاد را از ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تن در سال به ۲۵ میلیون رساندیم، این اسنادش غلط است، ۲۴ میلیون است! چون من هر زمان که اعلام می کردم، فهرست تمام کارخانه ها و آدرس آنها دستم بود. یک نفر نیامده بگوید که وقتی احمدی نژاد گفت ۳۲ میلیون تن سیمان در سال را ما به ۸۶ میلیون تن رساندیم، این غلط است. کلی حرف می زنند. هیچکدام حاضر نیستند با ما روی عملکرد و آمار درست بحث کنند.
من یک مهندس و دانشگاهی هستم، محاسبه می کنم. ما برای اجرای هر پروژه از شش ماه قبل تصمیم گیری می شد، مطالعات می شد، دستگاه ها می آمدند و بودجه آن پیش بینی می شد، تازه بعدا بین مردم می رفتیم و اعلام می کردیم. دولت دو دسته تصمیم می گیرد؛ یک دسته مصوباتی است که بر اساس قانون، گفته تصمیم گیری راجع به این به عهده دولت است. یک دسته هم تصمیمات خود دولت است که تقسیم کار داخلی اش است. این ها را با هم مخلوط می کنند.
ما در سال ۹۱ که آخرین سال دولت ماست، ۱۰۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان هزینه کردیم. حقوق ها داده شده، اضافه کاری ها داده شده، حق ماموریت ها داده شده، پروژه های عمرانی داده شده با ۱۰۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان. در طول ۸ سال، دولت ما ۶۴۸ هزار میلیارد تومان خرج کرد. دولت بعد از ما ۳ هزار و ۲۰۰ هزار میلیارد تومان خرج کرده است. حالا ما پروژه اجرا کردیم، قول دادیم، همه اش در همین عدد ۶۴۸ هزار میلیارد تومان است و خارج از آن نیست. مدارس کل کشور ۵۰ درصد اضافه شد، ورزشگاه ها دو برابر شد، راه ها دو برابر شد، بندرها دو برابر شد، دانشگاه ها دو برابر شد، فولاد از ۹.۲ به ۲۵ رسید، برق از ۳۸ هزار تا به ۷۲ هزار تا رسید، سدهایی که ساخته شد. یعنی ۳۲ میلیارد متر مکعب ذخایر سدها بود، ۲۰ میلیارد در دولت ما اضافه شد. همه این ها در همین عدد است. دولت بعد از ما نزدیک به ۵-۴.۵ برابر ما هزینه کرده است ولی پروژه ای هم در کشور به آن صورت اجرا نشده است. این ها را باید ببینیم.
مدل مدیریتی ما با مردم بوده است. کارهای کارشناسی را می کردیم، خواست مردم را هم می گرفتیم، تطبیق می دادیم و بعد می رفتیم بین مردم و اعلام می کردیم. این یک مدل مدیریتی است. ما باید این را مقایسه کنیم که سخت ترین سال ما سال ۹۱ بوده و اتفاقا تحریم از الان بیشتر بوده و خود آنها گفتند تحریم های فلج کننده. بالاخره ما الان ۱۰ سال تمرین کردیم و یاد گرفتیم که با تحریم ها چه کنیم، آن زمان که همچین چیزی نبود و سخت ترین تحریم در دوره ما، تحریم داخلی بود. در سخت ترین سال تحریم، ما ۱۰۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان خرج کردیم، حقوق ها را دادیم و هیچوقت هم هیچ فردی از دولت ما به تلویزیون نیامد که بگوید ما خیلی برایمان سخت است، نمی توانیم نان شما را بدهیم، نمی توانیم حقوق ها را بدهیم، ما بیچاره شدیم! هرگز! هرگز نگفتیم. کشور را اداره کردیم. الان بروید و ببینید که سال گذشته چقدر هزینه شده و چه کاری در کشور انجام شده است!؟ اینها را باید مقایسه کرد. بله آنها وقتی می خواهند تخریب کنند، می گویند تو می رفتی در روستاها، این را می گفتی! بله می گفتم، کجایش اشکال دارد؟ محاسبه نشده بوده؟ بودجه اش تامین نشده بوده؟ کار بعدا اجرا نشده؟ نخیر! همه اش اجرا شده است.
مجری: قضیه تحریم انتخابات از سوی رئیس جمهور اسبق مملکت چه بود؟
دکتر احمدی نژاد: من انتخابات را تحریم کردم؟
مجری: شرکت نکردید!
دکتر احمدی نژاد: حق هر کسی است.
مجری: وقتی شما می گویید شرکت نمی کنم، تعداد کثیری از هواداران شما هم می گویند حالا که دکتر احمدی نژاد شرکت نمی کنند، ایشان مراد من بوده اند، من هم شرکت نمی کنم!
دکتر احمدی نژاد: خب حق خودشان است.
مجری: این به نظام ضربه نمی زند؟
دکتر احمدی نژاد: باید بحث کنیم و این ها را از هم جدا کنیم. آیا یک نفر حق دارد شرکت کند یا اجبار دارد که شرکت کند؟
مجری: حق دارد شرکت کند.
دکتر احمدی نژاد: تمام شد. یک نفر حق دارد عقیده اش را ابراز کند یا حق ندارد؟
مجری: حتما همین طور است که می فرمایید.
دکتر احمدی نژاد: تمام شد.
مجری: اگر زمانی که شما کاندیدا بودید، یکی از روسای جمهور قبل می گفت من اصلا این سیستم را قبول ندارم و در انتخابات شرکت نمی کنم چه گاردی می گرفتید؟
دکتر احمدی نژاد: حق دارد بگوید. من چه گاردی می گرفتم!؟
مجری: شما آمدید در اولین نطق بعد از پیروزی در انتخابات، در میدان ولیعصر گفتید حالا یک مشت خس و خاشاک یک حرفی بزنند. این خس و خاشاک هموطن من و شما هستند. این، نگاه را به شما عوض کرد!
دکتر احمدی نژاد: این که یک حرف کهنه است، حرف نویی نیست. بارها توضیح داده شده، همان روز هم توضیح داده شده است. همان روز، در همان سخنرانی هم من گفتم ولی متاسفانه صدا و سیما پیرو همان خط قبلی، این را پوشش نداد، فقط یکبار پخش کرد.
مجری: صدا و سیما خیلی هوای ماجرا را داشت!
دکتر احمدی نژاد: اصلا. بعدا که دید دارد یک اتفاقات دیگری می افتد اینکار را کرد. من آنجا گفتم ۴۰ میلیون مشارکت کردند، اینها همه صاحب کشور هستند، همه عزیزان ما هستند، ما در خدمت همه آنها هستیم. یک عده آمده اند و دارند اموال عمومی را آتش می زنند، این ها در مقابل این ۴۰ میلیون عددی نیستند. این حرف کجایش اشکال دارد؟ بعدا هم گفتم که من می دانم اینها یکسری جریانات امنیتی هستند، نمی خواهند اجازه بدهند مردم ایران آزادانه اعتراضشان را بکنند. می آیند آتش می زنند، فضا را تند می کنند و موضوع را منتفی می کنند. ولی این انتخابات، اولین انتخاباتی بود که صندوق ها بارها شمارش شد. به تمام اعتراضات مخالفین رئیس جمهور منتخب، پاسخ رسمی داده شد. گفتند صندوق ها فلان شده است. گفتم بیایید بازشماری کنید، هر کدام را که می گویید. نمایندگان کاندیداهای معترض بیایند، هر صندوقی در کشور خواستید، بازشماری می کنیم. بارها اعلام شده است. گفتیم هر سندی دارید، بیایید ارائه کنید. من حرفی زدم یا از این کار حمایت کردم؟ گفتم رسیدگی کنید. ما که می دانیم انتخابات چگونه است. ۱۰ درصد صندوق های تهران را با حضور نمایندگان کاندیداهایی که آمده بودند، بازشماری کردند. بعد خودشان گفتند هیچ اتفاقی نیفتاده است. من اینها را به آقای کروبی و دیگران گفتم. ما هیچوقت کار ملت را زیر سوال نبردیم، کار ملت را زیر سوال بردیم؟ گفتیم ۴۰ میلیون رای دادند، دم همه شان گرم، ما در خدمت همه آنها هستیم.
دولت بنده تنها دولتی ست که در هر دو دولت، کسانیکه به من رای نداده بودند، در کابینه بودند.
مجری: مثلا؟
دکتر احمدی نژاد: اجازه بدهید اسم نبرم، خودشان می دانند. هم دور اول و هم دور دوم به من رای نداده بودند. بعضی از آنها خودشان آمدند به من گفتند. گفتم من از شما سوال نمی کنم. من شما را برای این کار توانمند می بینم. کار هم مشخص است. برنامه است، تعریف شده است و این هم قانون است. اگر هم قبول نداری، با هم بحث می کنیم، همدیگر را قانع می کنیم.
بعد آمدند و گفتند تو به ملت گفتی! من به ملت گفتم؟ مردمی ترین رئیس جمهور تاریخ ایران می آید به مردم اینگونه می گوید؟ نه آن کسانیکه اموال عمومی را آتش می زدند، تیراندازی می کردند و درگیری درست کردند که اجازه ندهند حرف ها شنیده شود و بین مردم کینه انداختند. شما بیاورید یکبار اگر من به آن توده های مردمی که اعتراض داشتند، چیزی گفته باشم. آنها اعتراض داشتند، اطلاعات غلط به آنها رسیده بود. اشکالی ندارد، اعتراض دارد، رسیدگی کنید و جوابش را بدهید. یک مورد اگر کسی بیاورد، من همه حرف های شما را قبول دارم.
مجری: در آن برهه، چه نقش فعالی برای روشن شدن ذهن مردم ایفا کردید؟ آیا از آنچه که در توانتان بود، کمال استفاده را کردید؟
دکتر احمدی نژاد: حتما. اولا تمام تهمت ها و توهین ها را شنیدم و سکوت کردم. من چه مشکلی داشتم؟ دیکتاتور بودم؟ رئیس جمهور می تواند در کشور دیکتاتور باشد؟ چه چیزی در دستش هست؟ نهاد امنیتی دستش هست؟ نهاد نظامی و انتظامی دستش هست؟ بالاخره یک چیزی باید دستش باشد. یک فردی آمده که برنامه دارد، مسلط به کار است، سریع و قاطعانه تصمیم می گیرد. چقدر به خود من توهین کردند! من به آقای موسوی گفتم. گفتم اینهمه توهین!؟ من واقعا این هستم!؟ من بخاطر حفظ کشور سکوت کردم، بخاطر اینکه آزادی رواج داشته باشد. در طول ۸ سال، دیگر چیزی ماند که رسانه های چپ و راست به من نگفته باشند؟ من همه را تحمل کردم. گفتم من تحمل می کنم برای اینکه آزادی در کشور رواج پیدا کند. خیلی ها از مرز اخلاق رد می شوند، تهمت و افتراء می زنند ولی من تحمل می کنم. اجازه بدهید آزاد باشند. بعد هم که گفتیم رسیدگی کنید. تا آنجا که به من برمی گشت، تک تک اعتراضات را پاسخ دادیم. تنها رئیس جمهوری بودم که در صدا و سیما نشست و مجری هر سوالی که دلش خواست پرسید.
مجری: با چه کسانی صحبت کردید؟
دکتر احمدی نژاد: با همه مجری هایی که با من مصاحبه کردند. هر ۴۵ روز یکبار برنامه زنده داشتم. تنها رئیس جمهوری بودم که وسط برنامه، برنامه اش را قطع کردند! باز من چیزی نگفتم. این ها کمک نیست؟ حالا سر اصل مطلب برویم. در فضای سال ۸۸ که نوک تیز حمله به سمت شماست، شما هر جوری که بخواهی مستقیم وارد شوی، همان را بهانه می کنند و بنزین روی آتش می ریزند. یادمان رفته که چه فضایی بوده است؟ هر چه که می گفتیم، تقطیع می کردند، جابجا می کردند و دوباره بهانه حمله می کردند. من بارها گفتم همه را دوست دارم. در طول ۸ سال، یک نفر، یک کد بیاورد که من به یک رئیس جمهور قبل از خودم یا یک فرد مخالف خودم در داخل، اهانت کرده باشم.
مجری: در مناظره از خجالت آنها درآمدید!
دکتر احمدی نژاد: اصلا. در مناظره به کسی اهانت نکردم.
مجری: نه، اهانت نکردید ولی گفتید بگم؟ بگم؟
دکتر احمدی نژاد: الان دوباره پخش کنید. من از ایشان اجازه گرفتم. گفتم شما این تهمت را به من می زنید، من اینجا یک سند دارم، بگم یا نگم؟ ایشان هم گفت بگو.
مجری: ادبیات " بگم " را به شما نسبت می دهند!
دکتر احمدی نژاد: اشکالی ندارد. یک عده در این کشور هستند که ۲۴ سال قبل از ما کشور دستشان بوده، بعد از ما هم دوباره ۸ سال دستشان بوده است.
مجری: مشخصا منظور شما اصلاح طلبان است؟
دکتر احمدی نژاد: اصلا. هر دو گروه. این دو گروه با هم فرقی ندارند. آنهایی که این روحیه در آنها هست، ممکن است در راس کاری هم نباشند، فقط یک مجله داشته باشند، مهم این است که خودش را مالک می داند و بقیه را هیچ می داند. این ها در طول ۸ سال، پدر ما را درآوردند. مجلس هفتم و هشتم و نهم، دیگر سنگی بود که جلوی پای ما نینداخته باشند؟ حالا دوستان اصلاح طلب اصرار داشتند بگویند، شما احمدی نژاد را آوردید، شما دارید از او حمایت می کنید! کجا واقعا؟ مجلس هفتم کجا کمک ما کرد؟ وزرای ما را تا جایی که می توانست انداخت، طرح های ما را تا جایی که می توانست تکه پاره کرد! ما ساعت کار بانک را نتوانستیم تعیین کنیم. این کد است دیگر. ما گفتیم این ترافیک تهران ۱۷ سال مطالعه شده است، اگر ما ساعت کار ادارات را برداریم توزیع کنیم، ترافیک صبحگاهی پیک آن می شکند. اجازه ندادند! قانون گذاشتند! حالا می گویند این ها شما را آوردند، این ها حمایت کردند! این ها بازی های سیاسی است. حالا نمی خواهم وارد این بشوم چون متاسفانه مشکل اصلی کشور ماست. درست مانند شوروی و آمریکاست که هر کدام گردن هم می انداختند و می گفتند خارج از این دو نباشد، با هر کدام باشد اشکالی ندارد. ولی من خارج از این دو گروه بودم، خودشان هم می گفتند و من افتخار می کنم.
مجری: شما فراجناحی بودید؟
دکتر احمدی نژاد: من اصلا قبول نداشتم آن تقسیم بندی هایی را که اصل بشود در مقابل مافع ملت! آن اصل شود در مقابل اداره کشور و خدمت به مردم! بالاخره ما تحمل کردیم، چیزی هم نگفتیم، نه توهینی به کسی کردیم و نه چیزی گفتیم. آن هم که گفتیم، در سخنرانی ما هست که ما مخلص ۴۰ میلیون هستیم، اینهایی که آتش می زنند، مال ملت نیستند. اگر کسی هست که بگوید نخیر! آنهایی که آتش زدند مال ملت هستند، آنهایی که به مردم تیراندازی کردند، مال ملت هستند، خب بیایند و بگویند. من معتقد هستم که اینها مال ملت نیستند.
مجری: یک مقدار راجع به شورای نگهبان و تایید صلاحیت هایی که در انتخابات گذشته رقم خورد صحبت کنیم. نظر شما راجع به رد صلاحیت های شورای نگهبان چه بود؟
دکتر احمدی نژاد: سال ۹۰ نامه ای برای دبیر شورای نگهبان نوشتم. آن زمان انتخابات مجلس بود. اسم نبردم، کدهایی دادم و گفتم یک شخصی با این ویژگی را شما رد کردید. ۷ مورد را برشمردم. آن زمان به ایشان گفتم مجلس ما بطور معمول، نماینده اقلیت است، دلیل آن هم روشن است. اول انقلاب در قانونی که نوشته شد، نمایندگان باید ۵۰ درصد بعلاوه یک رای را حداقل می آوردند، بعد این قانون را اصلاح کردند، شد ۳۰ درصد، دوباره اصلاح کردند، شد ۲۵ درصد، الان ۲۰ درصد است! آن زمان که من نامه را نوشتم، ۲۵ درصد بود. من گفتم نماینده ای که با ۲۵ درصد آرا می آید، این نماینده اقلیت است. خود این، هزاران مشکل درست می کند چون نماینده اقلیت نمی تواند اکثریت را اداره کند. ما دنبال مشکلات می گردیم که یکی هم این است. گفتم حالا شما آمده اید با یک سلسله ردصلاحیت ها، این حداقل را هم دارید از بین می برید. یعنی دیگر اقلیت محض می شود.
مجری: چه پاسخی گرفتید؟
دکتر احمدی نژاد: هیچ پاسخی نگرفتم.
مجری: یعنی اصلا پاسخ نامه شما را ندادند؟
دکتر احمدی نژاد: خیر. گفتم این کار غلط است. شما هر کسی را به یک بهانه ای رد می کنید، این غلط است. بله! یک فردی هست که یک فساد آشکاری دارد یا یک سابقه سنگینی دارد، این هم تازه باید به خودش بگویید. می گویند به خود فرد هم نمی گوییم چرا رد کرده ایم! من این را قبول ندارم، هیچوقت قبول نداشتم. این کار در این ۱۵-۱۰ ساله باب شده است، اینطور که نبود. گفتم با این کاری که می کنید، نظام اداره کشور را از هم می پاشید. بعد یک مجلسی که با اقلیت محض آمده، اختیارات حداکثری دارد! این که نمی شود، معادلات بهم می خورد. به این شکل نمی شود کشور را اداره کرد و بعد هم آدم های بدرد بخور دیگر نمی آیند.
مجری: یک بار نامه زدید یا چند بار؟
دکتر احمدی نژاد: بارها گفته بودم ولی این سند مکتوب است. نامه نوشتم که این کار شما غلط است. کشور را از بین می برید. بعدا هم بارها گفتم. یک زمان شما از روندی اطلاع ندارید، تصور می کنید روند درستی است، بعد که جلو می روید، می بینید این روند اشتباه است و بعد می گویی و من هم گفتم. بعدا هم که بارها گفتم.
این مدل که ما بگوییم باید احراز صلاحیت کنیم! احراز صلاحیت، درست مانند مهر استانداردی است که روی کالا می خورد. بعد بیرون بیاید و ببینیم آن کالا استاندارد نیست، بیندازیم گردن کسیکه کالا را خریده است! الان اینگونه شده است. اولا قانون اساسی به شما همچین اجازه ای را نداده است، کلی گفته است نظارت بر انتخابات بر عهده شماست. نظارت در کل دنیا یک معنایی دارد. یک بار آمدند و گفتند نظارت ما استصوابی است یعنی در هر مرحله باید تاییدیه کار را بگیریم، بعد یک گام جلوتر رفته اند و می گویند اصلا ما باید تعیین کنیم! این غلط است. قانون اساسی همچین چیزی را اجازه نداده است و این به مرور اتفاق افتاد. روز اول اینگونه نبوده است. بالاخره شما مهر را زده اید، مردم هم رای داده اند، می گویند مردم درست انتخاب نکرده اند!
یادم می آید بعد از اینکه آقای ترامپ از برجام خارج شد، دبیر شورای نگهبان یک موضعی نسبت به آقای روحانی گرفت. گفت شما مسئول هستید، باید بیایید پاسخ بدهید. شما اینکار را کردید، اینکار را کردید. همان زمان من یک نامه برای ایشان نوشتم که البته منتشر نکردم. گفتم شما ایشان را احراز کردید، شما رقبای اصلی ایشان را ردصلاحیت کردید، درواقع ریاست جمهوری را به ایشان هدیه کردید. یعنی ایشان در هر دو دوره، بدون رقیب بوده است.
مجری: آقای روحانی را می فرمایید؟
دکتر احمدی نژاد: بله. در هر دو دوره، رقیب جدی نداشته است. در هر دو دوره انتخاب شدن ایشان مسجل بود. گفتم شما شریک هستید.
مجری: جمعیت اصلاح طلبان این فرمایش شما را قبول دارند؟
دکتر احمدی نژاد: نداشته باشند، صحنه مشخص است، صحنه روشن است.
مجری: چون شما نبودید باید اینگونه ارزیابی بشود؟
دکتر احمدی نژاد: نخیر! تمام نظرسنجی ها، در سال ۹۲ معلوم است. سال ۹۲ اگر آقای هاشمی و آقای مشایی بودند، آقای روحانی رای می آورد؟ آقای هاشمی هم سال ۹۲ رد شد.
مجری: از کدامشان دلخور هستید؟ از تایید نشدن آقای مشایی یا از تایید نشدن آقای هاشمی؟
دکتر احمدی نژاد: اینگونه وارد نشوید. بحث را شخصی کنیم که مسئله کشور حل نمی شود.
مجری: نمی خواهم شخصی کنم. الان مخاطب من می گوید چون آقای مشایی تایید نشده، آقای احمدی نژاد به آقای هاشمی هم اشاره می کند!
دکتر احمدی نژاد: اصلا هر چه! اگر ما بخواهیم نیت خوانی کنیم، که دیگر هیچ کاری نمی شود کرد. درحالیکه نیت خوانی، دیکتاتوری و فساد درست می کند. ما نیت را چکار داریم؟ آیا این حرف درست هست یا نیست؟ چکار داریم با چه نیتی می زند؟ به محض آنکه وارد نیت خوانی شویم، کارمان به شکنجه کردن مردم می رسد. نیت خوانی یعنی چه؟ کجا قانون اجازه داده که ما نیت خوانی کنیم؟ کجا اخلاق اجازه نیت خوانی به ما می دهد؟ اصلا مشکل سیاسیون ما این است. حرف برای گفتن ندارند، دائم نیت خوانی می کنند! می گویند این نیتش غلط است پس حرف او را کنار بگذارید.
مجری: بالاخره جمعیت اصلاح طلب که یکی از گروه های سیاسی کشور هستند، فرمایش شما را تایید نمی کنند.
دکتر احمدی نژاد: مگر باید تایید کنند؟ مگر ملاک آنها هستند؟ یعنی شما که یک حرفی را می شنوید، نگاه می کنید اگر این گروه تایید کرد، قبول می کنید یا خودمان باید با عقل خودمان بسنجیم که این حرف درست است یا غلط است؟ تمام نظرسنجی های سال ۹۲ معلوم است، ۹۶ معلوم است، ۱۴۰۰ هم معلوم است. اصلا این را کنار بگذاریم. ما می گوییم شما به چه دلیل او را رد کردید؟ آقای هاشمی را به چه دلیل رد کردید؟ مگر حق داشتید رد کنید؟ کسانیکه خودشان، سنشان بالاتر از آقای هاشمی هست، گفتند ایشان سنش بالاست، رد می کنیم! این منطق را کسی نمی پذیرد. حالا قدرت دستمان هست، اعمال می کنیم ولی با این کارها کشور درست نمی شود.
