1402/03/23-00:52

باتلاق فقر

دولت بهار/ دکتر محمد طبیبیان، اقتصاددان: این که یک ملت فقیر شود، رخداد دردناکی است، اما عجیب و غریب نیست، همان ‌طور که هند در قرن هفدهم یکی از ثروتمند ترین کشورها بود و از قرن نوزدهم به بعد یکی از فقیرترین.

متاسفانه این راه نکبت را طی می کنیم بدون سر و صدا، فقط گاه‌گاهی با یک رخداد چشم باز کرده و متوجه شویم بیشتر به باتلاق فقر فرو رفته ایم.

موجودی امکانات حمل‌ و نقل کشور و سایر امکانات در حال فرسایش تدریجی است، چون امکان جایگزینی وجود ندارد. بسیاری از کارگاه‌ها و کارخانه‌ها هم با مشکل فرسایش ماشین‌آلات و ابزار روبه‌رو هستند و با مشکل عدم امکان جایگزینی و تنزل ظرفیت تولید و کارکرد. این فقیر شدنِ یا همان «فقر خاموش» در بسیاری از خانه‌های ما هم در جریان است.

مصداقی بگویم: سه سال پیش سماوری خریدم ۲۲۰ هزار تومان. امسال شیر آن خراب شد و برای خرید شیر سماور مراجعه کردم، می ‌گویند شیر ۳۵۰ هزار تومان، خود سماور را اگر پیدا کردید ۲/۵ میلیون تومان. شیر سماور را نخریدم.

یک سطل کف‌شور پدالی را سه سال پیش خریده بودم ۲۰۰ هزار تومان ، شکست. امروز صبح فروشنده گفت یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، آن را نخریدم.

اگر یخچال منزل که بیش از ۲۰ سال عمر دارد و آن موقع خریده بودم ۲۲۰ هزار تومان هر آن ممکن است خراب شود، و بخواهم مشابه آن را تهیه کنم باید بیش از ۲۰ میلیون تومان پرداخت کنم ؛ که تبعٱ بعلت عدم توانایی مالی نخواهم خرید. جارو برقی، لباسشوئی و… هم همینطور

من یک استاد دانشگاه بازنشسته هستم، اگر عمری باقی باشد به زودی خانه خود را خالی از بسیاری وسائل ضروری خواهم یافت.

قدرت خرید و درآمد ماهیانه بسیاری از ما طی سه چهار سال به یک‌ سوم رسیده.
وقتی در آمدها به زیر ۲۰۰ دلار در ماه رسید چشم باز می‌کنیم زیر خط فقر مطلق خواهیم بود، بدون این که تلاشی کرده باشیم یا جرمی را مرتکب شده باشیم. اگر بگویم در مسیر «حرکت به سمت هندی های قرن ۱۸‌ و ۱۹ هستیم » تعجب نکنید.

در برخی مناطق شهرها قیافه انسان‌ ها هم دارد مثل هندی ها می شود، در اثر  گرانی مواد غذایی و عدم تامین تغذیه مناسب.

سال ۱۳۶۰ در سازمان برنامه، فعالیت ‌هایی برای تدوین برنامه توسعه اقتصادی کشور در جریان بود که از من هم مشاوره می گرفتند. روزی چند دانشجوی انقلابی از یک دانشگاه به دفتر من آمدند و گفتند شنیده‌ایم گفته‌ای هدف برنامه این است که طی ۲۰ سال به ژاپن برسیم! تاکید کردند که این هدف کم است و باید انقلابی جهش کنیم و زود‌ترباید از ژاپن جلو بزنیم. گفتم من چنین مطلبی را بیان نکرده‌ام تصور هم نمی‌کنم با توجه به تفکرات هیئت حاکمه  تا ۵۰ سال دیگر هم ما  به ژاپن برسیم.

اکنون ۴۰ سال از آن تاریخ گذشته، گویا در سر پیچ قبلی اشتباه پیچیده‌ایم وداریم به سوی هندقرن نوزده می رویم. آن دانشجویان را هم خبر دارم بعلت لجن مال کردن شخصیت و محدود نمودن آزادی های خدا دادی و تبعیض در درآمدها و... به  کانادا مهاجرت نموده اند ، ونظاره گر وضعیت رقت بار موجود هستند ،چون می بینند که نه تنها به ژاپن‌ نرسیدیم بلکه هندی ها هم از ما فاصله گرفته وما عقب مانده ایم.

دقت کردید در مناظره‌های انتخابات ریاست‌ جمهوری کسی از  اهداف بلند برای پیشرفت و ترقی کشور سخنی به میان نیاورد؟

همه در حد قول سبد معیشتی، تامین مقداری پول کمک معاش یا قول‌های محاسبه نشده برای تامین مسکن و مانند آن یا نظارت بر بازار و کنترل توزیع و قیمت صحبت کردند.

شایسته خواهد بود ما مردم ایران حداقل گفتمان پیشرفت و ترقی برای کشور و بهبود مستمر زندگی هموطنان را به صورت یک آرمان ملی زنده نگهداریم و اجازه ندهیم در مسیر هندی شدن قرن ۱۸ تا ۱۹ برویم.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب