مشتهای سنگين تورمی
دکتر وحید شقاقی شهری
تيم اقتصادي دولت سيزدهم ظاهرا درك درستي از شرايط اقتصادي كشور ندارد؛ مسير اشتباهي را هم دنبال ميكند.
بارها به اين نكته اشاره كردهام كه اقتصاد ايران در طول 12 سال گذشته، بيش از 40 درصد كوچكتر شده است. اقتصادي كه بيش از 40 درصد كوچكتر شده و تحريمها باعث ايجاد فشار بر بخش واقعي اقتصاد و بنگاههاي اقتصادي شده، نبايد دنبال سياست تشديد ماليات برود.
در طول 6 سال گذشته به دليل اينكه ميانگين تورم بيش از 40 درصد بود، شكاف عميقي بين حقوق و دستمزد با هزينههاي زندگي اتفاق افتاده به شكلي كه طبقه متوسط در حال آب شدن است.
در اقتصادي كه 6 سال پياپي تورمهاي بالا داشته نبايد دنبال سياستهاي فشار مالياتي يا سياستهاي تشديد هزينههاي زندگي رفت.
تيم اقتصادي دولت مفهومي را متوجه نشده؛ تورم در سال اول و سال دوم با تورم در سال ششم و هفتم بسيار متفاوت است.
براي مهار تورم، كاهش كسري بودجه و... در سالهاي ابتدايي تورم ميتوان از سياستهاي انقباضي بهره برد؛ اما وقتي طول مدت تورم 6 سال شد، قدرت خريد مردم بسيار زياد كاهش يافته و جامعه فقير شده و قدرت خريد ندارد، نتيجه مهار تورم و سياستهاي انقباضي بهعكس ميشود.
من و شما كه 6 سال تورم را تحمل كردهايم، ديگر توانايي خريد كالا را نداريم. اين روند باعث ميشود بنگاههاي توليدي كشور دچار ركود شده و نيمه تعطيل يا تعطيل شوند. اين وضعيت باعث ميشود شكاف توليد تشديد شود. وقتي شكاف توليد تشديد شود، خودش يك سياست ركودي و تورمي است.
اقتصاد ايران در ششمين سال تورم بالاي خود است. در اين شرايط، اتخاذ سياستهاي انقباضي پولي و بودجهاي، تشديد ماليات، استفاده از سياستهاي فشار مالياتي يا ديگر سياستهايي كه هزينهها را تشديد ميكند، موجب ميشود نتيجه مهار تورم برعكس شود و ركود سهمگينتر شود.
سالهاي آغازين تورم من و شما، پسانداز و سرمايه اوليهاي داشتيم. وقتي شكاف ميان حقوق ما و تورم اتفاق افتاد از پساندازمان هم استفاده كرديم. اما امسال وارد هفتمين سال تورم بالا ميشويم. وقتي طول مدت تورم بيشتر ميشود استفاده از سياستهاي انقباضي نتيجه عكس ميدهد. مثلا من خانواري هستم در طبقه متوسط در ششمين سال تورم بالا، شما ميخواهيد مرا تحت فشار شديد مالياتي و ساير هزينهها قرار بدهيد، ديگر قدرت خريدي ندارم؛ پساندازم هم تمام شده و ديگر تواني براي خريد ندارم.
وقتي طبقه متوسط تواني براي خريد نداشته باشد، بنگاههاي توليدي هم آسيب ميبينند. وقتي بنگاههاي توليدي تعطيل شود، فقر تشديد، شكاف توليد ايجاد ميشود، اين شكاف توليد هم ركود را بيشتر ميكند و هم تورم را تشديد ميكند.
دولتي كه امروز با سياستهاي انقباضي و بودجهاي و پولي، سياستهاي تشديد ماليات و ديگر سياستهاي فشار هزينهاي مواجه ميشود، عملا اتفاقي كه رخ ميدهد آن است كه هم مصرفكننده و هم توليدكننده آسيب ميبينند. مردم ديگر نميتوانند رستوران بروند، مسافرت بروند، لوزام خانگي و مبلمان خود را تعويض كنند و... اين موضوع فشار سنگين ركودي ايجاد ميكند، فقر تشديد ميكند و نهايتا تورم بيشتر ميشود.
ما به دولت بايد بگوييم كه سياستهاي دولت در سالهاي آغازين تورم بالا بايد با سياستهاي دولت در سالهاي تداوم تورم متفاوت باشد.
در صد سال اخير بيشترين طول تورمي ايران 3 سال بوده است. سال 20، 21، 52، 53، 54 ايران تورم بالا داشته و در سالهاي بعد از انقلاب، سالهاي 73 و 74 همچنين 90 و 91 تورم بالا در ايران تجربه شده است. بيشترين طول دوران تورمي طي اين سالها 2 يا 3 سال بوده است. اما در سالهاي اخير اين طول زماني به بيش از 6 الي 7 سال رسيده است. وقتي طول دوران تورم بيشتر ميشود، فشار تورمي افزايش مييابد. تورم سال ششم، با تورم 40 درصدي سال اول متفاوت است. ممكن است تورم 40 درصدي در سال ششم حدود 150 درصد سال اول خواهد بود. مانند بوكسوري كه در مسابقه خود مشتهاي مختلفي ميخورد. مشت اول اما با مشت ششم بسيار متفاوت است و ممكن است فرد را ناكاوت كند.
دولت مسير را اشتباه ميرود.
نظرات