من مخالف رد کردن هستم. من می گویم اجازه بدهید مردم انتخاب کنند. هر جوری شورای نگهبان عمل کند که به نوعی اختیار مردم ازشان سلب شود، این غلط و خلاف قانون اساسی است.
مجری: نزد شما آمدند بگویند اگر قبل از اینکه به تایید صلاحیت ها برسد، خودت کنار بکشی، ما مثلا صلاحیت تو را تایید می کنیم؟
دکتر احمدی نژاد: خیر. یک نفر همینجا آمد نشست، گفت ما می خواهیم شما را ردصلاحیت کنیم، شما اعتراض نکن والّا درگیر می شویم! من هم پاسخ ایشان را منتشر کردم.
مجری: و شما به حرف ایشان گوش کردید؟
دکتر احمدی نژاد: من پاسخ دادم و گفتم شما بیخود می کنید، به چه حقی رد می کنید؟
مجری: آن فرد از طرف شورای نگهبان بود؟
دکتر احمدی نژاد: از طرف حاکمیت آمده بود حالا شورای نگهبان و بقیه با هم. گفتم شما به چه حقی رد می کنید؟ اجازه ندارید رد کنید. اگر من سوءاستفاده کردم بگویید، بی عرضه بودم بگویید، کار بلد نبودم بگویید، مال مردم را خورم بگویید، کم گذاشتم بگویید!
مجری: خب پس چرا رد کردند؟
دکتر احمدی نژاد: این را باید از آنها بپرسید.
مجری: شما نمی دانید؟
دکتر احمدی نژاد: چرا من می دانم.
مجری: خب بگویید.
دکتر احمدی نژاد: روشن است که. ببینید؛ من فکر می کنم که سازوکارها به سمت حفظ یک عده در حاکمیت رفته است.
مجری: ممکن است در مخیله آنها این باشد که اگر آقای احمدی نژاد را تایید صلاحیت کنیم، رای می آورد و رئیس جمهور می شود و حرف ما را گوش نمی کند، هر کاری که خودش صلاح بداند انجام می دهد؟
دکتر احمدی نژاد: بالاخره هر چه در ذهنشان بوده، رد کرده اند دیگر. البته همه آنها می دانستند که قطعا رای این طرف است. همه نظرسنجی ها همین را می گفت، فضای کشور همین را می گفت ولی من اصلا وارد این نمی خواهم بشوم. می گویم شما به چه حقی رد کردید؟ بارها من گفته ام علل ردصلاحیت من را اعلام کنید. این حق من است، حق ملت است. چگونه شما می گویید دلیل آن را هم اعلام نمی کنیم! مگر دیکتاتوری ها چگونه در عالم شکل گرفته است؟ کسی که دیکتاتور از مادر به دنیا نمی آید! همین روش ها جلو می رود و تبدیل به دیکتاتوری می شود. اما در دو انتخابات مردم به من رای دادند. آزادترین انتخابات ها بوده است. یعنی در سال ۷۶ و ۸۰ بخشی از جریانات اجتماعی، گفتند ما کاندیدا نداریم. اما در سال ۸۴ همه جریانات اجتماعی کاندیدا داشتند. در سال ۸۸ همه جریانات سیاسی حتی کاخ سفید کاندیدا داشتند. مشخص بوده که از یک نفر در ایران حمایت می کنند و تمام گروه های سیاسی اما سال ۹۲، ۹۶ و ۱۴۰۰ یک بخشی از جامعه ایران که نظرسنجی ها می گوید این ها اکثریت هستند، کاندیدا نداشتند و به ملاحظات دیگری در انتخابات شرکت کردند.
مجری: از جمله؟
دکتر احمدی نژاد: از جمله اینکه گفتند ممکن است کشور ما به خطر بیفتد.
مجری: حفظ نظام؟
دکتر احمدی نژاد: مثلا. اینها در واقع محدود کردن مردم است یعنی من کاندیدایی ندارم ولی بخاطر اینکه کشورم دچار ناامنی نشود، می آیم شرکت می کنم. این ها یکبار اثر دارد، دو بار اثر دارد ولی نمی تواند به عنوان راهبرد باشد. به محض آنکه طولانی شد، مردم خودشان را کنار می کشند.
مجری: معتقدید که تبدیل به راهبرد شده است؟
دکتر احمدی نژاد: نمی خواهم بگویم قطعا ولی وقتی در سه انتخابات پشت سر هم این اتفاق می افتد و بخش مهمی از مردم کنار گذاشته می شوند، نتیجه اش می شود همین انتخابات امسال که اکثریت شرکت نمی کنند.
مجری: در انتخابات امسال رهبر انقلاب تاکید می کردند که هر کس مملکت را دوست دارد، هر کس ایران را دوست دارد، رای بدهد ولی شما رسما گفتید من رای نمی دهم و یکسری از هواداران شما هم پشت بند شما رای ندادند.
دکتر احمدی نژاد: من ایران را دوست دارم، مملکتم را دوست دارم، مردمم را دوست دارم، مسلمان هم هستم، نماز هم می خوانم، تمام احکام را هم رعایت می کنم ولی این روش انتخابات را غلط می دانم. اینگونه که نمی شود.
مجری: چرا سال ۹۶ حرف رهبر را گوش نکردید؟ اگر گوش می کردید الان رئیس جمهور نبودید؟
دکتر احمدی نژاد: خیر.
مجری: یک سابقه دیگر هم داشت. اول ریاست جمهوری تان، درمورد انتصاب معاون اولتان یک فضایی پیش آمد، یک مورد دیگر هم در مورد وزیر اطلاعات بود.
دکتر احمدی نژاد: چند مورد بود، فقط چند تای آن بیرون آمد!
مجری: چند تای آنها فقط بیرون آمد! خب این از کجا ناشی می شود؟
دکتر احمدی نژاد: بالاخره شما رئیس جمهور هستید. یک نظراتی دارید. اینها را مطرح کردید و می خواهید برای مردم اجرایش کنید. چگونه باید اجرا کنید؟
مجری: باید اختیار داشته باشی کارهایت را انجام بدهی.
دکتر احمدی نژاد: وقتی کوچکترین اختیارات گرفته می شود، کار بعدا سخت می شود. من گفتم وقتی شما نمی توانی ساعت کار بانک هایی که زیر مجموعه خودت هستند تعیین بکنی، بعد چگونه طرح های بزرگ اقتصادی را می توانی اجرا کنی؟
مجری: آخر شما گاهی وقت ها یک حرکت هایی هم می زدید که خیلی شاذ بود. مثلا کشور یک وزیر امور خارجه ای دارد، بلند شده رفته در یک مملکت دیگری، دارد با وزیر امور خارجه آنجا صحبت می کند. یکدفعه می آیند به او می گویند شما را برکنار کرده اند!
دکتر احمدی نژاد: اینها واقعیت ندارد.
مجری: خب پس ماجرا چه بود؟ ماجرای آقای متکی چه بود؟
دکتر احمدی نژاد: من اینها را در خاطراتم گفته ام، منتشر خواهد شد. همین مقدار به شما بگویم که اصلا نه من ایشان را آوردم و نه من ایشان را برداشتم. آن حرف ها هم فقط جوسازی های دروغ بود چون اصلا چنین چیزی اتفاق نیفتاد. ایشان هیچ کاری نداشت. رفته بود آنجا، کارش هم تمام شده بود، روزی که باید می آمد این خبر منتشر شده است. اینها همه اش دروغ است، خودش هم می دانست، به او گفته شده بود.
مجری: می گویند چون ایشان سیاست هایش را با رهبر چک می کرد و مشخصا به آقای رئیس جمهور گزارش نمی داد، این اتفاق افتاد!
دکتر احمدی نژاد: اصلا اینطور نیست. اینها ادعاهای غلطی است برای اینکه اصل موضوع را منحرف کند. من اصلا با هیچکس مسئله شخصی نداشتم.
مجری: شما که رئیس جمهور بودید، قیمت بنزین یکی دو نوبت افزایش پیدا کرد، با آن راهکاری که گفتید من می خواهم یارانه ها را اضافه کنم و به مردم بدهم. سال ۹۸ رئیس جمهور گفت من صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده است و آن اتفاقات بدی افتاد که واقعا به نظام ضربه زد. نظر شما راجع به آبان ۹۸ چیست؟
دکتر احمدی نژاد: آبان ۹۸ یکی از نقاط تاریک تاریخ سیاسی ماست. نمی خواهم واژه سیاه بکار ببرم چون سیاه هم یک رنگ است و بخشی از انسانها هم سیاه پوست هستند. می گویم تاریک، یعنی خیلی بد. برنامه های دوم، سوم و چهارم توسعه گفته بودند بیایید قیمت ها را تغییر بدهید.
مجری: ۲۰ درصد، ۲۰ درصد هر سال گران شود.
دکتر احمدی نژاد: نه، همه گفته بودند تغییر بدهید. برنامه چهارم که خیلی کلی گفته بود و اختیار آن را کامل به دولت سپرده بود. تا ما آمدیم انجام بدهیم، گفتند نه نمی شود، قانون جدا می خواهد که حالا اینها مفصل است. همان مجلس هفتم و هشتم که پدر ما را درآوردند. فشاری آوردند و موانع درست کردند. ما اینها را کنار بگذاریم. نمی خواهم تاریخچه اش را بگویم. تغییر قیمت فرآورده ها، آن هم تغییرات تند، اگر با اقدامات اولیه، همراه کردن مردم، پیش بینی تبعات آن در زندگی دهک های گوناگون و صنوف مختلف اتفاق نیفتد، در همه جای دنیا بحران اجتماعی درست می کند.
من می خواهم به شما بگویم دو دوره یک اتفاقات مهمی در سوخت کشور افتاد. یکی سال ۸۶ بود که کارت سوخت تعریف شد، محدودیت مصرف گذاشته شد و سهمیه دادیم. خب خیلی سخت بود. مردمی که آزاد مصرف می کردند، یکدفعه سهمیه ای شد که بعد از یک مدت، یک رقم آزاد هم اعلام شد. این منحنی مصرف بشدت داشت بالا می رفت و پیش بینی این بود که تا قبل از ۱۴۰۰ کل تولید نفت ما باید در سوخت داخل مصرف شود. این را در برنامه ها نوشته بودند و ما اجرا کردیم. تقریبا هیچ مشکلی در کشور پیش نیامد. توده های مردم همراهی کردند، کارتشان را سر موقع گرفتند و آمدند بنزینشان را زدند. برای آن کسیکه در جاده بود، برای آن کسیکه مریض بود، برای آن کسیکه شغل مثلا قایقرانی داشت، برای همه اقشار پیش بینی شده بود. کارتها توزیع شد و حتی برای موارد پبش بینی نشده هم پیش بینی شده بود. یعنی کارتهایی در اختیار فرماندار و استاندار و جایگاهدار قرار گرفته بود که اگر کسی گیر کرد یا کارت سوختش را گم کرده بود، مشکلی پیش نیاید.
یک تجربه دومی هم داشتیم که آن هدفمندی یارانه ها بود که در اینجا هم جهش قیمت بود یعنی بنزین ۱۰۰ تومانی، ۴۰۰ تومان شد. گازوئیل ۱۶ تومانی، ۱۵۰ تومان شد. اتفاق منفی نیفتاد و مردم همراهی کردند.
مجری: راجع به آن ۱۰ برابر شدن، شما قدری تند نرفتید؟ به مردم فشار آمد.
دکتر احمدی نژاد: نه، اصلا اینطور نیست واقعا. شاخص های اصلی اقتصادی هم نشان می دهد، رفتار مردم هم نشان می دهد. ما ۴ برابر متوسط دنیا مصرف داریم.
مجری: ماشین های ما بد است.
دکتر احمدی نژاد: یک بخش، آن است.
مجری: چقدر آن قاچاق است؟
دکتر احمدی نژاد: یک بخش قاچاق است. الان می خواهیم برویم سرکوچه پنیر هم بخریم، بعضی ها با ماشین می روند! اینگونه که نمی شود. همین طوری مصرف می کنیم! نخست وزیر ژاپن در یک ملاقاتی به من گفت ما حاضر هستیم بیاییم مصرف انرژی شما را به ۰.۱ برسانیم، با همین تولید.
مجری: بله ولی زیرساخت می خواهد. ماشین درست بدهند، ساختمان درست بسازند.
دکتر احمدی نژاد: بله، آن را هم باید بعدا بحث کنیم. ببینید دو مرحله درباره سوخت اقدام شد و مردم همراهی کردند حالا چگونه شما می خواهی یکباره، آن هم در شرایط نامناسب اقتصادی، تغییر تند بدهی؟ ما در هر دو مرحله سعی کردیم قبل از اجرا، یک ثبات نسبی ایجاد کنیم، آرامشی را در بازار بیاوریم بعد آن شوک را وارد کنیم. چون وقتی جامعه خودش در شوک است، یک شوک جدید وارد کنیم، مسئله ساز می شود. اولا چرا از آن تجربه استفاده نشد؟ ثانیا تا چهارشنبه قاطعانه می گفتند تکذیب می کنیم، می گفتند نخیر! اینها شایعه دشمنان است ولی بعد، صبح جمعه می آیی اجرا می کنی! بنظرم مردم بیش از آثار تند اقتصادی آن در زندگی شان، از این بی احترامی ناراحت بودند.
مجری: به شعور مردم برمی خورد.
دکتر احمدی نژاد: بعد که مردم اعتراض کردند، شروع کردند اینقدر به این سهمیه می دهیم، اینقدر به این می دهیم، یارانه را اضافه می کنیم. خب همین ها را قبل از آن انجام می دادید!
مجری: انتقاد می کنند که هر کاری که آقای دکتر احمدی نژاد انجام داده، درست انجام داده و خوب بوده ولی همان کار را دولت بعد انجام داده، اخ می شود!
دکتر احمدی نژاد: مثال بزنید.
مجری: درمورد همین افزایش قیمت بنزین و بقیه حوزه ها!
دکتر احمدی نژاد: نه! یکی یکی بگویید. در دولت ما مردم کشته شدند؟ مردم به خیابان ها ریختند و اعتراض کردند و بعد با تیراندازی کشته شدند؟
مجری: می گویند سال ۸۸ که مردم به خیابانها آمدند، ترسیده بودند و دیگر سر اینجور ماجراها اینکار را نکردند!
دکتر احمدی نژاد: اینگونه بی منطق که نمی شود صحبت کرد. ما اول باید یک اصول ثابتی را بپذیریم و بعد مورد را با مورد مقایسه کنیم. من به شما گفتم دو مرحله اجرا شده بود، نمی گویم آقایان عینا مانند ما عمل می کردند، بالاخره تجربه کشور است، نه مثل ما، می رفتند از تجربه ۲۶ کشوری که ما از تجربه آنها استفاده کرده بودیم، استفاده می کردند. ما در هدفمندی، تجربه ۲۶ کشور را مطالعه کردیم که چگونه انجام دادند؟ صنعت چه شد؟ تجارت چه شد؟ کشاورزی چه شد؟ گرمایش چه شد؟ اداره چه شد؟ تفریح چه شد؟ اینها را مطالعه کردیم و به یک طرحی برای ایران رسیدیم. آن می رفتند آنها را مطالعه می کردند. نفس اینکه رئیس دولت می گوید من صبح جمعه فهمیدم، این نمی تواند یک نقص بزرگ باشد؟
مجری: حتما هست.
دکتر احمدی نژاد: تمام شد. این نقص کجاست؟ باید پیدا کنیم. بنده که رئیس جمهور بودم، با اینکه خیلی جاها خلع ید شده بودم، هیچوقت نمی گفتم من نیستم! فقط یک جا گفتم که من نیستم. آن هم در دو سال آخر، در مسئله هسته ای. گفتم مردم من دیگر نیستم. کار دیگر از دست من خارج است که آن را باید جای دیگری بحث کنیم.
مجری: آنجا می گفتند چون آقای دکتر احمدی نژاد را در مذاکرات هسته ای بازی نگرفتند و چون آقای احمدی نژاد علاقمند بوده مذاکرات در دوران ایشان به سرانجام برسد، اینجا گیوآپ کرده و گفته مردم من دیگر نیستم!
دکتر احمدی نژاد: خب این الان حرف خوبی ست که می زنند؟
مجری: من اصلا روی خوب و بدی آن تاکید نمی کنم.
دکتر احمدی نژاد: این یعنی بد بودن کار احمدی نژاد؟ این خوب است که در کشور رئیس جمهور را از دور کنار بگذارند؟
مجری: پس تایید می کنید که شما را کنار گذاشتند؟
دکتر احمدی نژاد: نخیر. فعلا داریم آن حرف را نقد می کنیم. بعد ببینیم که آیا درست هست یا نه! آیا خوب است که رئیس جمهور کنار گذاشته شود؟ چه کسانی هستند که در کشور تصمیم می گیرند و رئیس جمهور را از مهمترین مسئله اجرایی کشور کنار می گذارند!؟ مسئله این است، این را باید درمان کرد والّا مردم به رئیس جمهور رای دادند و انتظار دارند او کشور را اداره کند و مسائل را حل کند. خود همان ها هم یقه رئیس جمهور را در مسائل کشور می گیرند.
من فقط یکجا اعلام کردم، با اینکه در خیلی جاها محدودیت های سنگین به ما اعمال شد ولی من بخاطر شرایط کشور چیزی نگفتم و خواستم از آن فرصت کم، حداکثر استفاده را بکنم و در این 4 سال خدمتی به مردم بکنیم. نخواستم این مسائل را در دعواها بیندازم که همه انرژی ها تلف شود. بنابراین بقیه جاها را نگفتیم.
اما در یک موضوع بنزین که در ۲۶ کشور قبل از ما تجربه شده، در خود ایران در دو مرحله اجرا شده، حالا قضیه چیست که رفتاری می کنند که منجر به کشته شدن مردم بشود؟ که همین الان شما از بین هزاران سوالی که ممکن است مطرح باشد، این را مطرح می کنید؟ معلوم است که مهم است. یعنی آبان ۹۸ یک اتفاقی افتاده که خیلی مهم است. مردم کشته شدند! یک نفر از دهانش بیرون رفت و گفت ۲۳۲ نفر کشته شدند و کسی هم تکذیب نکرد. تا ۱۵۰۰ نفر هم گفته اند. من اصلا می گویم یک نفر. چرا باید کشته شود؟ آن هم در یک موضوع اجرایی که می توانستید با درایت این کار را انجام بدهید و بعد رئیس جمهور می گوید من نبودم، رئیس قوه قضائیه هم می گوید من در جریان نبودم. پس چه کسی تصمیم گرفته است؟ من به عنوان یک فرد ایرانی نه بعنوان رئیس جمهور اسبق، می خواهم بدانم. نباید بدانم؟
مجری: هنوز هم نمی دانید؟
دکتر احمدی نژاد: هنوز هم نمی دانم. نه اینکه نمی دانم، نمی توانم بگویم! بالاخره این چه مدل تصمیم گیری و اداره کشور است؟ و بعد مردم مقصر معرفی می شوند! چگونه راجع به سرنوشت مردم اینگونه تصمیم گرفته می شود!؟
این خاطره را قبلا گفته ام به شما هم بگویم. ما جلسه مجمع بودیم، داشتیم بیرون می رفتیم، آقای شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی آمد و گفت آقای احمدی نژاد با شما کار دارم. گفتم بفرمایید. گفت شما این هدفمندی را چگونه اجرا کردید؟ گفتم منظورت چیست؟ گفت چقدر وقت گذاشتید؟ گفتم من به عنوان رئیس جمهور ۱۲۰۰ ساعت فقط در جلسات تخصصی و کارشناسی وقت گذاشتم. گفت وزار چطور؟ گفتم روی هم ۲۳ هزار ساعت. گفت چکار کردید؟ گفتم اگر وقت داری، بنشین ۴-۳ ساعت برایت توضیح بدهم. گفت مختصر بگویید. گفتم ما آنقدر ریز شدیم، تا آنجایی که یک روستای دو خانواری که در کوه زندگی می کردند، برای آن هم پیش بینی کردیم که کپسول گاز و سوخت، چگونه به آنها برسد؟ تا این حد را جلو رفتیم. یک بخش را هم برای موارد پیش بینی نشده گذاشتیم. خود من مستقیما با تمام اقشار و صنوف جلسه گذاشتم و بدنه دولت در تمام کشور این کار را کردند.
آقا این کار را می خواهیم بکنیم، اگر سوالی دارید بپرسید. با تمام اساتید اقتصاد کشور خود من جلسه گذاشتم. گفتیم آقا این طرح را می خواهیم پیاده کنیم، اگر حرف یا نقدی دارید بگویید. به ۱۴۰ استاد اقتصاد نامه دادم. گفتم این طرح را می خواهیم اجرا کنیم، این سوالات مطرح است، شما هر نظری که دارید، مکتوب نه، تشریف بیاورید اینجا، کمیته تخصصی نشسته، از نظرات شما استفاده کند.
می دانید آقای شمخانی به من چه گفت؟ گفت اینها می خواهند با یک اطلاعیه معاون وزیر نفت کار را تمام کنند. گفتم این بسیار خطرناک است، آدم کشته می شود، برو جلویش را بگیر. حادثه اتفاق افتاد، بعدا من ایشان را دیدم، گفت من هر چه گفتم گوش نکردند!
ببینید؛ اینها را باید درست کنیم، گیر ما اینهاست. ما را توی دنده ای می اندازند که آقا چون احمدی نژاد را کنار گذاشتند، این حرف ها را می زند! خب من در دولت هم با اینها همیشه درگیر بودم. هر روز داد می زدم. در مجلس داد می زدیم، می کوبیدند. بیرون می گفتیم، می کوبیدند. تصمیم می گرفتیم، می کوبیدند. کنار می گذاشتیم، می کوبیدند. بالاخره باید این وضع اصلاح بشود یا نشود؟ هرکس طرح خودش را روی میز بگذارد. من برای اصلاح اوضاع کشور طرح دارم.
مجری: الان تعدادی از نیروهایی که با شما کار می کردند، وزیر یا مشاور شما بودند، بقول معروف در تیم آقای احمدی نژاد بودند، در کابینه دولت سیزدهم پست دارند و برخی هم می گفتند کابینه سیزدهم، همان کابینه آقای احمدی نژاد است. اتفاقی است یا حرف و صحبتی شده است؟
دکتر احمدی نژاد: خیر. برخی متوجه نیستند که این حرف ها را می زنند، برخی هم عمد دارند این حرف ها را می زنند. اینها به من ارتباطی ندارد. برای اینکه شما کشور را اداره کنید، چند عامل باید کنار هم جمع شود. اول؛ اعتماد عمومی ست. این بزرگترین سرمایه است. این نباشد، کارهای بعدی به درد نمی خورد. دوم اینکه شما باید برای اداره کشور برنامه روشن و منسجم داشته باشید. سوم؛ کادری که می خواهد این برنامه را اجرا کند، سازماندهی و انتخاب کنید. چهارم این است که این کادر و برنامه را با هم راهبری کنید.
من خادم مردم هستم و اینکه مردم به من اعتماد دارند یا ندارند، یک رابطه شخصی بین من و مردم است اما من در برنامه، انتخاب افراد و در اداره کشور، مطلقا هیچ دخالتی ندارم. هم اعتقاد ندارم که باید دخالت کنم و بطور طبیعی هم دخالتی ندارم. هیچ ارتباطی ندارم. یک بازیکنی هست که در یک تیمی بازی می کند، ممکن است سه بار هم قهرمان جهان شود، بعد می رود در یک تیم دیگری بازی می کند. آنجا می رود، قهرمان هم نمی شود.
مجری: برعکس آن هم ممکن است؟
دکتر احمدی نژاد: بله. ممکن است قبلی، بازیکنان دستش بوده و استفاده نکرده، حالا یک نفر دیگر از این بازیکنان استفاده می کند و قهرمان جهان هم می شود.
مجری: الان می گویند آقای احمدی نژاد به خودش کردیت داد، گفت اینها قهرمان جهان بودند، بخاطر همین من آن حرف را زدم و گفتم برعکسش هم ممکن است؟
دکتر احمدی نژاد: نخیر، من مثال که می زنم، پس و پیش آن مهم نیست. من می خواهم موضوع را روشن کنم، من که نگفتم موفق بودم. مردم باید نظر بدهند.
مجری: یک مقدار راجع به موضوع این روزها، مذاکرات هسته ای صحبت کنیم. پیش بینی شما چیست؟
دکتر احمدی نژاد: اجازه بدهید من الان راجع به مذاکرات حرفی نزنم. نگرانی های جدی دارم اما تجربه تاریخی ما بخصوص در دوره معاصر، این را می گوید که هر گاه ملت ایران یا مردم ضعیف شدند یا از صحنه کنار گذاشته شدند، یا بخشی از ایران تجزیه شده است و یا امتیازات بزرگی به بیگانه داده شده است. این یک تجربه است. کدهایش را از اواخر قاجار تا الان شروع کنیم و بگوییم. این یک مسئله اساسی است.
برخی با توجیهات غلط، وقتی بحث مردم را مطرح می کنیم، با ما برخورد می کنند! همه پیامبران، دین و کتاب الهی آمده تا مردم صاحب اختیار باشند، برای اینکه مردم موضوعیت دارد. کشور را چه کسی باید اداره کند؟ مردم. چه کسی باید تصمیم بگیرد؟ مردم. اینهایی که می گویم، در قانون اساسی ما به صراحت آمده است که دو اصل را برای شما گفتم.
اگر مردم ضعیف شدند یا از عرصه به هر ترتیبی کنار گذاشته شدند، چه خودشان تصمیم گرفتند کنار بروند یا راه بر آنها بسته شد و کنار رفتند. مقامات کشور چاره ای جز دادن امتیازات بزرگ ندارند، به آنها تحمیل می شود یا بخشی از ایران از دست می رود! امیدوارم این دفعه نشود که من نگرانی های جدی دارم. اگر بخواهم در یک جمله بگویم؛ کمی صبر کنید ولی من به نظرم نمی آید اتفاق جدیدی بیفتد.
مجری: رایی که آقای روحانی بعد از شما آورد، نشان نمی دهد که پشتوانه مردمی که دارید می گویید، سست شده بوده؟ به هر حال چون روحانی از جایی پشتیبانی می شد که رقیب سنتی شما بود و به هر حال دست پرورده آقای هاشمی بود.
دکتر احمدی نژاد: سال ۹۲ همه کاندیداها علیه من صحبت کردند.
مجری: چرا این اتفاق افتاد؟ چرا فکر کردند زدن احمدی نژاد باعث می شود آنها رای بیاورند؟ مگر احمدی نژاد خوب کار نکرد؟
دکتر احمدی نژاد: نخیر! سوال را تغییر ندهید. شما می گویید چرا ایشان رای آورد؟ می گویم همه علیه من حرف زدند. حالا شما یک سوال جدید دارید مطرح می کنید و می گویید چرا همه علیه شما حرف زدند؟ این یک بحث دیگری ست، یک بحث جدی است.
مجری: چون شما می گویید مردم. دلار هم 3 هزا و خرده ای شد ...
دکتر احمدی نژاد: ممکن است ولی ما راجع به این نباید جدل کنیم. اثبات این حرف، یک راه بیشتر ندارد و آن اینکه باید اجازه می دادیم کاندیدای ما باشد تا مردم نظر بدهند. هیچ راه دیگری وجود ندارد. الان من بگویم سال ۱۴۰۰ مردم با ما بودند، شما می گویید نخیر! راهی وجود ندارد جز اینکه اجازه بدهیم مردم نظر بدهند.
اما ببینید؛ در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ مشخصا، سهم آراء سلبی به کل آراء بالا رفته است. یعنی من رای می دهم تا آن یکی رای نیاورد، نه اینکه رای می دهم تا حتما این آقا رای بیاورد. این خیلی مهم است. تا قبل از آن وزن آراء اثباتی بیشتر بود، البته آراء سلبی هم بود، همیشه هست، مخصوصا وقتی کاندیداها را محدود می کنند، آراء سلبی حتما هست. طرف می خواهد رای بدهد ولی فرد مورد نظرش بین کاندیداها نیست، به آن یکی رای می دهد که این یکی رای نیاورد.
در سال ۹۲ و ۹۶، سهم آراء سلبی زیاد بود. من به خود آقای روحانی گفتم. درسال ۹۲ ، به دیدن ایشان رفتم، البته ایشان نیامد جواب بدهد، مهم هم نیست، من وظیفه اخلاقی م بود و رفتم. با اینکه ما را ردصلاحیت کردند و نتیجه انتخابات را قبول نداشتم ولی به دیدن ایشان رفتم. چند نکته گفتم از جمله همین نکته را. گفتم آراء شما، آراء سلبی است یعنی مردم می خواستند یک فردی از آن طرف رای نیاورد، خود شما هم کمک کردید، چهره او را جوری معرفی کردید که مردم فاصله گرفتند. تلاش کن در این ۴ سال، آراءت را تبدیل به آراء واقعی کنی. یعنی مردم بخاطر عملکردتان به شما رای بدهند.
مجری: شما می گفتید آرایی که ایشان آورده، آراء سلبی بوده است؟
دکتر احمدی نژاد: وزن آراء سلبی به آراء اثباتی چربیده است.
مجری: و اگر کاندیدای مد نظر شما بود، می گویید وضعیت بگونه ای دیگر بود؟
دکتر احمدی نژاد: چون مردم مرا می شناختند، روشن بود.
مجری: این ذهن خوانی و نیت خوانی نمی شود؟
دکتر احمدی نژاد: نخیر! من می گویم نظرسنجی ها اینها را می گفت. نظرسنجی های همان زمان می گفت که اگر اینها می آمدند حتما رای می آوردند.
مجری: آخر در انتخابات های بزرگ دنیا هم می روند از یک فردی در آمریکا سوال می کنند که به چه کسی رای می دهی؟ مثلا می گوید من به آقای اوباما رای می دهم، آن یکی هم می گوید من به اوباما رای می دهم ولی بعد می بینیم کلینتون رای می آورد. می خواهم بگویم این آمارها معمولا...
دکتر احمدی نژاد: من پاسخ شما را دادم، گفتم این حرف ها انتها ندارد. شما می گویید نظرسنجی ها اعتبار ندارد. من هم می گویم یک راه بیشتر وجود ندارد و آن این است که اجازه بدهیم مردم بیایند رای بدهند تا معلوم شود. این که مردم را محدود می کنند، انتخابات همیشه زیر سوال است.
مجری: چند سوال مردمی بپرسم. مردم می خواهند بدانند حقوق شما چقدر است؟ شما حقوق هیئت علمی می گیرید؟
دکتر احمدی نژاد: من دانشگاه هستم، هر چه به همکاران می دهند، به من هم می دهند.
مجری: از جای دیگری حقوق نمیگیرید؟
دکتر احمدی نژاد: خیر.
مجری: بپرسم سال ۹۶ به چه کسی رای دادید؟
دکتر احمدی نژاد: به هیچکس.
مجری: نزدیک سالگرد شهید سلیمانی است. چقدر ایشان را می شناختید؟ چقدر با ایشان همکاری داشتید؟ و چقدر با سیاست های ایشان در منطقه همسو و موافق بودید؟
دکتر احمدی نژاد: من ایشان را خیلی می شناختم.
مجری: با هم کار هم می کردید؟
دکتر احمدی نژاد: یک مدتی کار هم می کردیم ولی بعدا مسائلی پیش آمد اما تا اواخر هم ایشان با من ارتباط داشت و نزد من می آمد و مطالبی را می گفت که من مشروح آن را توضیح داده ام و ضبط کرده ام و ان شاءالله منتشر خواهد شد.
مجری: پس منتشر نشده است؟
دکتر احمدی نژاد: خیر.
مجری: کدامیک از روسای مجلس سابق و فعلی را بیشتر می پسندید؟ با کدامیک بهتر می توانستید کار کنید؟
دکتر احمدی نژاد: من با همه می توانم کار کنم. چون ذهن من، ذهن ریاضی و مهندسی است، با همه می توانم کار کنم.
مجری: و مشکلی پیش نمی آید؟
دکتر احمدی نژاد: یک منطقی را وسط می گذارم؛ یا قانع کن یا قانع شو.
مجری: سفر دبی، اکسپو! چه شد که یکدفعه سر از دبی درآوردید؟ در خبرها آمد که پلیس امارات به شما تذکرداده و گفته فضای اقتصادی اکسپو دارد تبدیل به یک فضای سیاسی می شود و شما را برگرداندند. این اتفاق افتاد!؟
دکتر احمدی نژاد: ببینید؛ این ها خبرهای برخی از این باندهای فاسد امنیتی است که در داخل درست می کنند. من گزارش سفر را دادم.
مجری: خوش گذشت به شما؟
دکتر احمدی نژاد: بد نگذشت.
مجری: یک دعوت می کردید، ما هم می آمدیم.
دکتر احمدی نژاد: نمی دانستم حتما می آیید. ببینید من نمایشگاه اکسپو را توضیح دادم. بالاخره من یک مقدار ارتباط دارم، مسائل جهان را تعقیب می کنم، با یکسری از متفکرین در ارتباط هستم، گفتگو می کنم و درست یا غلط از ناحیه خودم حرف برای گفتن دارم. نمایشگاه اکسپو با یک نمایشگاه تجاری متفاوت است.
مجری: ولی جنبه اقتصادی برای آن درنظر می گیرند نه سیاسی.
دکتر احمدی نژاد: خیر. متاسفانه اغلب رسانه ها در کشور ما اصلا هیچ جنبه حرفه ای ندارند، راجع به موضوع مطالعه نمی کنند که فلسفه اکسپو چیست؟ از چه زمانی شروع شده است. ۱۷۰ سال است که هر ۵ سال این نمایشگاه تکرار می شود. اصلا شرکت های تجاری آنجا نیستند. با نمایشگاه های تجاری که شرکت های گوناگون می آیند خدماتشان را عرضه می کنند و با مشتری قرارداد می بندند، فرق می کند. اینجا کشورها خودشان را معرفی می کنند.
مجری: خب یک بخش هم اقتصادشان است.
دکتر احمدی نژاد: حالا یک بخش، اقتصادشان هست، می آید اقتصادش را معرفی می کند ولی یک شرکتی از داخل اقتصاد نمی آید با مشتری قرارداد ببندد.
مجری: این اتفاق می افتد، من یکماه پیش اکسپو بودم.
دکتر احمدی نژاد: خیر. کالای خاصی نیست. نه اینکه این اتفاق مطلق نمی افتد.
مجری: فرآیند اقتصادی در آنجا قوام پیدا می کند.
دکتر احمدی نژاد: بله. بالاخره وقتی شما کشور را معرفی می کنید، یک بخش آن هم اقتصاد است ولی نمایشگاه، برای اقتصاد نیست. برای معرفی کشورها، برای همگرایی کشورها، برای آشنا شدن با توانمندی ها، ایده ها و آینده کشورهاست. کشورها خودشان را عرضه می کنند که یک بخش آن هم اقتصاد است. این فرق می کند با مثلا نمایشگاه لوازم خانگی که شما می روید و می پسندید و قرارداد می بندید که ۲ هزار تا یا ۱۰ هزار تا برای من بفرست، من نماینده شما می شوم. این خبرها در نمایشگاه اکسپو نیست. شما می خواهی با آخرین دستاوردها، ایده ها، فضای فرهنگی، نگاه مردم و تاریخ یک کشور آشنا شوی باید سفر کنی، باید کتاب هایی را بخوانی و بعد بروی از نزدیک ببینی. شما به این نمایشگاه می روی، همه کشورها آنجا هستند.
مجری: به یک کرشمه برآید دو کار.
دکتر احمدی نژاد: احسنت. شما ۳-۲ ساعت وقت می گذارید، کامل با برنامه های یک کشور آشنا می شوید.
مجری: می گفتند شما سمت غرفه رژیم صهیونیستی دیده شده اید! حالا دیده شده اید یا نشده اید؟ راحت بگویید!
دکتر احمدی نژاد: یعنی چه که دیده شده اید!؟ کجا؟ خب عکس آن را بزنند! آنها که از همه چیز ما خبر دارند. این ها بازی های بسیار غیراخلاقی و متاسفانه با پول بیت المال است. ما رفتیم آنجا، همه رسانه های جهان عکس فرستادند، قریب به اتفاق رسانه های جهان، این اتفاق را مثبت رفتند که یک نفر به اینجا آمد و پیام انسانی منتشر کرد، ارتباط انسانی با مردم برقرار کرد و از شعار نمایشگاه که همگرایی جهانی برای ساختن فرداست، حمایت کرد ولی اینجا حرف های بی ربط، تهمت ها و دروغ هایی منتشر شد. این هم که گفتند دروغ بود چون دولت امارات و دبی کاملا با ما همکاری کردند یعنی شرط مهمان نوازی را به جا آوردند. گرچه ما در اماکن آنها مستقر نشدیم یا غذا و شام و ناهار را آنجا صرف کنیم، خیر. رفت و آمد ما با ایرانی ها بود، به ما ماشین دادند، در باشگاه ایرانیان مستقر شدیم که مانند مسافرخانه های درجه ۳ شمس الاماره خودمان بود.
مجری: نگویید، خیلی شیک است، من آنجا را دوست دارم.
دکتر احمدی نژاد: من هم آنجا را دوست دارم ولی معنایش این نیست که آنجا چهار ستاره است، واقعا مسافرخانه است. مخصوصا از این جهت که دست ایرانی ها بود و توسط آنها اداره می شود، من آنجا را دوست دارم. همان برادران امنیتی آنجا را اداره می کنند. رفتیم آنجا که هیچ حرف و حدیثی نباشد.
مجری: کدام برادران؟
دکتر احمدی نژاد: بالاخره بالا و پایین داریم، برخی از آنها اداره می کنند. من در آنجا جز نمایشگاه هیچ جای دیگری نرفتم. یعنی رفتم نمایشگاه، برگشتم محل استراحت، رفتم نمایشگاه، برگشتم محل استراحت. برای اینکه بعضی از اخلاق های اینها را می دانم. نه اینکه بخاطر آنها خودم را محدود کنم. هیچ ملاقاتی هم نکردم.
مجری: آنجا گفته بودید من نماینده مردم ایران هستم!
دکتر احمدی نژاد: نه، من این واژه را بکار نبردم.
مجری: این را از قول شما ذکر کردند!
دکتر احمدی نژاد: حالا می گویند دیگر! من یک مصاحبه کردم، پخش شد، عینا هست. گفتم من پیام مردم ایران را می رسانم.
مجری: بله. پیام مردم ایران را من نوعی هم می توانم منتقل کنم.
دکتر احمدی نژاد: احسنت.
مجری: آنجا ایرانی هایی می آمدند با شما عکس می انداختند که ظاهرشان، ظاهر پذیرفته شده ای از لحاظ نظام دینی مملکت ما نبود. اگر زمان ریاست جمهوری شما هم کسی با این ظاهر می آمد با شما عکس بیندازد، با همین لبخند قبول می کردید؟
دکتر احمدی نژاد: الی ماشاالله همان زمان هم عکس داشتیم.
مجری: یکی از این عکس ها از من دربیاید، از زندگی و کار و از حیز انتفاع ساقط می شوم!
دکتر احمدی نژاد: خب همین اشکال دارد، آن طرف را درست کن چرا به من ایراد می گیری!؟ من که رئیس جمهور بودم هر کس می خواست عکس می گرفت. اعتراض خودم را هم کردم ولی این برمی گردد به بحث اول شما؛ وقتی ساختار تصمیم گیری ما معلوم نیست کجاست، چه چیزی در کشور اولویت است، کدام مهم است، چه کسی گفته این دینی است، آن یکی دینی نیست!؟ این ها سوالات جدی است که مطرح است. ما ممکن است الان درِ این ها را بگذاریم ولی نسل بعد از ما چرا باید درِ آن را بگذارد؟ کار خودش را می کند، بعد باید بگوییم تو بی دین شدی!؟ اشتباه می کنند.
مجری: یک مقدار نسبت سنتان پیر شده اید؟ خانواده چنین چیزی را می گویند؟
دکتر احمدی نژاد: فدای سر ملت ایران.
مجری: درود بر شما. پاسخ های شما خیلی زیرکانه است. دم شما گرم. یک موسیقی می خواهیم برای شما پخش کنیم که برای شما خاطره انگیز هم هست. نظرتان را راجع به آن بگویید. رفته بودید بیروت در لبنان. آنجا این آهنگ را زنده برای شما اجراء کردند. داستان چه بود؟
دکتر احمدی نژاد: ما به لبنان رفتیم. تقریبا همه آمده بودند. آن کسانیکه مسئول تنظیم برنامه بودند، بخاطر مسائل امنیتی، یک قسمت را برای حضور مردم پیش بینی کرده بودند، ضمن اینکه آنجا طایفه ای ست. اینجا محله یک گروه است، بعد محله گروه دیگر و همین طور تا آخر. آنگونه که رسانه ها و خود مقامات لبنان اعلام کردند، گفتند بزرگترین اجتماع مردمی، قبل از این مربوط به سفر عبدالناصر به لبنان بوده است. گفتند آن در مقابل این چیزی نیست، یعنی این اجتماع، خیلی عظیم تر از آن بوده است.
ما سوار یک ماشین زرهی شدیم که سقف آن باز بود. این مرحله که تمام شد، مامورین به من گفتند بیا پایین دیگر، ما اینجا نگران امنیت هستیم. گفتم نگران نباشید، این ها مردم هستند و جالب است بعدا با اینکه محل تجمع اعلام نشده بود ولی مردم به در خانه ها و بالای تراس خانه ها و پشت بام ها آمدند و همین طور تا کاخ ریاست جمهوری ابراز احساسات بود. ما کشورهای دیگری هم رفته ایم که همینگونه بوده است.
مجری: کجاها رفتید؟
دکتر احمدی نژاد: مثلا نیکاراگوئه رفتیم، ونزوئلا رفتیم یعنی هر کشوری که دولت آنجا اجازه داد برای مردم اطلاعیه تجمع داده شود. چند کشور آفریقایی رفتیم، بعضی کشورهای آسیایی رفتیم. مثلا به اندونزی که رفتیم، اطلاعیه دادند که فلانی به نماز جمعه می آید. ما به نماز جمعه رفتیم و بعد از نماز، یک تظاهرات ۱۰۰ هزار نفری در جاکارتا به راه افتاد.
مجری: شهر را بهم ریختید آقای دکتر!
دکتر احمدی نژاد: نه. اتفاقا تابلو داشتند، مردم آسیای شرقی خیلی هم منظم هستند. خیلی منظم حرف هایشان را زدند و رفتند. یا وقتی قرار بود به دانشگاه جاکارتا برویم، از یک فاصله از دانشگاه، مردم جمع شده بودند و استقبال خیلی گرمی انجام دادند. گروه های دانشجویی طبل و سنج آورده بودند، گروه سرود درست کرده بودند.
مجری: چند سوال یک کلمه ای بپرسم و تمام. دولت یازدهم و دوازدهم؟
دکتر احمدی نژاد: هر چه مردم می گویند، من هم همان را می گویم.
مجری: جوان ایرانی؟
دکتر احمدی نژاد: بسیار با نشاط، پراستعداد، توانمند، قوی، پاک و دلسوز اما امروز کمی دچار نمی خواهم بگویم سرگشتگی، ولی دچار مشکل شده است.
مجری: فتنه ۸۸؟
دکتر احمدی نژاد: من حرف هایم را قبلا زده ام.
مجری: یک جمله خطاب به مسئولین نظام از رهبر انقلاب تا هر کس دیگری که خودتان فکر می کنید، بفرمایید.
دکتر احمدی نژاد: من اگر بخواهم یک جمله به همه مقامات بگویم این است که شما را سفارش می کنم به مردم.
مجری: اوصیکم باالناس.
دکتر احمدی نژاد: هر چیز دیگری که بگوییم خودشان استاد هستند. مردم را داشته باشند.
مجری: یک نصیحت به آقای رئیسی بکنید.
دکتر احمدی نژاد: من برای ایشان آرزوی موفقیت کردم.
مجری: هلوکاست؟
دکتر احمدی نژاد: ما دو سوال مطرح کردیم که هنوز پاسخ آن را دریافت نکردیم.
مجری: آنجلینا جولی؟
دکتر احمدی نژاد: ایشان جزو هنرپیشگان بزرگ دنیاست. یک مطلبی را ایشان گفته بود که بنظرم خیلی جالب بود. راجع به زنان صحبت کرده بود و گفته بود این وضعی که در دنیاست، محصول مدیریت تبعیض آلود است و من از این جمله ایشان استقبال و آن را تایید کردم.
مجری: راجع به خودرو می خواهید نظر بدهید؟ الان دو شرکت خودروسازی داریم که ۶۵ هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارند. با خودروساز صحبت می کنیم، به حق می گوید ببین من دارم این ۲۰۶ یا پراید را تولید می کنم، اینقدر مس، اینقدر آهن، اینقدر سیم و اینقدر کارگر دارم، برای من ۵ ریال تمام می شود. دولت می آید به من می گوید بیجا کردی، تو باید این را ۳ ریال بفروشی نه ۵ ریال. می گویم دارم ضرر می کنم، می گوید نه، همین که من می گویم! من ۳ ریال می فروشم و در بازار مردم یک تومان می خرند. این از گردش اقتصادی، این هم از کیفیت!
دکتر احمدی نژاد: من می خواهم خواهش کنم که جنابعالی قضاوت نکنید.
مجری: من قضاوت نمی کنم.
دکتر احمدی نژاد: چرا فرمودید به حق می گوید!
مجری: نخیر، به حق را به جهت نمودار و آمار عرض می کنم.
دکتر احمدی نژاد: می دانم. فرق می کند چه کسی به نمودار و آمار نگاه کند.
مجری: یعنی می گویید دارد آمارسازی می کند؟
دکتر احمدی نژاد: نه. شما می توانید یک نموداری را شب و روز و روز و شب نشان بدهید، این شدنی است.
مجری: فکت می آورد. می گوید این پرایدی که سوار می شوید اینقدر کیلو فولاد دارد، اینقدر مس دارد...
دکتر احمدی نژاد: حالا خدمت شما عرض می کنم، بالاخره من درگیر این مسائل بودم. این وضعی که الان در خودرو داریم، در کل اقتصاد داریم. مشکل کجاست؟ به نظرم مشکل در یک سیاست اصلی اقتصادی است. عده ای در کشور ما هستند که دو سه تا تصور دارند. اول اینکه می گویند واردات سم مهلک و غلط است و این اصل را برای خودشان گذاشته اند. دوم اینکه ما هر چه که نیاز داریم، خودمان باید بسازیم.
مجری: این مورد دوم به نظرم خیلی بیشتر ضربه می زند.
دکتر احمدی نژاد: سوم اینکه ما برای حمایت از تولید داخل، باید جلوی واردات را بگیریم و چهارم و پنجم و ششم. حالا می خواهم تبعات آن را به شما بگویم. الان ما ۴۳ سال است که این سیاست را اجراء کرده ایم، کیفیت محصولات داخلی بالا رفته است؟ نمی گویم هیچ بالا نرفته ولی با دیگران مقایسه کنیم. قیمت بهتر شده؟ مردم از اینکه از این ها استفاده می کنند، راضی تر هستند؟ خیر.
به نظرم هر دو سه سیاست غلط است. واردات و صادرات با هم است. شما نمی توانید بگویید من یک کشورم و فقط صادر می کنم. یعنی چه که فقط صادر می کنم؟ ۲۰۰ کشور وجود دارد، اگر همه بخواهند فقط صادر کنند، می شود؟ اصلا تجارت بده ـ بستان است. باید یک چیزی بدهی تا یک چیزی بگیری. اگر بگویی من فقط صادر می کنم یا من وقتی وارد می کنم، فقط ماشین آلات صنعتی وارد می کنم، کالای مصرفی مطلق وارد نمی کنم! خب اگر همه همین حرف را بزنند، چه اتفاقی می افتد؟
مجری: اقتصاد دنیا گره می خورد.
دکتر احمدی نژاد: اقتصاد یعنی اینکه شما یک مخلوطی بفروشی و یک مخلوطی هم بخری. یک فهرست کالای مصرفی و ماشین آلات بدهی و بگیری و بیاوری، صادرات کنی، واردات کنی. حالا یک عده هم در کشور ما هستند که مفاهیم پایه اقتصاد را نمی دانند، مثلا ارز. در دولت، مجلس و جاهای دیگر، در موضع تصمیم گیری هستند، دخالت های سنگین می کنند ولی نمیفهمند مصرف ارز، خارجی است. واحد پول ما ریال است، ما که نمی توانیم اینجا ارز را مصرف کنیم. ارز یعنی یا باید کالا مصرف کنیم یا افراد به مسافرت بروند یا کارشناس بیاوریم. ما این را که می گفتیم، می گفتند نه! شما تمام درآمدهایت را بیرون ببر و سرمایه گذاری کن. می گفتیم بسیار خوب! ۵۰ سال بیرون سرمایه گذاری کردیم، الان سالی ۳۰۰ میلیارد دلار این ها سود دارند، آن را چکار کنیم؟ انعکاس آن در اقتصاد ما چیست؟ جز با واردات است؟ این را متوجه نیستند، متوجه نمی شوند چون نمی دانند و متاسفانه بعد از ۴۰ سال هم حاضر نیستند، بنشینند و دو کلمه یاد بگیرند. آقا من نمی دانم، شما هم نمی دانید. الان شما یک چیزی را راجع به صدا و سیما می دانید که من نمی دانم، از شما می پرسم، شما ممکن است یک چیزی راجع به حمل و نقل ندانید، از من می پرسید. این چه اشکالی دارد؟ اصلا جامعه یعنی همین. یکی یک چیزی دارد و دیگری چیز دیگری دارد. با هم تبادل می کنند. این می شود جامعه. اینکه یک عده اصلا حاضر نباشند یک چیزی را بپرسند و بعد یک خطا را تکرار می کنند!
حالا بیاییم روی صنعت خودرو. من یادم می آید که مدیران خودرو پیش من آمده بودند. من چون سوال می کنم و حرف های خودشان را به خودشان تحویل می دهم. خودم حرف دارم ولی هیچوقت نمی روم بگویم این پراید شما اینگونه است. قبل از هر چیز از خودشان سوال می کنم. من سوال کردم و به من گفتند ۹۸ درصد پراید تولید داخل شده و تنها ۲ درصد واردات داریم. من گفتم بسیار خوب! حالا که ارز از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان رسیده، شما چرا قیمت پراید را سه برابر کردید!؟ ــ همان زمان که گفتم کیلویی چند؟ ــ کارگر شما همان قیمت است، انرژی با همان قیمت دارید می گیرید، مالیات با همان قیمت دارید می دهید، از امکانات و حمایت ها به همان نسبت دارید استفاده می کنید، پس چرا سه برابر کرده اید!؟ برای من توضیح بدهید. قیمت ۲ درصد، سه برابر شده است، شما حق دارید ۴ درصد روی قیمتتان اضافه کنید. ۲ درصد سرجایش هست، می شود ۱۰۰ درصد، ۲ برابر هم بشود، می شود ۱۰۴ درصد. چرا سه برابر کردید!؟ اینجا که رسید، گفتند حالا ما گفتیم ۲ درصد ولی این قسمتش از اینجا وارد می شود، آن قسمتش از آنجا وارد می شود و ما روی آنها مارک می زنیم! تحت عنوان حمایت از تولید، آمدیم دو رانت بزرگ به خودروسازهایمان دادیم. اول اینکه اجازه نمی دهیم خودرو وارد شود، محدود کردیم.
مجری: خودروساز مخالف واردات نیست، می گوید وارد کنید رقابت پذیر شود.
دکتر احمدی نژاد: اجازه بدهید! اینها در حد حرف است. در عمل نمی تواند مخالف نباشد. بعد هم ۱۲۰ درصد عوارض روی آن کشیده ایم. می دانید معنای این حرف چیست؟ یعنی آقای خودروساز داخلی، شما هر آشغالی که ساختید، تا ۱۲۰ درصد سود در جیبت هست! نمی خواهم بگویم سازوکارهای تولید ما بازدهی پایینی ندارد. در دنیا روی ۳-۲ درصد، حداکثر تا ۱۰ درصد عوارض بحث است. بگوییم آقا شما مشکلات دارید؟ من ۱۰ درصد از بیرونی می گیرم و به شما ۱۰ درصد آوانس می دهم. شما برو با این ۱۰ درصد سیستمت را نوسازی کن، تکنولوژی جدید بیاور و خودت را برسان، نه ۱۲۰ درصد! بعد آنها نمی فهمند و می گویند داریم از تولید داخل حمایت می کنیم! یعنی ما داریم برای دو تا کارخانه، ۸۵ میلیون نفر را قربانی می کنیم! دو تا کارخانه ای که روی هم چند پرسنل دارند؟ می گوییم ۱۰۰ هزار نفر که مخلص آنها هستیم. شما با همین ۱۲۰ درصدی که دارید می گیرید چه بلایی سر کل اقتصاد کشور می آورید؟
مجری: آخر اینها به هم گره هم خورده اند. یعنی قطعه ساز ما، زنجیره تامینش...
دکتر احمدی نژاد: هیچ ربطی ندارد. شما تویوتا هم که بیاورید، قطعه ساز برای شما قطعه تویوتا می زند. قطعه ساز که اینجا ملاک نیست. خودشان گفتند، این قطعات را از چین و جاهای دیگر وارد می کنیم و یک مارک روی آنها می زنیم. الان شما پای صحبت قطعه سازان بنشینید، دلشان خون است.
مجری: بله ما قطعه ساز داریم که ۷ هزار میلیارد تومان از ایران خودرو و سایپا طلبکار هستند.
دکتر احمدی نژاد: این دیگر چگونه می تواند زنده باشد که بخواهد تولید کند؟ بعد هم شما هر قطعه ای که بدهید، او می زند. کاری برایش ندارد. بجای اینکه قطعه پراید بزند، قطعه بنز یا تویوتا می زند. چرا تویوتا و بنز نمی تواند به ایران بیاید در حالیکه قیمت های داخلی با آنها برابری می کند؟ این سیاست غلط است. من پریروز شنیدم که ۸۰ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته دارند!
مجری: ۶۵ هزار تا بود، با این ۱۸ درصدی که دولت اضافه کرد و اجازه افزایش قیمت ها را داد، ۵ هزار میلیارد تومان از زیانی که این دو شرکت تا آخر سال خواهند داشت، مستهلک کرد.
دکتر احمدی نژاد: این افزایش قیمت خودرو که دیگر فاجعه در فاجعه بود. ۱۲۰ درصد دارید به آنها امتیاز می دهید، باز هم آنها بدهی دارند. ۴۰ سال تکرار شده، این معنایش این است که یک گیری در این تصمیمات ما وجود دارد. این گیر را باید برطرف کنیم. نمی شود که تصمیمات غلط را باز هم تکرار کنیم. ما آن زمان گفتیم واگذار کنید برود تا اینها گیر دولت نباشند که بخاطر حمایت از اینها دائما عوارض را افزایش بدهد. واگذار کند و اجازه بدهد دیگران هم کارخانه خودروسازی بزنند. بعد این عوارض ۱۲۰ درصد را کم کن، آزاد کن. چرا باید دولت تصمیم بگیرد یک خودرو ۲۴۰۰ سی سی وارد شود یا نشود؟ چرا باید در دولت تصمیم گیری شود؟ اینها همه اش رانت است. اجازه بدهند وارد شود. مردم باید تشخیص بدهند که بخرند یا نخرند!
مجری: الان واردات خودرو در مجلس هم که تصویب می شود، شورای نگهبان برمی گرداند!
دکتر احمدی نژاد: نخیر! بالاخره یک سیاست است. به هر دلیلی نباید جلویش را بگیرند.
مجری: خب می گویم که رد می کنند!
دکتر احمدی نژاد: خلاف قانون اساسی و خلاف مردم است. حمایت از تولید داخل ۱۰-۵ درصد باید باشد، بیشتر شد، فساد می شود، شک نکنید. اگر کسی برود دقیق حسابرسی کند، می فهمد چه خبر است. من چون اطلاع دارم، نمی خواهم اینجا بگویم. چرا مردم باید ماشینی که ۳۰ سال پیش از رده خارج شده سوار شوند؟ چرا باید دیسک کمر و تصادفات و آتش سوزی ها و تلفات و مصرف بالا را تحمل کنند؟ چه کسی این را تجویز کرده؟ چه کسی گفته این منطق درستی برای اداره کشور است؟ هر زمان خودروی داخلی رشد کرد، مردم همان را می خرند، کیفیت بالاتر عرضه کنند، مردم می آیند از همین می خرند. منتهی آمدند مردم را بین پراید و پژو مخیر کرده اند!
همین یک موضوع را باز کنیم، گیر نحوه اداره کشور معلوم می شود که کجاست. خودرو هنوز یک بخش دیگر هم دارد. اینکه خودروساز می گوید من به این قیمت فروختم، بازار این است! این یک بازی زشت ناجوانمردانه ایست که از سال ۶۵-۶۴ راه انداختند، هنوز هم ادامه دارد. آقای خودروساز؛ چطور شما ۹۰ درصد خودروهایت از دل نمایشگاه ها درمی آورد؟ چطور یک نفر را دستگیر می کنید و می گویید ۷ هزار تا ۳۷ هزار تا خودرو فروخته!؟ شما به او دادید؟ برای چه دادید؟
از سال ۶۴-۶۳ آمدند یک شرکتی در بیرون درست کردند. آن زمان قیمت ها همین طوری بود؛ قیمت کنترلی دولت یک عدد و بیرون یک عدد دیگر بود. یک درصد کمی را توی نوبت به مردم می دادند، بقیه را به شرکت بیرونی می دادند، او می فروخت و پول را به کارخانه برمی گرداند. الان هم همان است. حالا به نام های مختلف این برمی گردد. این کار زشتی است. ما باید با مردم روراست باشیم والّا رشد نمی کنیم. ببینید الان ما ۶۰ سال است که خودروسازی داریم ولی هنوز همان هستیم! بعد می آییم و می گوییم چرا مثل کره نشده ایم! خب این را بردار، ببین از کره جلو می زنیم یا نه. من تضمین می کنم. اجازه بدهیم خودروساز خلاقیتش را بکار بیندازد و برود بهترین مهندس ها و طراحان را بیاورد. از آن طرف هم اجازه بدهیم خودرو وارد شود.
بگونه ای دیگر برای شما بحث کنم. فرض است، نمی خواهم بگویم حتما این کار را انجام بدهیم. فرض کنید الان بگوییم دو کارخانه خودروسازی تعطیل شوند. ۱۰۰ هزار نفر بیکار می شوند دیگر؟ همین اموال اینها را بفروشیم و به هر کارگری ۲-۱ میلیارد بدهیم و بگوییم خودت برو برای خودت شغل درست کن. بعد با یک کارخانه معتبر جهانی قرارداد ببندیم که خودروی آن، به لحاظ استاندارد و کیفیت بروز است ولی مصرف آن، نصف مصرف ماست. بگوییم شما بیایید سالی ۳-۲ میلیون خودرو در ایران تولید کنید، از همین زیرساخت ها هم می توانید استفاده کنید...
مجری: یک بخشی را صادر کنید، یک بخش هم برای مصرف داخل.
دکتر احمدی نژاد: اصلا می گوییم ۳ میلیون را به مصرف داخلی بدهید. یک میلیون از رده خارج کنید و ۲ میلیون هم جدید دست مردم بدهید. اصلا ۲ میلیون را از رده خارج کنید، یک میلیون جدید به مردم بدهید. بعد از ۱۰ سال چه اتفاقی می افتد؟ رفاه مردم، ارزانتر خریدن مردم و شخصیت مردم تامین نمی شود؟ بالاخره شما در یک ماشین با استاندارد بالا می نشینید، یک احساس دیگری دارید تا در یک ماشینی که ۴۰ سال پیش در دنیا از رده خارج شده و حتی دیگر برای حمل و نقل عمومی هم از آن استفاده نمی شود. همان مصرف بنزینش که نصف شود...
مجری: ۸ بر صفر جلو هستیم.
دکتر احمدی نژاد: کل هزینه اش در می آید. یعنی شما می توانید ۵۰ درصد روی خودرو به مردم تخفیف بدهید. ببینید؛ این ها راه دارد، محاسبه و تکنیک دارد منتهی دو کارخانه خودروسازی را دست عده ای به نام دولت داده ایم، حالا چه اتفاقی آنجا می افتد؟ خدا می داند! چرا این کار را کردیم؟ حداقل آن این است که ما این ۱۲۰ درصد را به ۱۰ درصد برسانیم و اجازه بدهیم دیگران هم کارخانه خودروسازی بزنند. این دو تا اجازه نمی دهند! از ۳۰ سال قبل یک توافق نانوشته ای دارند که آقا هر کسی جدید آمد، باید او را زمین بزنیم! این غلط است، چرا؟ چون حمایت دولت هست.
مجری: شما در زمان ریاست جمهوری، زورتان به آنها نرسید؟
دکتر احمدی نژاد: ما گفتیم برویم مجلس، آنجا هم دائما تصویب می کرد که ۹۰ درصد عوارض بگیرید. ما می گفتیم این کار را نکنید. چرا ما باید ۹۰ درصد عوارض بگیریم؟ حالا ۹۰ درصد عوارض بگیریم، عیب ندارد ولی محدودیت نگذاریم. بگوییم ۲ هزار تا شما وارد کن، ۳ هزار تا شما وارد کن، ۵ هزار تا هم شما وارد کن. آقا اجازه بدهید ۵۰۰ هزار تا وارد شود. وارد یکسری حرف های دیگری می شوند که آقا ارز از کشور خارج می شود! خب بشود! مردم هستند دیگر. آن هم ارز می برد، آن کسی هم که ماشین می سازد و به ما می دهد هم ارز می برد. مردم هستند، اجازه بدهید انتخاب کنند. بجای اینکه چیز دیگری برای زندگی اش بخرد، یک ماشین خوب می خرد.
همه اینها یک جمله است. این نکته بسیار مهم است؛ هر زمان، یک عده ای پیدا شوند که بگویند ما از مردم بیشتر می فهمیم و ما باید جای مردم تصمیم بگیریم، این نقطه آغاز تمام فسادهایی ست که در ذهن شما می آید و نقطه آغاز عقب افتادگی یک ملت است. آقا اجازه بدهید، همه مردم تشخیص می دهند. الان اگر از یک بچه مدرسه ای بپرسیم و اسم ۱۰ تا ماشین را جلویش بگذاریم و بگوییم کدامیک بهتر است؟ با ۹۰ درصد دقت به شما می گوید که کدام بهتر است، آپشن هایش را هم برای شما می گوید.
مجری: آن هم این نسل جدید. بسیار خوب. آقای دکتر درباره ارز ۴۲۰۰ تومانی هم یک نظری بدهید.
دکتر احمدی نژاد: فقط یک خاطره برایتان می گویم. در مجمع تشخیص بودیم که بانک مرکزی آمد گزارش داد که اوضاع خراب است و یکسری توضیحات داد. بعد یک عده سوال کردند که شما این ارزهای ۴۲۰۰ تومانی را که دادید ــ حالا عددهای گوناگونی هم گفته شده؛ از ۱۸ میلیارد تا ۳۲ میلیارد گفته شده که داده اند ــ اینها برنگشته است. رئیس کل قبلی بانک مرکزی گفت ما اسامی کسانیکه به آنها ارز داده ایم، برای قوه قضائیه فرستاده ایم. به اندازه ۸ میلیارد یورو اسم داده ایم، یعنی اسامی کسانیکه ۸ میلیاد یورو را گرفته اند. رئیس قوه قضائیه هم آقای رئیسی بود. ایشان گفت اولا ۸ میلیارد نیست، ۶ میلیارد و ۲۰۰ است. بعد هم شما یک مشت اسامی به ما دادید که یا تحت پوشش کمیته امداد هستند و یا کارتن خواب هستند! من اینها را چکار کنم؟ آنجا بحث مفصلی شد که بالاخره چه بکنیم که کشور دچار مشکل است؟ برخی می گفتند باید اف ای تی اف را بپذیریم و راه حل های گوناگونی ارائه شد که البته من وارد آنها نمی شوم چون نظری راجع به آنها ندادم.
من هم چند جمله آنجا گفتم؛ گفتم اولا منابع و ثروت در کشور خیلی زیاد است، چرا استفاده نمی کنیم و راه ها را بر خودمان می بندیم؟ ما باید با دنیا تعامل داشته باشیم، بسیا هم عالی ست، لازم است، حتما هم باید داشته باشیم اما این معنایش این نیست که شما خودت را در محدودیت بگذاری، منابع کشور را استفاده نکنی و بعد بگویی الّا و بلّا من باید بروم از اینجا بیاورم، اینجا هم این تعهدات را از من می خواهد. شما اگر از منابع کشورت استفاده کنی، از آن بیرونی هم می توانی استفاده کنی ولی بدون تعهدات.
نکته دوم این بود که گفتم شما دنبال کارتن خواب را می خواهید بگیرید؟ هر کدام از این اعضا که اینجا نشسته اند، به هر بانکی مراجعه کنند و بگویند به من ۲۰-۱۰ میلیون تومان وام بده، اول شما را احراز صلاحیت می کند.
مجری: ۶۰ تا ضامن از شما می خواهد!
دکتر احمدی نژاد: غیر از ضامن، شما را ارزیابی می کند که مثلا این پولی که شما می خواهید با آن یک مغازه بزنید، آیا توانایی زدن مغازه و اداره آن را دارید یا نه؟ گفتم چطور شما ۳۰ میلیارد دلار را به کسانی دادید که اصلا آنها را ارزیابی نکرده بودید!؟ گفتم ما بجای آنکه برویم ته خط را بگیریم، باید این طرفش را درست کنیم.
چطور ما یک ساختاری درست کرده ایم که می آید ارز مملکت را اینطور تقسیم می کند!؟ این را درست کنیم.
مجری: پس با ساختار توزیع مشکل دارید، با ماهیت ارز ۴۲۰۰ تومانی شما به شخصه مشکلی ندارید؟
دکتر احمدی نژاد: نه دقت کنید، آن یک بحث دیگری ست که من وارد آن نشدم. من که می گویم همه چیز باید شفاف و بروز باشد. هر جا دولت وارد شد و خواست یک یارانه غیرمستقیمی بدهد، این دست مردم نرسید.
مجری: زمان شما هم ارز ۴۲۰۰ تومانی، اسمش ارز ۱۲۰۰ تومانی بود!؟
دکتر احمدی نژاد: ۶ ماه اینطوری شد، آن هم منطق داشت. بانک مرکزی ۲۵۰۰ می فروخت ولی این پول را به دولت نداد، من هم اعتراضی نداشتم. چون من معتقد بودم همان زمان می شد قیمت ارز را کنترل کرد که حالا بحث آن جداست. هر دو خسته شدیم، بینندگان هم خسته می شوند.
آن زمان هم واقعا می شد. ما بیشترین تحریم را از ناحیه عوامل داخلی داشتیم والّا دو سه اقدام انجام بدهید، اقتصاد روان می شود، مردم هم فعال می شوند و زندگی بهبود پیدا می کند. این تجربه ایست که در دنیا اتفاق افتاده است منتهی نمی خواهیم استفاده کنیم، مردم را با سوءمدیریت و ضعف مدیریت خودمان و با بهانه تحریم تحت فشار گذاشتیم. سنگین ترین تحریم ها زمان ما بوده است، خودشان گفتند فلج کننده! هیچوقت به آن حد هنوز نرسیده است.
مجری: الان که همه رقم تحریم وجود دارد!
دکتر احمدی نژاد: نخیر! دولت خودش، خودش را تحریم کرد. دولت آمد با افتخار گفت من راه های دور زدن تحریم را بستم! اقتصاد یک شبکه است. من البته معتقد هستم که باید در چارچوب حقوق ملت، مسئله خودمان را با غرب حل کنیم و راه هم دارد و یک بار هم ما این کار را کردیم ولی باز همین ها اجازه اجرایی شدن آن را ندادند که حالا نمی خواهم وارد شوم.
ما باید مدل اداره کشور را عوض کنیم. با همین مدل، هر چه آمدیم، حرف هایمان، حرف های ۴۰ ساله است ولی وضعمان بدتر است.
نظرات