مردم بیش از همیشه شاهد زائل شدن امنیت هستند!
روزنامه جوان در مطلبی نوشت: با گذشت چند دهه، برخورد با آسیبهای اجتماعی با تأکید بر بازداشت و مجازات مجرمان دنبال میشود، اما این رویکرد فرجامی جز تولید بیشتر جرم و اشباع زندانها از مجرمان نداشته است.
به گزارش دولت بهار، در این مطلب آمده است: انتشار کلیپی در مورد زورگیری مجرمان خشن از زنی رهگذر، خشم کاربران شبکههای اجتماعی را به همراه داشت.
براساس کلیپ منتشر شده، پس از توقف یک خودروی سواری در یکی از محلههای شهرستان اسلامشهر، دو مرد جوان از آن پیاده میشوند و به سمت زنی محجبه که در حال عبور است و پیداست که به دشواری در حال حرکت است، میروند و مثل کفتار به او حمله و بعد از سرقت طلاهایش فرار میکنند. فیلم به وضوح نشان میدهد حادثه در روز روشن و در محلی عمومی اتفاق افتاده است، به این معنا که مرتکبان ترسی از پلیس ندارند، برای همین به راحتی دست به عمل مجرمانه میزنند و این همان موضوعی است که به ناامنیهای موجود دامن میزند.
در مقام برخورد همواره با مطرح شدن شکایت، پلیس مجرمان را بازداشت و به زندان میفرستد و آنها نیز بعد از طی دوران خوشخوشانشان در زندان دوباره به کف خیابانها بازمیگردند تا مردم بیشتر احساس ناامنی کنند. واکنش عدلیه هم به انتشار فیلمهایی از این دست چیزی جر تهدید زبانی نبوده است و هر بار پس از دستگیری این دسته از مجرمان، پلیس و عدلیه برای سایر مجرمان خط و نشان میکشند که اگر دست از پا خطا کنند آنها را فلان و فلان میکنند، اما میبینیم که مجرمان مدام دست از پا خطا میکنند.
علیرضا مافیها و محمدعلی سروری، دو مجرم خطرناکی بودند که انتشار فیلم زورگیری آنها در خیابان کریمخان تهران باعث وحشت عمومی شده بود. همزمان با انتشار فیلم حادثه، مأموران پلیس به سرعت آنها را شناسایی و بازداشت کردند. رئیس وقت دستگاه قضا در واکنش به پیامدهای انتشار خبر با تهدید مجرمان گفت که حمل سلاح سرد در حکم محاربه و مجازات آن اعدام است.
از سوی دیگر با کامل شدن تحقیقات، علیرضا و محمدعلی به اتهام محاربه مجرم شناخته شدند و در دادگاه انقلاب تهران محاکمه و سرانجام در ملأ عام اعدام شدند. با اینکه اعدام سختترین مجازاتی است که برای این دسته از مجرمان در نظر گرفته میشود، اما میبینیم که با اعدام شدن بسیاری از این مرتکبان، خشونت همچنان در جامعه شیوع دارد، شاید به این دلیل که خشونت محصول باغ خشونت است.
اینکه همزمان با بروز جرائمی که جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد، پلیس و عدلیه در بزنگاه وارد عمل میشوند و برای کمک به امنیت روانی جامعه به سرعت مجرمان را بازداشت و مجازات میکنند قابل تقدیر است، اما اینکه با گذشت چند دهه، برخورد با آسیبهای اجتماعی با تأکید بر بازداشت و مجازات مجرمان دنبال میشود فرجامی جز تولید بیشتر جرم و اشباع زندانها از مجرمان نداشته است.
از همینروست که در سالهای اخیر مردم بیش از همیشه شاهد زائل شدن امنیت هستند. برخورد عقلانی با پدیدههای مجرمانه باید با دنبال کردن انگیزههایی که منجر به تولید جرم میشود و تلاش برای رفع آن دنبال شود، اما به نظر میرسد به دلیل اینکه در پیش گرفتن این رویه نیازمند صرف هزینه است، دولتها به آن اقبالی نشان نمیدهند، در حالی که پیامدهای آن هزینههای بیشتری را متوجه جامعه میکند.
نظرات