بهار تولید را با عملکرد ضعیفشان به بهار تورم تغییر دادند/ برای دلار ۵ هزار تومان خجالت میکشیدید، آیا الان خجالت نمیکشید؟!/ دولتهای بعد از احمدی نژاد به اندازه نصف ایشان هم کار نکردند
حسن بیادی گفت: بعضیها با الفاظ بازی میکنند، متأسفانه آبرو و ارزش بسیاری از لغاتی که در ادبیات و فرهنگ و بین مردم ما جایگاه دارد را عوض و نابود میکنند، رهبری میگویند بهار تولید، آقایان با عملکرد ضعیفشان جمله را به بهار تورم تغییر میدهند، حالا بگویید چه کسی انقلابی است؟ هنوز بیانات رهبری در نوروز تمام نشده اجناس گرانتر و تورم بالاتر رفته است، آیا این انقلابی بودن است؟ شما اول بیایید انقلابی بودن را توضیح دهید، اصلا قبول ندارم لفظ انقلابی بر روی مجلس بگذاریم.
به گزارش دولت بهار، بخشی از متن مصاحبه ایلنا با حسن بیادی، دبیر کل جمعیت آبادگران جوان به شرح زیر است:
ــ وقتی اعتراضات مردم، تبدیل به اغتشاشات میشود، در واقع همان اعتراضات است اما چون به اعتراضات گوش نمیکنند، تبدیل به اغتشاشات میشود. وقتی کسی گوش نمیکند، طرف مجبور است واکنش نشان دهد. مردم نیاز به شنیدن پاسخ سوالات خود را دارند. وقتی شما پاسخ مردم را نمیدهید، آنها باید چه کار کنند؟ جایی را هم مشخص نکردید که آنها پاسخگو باشند. خدمت به مردم لوازم و آئیننامهای دارد که سرلوحه آن مهربان بودن و به فکر مردم بودن است. شک نکنید این کارها را انجام ندادیم که اعتراضات به وجود آمد.
ــ امروز شیر پنجاه تومان و فردا شصت تومان و پس فردا … میشود. مردم از چه کسی پاسخ بگیرند؟ به چه دلیل شیر و دیگر اجناس ضروری مردم گران شده است؟ دولت میگوید ما چهار جنس را میخواستیم گران کنیم. اگر نمیدانند که آثار حرفی که میزنند چیست، نشان میدهد که سیاست ندارند و تدبیر نمیدانند. باور کنید هنوز آن کالاها را گران نکرده بودند که خلقالساعه، ۲۰۰ قلم درجا گران شد. شما میخواهید گران کنید این تصمیم راه چاره دارد. یا راه را بلد نیستید یا در حرف زدن مشکل دارید. در کشوری که اقتصاد آن التهاب دارد، با این نابسامانیها و مشکلات باید تدبیری به خرج داد تا مردم بتوانند با هم همکاری کنند. در کشور که قیمت پرتقال گران میشود، قیمت موبایل هم گران میشود نباید این جوری تصمیم گرفت. ببینید این دو موضوع چه ربطی به هم دارند؟ چه کسی باید پاسخ بیتدبیری کارنابلدان را بدهد؟
ــ یک سال پیاز زیاد میشود و میگندد و سال دیگر سیب زمینی چنین میشود و پیاز کم پیدا، این کم و زیاد شدنها را مردم باید تنظیم کنند؟ زمانیکه دولت صغیر و کبیر همه دستگاههای اجرایی و تولیدی را گرفته و اشغال نموده و بخشهای خصوصی هیچ ارزشی ندارند چهکار میشود کرد و چه اتفاقی میافتد؟ فکر میکنید این کارخانههای شخصی و بخشخصوصی، واقعا خصوصی هستند؟ آنقدر دولت در این کارخانهها دخالت میکند که هیچ حرکتی نمیتوانند انجام دهند. آنهایی که دارند کار میکنند واقعا یک تعصب خدایی، ملی، مذهبی دارند که فعالیت میکنند. وگرنه کسی که صاحب یک تولیدی است هزاران مشکل تلمبار شده بیدلیل دارد. مثلا اگر از یک کارخانه بپرسید از کدام بخشهای نظارتی دولت راضی هستند و مفسده ندارند چه خواهند گفت؟ خواهند گفت که از هیچکدام راضی نیستیم به دلیل اینکه سازمانهای وابسته به دولت مراجعین را دوست نمیدانند و خود را خادم آنان نمیدانند و آنان را به حساب نمیآورند در صورتی که نقش دولت تسهیلگری است نه تولیگری. برای چه دولت ما اینقدر بزرگ و حجیم شده و هزینههای آن بی حساب و کتاب شده؟ برای اینکه دنبال تولیگری است. در صورتیکه دولت حتی نظارت و بازرسیهای عالیه خود را میتواند با یک روند و سیستم توانا توسط گروههای شخصی و خصوصی انجام دهد. برای مثال در ترکیه فرودگاه عظیم استانبول بخش بازرسی و بررسی پاسپورت دست بخشخصوصی است. حتی امنیت و انتظامات آن نیز دست بخش خصوصی است و برای آن راهکار تعریف کردهاند.
ــ سیستمهای اداری برای مردم و بخش خصوصی دیگر هیچ ارزشی قائل نیستند. هرروز مایحتاج آنان را از برق و آب گرفته تا کالاهای اساسی گران میکنند و هیچ راهکاری هم برای رشد تولید و دلشادی مردم ندارند. بعد میگوییم باید رأی هم بدهند. یک شخصی در یکی از دورههای قبل انتخابات یک میلیون رأی آورد ولی نتوانست وارد شورای شهر شود، اما سری بعدی با ۴٨٠ هزار رأی نفر اول شده است. این یعنی چی؟ واقعا نباید خجالت بکشیم و احساس خستگی کنیم و وجداندرد بگیریم؟ بخدا مردم را با سیاستهای بچهگانه خسته کردیم. به خدا با این عزتی که مردم خوب و نجیب کشور شهید داده ما دارند حیف است که به آنان ظلم شود.
ــ تمام زیباییهایی که انقلاب ما دارد، تمام زحمات، دستاوردها و استقامتی که داشتیم مورد بیمهری واقع شده است حتی در بین مردم مذهبی و آثار تهاجم فرهنگی و حملههای سنگین رسانههای دشمن به قدری آثار شوم داشته که به ترک واجبات جوانان انجامیده است که بعضا دیگر نماز نمیخوانند و به مسائل دینی توجه نمیکند و سست شدهاند. آدم باید خون گریه کند. اگر کسی مسئول باشد باید خون گریه کند. به این دخترخانمهایی که بیرون میبینم که با این وضع میگردند، غصه میخورم چون آنها تقصیر ندارند. من مسئول تقصیر دارم و باید تنبیه شوم.
ــ این کار را (تشکیل حاکمیت یکدست) افراطیون کمعقل انجام دادند. واقعا بعضی از افراطیون کمعقل دور هم نشستند و این کار بیهوده و پر ضرر را انجام دادند و به صورتی که من اسم آن را دیکتاتوری میگذارم و نتیجهاش هم همین است که میبینیم. جالب است همین گروهی که همدل بودند، الان چند دسته شدند و این نشان میدهد کارشان احمقانه و با توهم و بی برنامه بوده است و جواب نداده. یکی از آنها هم پاسخگو نیست. رؤسای باند و یا ائتلاف غالب و پیروز ظاهری در رقابتهای انتخابات ناعادلانه گذشته که این کار را انجام دادند، حتی جلوی دوربین نمیآیند تا پاسخ مردم را بدهند. کجا موفق بودند؟ اصلاً …
ــ شک نکنید ساختار ما غلط و باید اصلاح شود. یکی از عوامل ایجاد این تمامیتخواهی بعضی از ائتلافها و گروهها، ضعف در ساختار اجرایی کشور است نه ساختار اصلی نظام. ساختار اجرایی کشور به ویژه انتخابات، متناسب با شأن و شئونات ما نیست. شما اگر به آنگولا و بنگلادش و حتی افغانستان بروید این نوع انتخابات پیش پا افتاده را در آنجا نمیبینید. یعنی انتخابات ما یک سیستم مندرآوردی است؛ حالا قانون را هم به آن میچسبانند در حالیکه آن قانون را هم اجرا نمیکنند.
ــ جالب اینجاست که اکثر این افراد شعار طرفداری از رهبری و قانون اساسی میدهند. اما یک نفرشان حرف آقا را گوش نمیکنند. مقام معظم رهبری درباره انتخابات میگویند برای من رای حداکثری در همه دورهها اهمیت دارد. مشارکت همه مردم برای من ارزش دارد نه آنکه چه کسی رأی میآورد. دیگر چطوری این موضوع به این سادگی را مطرح کنند؟ بعد این آقایان میروند توطئه میکنند و به دنبال رای حداقلی هستند بعد میگویند طرفدار نظام و رهبری هم هستند. شک نکنید تمام تلاششان برای مشارکت حداقلی است، حداقل در دو انتخابات گذشته شاهد این موضوع بسیار مهم بودیم که این حرکت مذبوحانه خیانت به مردم و کشور است. من وقتی میگویم افراطیون احمق یا خائن هستند، به خاطر همین موضوع میگویم. باور کنید حاضر نیستند کیان و حقوق اجتماعی و شخصیخودشان را به خاطر نظام و انقلاب به خطر بیندازند، اما انتظار دارند که نظام پای آنها قربانی شود و مردم هم راضی و خوشحال پای صندوقهای رأی بیایند.
ــ رهبری فرمودند آنهایی که با این نظام هم مشکل دارند بیایند و رای بدهند و این نکته هم قابل تامل است، کسی که این جناح یا آن جناح را قبول ندارد باید نماینده و کاندیدای همفکر خودش را داشته باشد تا رأی بدهد او که نمیتواند به نماینده مخالف خودش رای بدهد. آنقدر باندهای متصل به قدرت و ثروت زیاد شدند که تا دست آنها کوتاه نشود چیزی درست نخواهد شد و این مورد را هم خود مردم هم باید با رأی دادنشان به افراد صالح انجام دهند. بنابراین کسی که میداند آنها علیه او کار میکنند نمیآید رای بدهد. آنها میگویند علت عدم حضورشان در انتخابات این است که همه اندیشههایی را که آنان قبول دارند ردصلاحیت کردهاند.
ــ انقلابی و انقلابیتر مثل اسلامی و اسلامیتر است. اصلا معنا دارد؟ بیادی و بیادیتر؛ یعنی چه؟ انقلابی بودن یک فاکتورهایی دارد. مگر یک کشور انقلابی باید غیرانقلابی هم باشد؟ اگر نیست شما غیرانقلابیاش کردید؟ چه کسی این کار را انجام داده است؟ آیا از بیرون آمدند؟ آیا مجلسهای دیگر غیرانقلابی بوده و فقط این مجلس انقلابی است؟ حداقل خود آقای حداد عادل چندین دوره در مجلس حضور داشته و بعضا رئیس هم بوده است پس ایشان در مجلسی که غیرانقلابی بوده و رئیس بوده بیاید جواب بدهد. غیر از این است؟ مثل کار جهادی؛ مگر مسئولین ما غیر از کار جهادی باید کار دیگری هم انجام دهند؟ در کشوری که انقلاب اسلامی است همه کارها باید جهادی باشد. اصلا کسی که کار جهادی نمیکند و برای مردم کار نمیکند را باید کنار گذاشت. نه آنکه فردی که آمده صندلی وزارتی را ضایع کرده بعد او را در یک جای اقتصادی قوی و حساستری بگذارید. اگر خوب بود که همان جا میماند. چرا جای دیگری میگذارید؟ این انقلابی است که شما درست کردید! آیا واقعا این کارهای قبلتان انقلابی بود که می خواهید نماینده انقلابیتر بیاورید؟ آیا کارتان شایسته بود که در این مدت دو سال این همه وزیر و مسئول عوض شود و این همه گرانی و نابسامانی به وجود بیاورید؟ اول پاسخ این سوالات را بدهید بعد انقلابیتر آن را درست میکنیم. شما برای دلار پنج هزار تومان خجالت میکشیدید. الان دلار به ۶۰ هزار تومان رسیده آیا خجالت نمیکشید؟ اول این موارد را پاسخ دهید بعد انقلابیتر آن را درست کنید. ضمن آنکه فارسی را پاس بدارید، این «تر» چه معنی میدهد؟ اصلا یک نفر بگوید از نظر ادبی چه معنایی دارد؟ انقلابی، انقلابیتر. اسلامی، اسلامیتر. اصلا معنی ندارد.
ــ بعضیها با الفاظ بازی میکنند. متأسفانه آبرو و ارزش بسیاری از لغاتی که در ادبیات و فرهنگ و بین مردم ما جایگاه دارد را عوض و نابود میکنند. رهبری میگویند بهار تولید، آقایان با عملکرد ضعیفشان جمله را به بهار تورم تغییر میدهند. حالا بگویید چه کسی انقلابی است؟ هنوز بیانات رهبری در نوروز تمام نشده اجناس گرانتر و تورم بالاتر رفته است. آیا این انقلابی بودن است؟ شما اول بیایید انقلابی بودن را توضیح دهید. اصلا قبول ندارم لفظ انقلابی بر روی مجلس بگذاریم. زیرا کشوری با انقلاب اسلامی هستیم. اگر کسی خلاف این است، باید کنار برود. این افراد انقلابی بودند که دلار ۵ هزار تومانی به ۶۰ هزار تومان رسیده است؟ آسایش و آرامش مردم را گرفتند و میگویند میخواهیم انقلابیتر درست کنیم؟ وای به حال این مردم. سالی که نکوست از بهارش پیداست.
ــ من شک ندارم که در این مجلس آدمهای انقلابی، فاضل، متخصص و پرجرأت وجود دارد اما خروجی مجلس انقلابی نیست. نتوانستند بر کاستیهای دولت نظارت کنند و این اوضاع ناجور را ایجاد کردند. میدانید چرا چون همه همراه نیستند.
ــ من سالها پیش در جایی گفتم، گروهی به نام پایداری شکل گرفته که با نتیجه عملکردشان باید منتظر یک فراماسونری داخلی باشیم. یک گروهی که واقعا اختاپوسی کار میکنند و آثارشان هم مشخص است و باید مراقب آنها باشیم چون به صورت مویرگی نفوذ پیدا کرده و خدا میداند که پشتشان کیست. همین الان در درون خیلی از گروهها، نفوذ آنان وجود دارد و قابل مشاهده است و دولت هم از این نفوذ مستثنی نیست اگر این نفوذ وجود نداشت، جامعه مدرسین و روحانیت حذف نمیشد.
ــ اصلا بعضیها از مردم میترسند و من بزرگترین مشکل دولتها و دیگر قوا را ترس از حضور و مشارکت مردم میدانم. جالب است که سطح سواد مردم از متوسط سطح سواد مسئولین بالاتر است. به همین دلیل شما میتوانید به مردم بگویید حرف نزن، اما نمیتوانید به مردم بگویید نفهم. مردم خوب میفهمند. یکی از پاشنهآشیل دولتهای ما این است که مردم خوب میفهمند و مسئله دوم مربوط به رسانهها است و دولت با این دو یعنی با رسانهها و فهم مردم برخورد میکنند. فردی هزاران میلیارد مشکل ایجاد کرده و به همین راحتی در حضور میگردد و پرسه میزند اما یک فرد رسانهای یک مقاله نوشته و ۸ سال در زندان است. شاید مقالهای که او نوشته بد باشد اما میتوان با روشهایی غیرامنیتی تذکراتی داد و او را قانع کرد. راهحل فقط زندان نیست. اما فردی مانند اکبر طبری اختلاس کرده به همین راحتی از داخل زندان به مرخصی میآید، مصاحبه میکند و به قاضی توهین میکند اما هیچکس هیچچیزی به او نمیگوید. بنابراین این موارد جز آسیبهای اجتماعی است و باید حل شود.
ــ همه دولت ها از پول نفت استفاده میکنند. از کجا میآورند؟ پول نفت است دیگر. مگر با باد میشود کار کرد؟ باید پولها را در جای درست استفاده کرده و راههای روستایی درست ایجاد کنند. ببینید چقدر ما معضل داریم. هنوز مدارس و خانههای کپری داریم. مدرسههایی که زیر آفتاب و روی پیت حلبی مینشینند، داریم. دولتهای بعد از احمدی نژاد هم که بیکار نبودند، کار کردند اما به اندازه نصف دولت ایشان هم کار نکردند. من حرفم این است، کارهایی که آقایان انجام میدهند، اندازه مردم نیست.
ــ شما اگر قیمت دولتی را به بخشخصوصی تحمیل میکنید، آزاد بگذارید و دخالت نکنید، خود به خود تنظیم شده و رقابت ایجاد میشود. ضمن اینکه حقوق مردم را به اندازه بدهید. شما خدمات اجتماعی را ارزان کنید، اصلا حقوق ما را زیاد نکنید. آب و برق و تلفن را برای مردم که حقوقشان در یک سطح است، پایین بیاورید و برای صنعت بالا ببرید و به آنها سوبسید ندهید. با آن قیمت حال حاضر باید ۲ میلیون تومان به هر نفر یارانه بدهید. شما ۲ میلیون تومان به مردم یارانه بده اگر مردم صدایشان درآمد. مردم نفتشان را به شما میدهند که شما بتوانید کشور را اداره کنید. نفت برای مردم است نه دولت. برای همه مردم است؛ شما از نفت مردم استفاده میکنید و دیگر حق ندارید از مردم مالیات بگیرید. مالیات میگیرید و دستتان را در جیب مردم کردید؛ قیمت برق، آب و گاز را گزنده بالا بردید. مالیاتی که از کسبه جزء میگیرند را از اقتصاد کلان نمیگیرند. در حقوق کارمندی، مالیاتی که از حقوق کارمندی میگیرند را ببینید، هنوز حقوق را ندادند مالیات را کم کردند. همینجوری دستتان در جیب مردم هم است، به این شکل از مردم طلبکار هم هستید و انتظار دارید مردم بیایند کفشهای شما را هم واکس بزنند؟ اما در حال حاضر اگر آقای احمدینژاد بیاید از او حمایت میکنم.
ــ آقای لاریجانی نزد مردم جایگاهی ندارد باید بیشتر از اینها جهت مردمی شدن کار کنند فلذا آمارهای زیادی در این زمینه وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشند.
نظرات