دکتر علیرضابیگی: افرادی که در مورد صلاحیتها تصمیم میگیرند باید پاسخ دهند
دکتر علیرضابیگی گفت: افرادی که در مورد صلاحیتها تصمیم میگیرند باید پاسخ دهند. بنده به عنوان کسی که از ۱۴ سالگی اسلحه دست گرفتم و از کشور و انقلاب دفاع کردم در ۶۱ سالگی توانستم از همه حواشی عبور کنم اما اکنون در معرض چنین نسبت ناروایی قرار گرفتم که بنده را به دلیل التزام نداشتن به قانون اساسی ردصلاحیت شدم.
به گزارش دولت بهار، متن صحبت های دکتر علیرضابیگی در گفتگو با خبرآنلاین بدین شرح است:
در مورد علت ردصلاحیت بنده دو علت را مطرح کردند. در مرحله هیئت اجرایی صلاحیت بنده به واسطه ارتکاب علیه امنیت ملی رد شد، در صورتی که بنده چنین محکومیتی نداشتم و تنها محکومیتم مربوط به شکایت فاطمی امین است که در دادگاه بدوی به یکسال حبس محکوم شدم اما به دلیل اینکه رأی دادگاه هنوز قطعیت پیدا نکرده نمیتواند به عنوان ملاکی برای ردصلاحیت بنده از طرف شورای نگهبان قرار بگیرد.
در مرحله هیئت نظارت با استناد به بند ۲ و ۴ ماده ۳۱ قانون انتخابات که عبارتند از عدم التزام به جمهوری اسلامی ایران و عدم ابراز وفاداری به قانون اساسی صلاحیت بنده رد شد. البته به بنده نگفتند که مصادیق این دو بنده چیست و من هم به این بندها اعتراض کردم، لذا در مورد علت ردصلاحیتم به مواردی نظیر رابطه با احمدینژاد اشاره نشده است.
بنده هیچ جلسهای با هیئت نظارت نداشتم البته هیئت نظارت به صورت تلفنی از بنده دعوت کرد که من گفتم فقدان سوء پیشینه را ارائه کردم و عملاً رأیی که آنها دادند فاقد اعتبار است چراکه سوءپیشینه کیفری ندارم، بنابراین ضرورتی برای حضور در هیئت نظارت نمیبینم و به همین موارد بسنده کردم و آنها هم موردی نگفتند.
قضیه مانند این است که به کسی گفته شود شما سربازی نرفتید اما وقتی کارت پایان خدمت خود را بدهم، ادعای مذکور فاقد اعتبار خواهد بود.
در عالم واقع طبق نظرسنجیها و بررسیهایی که موسسات مختلف انجام دادند، احمدینژاد محبوبترین شخصیت جمهوری اسلامی است، همچنین او به عنوان یک شخصیت برجسته عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، لذا اگر کسی نسبت به احمدینژاد و رابطه با او حساسیت دارد و نمیپسندد، مشخص است که آن فرد در شناخت سیاسی جامعه دچار اشکال است.
البته امکان دارد چنین نگرشهایی وجود داشته باشد کما اینکه با وجود اینکه حدود ۲ سال است احمدینژاد کنشگری در حوزه سیاست را کنار گذاشته، عدهای تلاش میکنند که احمدینژاد سکوت خود را بشکند اما او بنابر ملاحظاتی که دارد تلاش میکند در کنار مردم بایستد در حال حاضر مردم پیرامون بسیاری از موضوعات در کشور حالت سکوت را اختیار کردند و به نوعی قهر عمیق در مردم رخ داده که این تلاش برای آوردن احمدینژاد به صحنه و موضعگیری او نسبت به موضوعات مختلف، جواب نخواهد داد.
بخشی از علت سکوتی که احمدینژاد در پیش گرفته، به موضوعاتی مربوط است که در مورد او رخ میدهد کما اینکه شخص بایدن تحریم احمدینژاد را اعلام میکند در حالی که به صورت معمول تحریمها توسط وزارت خزانهداری آمریکا و یا سایر نهادهای این کشور اعلام میشود.
دکتر احمدینژاد از طرفی استاد برجسته برترین دانشگاه فنی ایران یعنی دانشگاه علم و صنعت است، کرسی دارد. یا در مورد دیگر وقتی احمدینژاد به سفر علمی دعوت میشود آن اتفاقات ناصواب صورت میگیرد که باز هم او حاضر نشد در مورد ممانعت از سفرش صحبت کند، احمدینژاد حدود ۱۰ ساعت در فرودگاه ایستاد که اجازه خروج از کشور به او بدهند، البته در نهایت رفت و برگشت.
مجموع رفتارهای او نشان میدهد که حاضر نیست وارد کنشگری سیاسی شود. چه دلیلی وجود دارد که نزدیکی و رابطه من با احمدینژاد حساسیت برانگیز باشد و امتیاز منفی محسوب شود.
دکتر احمدینژاد در دانشگاه علم و صنعت در حال تدریس در مقطع دکتری است و رساله قبول میکند.
برداشت بنده این است که احمدینژاد حاضر نیست در مورد هیچ موضوعی اظهارنظر کند. احمدینژاد قبل از وقایع ۱۴۰۱ سکوت اختیار کرد. البته انتظار میرفت او در مورد فوت مهسا امینی و اتفاقات پس از آن اظهارنظر کند، هرچند موضع احمدینژاد در چنین موارد روشن است اما او ترجیح میدهد سکوت کند کما اینکه سکوت او از هر فریادی بلندتر است.
افرادی که در مورد صلاحیتها تصمیم میگیرند باید پاسخ دهند. بنده به عنوان کسی که از ۱۴ سالگی اسلحه دست گرفتم و از کشور و انقلاب دفاع کردم در ۶۱ سالگی توانستم از همه حواشی عبور کنم اما اکنون در معرض چنین نسبت ناروایی قرار گرفتم که بنده را به دلیل التزام نداشتن به قانون اساسی ردصلاحیت شدم.
بنده به شخصه ادعایی ندارم اما قضاوت عمومی باید صورت بگیرد. اگر قرار است به واسطه رابطه با احمدینژاد از سوی شورای نگهبان چنین تصمیمی گرفته شود، حرفی ندارم و تابع نظر شورا نگهبان هستم.
نظرات