1400/11/17-21:46

آیا چین و روسیه می‌توانند جای اروپا و آمریکا را بگیرند؟

آیا چین و روسیه می‌توانند جای اروپا و آمریکا را بگیرند؟

به طور قهری قدرتهای شرق و غرب با هم رقابت هایی دارند اما روشن است که چین و روسیه در حد مقابله با غرب نیستند و غربی ها هم اصلا از اینکه روسیه و چین بخواهند جای آنها را بگیرند، نگرانی ندارند زیرا می دانند که این دو کشور فاقد اندیشه و فرهنگ لازم برای چنین هدفی هستند.

دولت بهار/ علی اکبر جوانفکر: در تحلیل مسائل جهانی باید به این نکته اساسی توجه شود که روسیه و چین هیچگاه نمی توانند جای آمریکا و اروپا را در دنیا بگیرند.

غرب و نماد برجسته آن یعنی آمریکا، خود را نزد ملت ها و افکار عمومی جهان به عنوان پرچمدار شعارهای انسانی معرفی کرده اند زیرا می دانند که این شعارها و فرهنگ منتج از آن، در دنیا جا باز می کند و مورد پذیرش قرار می گیرد و در هر جامعه ای مطرح شود، اکثریتی را با خود همراه می کند.

در مقابل باید توجه کنیم که چین و روسیه چنین ظرفیتی را ندارند و نماینده یک فرهنگ قابل قبول برای ملت ها نیستند. روسیه کشوری تک محصولی محسوب می شود که نمادش نیز مشت آهنین است.

در جنگ دوم جهانی، غربی ها با نگاهی دراز مدت، شماری از کشورها را در دامان شوروی سابق رها کردند، با این وجود مردم آن کشورها هرگز با حکومت کمونیستی شوروی همراه نشدند. درست است که یک حکومت دیکتاتوری به مدت ۶۰ یا ۷۰ سال مردم را کنار زد، اما به محض اینکه فرصت ایجاد شد، مردم به دامان غرب بازگشتند.

گاهی از نفوذ روسیه در خاورمیانه صحبت به میان می آید و برخی افراد با نادیده گرفتن حقایق، مدعی نفوذ روسیه در این منطقه از جهان می شوند. نفوذ، در سایه مشت آهنین ممکن نمی شود، آنچه مهم است برقراری ارتباطات مردمی است که چین و روسیه چنین ظرفیتی را ندارند.

این در حالی است که مردم خاورمیانه نیز اصولا هیچ میلی به سمت چین یا روسیه ندارند و اگر گرایشی هم وجود داشته باشد، در سطح حاکمیت یا یک جمع محدود سرمایه دار است.

غربی ها کاملا به این مساله اشراف دارند که روسیه حتی اگر همه کشورها را ضمیمه خودش کند، فقط بار اداره آن کشورها را برعهده خود گرفته است و چنین کاری هیچگونه آورده سیاسی و فرهنگی برای روس ها ندارد.

روشن است که غربی ها از هرگونه واکنش تند در برابر روسیه پرهیز خواهند کرد. مگر روسیه، «کریمه» را تصرف نکرد؟ آیا به جز هیاهوی تبلیغاتی و برخی تحریم های ناکارامد، تصمیم دیگری علیه روسیه اتخاذ شد؟ اروپایی ها نیازمند دریافت انرژی از روسیه هستند و قادر به مقاومت در برابر تحریم گاز از طرف روس ها نیستند.

هروقت هم که سرو صدای «کریمه» بلند می شود، اروپایی ها ادعاهایی را مطرح می کنند و می گویند که به دنبال مسیرهای جایگزین برای انرژی هستند، چیزی که هیچکدام آنها تا کنون موفق نبوده است. فقط ایران است که می تواند جایگزی مناسبی برای انتقال گاز از روسیه به اروپا باشد که آنها نگرانند اگر چنین اتفاقی بیفتد، ایران هم می تواند از آن به عنوان یک حربه استفاده کند.

چنین به نظر می رسد که غربی ها به معنای آمریکا و اروپا از اینکه یک یا چند کشور به دست روسیه بیفتند، نگرانی ندارند زیرا آنها دراز مدت نگاه می کنند و می دانند که روسیه قادر به نگهداری آنها نیست زیرا ظرفیت برقراری ارتباط با مردم و ایجاد پایگاه مردمی در روسیه وجود ندارد و همیشه با تنفر فراگیر مواجه است.

حتی کشورهایی مانند ایران و عراق در غرب آسیا و ژاپن و ویتنام در شرق آسیا که از آمریکا ضربه های سنگین خورده اند ، ملت هایشان هیچ گرایشی به روسیه ندارند. بویژه در ژاپن که با روسیه مرز مشترک آبی دارد و آمریکا هم علیه این کشور از بمب اتم استفاده کرده است، باز هم اگر قرار باشد مردم این کشور بین آمریکا و روسیه، یکی را انتخاب کنند، حتما آمریکا را انتخاب می کنند، کما اینکه کرده اند.

به طور قهری قدرتهای شرق و غرب با هم رقابت هایی دارند اما روشن است که چین و روسیه در حد مقابله با غرب نیستند و غربی ها هم اصلا از اینکه روسیه و چین بخواهند جای آنها را بگیرند، نگرانی ندارند زیرا می دانند که این دو کشور فاقد اندیشه و فرهنگ لازم برای چنین هدفی هستند.

درست است که چین اقتصاد بزرگی پیدا کرده و به صادر کننده مهمی در جهان تبدیل شده است، اما معنایش این نیست که می تواند با آن، فرهنگ خودش را نیز صادر کند. این در حالی است که اروپایی ها خود را پایه گذار رفاه، آزادی، تکنولوژی و صنعت در جهان می دانند و فرهنگ آنها نیز در کار اقتصادی شان تنیده شده است و به دیگران منتقل می شود.

وضعیت روسیه به خوبی بیانگر این حقیقت است که این کشور نمی تواند نماینده آرمانهای انسانی باشد. کشوری که مردمش در سیطره استبداد هستند، هرگز قادر به برافراشتن پرچم انسانیت و حقوق بشر نخواهد بود.

علاوه بر این باید توجه داشت که تاریخ مشحون از خیانت های روسیه یا به عبارتی شوروی سابق، به کشورهایی است که با امید به حمایت و پشتیبانی این ابرقدرت شرق، با آن همسو و همساز شده بودند، اما هدف خیانت قرار گرفتند. کوبا رسما گفته بود که یک کشور کمونیست است اما روسیه پشت او را خالی کرد.

این نوشتار به معنای نادیده گرفتن جنایات سیاه آمریکا و اروپا علیه ملت های آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا و غارت منابع ثروت کشورها تحت شعارهای فریبنده نیست، بلکه هدف از این یادداشت، تاکید بر این حقیقت است که در وضعیت موجود جهان، ملت ها بیشتر تحت تاثیر شعارهای غرب در دفاع از ارزش های انسانی قرار دارند تا شعارهای مشت آهنین شرق!

از ظواهر امر چنین پیداست که طراحان اصلی مناسبات بین المللی، در حال حاضر سرگرم طراحی جدیدی برای جهان هستند تا دهها سال دیگر منافع خود را مدیریت کنند. پی بردن به امر مستلزم رصد دقیق تحولات و هوشمندی در تحلیل رویدادهاست.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب