1401/02/18-12:20

دکتر احمدی نژاد: هر حکومت و سیستمی مردم را کنار بگذارد، محال است در مدیریت جامعه موفق شود + فیلم

دکتر احمدی نژاد: هر حکومت و سیستمی مردم را کنار بگذارد، محال است در مدیریت جامعه موفق شود + فیلم

دکتر احمدی نژاد گفت: من بارها گفته ام که هر حکومت و سیستمی، مردم را کنار بگذارد، محال است در مدیریت جامعه موفق بشود. این مردم هستند که باید کشور را اداره کنند، اقتصاد و فرهنگ را بسازند، سیاست را پشتیبانی و طراحی کنند، نظر بدهند و حمایت کنند. وقتی مردم را کنار می گذارید، از طرف چه کسی می خواهید مدیریت کنید؟ توضیح بدهید. به دلایل و بهانه های مختلف مردم را کنار می گذارید! این مطالبی که می گویم دلسوزانه می گویم، گوش ها را باز کنند، حرف یک ملت است. نباید نارضایتی و خشم یک ملت را کوچک بشمارند.

به گزارش دولت بهار، متن کامل سخنان دکتر احمدی نژاد در جمع مردم روستای قباکلکی تنگستان ــ استان بوشهر بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

خدای بزرگ را سپاسگزارم که توفیق حضور در جمع شما و زیارت چهره های مصمم، پرتلاش، نورانی و دوست داشتنی شما را عنایت فرمود. بزرگواری فرمودید از خادم کوچک خودتان استقبال و بنده را تشویق کردید.

سرپا ایستاده اید، جای مناسبی هم نیست، چند مطلب را کوتاه خدمت شما عرض می کنم. اجتماع ما برای تجلیل از شهیدان برپا شده است.

نکته اول من درباره شهداست. شهیدان ما الگوهایی برای همیشه تاریخ هستند. برای تجلیل از آنها در درجه اول، باید راه و رسم شان را بشناسیم. راه و رسم شهدا چه بوده است؟ اولین ویژگی شهدا، ایمان مستحکم به خدا، به ارزش های انسانی، به عدالت و آزادی و ایمان به کمال انسانی است که در شهدا موج می زند. ویژگی دوم شهدا، تواضع و فداکاری است. یعنی شما در هیچ شهیدی حس برتری جویی، فخرفروشی ، تسلط بر دیگران و اثبات برتری خود نسبت به دیگران را نمی بینید. هیچ شهیدی را پیدا نمی کنید که حقوق دیگران را نقض یا بی احترامی کرده باشد، شخصیت دیگر انسان ها را درهم شکسته و حق انتخاب و اعمال اراده دیگران را نادیده گرفته و نقض کرده باشد. شهدا در اوج فداکاری برای آسایش، رفاه، عزت و استقلال ملت بودند. برای اینکه ملت بتواند آگاهانه، خردمندانه و با سرافرازی، کشور خودش را اداره بکند و در همه امور تصمیم بگیرد، نظارت و مشارکت کند. شهدا همواره خودشان را فدای دیگران کردند نه اینکه دیگران را فدای خودشان بکنند. هیچگاه خودشان را برتر از دیگران ندانستند. حق و اختیاری بالاتر برای خود قائل نبودند. آماده بودند که جان و موجودیت خود را بدهند تا دیگران عزیز و مرفه و آزاد باشند و کشور آباد بشود. شهدا فداکاری کردند که ریشه فساد، چپاول، خودخواهی، سوء استفاده، برداشتن از جیب ملت و غارت اموال ملت پایان یابد. راه شهیدان راهی زنده، همیشگی و جاودانه است. آنها الگوهای همیشگی ما هستند. امروز وقتی به تنگستان یا جاهای دیگر می رویم، در بحث استقلال کشور و مقابله با بیگانه و سلطه بیگانه، یاد شهید بزرگ، رئیسعلی دلواری و سایر شهدا می افتیم. در همه عرصه ها یاد و منش شهیدان راهگشاست.

شیطان همه ارزش ها را منقلب می کند. یعنی می گوید شما برای شهید گریه کن، همین کافی است! از شهید تمجید کن، همین کافی است! اما هرگز سراغ شناخت راه و منش و هدف او نرو! اینها را باید شناخت. شهدا رفتند که دیگر کسی به کسی زور نگوید و تحمیل نکند، کسی خودش را برتر از همه ملت، مالک کشور و اموال مردم نپندارد. آنها رفتند که دست اندازی به اموال عمومی قطع شود. اینها را باید شناخت و ترویج کرد. هر زمان که یاد شهدا می کنیم، باید دنبال این خصلت ها باشیم والّا اگر غیر از این باشد، چرا کسی باید جانش را بدهد؟ دادن جان برای یک ارزش بسیار متعالی، یک کار بسیار بزرگ و یک منفعت عظیم اجتماعی، مانند حفظ خاک و استقلال کشور است. با شناخت راه و منش شهدا، یادشان را گرامی می داریم. شهدا متعلق به کل ملت، کل بشریت و کل تاریخ هستند. از قوم و قبیله و محله و نژاد و حتی از یک ملیت و دین خاص نیستند، بلکه بالاتر از آن هستند. کسیکه جانش را برای نجات انسان ها فدا می کند، این بالاتر از تقسیم بندی هایی است که به نام دین، در دنیا انجام شده است. راه را برای عزت همه انسان ها باز می کند. یاد شهدا را گرامی می داریم.

تک تک شهیدان، پرچم های افتخار ملت ما هستند و به شما بگویم که هیچ شهیدی به کوچکترین نابسامانی در کشور ما راضی نبوده و نخواهد بود. اینگونه نیست که عده ای بخواهند به نام شهدا، نابسامانی ها و بی عرضگی ها و سوءاستفاده ها را پوشش بدهند و توجیه کنند. تابلوی شهید را جلویمان بگذاریم و کار خودمان را بکنیم. خیر! شهدا زنده اند و در افقی بالاتر، درحال انجام ماموریت هستند. در پرانتز به شما بگویم؛ به خدا قسم هر کس بخواهد از ملت ایران، از عزت، صداقت، اعتماد و معنویت ملت سوءاستفاده کند، بالاخره شهدا او را رسوا خواهند کرد. اگر زیر هزاران لایه هم چهره شان را پنهان کنند، بالاخره چهره آنها آشکار خواهد شد. این کار شهدا و ملت شهیدپرور ایران است. ما یاد شهدا را تا ابد گرامی می داریم. هر روزی که می گذرد، ارزش آنها نمایانتر می شود. شهدا زمان شناس بودند. چه کاری و در چه زمانی باید انجام شود؟ چه زمانی فریاد بزن! چه زمانی سکوت کن! چه زمانی انتقاد و اعتراض کن! چه زمانی از حقوق ملت دفاع کن!

بنده توفیق داشتم با شهدای بسیاری مانوس بودم. اکثر آنها از اینکه یک سر سوزن، از حق کسی برداشته شود و ظلم به یک انسان بشود، منزجر بودند و می خروشیدند و فریاد می زدند. آنها هرگز ظلم را تحمل نمی کردند، بخصوص وقتی مقیاس اجتماعی پیدا می کرد. هرگز ریاکاری را تحمل نمی کردند. صداقت و شفافیت پیشه آنها بود. یاد شهدا را گرامی داریم و از خدای بزرگ می خواهیم که ما را قدردان و پیرو راه شهدا قرار بدهد و نور شهدا همچنان در کشور روشنی بخش مسیر ملت ما باشد.

مطلب دوم درباره خلیج فارس است. بعضی ها در این طرف و آن طرف یک مناقشه ای راه انداختند که به خیال خودشان، این اسم را زیر سوال ببرند یا تاریخ آن را مخدوش کنند. من می خواهم یک توضیح مختصری بدهم چون هفته قبل روز خلیج فارس بود و شاید لازم بود ما همان روز خدمت شما می رسیدیم اما بالاخره ماه مبارک رمضان و ایام روزه بود، در نتیجه امکان آن فراهم نشد. نامگذاری های جغرافیایی در طول تاریخ، تابع یک اصولی است. وقتی یک دریا، فلات، سرزمین یا کوهستان را نامگذاری می کنند، اینگونه نبوده که هر کس هر روزی که دلش بخواهد نامگذاری بکند. اولین و مهمترین عنصر تاثیرگذار در نامگذاری ها، فرهنگ و شخصیت غالب بوده است. سوال می کنیم؛ در طول تاریخ، در این منطقه کدام فرهنگ و شخصیت جز ایران که در گذشته پرشیا یا پارس نامیده می شد، وجود خارجی داشته است؟ زمانی که دایره جغرافیایی پارس از شرق دور تا کرانه های اطلس بوده است. آن زمان این محدوده، به نام دریای پارس یا خلیج پارس نامگذاری شد و بعدها عرب ها آمدند و حرف "پ" را تبدیل به "ف" کردند و فارس شد. اما پرشین گلف که مربوط به هزاران سال قبل است. جز فرهنگ و تمدن پارس در اینجا چیزی نبوده است. یک ملت بوده که متمدن، پیشرو و پیشگام بوده است.

عامل دیگری که می تواند اثر بگذارد " اقتدار " است. در طول تاریخ، در این منطقه جز ایران و پارس اقتدار دیگری وجود نداشته است. روشن است، خودشان هم می دانند و قبول دارند. اجازه بدهید یک خاطره بگویم. بنده با یکی از امرای خلیج فارس ملاقات داشتم که از دنیا رفت و خدا او را رحمت کند. من چیزی نگفتم، او خودش شروع کرد. گفت « می خواهم از شما خواهش کنم آنهایی که در حاشیه خلیج فارس، گاهی اوقات نام های دیگری را برای خلیج فارس بکار می برند، شما را ناراحت نکند و عکس العملی هم نداشته باشید. من و همه اینها (کسانی که در اطرافش بودند)، وقتی به دبستان می رفتیم، در کتاب هایمان خلیج فارس می خواندیم.» گفتم ما نگران نیستیم. نگرانی مال کسی است که ضعیف است و قادر نیست از تمدن و هویت و موجودیت و منافع خودش دفاع کند. ما ایران هستیم. چرا باید نگران باشیم؟ گفت ابرقدرت ها در هر نشستی که داریم به ما فشار می آورند و می گویند انتهای قطعنامه تان یک جمله در این مورد هم بنویسید، این کار آنهاست، کار ما نیست. من گفتم مطمئن هستم که کار شما نیست، ما با هم دوست و برادر هستیم، با هم زندگی کرده ایم و این خلیج فارس هم خلیج دوستی و برادری است.

اما در محضر شما می خواهم یکی دو نکته دیگر را به آن بحث اضافه کنم. منفعت قدرت های فاسد جهانی، در درگیری و جنگ و اختلاف و تقابل بین ملت هاست. آنها از اینجا نان می خورند و زنده اند. پایه های حکومت جهانی خودشان را بر اختلاف بین ملت ها پایه گذاری کرده اند. آنها می آیند و تحریک می کنند تا به جان هم بیندازند. همه باید مراقب باشند. تمام مقامات کشورهای منطقه مراقب باشند. ما راهی جز دوستی نداریم. هر کس به هر دلیلی در شیپور اختلاف و درگیری بدمد، دانسته یا ندانسته عامل دشمن است. این منطقه را خدا برای همه ما گذاشته است. با دوستی و برادری زندگی کنیم و دست در دست هم بدهیم. اجازه ندهیم اختلاف و درگیری ایجاد شود. آنها می خواهند درگیری درست کنند تا صدها میلیارد دلار اسلحه بفروشند، جان انسان ها برایشان مهم نیست. آنها می خواهند نفت و انرژی و هویت ما را غارت کنند. همه با هم برادر هستیم. تمام این درگیری های منطقه، کار شیطان، قدرت های فاسد و استعمارگران است. روسا و مقامات کشورها مراقب باشند که فریب شیطان را نخورند و در دام دشمن گرفتار نشوند. مشترکات ما صدها برابر اختلافات ماست. منافع مشترک ما هم خیلی بیشتر از منافعی است که در اختلاف گیرمان می آید. منطقه ما نیاز به سلاح ندارد، نیاز به عقلانیت، عاطفه و برادری دارد. باید دست به دست هم بدهیم و امنیت را خودمان فراهم کنیم، در اقتصاد مشترک بشویم و به هم کمک کنیم. بدانیم که جنگ های منطقه و همچنین در کل دنیا، هیچ برنده ای ندارند. مگر می شود برنده داشته باشد؟ حتی آن کسیکه به ظاهر غلبه می کند، از نظر انسانی سقوط کرده است. در جنگ برنده ای وجود ندارد. جز کشتار و خرابی و قتل و غارت و عقب افتادگی چیزی در پی ندارد. اینهمه پولی که در منطقه ما خرج تسلیحات می شود، اگر خرج آبادانی می شد، هیچ گرسنه ای باقی نمی ماند. منتهی یک نفر باید جلو بیفتد و دست برادری دراز کند و همه را دور هم جمع کند. خیال نکنند و نگویند اگر من بروم، از من کم می شود. خیر! در تاریخ از کسانیکه در جهت برادری حرکت کنند، به نیکی یاد خواهد شد و در پیشگاه خداوند هم ماجور خواهند بود. رقابت های بیهوده مانند جنگ هایی که در سوریه، عراق، افغانستان و یمن شد، چه کسی نفع آنها را برد؟ کجا جز منطقه ما خراب شد؟ چه کسانی جز مردم ما کشته، آواره یا زخمی شدند؟ چه کسی جز ابرقدرتها سود این جنگ ها را برد؟ اینجا جایی نیست که ما بخواهیم به هم قدرت نمایی کنیم. بیایید به جای قدرت نمایی و غلبه بر یکدیگر، به هم انسانیت نمایی کنیم. به جای اینکه قدرت نمایی کنیم و بخواهیم بر همدیگر غلبه کنیم، بیایید دست دوستی به هم بدهیم. در طول تاریخ، خلیج فارس؛ خلیج دوستی، برادری و همکاری بوده است.

دو نکته دیگر، یکی درباره بین الملل و نکته بعد راجع به داخل کشور است.

امروز شرایط بین الملل بسرعت در حال تغییر است. ابرقدرت ها به بن بست خورده اند. دیده اند که نمی توانند ادامه بدهند. یک تفاهم پنهانی کرده اند تا تقسیم بندی ها را در دنیا عوض کنند. یک نظم جدیدی بیاورند و دوباره 50-40 سال حاکم باشند. همان کاری که بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از فروپاشی شوروی کردند. قبلا عرض کردم که پنهانی توافقاتی کرده اند. روسیه برود اوکراین را بگیرد، چین تایوان را بگیرد و آمریکا هم سراغ ایران بیاید و فشار بیاورد. خدا خواست و مردم اوکراین ایستادگی کردند و در گام اول، این نقشه را متوقف کردند اما آنها هنوز دارند ادامه می دهند. می خواهند یک قطب بندی کاذب جدیدی را در دنیا رقم بزنند. شما می دانید که 50 سال، قطب شوروی و قطب غرب بود. شرق و غرب به ظاهر ضد هم و در باطن مکمل هم بودند، به هم نیاز داشتند. این طرف هر زمان می خواست مردم خودش یا ملت ها را سرکوب کند، آن طرف را نشان می داد، مردم هم از ترس آنها تبعیت می کردند. آن طرف هم وقتی می خواست سرکوب کند، این طرف را نشان می داد. به بهانه مبارزه با امپریالیسم کودتا می کرد و کشورها را می گرفت. این به عنوان مبارزه با جریان کمونیستی همان کار را می کرد اما در پشت صحنه، دست ها در دست هم بود.

یک مسابقه تسلیحاتی در دنیا درست کردند، که سالانه چند صد میلیارد دلار اسلحه می فروشند. کسیکه اسلحه می فروشد، قبل از آن باید بازارش را درست کند. آیا بازار اسلحه جز جنگ و درگیری و اختلاف است؟ بازارش را ایجاد می کردند و به این و آن اسلحه می فروختند. خیلی مواقع دو طرف جنگ از یک منبع اسلحه می خریدند. حالا آن جنگ به پایان رسید. آمدند تروریسم را جای شوروی سابق گذاشتند. آن هم الان به پایان راه رسیده است. دنبال این هستند که قطب بندی جدیدی در دنیا درست کنند. بدانید که این قطب بندی شیطانی است. می خواهند به کشورها هم فشار بیاورند و بگویند یا باید در این قطب باشید یا در آن قطب باشید. الان دارند این کار را می کنند. مقدمات آن را فراهم کردند. همه کشورها و ایران، باید مراقب باشیم که در دام نیفتیم. چرا ما باید جزو یکی از این قطب ها باشیم؟ ما قطب حق، انسانیت، قطب ملت ها و قطب عدالت و آزادی هستیم. هر کجا که باشد. قطب بندی قدرتها برای منافع است نه برای انسان ها، برای چپاول است نه برای خدمتگزاری به انسان ها.

یکدفعه به یک بهانه ای حمله می کنند. آقای بوش یک بهانه درست کرد که هیچگاه اجازه ندادند درب آن برداشته و تحقیق بشود. به افغانستان حمله کرد و چندصدهزار نفر را کشت و چند میلیون نفر را آواره کرد. بعد با بهانه های واهی و به بهانه اینکه عراق سلاح کشتار جمعی دارد، به عراق حمله کرد! مگر شما ندارید؟ بیشترین سلاح ها را که شما دارید! پس بقیه ملت ها باید به شما حمله کنند!؟ این چه منطق غلطی است؟ حالا یک نفر دیگر پیدا شده و به اوکراین حمله کرده است. می گوید اوکراین سلاح دارد! خب تو هم داری! همه شما دارید! حالا می خواهند آن قسمتی را که گرفته اند، از اوکراین جدا کرده و به کشور خودشان وصل کنند. دارند با آمریکا چانه می زنند و امتیازاتی می دهند تا آمریکا بپذیرد که اوکراین تکه تکه شود و بعد سراغ بخش های تخریب شده بروند.

عده ای هم این طرف و آن طرف خیلی خوشحال هستند که ما به یکی از آن دو قطب بپیوندیم! ما انقلاب کردیم و گفتیم نه شرقی و نه غربی! باید روی پای خودمان بایستیم. بعد از 43 سال ما نباید اعتبار، آبرو و قدرت خودمان را از دیگران عاریه بگیریم. ما یک ملت بزرگ هستیم.

زمانی که ما بودیم، هیچکدام اینها وجود خارجی و موجودیت و تمدنی نداشتند. یادمان نرود که در جنگ تحمیلی همه آنها با هم علیه ما بودند. در پرانتز می گویم و سریع عبور می کنم. با اطلاع خدمت شما می گویم؛ این دو تا شرقی با آن غربی در پشت پرده، دستشان در دست هم است. هیچکدام آنها از ما حمایت نخواهد کرد، فقط ما را می فروشند و سر ما معامله می کنند. من 8 سال در قضیه هسته ای از نزدیک این موضوع را دیده ام. چند بار یقه آنها را گرفتم و گفتم بالاخره شما طرف چه کسی هستید؟ می شود بگویید؟ ادعا می کنید که طرف ایران هستید اما هر زمان که می خواهیم مسئله را حل کنیم، شما مدعی می شوید! بعد معلوم شد که اینها می آیند و می گویند ایران با ماست و در پشت پرده ما را به آنها می فروشند. ملت باید در جریان باشد. هر اتفاقی که در سیاست خارجی می خواهد بیفتد، باید با نظر ملت باشد.

دیدیم که آمریکا با چه نقشه ای آمد طالبان را در افغانستان حاکم کرد و 80 میلیارد دلار سلاح را مجانی در اختیار آنها قرار داد. آیا عاشق چشم و ابروی طالبان است؟ آنها در قندهار از هواپیماهای آمریکایی پیاده شدند و بعد برخی افراد خوش باور (خوش بینانه می گویم) می گویند آمریکا از افغانستان فرار کرد! آمریکا فرار کرد!؟ با هواپیماهای خودش اینها را حاکم کرد! معلوم است که نقشه دارند. همین الان هم در مرزها شروع کرده اند. باید بسیار هوشیار باشیم. من به همه ملت ها می گویم مراقب باشند که این قطب بندی جدید، یک فریب جدید برای چاپیدن ملت هاست. مراقب باشیم در دام نیفتیم.

اما اجازه بدهید چند جمله ای درباره شرایط داخل کشور عرض کنم. شرایط نامناسب است، همه می دانیم ولی اجازه بدهید کمی حفظ آبرو کنم. مردم ناراحت هستند. من بارها گفته ام که یک حکومت جز تامین خواست مردم هیچ اصالت، حقیقت و حقی ندارد. حکومت حق مردم است و جز تامین خواست مردم و رفع مشکلات آنها موجودیتی ندارد. یعنی چه؟ آیا حکومت، چیزی جدای از مردم است و برای خودش هویتی دارد؟ کجا تعریف شده است؟ پیغمبر هم حق سیطره بر انسان ها را ندارد. من بارها گفته ام در هر کشوری اصل مردم هستند. اراده و خواست مردم و رفاه و آسایش آنان بر هر چیزی مقدم است. مردم باید تعیین کننده باشند. اگر اکثریت مردم از تصمیمی که ما می خواهیم بگیریم ناراحت هستند، این تصمیم چه اصالت و مشروعیتی دارد؟ چه کسی حق دارد چنین تصمیمی را بگیرد؟ یعنی این ملت 85 میلیونی هیچکدام نمی فهمند؟ شما از کجا آمده اید که عقل کل شده اید!؟ همین ملت شما را آن بالا گذاشته است. ما باید مخترعین چسبی را پیدا کنیم که وقتی مقامات روی یک صندلی می نشینند، آنچنان آنها را می چسباند که دیگر نمی خواهند جدا شوند. ببینید ملت چه می گوید!

روز گذشته مطلبی را دیدم که خیلی به من برخورد! بعضی مواقع وقتی دلیل تصمیمی را می گویند، بدتر از خود تصمیم غلط ، انسان را ناراحت می کند. حالا به دلایلی گندم را گران کرده اید. اولا که باید برای مردم توضیح بدهید و مردم را قانع کنید. نمی شود بگویید چون ما رئیس هستیم، هر کاری دلمان بخواهد می کنیم! خیر! من از زبان شما می گویم که ملت ایران به هیچکس اجازه نداده است بدون نظر مردم، هر کاری که دلشان می خواهد بکنند! چه زمانی اجازه دادیم!؟ منِ احمدی نژاد از 15 سالگی در انقلاب بوده ام، هیچوقت چنین رایی نداده ام که اینهایی که رای می آورند هر کاری دلشان می خواهد و‌ بدون دریافت نظر مردم، انجام بدهند! حالا گران کرده اید و می خواهید دلیل بیاورید، یک دلیلی می آورید که به شخصیت مردم برمی خورد! به من که برخورد! آمده است و می گوید یک کشور همسایه ما، 3 میلیون تن گندم کم داشته، می خواسته از ایران قاچاق کند! لذا ما برای اینکه جلوی قاچاق را بگیریم، گندم را گران کردیم! بالاخره من ریاضیات خوانده ام، همان موقع گفتم 3 میلیون تن می شود 300 هزار تا کامیون 10 تنی. یعنی روزی 900-800 تا کامیون باید از این مرز بیرون برود. الان از بندرعباس روزانه این تعداد کامیون وارد کشور نمی شود، پس چگونه چنین حرفی را می زنید!؟ چیزی بگویید که درصد کمی از مردم وقتی توجه پیدا کنند، آن را بپذیرند. یک کار اشتباه کردید و نتوانستید آن را مدیریت کنید، حالا یک دلیل بدتری برایش می آورید!

من بارها گفته ام که هر حکومت و سیستمی، مردم را کنار بگذارد، محال است در مدیریت جامعه موفق بشود. این مردم هستند که باید کشور را اداره کنند، اقتصاد و فرهنگ را بسازند، سیاست را پشتیبانی و طراحی کنند، نظر بدهند و حمایت کنند. وقتی مردم را کنار می گذارید، از طرف چه کسی می خواهید مدیریت کنید؟ توضیح بدهید. به دلایل و بهانه های مختلف مردم را کنار می گذارید! این مطالبی که می گویم دلسوزانه می گویم، گوش ها را باز کنند، حرف یک ملت است. نباید نارضایتی و خشم یک ملت را کوچک بشمارند.

چند ماه پیش گفتم دارد سیل می آید چرا متوجه نیستید؟ فرض کنید من آن بچه چوپانی هستم که از بالای تپه دیده ام دارد سیل می آید و دارم به شما خبر می دهم. نباید ناراحت بشوید و اخم کنید و به من توهین کنید. حالا اخم می کنید و به من توهین می کنید، اشکالی ندارد، ولی روش و منش خودتان را درست کنید. سیلی که دارد می آید حاصل عملکرد خودتان است والّا ملت ایران بهترین ملت است، نجیب ترین و شریفترین ملت تاریخ است. اینقدر ملت همراه و همکار است. یک نفر بیاید نشان بدهد در طول 43 سال، ملت در جایی کم گذاشته باشد؟ اگر کسی آورد من به او جایزه می دهم. ملت همیشه در صحنه بوده و فداکاری و مقاومت کرده است. هر چه بوده از طرف ملت بوده، مقامات که راحت بوده اند! اینها برای اینکه بگویند خودشان نقشی ندارند چیزهای دیگری می گویند! همه چیز دست شماست. پس چه کسی نقش دارد؟ لابد موجودات مریخی می آیند کار را خراب می کنند. حاضر نیستند در خودشان تجدید نظر و بررسی کنند. ملت دلسوز است، وقتی می گوید کاری غلط است، تجدیدنظر کنید، فکر کنید و بعد اصلاح کنید، اما دائما مقاومت می کنید، نمی دانم چرا!؟ من واقعا دلیل آن را نمی فهمم. هر کسی دارد خطایی می کند که دچار خسارت می شود، اگر کسی به او گفت باید تشکر کند نه اینکه برخورد یا توهین نماید! من امیدوارم بشنوند و اصلاح کنند.

نمی خواهم کام شما را تلخ کنم چون روزانه در ارتباط هستم. چقدر خانواده هست که بخاطر قوت روزانه اش درمانده شده است. چه خانواده هایی متلاشی شدند! چرا باید اینگونه باشد؟ باید کسانی در جایی ذره ای دردشان بیاید و اصلاح کنند. من از شما سوال می کنم؛ آیا کشور ما کشور فقیری است؟ خیر! کشور ثروتمندی است. اینهمه ثروت، زمین، انرژی و معدن داریم. خدا همه چیز به ما داده است. یک روزی گفتم شما که به ملت می گویید مقاومت کنید، اگر خودتان یکی از غذاهای روی لیست غذایی تان را کم کنید، ملت همه اش را تحمل می کند. نمی دانم چرا توجه نمی کنند!؟ معلم، بازنشسته، کارگر، کسبه و ... همه اینها مردم خودمان هستند چرا توجه نمی کنید!؟ نمی دانم شاید اتفاقی برای هوش ها و قلب ها افتاده است!؟ والّا مگر می شود رنج یک انسان را بشنود و شب راحت بخوابد؟ خصوصا وقتی قدرت در دستش هست. ملت ایران خیلی می فهمد، مردم مطالب زیادی هم می گویند که اگر بخواهیم همه آنها را بگوییم فرصت نمی شود. مردم می گویند اگر پول نیست پس فرزندان شما آن طرف چه می کنند!؟ چرا خودتان آن طرف هستید؟ چرا کنار ملت نیستید؟ اینها حرف های ملت است.

من جز دفاع از حق مردم، حرف دیگری نزدم. اگر کسی در تمام ایران، گفت که من مالی بردم، تخلفی و سوءاستفاده ای کردم، اعلام کند. چون از این حرف ها نمی توانند به ما بزنند، نمی توانند بگویند خورده و برده و‌ سوءاستفاده کرده ، یا کار بلد نبوده و عرضه نداشته است، لذا یکسری حرف هایی را ردیف می کنند. ما برای همین حرف ها انقلاب کردیم تا آزادی و عدالت و انسانیت و عزت باشد و حقوق ملت رعایت شود. من یقین دارم که اگر شهدای ما بودند هر کدام، صدایشان صد برابر بلندتر از من بود. شهدا برای ماستمالی کردن شهید نشدند، بلکه برای جلوگیری از مفاسد و ظلم ها و سوءاستفاده ها شهید شدند. شهیدان، این راه را به ما نشان دادند. جانشان را دادند. جانشان را برای احمدی نژاد ندادند بلکه برای راه و هدف و ملت و عدالت و انسانیت دادند. من قریب به اتفاق وصیت نامه شهدا را خوانده ام. یک جمله در وصیت نامه ها مشترک است. اینکه " ما می رویم تا راه برای ظهور حضرت مهدی(عج) باز شود ".

این قانون یارانه ها را که ما آن زمان گذاشتیم، باید سال به سال میزان پرداختی به مردم اضافه می شد. آنها آن طرفش را نگه داشته اند ولی این طرف را بالا برده اند. همین امسال دولت بیش از 330 هزار میلیارد تومان از محل یارانه ها درآمد داشته است ولی فقط 30 هزار تای آن را به مردم می دهد. مال مردم است، باید به مردم بدهند. اگر به مردم برگردد، مشکلات حل خواهد شد.

چند دعا کنیم؛

ای خدای بزرگ؛ امام زمان ما را برسان. ما را از یاران و اعوان و انصار ایشان قرار بده.

ای خدا؛ به دست او همه بشریت را از ظلم و تجاوز و تبعیض و فساد نجات عنایت بفرما.

ای خدای بزرگ؛ به همه ملت ها سلامتی عنایت بفرما.

فقر و حسد و جنگ و درگیری و خودخواهی و خودبرتربینی را از جامعه انسانی ریشه کن بفرما.

ای خدا؛ ملت ایران را حفظ کن.

ای خدا؛ باران رحمتت را بر ملت ایران ببار.

ای خدا؛ این مردم عزیز را تا ظهور امام زمان حفظ بفرما.

عزیز و سربلند و پیروز باشید.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب