1399/09/18-00:13

نامه روشنگرانه بهروز افخمی به وزیر بهداشت درباره برنامه‌های غلط دولت برای کرونا

 نامه روشنگرانه بهروز افخمی به وزیر بهداشت درباره برنامه‌های غلط دولت برای کرونا

نمی شود شما را به خاطر همراهی با هیاهوی جهانی کرونا در شش ماه اول همه گیری سرزنش کرد. من قبول دارم در بهار و تابستان گذشته که ویروس ناشناخته بود و هیاهوی رسانه ها مردم را میخکوب کرده بود صلاح مملکت و جمهوری اسلامی در پیش گرفتن همان سیاست هایی بود که در پیش گرفته شد و قبول دارم که شما در مقام وزیر و کارشناس در شش هفت ماه اول می بایست همان توصیه ها را می فرمودید که فرمودید. اما الان که چند ماه است کرونا بالا و پایین خود را نشان داده، از شما و پزشکان تحت امرشما توقع می رود تأملی بفرمائید و شجاعتی به خرج دهید و آن چه را امثال دانلد ترامپ و بوریس جانسون با همه خریت فهمیده‌اند بگویید و تاکید بفرمائید.

به گزارش دولت بهار، متن کامل نامه روشنگرانه بهروز افخمی به وزیر بهداشت درباره برنامه‌های غلط دولت برای کرونا به شرح زیر است:

هوالحق

وزیر محترم بهداشت و درمان

جناب آقای دکتر نمکی

دکتر جان شما را چه میشود؟ شما پزشک معتبر و مقام سیاسی و مسئول مدیریت غائله ی کرونا هستید. همه مسئولین اجرایی مملکت به حرف شما عمل می کنند، مراجع تقلید و رهبر انقلاب بنا بر توصیه و کارشناسی شما فتوا می دهند و حکم می کنند. صدا و سیما و رسانه های دیگر بنابر دستور یا صلاحدید شما و پزشکان و کارشناسان تحت امر شما هر روز آهنگ های ترسناک میزنند و به دلیل رکورد شکنی تلفات كرونا به مردم تسلیت می گویند و هر روز را بدترین روز می نامند.

مجریان تلویزیون به فرمان شما ماسک زده اند. مقامات کشوری و لشکری ماسک زده اند. مردم توی خیابان حتی اگر کرونا گرفته باشند و ایمن شده باشد باید ماسک بزنند یا آماده ی بگومگو و دعوا با همشهریانی باشند که آن ها را به خاطر نزدن ماسک فحش می دهند و تحقیر می کنند.

مردان توی خانه باید ماسک به صورت بزنند با صابون جنگ و دعوا با همسران را به تن بزنند. فاصله ی اجتماعی همه جا حتی توی خانه باید حفظ شود. مردان که خانه نشین شده اند و به چه کنم چه کنم افتاده داند، باید مراقب باشند که از بچه ها دور بمانند و یک گوشه بنشینند و توی سر خودشان بزنند.

چرا ورزش و گردش و کسب و کار مردم را تعطیل کرده اید و چرا دارید کسادی و افسردگی و ورشکستگی فراگیر را دامن می زنید؟ شما مقام سیاسی بلند پایه هستید، چرا آمار و ارقام را درست وارسی نمی کنید و چرا به جای تحلیل درست از آمار، نتایج دراماتیک و دلبخواهی می گیرید؟ چرا این توهم را القا می کنید که روزی چهارصد تا شیصد کشته برای شیوع كامل کرونا یک فاجعه ی وحشتناک است؟ مگر آمارهای وزارتخانه مطبوع خودتان را ندارید؟ مگر نمی دانید اگر کرونا هم نباشد توی این مملکت که نزدیک نه میلیون مرد و زن سالمند دارد، در پائیز و زمستان روزانه هزار و دویست - سيصد نفر می میرند؟ مگر نمیدانید آنفلوآنزا در پاییز و زمستان گذشته در ایران ده هزار نفر را کشته و در همین پاییز و زمستان هم ده هزار نفر دیگر را خواهد کشت؟ مگر نمی دانید که خطر مرگ افراد سالمند در صورت ابتلا به بعضی از آنفلوآنزاها بیشتر از کرونا است؟

آمار روزانه ی مبتلایان و کشته های کرونا در آمریکا جلوی چشم شما است. آمار آمریکا قابل اعتماد است چون دمکرات ها که از کرونا بر علیه ترامپ استفاده ی سیاسی می کردند مراقب بودند هیچ کشته ای از قلم نیفتد. آمار کشته های روزانه‌ی کرونا در آمریکا کمتر از یک درصد مبتلایان روزانه است، از طرف دیگر تخمین زده می شود هر روز بیش از ده برابر کسانی که تست شده و مبتلای قطعی هستند افرادی بی علامت یا با علائم خفیف بی آنکه به پزشک مراجعه کنند یا حتی از بیماری خود با خبر شوند خوب می شوند. اگر این تخمین درست باشد با یک حساب سرانگشتی معلوم می شود در برابر هر کشته‌ی کرونا، بیش از هزار نفر کرونا گرفته و خوب شده اند، یعنی بعد از شیوع کامل کرونا در سرتاسر آمریکا در حدود یک در هزار جمعیت آن کشور می میرند و بقیه ایمنی پیدا می کنند. همه ی آمارها و پژوهش های علمی همین را نشان میدهد.

سازمان بهداشت جهانی چند هفته پیش نتایج تحقیقاتی را منتشر کرد که نشان می دهد تا اول پائیز حدود ده درصد از مردم دنیا ایمنی پیدا کرده اند (در زمان این پژوهش کمتر از یک میلیون نفر مرده بودند) اگر یک میلیون نفر مرده اند و هشتصد میلیون نفر (یعنی ده درصد جمعیت دنیا) پادتن پیدا کرده اند یعنی در برابر هر یک نفر که می میرد هشتصد نفر مصونیت پیدا می کنند، با این حساب و با توجه به این که در همه گیری های ویروسی همیشه بین بیست تا سی درصد مردم اصلا" مبتلا نمی شوند باز به این نتیجه می رسیم که کرونا تا شیوع كامل حدود یک در هزار مردم را می کشد و بقیه مصونیت پیدا می کنند. گزارش سازمان بهداشت جهانی این افسانه را هم باطل می کند که مصونیت کرونا دوام ندارد.

طولانی شدن دوران نقاهت کرونا و دوام چند ماهه‌ی بیماری در بعضی بیماران زمینه‌ای تکرار این ادعا بود که پادتن کروتا دوام ندارد و مبتلایان ممکن است چند ماه پس از بهبودی دوباره مبتلا شوند. هیچ پژوهش علمی احتمال واگیری مجدد کرونا را تایید نکرده اما بعضی از پزشکان احتمالا به انگیزه‌ی وادار کردن مردم به ماسک زدن و رعایت سایر محدودیت هایی که تحمیل کرده اند، به این افسانه نیاز دارند.

اگر تا پایان تابستان هشتصد میلیون نفر و امروز احتمالا یک میلیارد نفر یا بیشتر کرونا گرفته اند و پادتن پیدا کرده اند پس یک میلیارد نفر یا بیشتر نه کرونا می گیرند و نه می توانند دیگری را مبتلا کنند. با این حساب چطور می توانید به آن ها حکم کنید که ماسک بزن یا در خانه بمان با کار و کاسبی را تعطیل کن و ورشکست شو!؟

البته افسانه ی کم دوام بودن مصونیت کرونا خیلی وقت است که دیگر شنیده نمی شود و خیال نمی کنم شما هم واقعا بخواهید از آن دفاع کنید. افسانه ی دیگری که برای تمدید بگیر و ببند میان مردم وحشت زده تبلیغ می شود این است که کرونا پیر و جوان نمی شناسد! دکتر حریرچی خیلی به این عبارت غلط انداز علاقه دارد. اگر منظور او این است که بیماری های همه گیر همه را می گیرد، بدیهیات می گوید اما اگر مرض أو القای این است که کرونا می تواند پیر و جوان را بکشد این تقريبا دروغ محض است! تلفات کرونا در کودکان کمتر از ده سال صفر، در میان افراد زیر سی سال نزدیک به صفر و در جمعیت های بین سی تا چهل و پنج سال یک در بیست هزار نفر است.

متاسفانه تحت تاثیر این افسانه که کرونا پیر و جوان را می کشد مردم وحشت زده، کودکان و نوجوانان خود را خانه نشین کرده اند و از خیر تحصیل و تفریح و رشد فکری و بدنی بچه هایشان گذشته اند. الان میلیونها کودک و نوجوان در ایران و صدها میلیون کودک و نوجوان در کشورهای ثروتمند، خانه نشین شده و در حالی که هر روز چاق تر و افسرده تر و ترسوتر می شوند از پنجره‌ی آپارتمان به دنیایی نگاه می کنند که مردم به دلایل موهوم وحشت زده اند و ماسک می زنند و از هم دور می ایستند.

الان میلیاردها زن وحشت زده توی خانه ها زندانبان بچه ها شده اند و شوهران را عذاب میدهند و صدها میلیون مرد حیرت زده به بیکاری و بدهکاری و درمان خیره مانده اند. این وحشت و حیرت را البته شما نساخته اید، اما به نظر می رسد آن را باور کرده اید و دنبال سازندگانش به راه افتاده اید!

کرونا با سرعت زیادی واگیر می شود اما خطر مرگ در اثر ابتلای به آن خیلی کم است. هیچ جای دنيا تلفات کرونا به دو در هزار جمعیت نرسیده و نود درصد کشورهای گرفتار هنوز حتی به تلفات نیم در هزار جمعیت نرسیده اند.

آمار اعلامی وزارت شما می گوید کشته های ایران نه ماه بعد از شروع شیوع کرونا یعنی تا آخر آبان تازه به نیم در هزار جمعیت کشور رسیده است. اما تخمین های آماری نشان می دهد که کشته های ایران هم تا شيوع كامل به یک در هزار جمعیت نزدیک خواهد شد و به هشتاد هزار نفر خواهد رسید. تخمینی که از آمار کشته های کرونا در اروپا و آمریکا به دست می آید این است که این ویروس حدود یک درصد از سالمندان مبتلا را می کشد. حالا اگر جمعیت سالمند (یعنی بالای شصت سال) در حدود ده درصد کل جمعیت کشور باشد، تلفات کرونا در حدود یک در هزار کل جمعیت خواهد بود و اگر جمعیت سالمند بیش از ده درصد کل جمعیت باشد رقم نهایی تلفات بیشتر خواهد شد.

مثلا در ایالت های نیویورک و نیوجرسی که جمعیت سالمند در حدود بیست درصد جمعیت کل است همان یک درصد سالمندانی که کشته می شوند رقم تلفات کل جمعیت را به دو در هزار نزدیک کرده است البته تلفات روزانه‌ی ایالت های نیویورک و نیوجرسی حالا در سردترین روزهای سال و در اوج موج دوم به چند ده نفر در هر روز تقلیل پیدا کرده و با این ترتیب بعید است تا پایان زمستان به دو در هزار کل جمعیت برسد. این را هم در نظر داشته باشید که در آمریکا هیج گرفت و گیر و قدغن جدی، افسار کرونا را نکشید و پروتکل های بهداشتی به دلیل بی اعتنائی هواداران ترامپ که نیمی از مردم اند رعایت نشده. منظورم این است که خیال نکنید دو رقمی شدن تلفات نیویورک و نیوجرسی به دلیل رعایت پروتکل های بهداشتی با استفاده از ماسک است، غائله کرونا در آمریکا چنان سیاسی شده که توی خیابان می توانید به راحتی جمهوری خواه و دمکرات را از هم تشخیص دهید. دمکرات ها ماسک می زنند و جمهوری خواهان ماسک نمی‌زنند. بنابر این دلیل دو رقمی شدن تلفات روزانه ی کرونا این است که تقریبا همه ی جمعیت مبتلا شده اند و پادتن پیدا کرده اند.

کشور پرو که کشته هایش أواخر مهر ماه به یک در هزار جمعیت اش رسید، چند ماه است که از اوج ابتلا و مرگ و میر گذشته و با کشته های روزانه کمتر از صد نفر به نظر می رسد به ایمنی تمام جمعیت نزدیک شده است. بلژیک هم از یک در هزار کشته‌ی کرونا بالاتر رفته و با ورود به فصل سرد، روزانه بیش از صد کشته دارد. بلژیک به خاطر جمعیت زیاد سالمندانش تا رسیدن به مقولیت جمعی بیش از یک و نیم در هزار جمعیت کشته می دهد و شاید حتی به دو در هزار نزدیک شود.

آمار کشته های بلژیک و پرو از این نظر جالب توجه است که این دو کشور بیشترین سخت گیری ها را برای جلوگیری از شیوع کرونا اعمال کرده اند و حتی تا تعطیلی سراسری و قدغن کردن مسافرت بین شهرها پیش رفته است اما هیچ کدام نتوانسته اند شیوع بیماری را متوقف یا حتی آهسته کنند و بر خلاف انتظار جلوتر از همه ی کشورها از تلفات یک در هزار بالاتر رفته اند.

از طرف دیگر آمریکا و انگلیسی که کرونا را خیلی بد مدیریت کرده یا اصلا مدیریت نکرده اند وضع بدتر با بهتری ندارند و اگرچه کشته های روزانه شان نسبت به اوج شیوع کم شده اما تا بهار آینده احتمالا به رقم تلفات حدود یک در هزار خواهند رسید. آمریکا وقتی به پانصد هزار کشته برسد از یک و نیم در هزار عبور می کند و انگلیس هم وقتی به صد هزار کشته برسد از یک و نیم در هزار جمعیت خودش عبور می کند.

رسیدن به این ارقام بعید است چون تلقات آمریکا از روزی سه هزار نفر در موج اول به کمتر از هزار نفر در موج دوم رسیده و تلفات انگلیس هم که در موج اول بیش از هزار نفر در روز بود در موج دوم به کمتر از پانصد نفر کاهش یافته است. فرانسه و ایتالیا و اسپانیا که کشته هایشان با ورود به دومین فصل سرد، روزانه چند صد نفر شده از نیم در هزار جمعیت گذشته اند و با وجود تشدید بگیر و ببند و جریمه تا بهار به نزدیک تلفات یک در هزار و ایمنی جمعی می رسند.

آمار تلفات کشورهای گرمسیر البته خیلی کمتر است و تلفات مردم در آفریقا و جنوب آسیا و استراليا تا رسیدن به ایمنی عمومی شاید به نیم در هزار نرسد.

حالا نوبت یک پرسش بی ملاحظه است از کجا معلوم کسانی که در اثر کرونا مرده اند و نود درصدشان سالمند و یا سالخورده بوده اند یا بیماری های زمینه ای داشته اند، اگر در اثر کرونا نمی مردند تا پایان سال زنده می ماندند؟ آمار می تواند جواب این پرسش بی ملاحظه را بدهد.

اگر آمار مجموع فوتی های سال قبل را با مجموع کشته های امسال مقایسه کنیم و ببینیم که مجموع مردگان امسال رشد غیر منتظره‌ای نشان می دهد البته می توانیم بگوئیم کرونا تاثیر واقعی داشته است: در سال 2019 که خبری از کرونا نبود مجموع فوت شدگان کشور آمریکا دو میلیون و نهصد و نه هزار نفر بود که هفتاد و پنج درصد آنها سالمند بودند. با توجه به رشد ساليانه‌ی جمعیت سالمندان در آمریکا حتی بدون کرونا انتظار می رفت که مجموع فوت شدگان در پایان سال 2020 (یعنی امسال به بیش از سه میلیون نفر برسد. حالا اگر تا پایان سال 2020 مجموع فوت شدگان آمریکا همان سه میلیون نفری باشد که بدون کرونا هم انتظار می رفت، مردم به پزشکان و سیاستمداران که این همه وحشت ایجاد کردند چه خواهند گفت؟! برای جواب این پرسش باید تا پایان سال میلادی (یعنی یک ماه دیگر) منتظر بمانیم اما همین پرسش بی ملاحظه در مورد ایران هم قابل طرح است.

در سال 98 که خبری از کرونا نبود نزدیک چهارصد هزار نفر از مردم ایران به دلایل مختلف از دنیا رفته‌اند که نزدیک هشتاد درصد آنها سالمند یا سالخورده بودند. با توجه به رشد ساليانه ی جمعیت سالمندان در ایران، انتظار می رفت امسال بدون کرونا هم با چهارصد و ده هزار فوتی یا بیشتر به پایان برسد. حالا اگر در پایان سال آمار نشان دهد که مجموع فوتی ها همان چهارصد و ده هزار نفر است چه باید گفت؟! در این صورت به حکم آمار معلوم می شود که کرونا هیچ تاثیری در مجموع کشته های سالیانه نداشته و کسانی که در اثر کرونا مرده اند اگر در اثر این بیماری نمی‌مردند باز نمی توانستند تا آخر سال دوام بیاورند.

کاری که شما می خواهید بکنید، کند کردن انتشار ویروس کرونا است اما این کار چه فایده‌ای دارد؟ کند کردن شیوع کرونا می تواند جلوی تلفات را بگیرد؟ منتظر کشف واکسن هستید؟ آیا همه قبول می کنند واکسن بزنند؟ آیا همه‌ی سالخوردگان هر سال برای مصونیت در برابر آنفلوآنزاهای دیگر واکسینه می شدند و اگر می شدند پس چرا هر سال ده هزار نفر تلفات آنفلوانزا داریم؟

شاید می خواهید با کند کردن شیوع کرونا كادر بهداشت و درمان را از خستگی و بیماری و مرگ احتمالی نجات دهید. دکتر حریرچی خیلی غصه‌ی کادر بهداشت و درمان و پزشکان نابغه ای را که در اثر کرونا مرده اند می خورد اما آمار نمی دهد، راستی چند نفر پزشک و پرستار زیر شصت و پنج سال توی این هشت نه ماه در اثر کرونا مرده اند؟ آمار کل جامعه ی بهداشت و درمان که از سیصد هزار نفر بیشترند تا حالا چند نفر کشته ی کرونا داده؟ اگر مجموع کشته های پزشک و پرستار در اثر کرونا به صد و پنجاه نفر رسیده باید گفت تلفات شما مثل بقیه ی ملت است اما اگر از سيصد کشته بالاتر رفته اید می توانید ادعا کنید پزشکان و پرستاران در راه انجام وظیفه کشته داده اند.

پرسش های بی ملاحظه تری هم می شود پرسید. مثلا این که چرا جامعه‌ی بهداشت و درمان ایران با بیش از سیصد هزار پزشک و پرستار و صد و هفتاد هزار تخت بیمارستانی از عهده ی پذیرش پنج هزار بیمار کرونای بد حال بر نمی آید؟ آمار شما می گوید بیمارانی که وضع وخیم داشته و تحت مراقبت های ویژه قرار گرفته اند در شش ماه اول همیشه کمتر از چهار هزار و در ماه اول پاییز کمتر از پنج هزار نفر بوده اما حالا که چند روز است از پنج هزار نفر بالاتر رفته، حرف از پر شدن بیمارستان ها به میان آمده است.

می شود پرسید از صد و هفتاد هزار تخت بیمارستانی که دارید چند تا امکان مراقبتهای ویژه دارد؟ می شود پرسید تجهیز و تبدیل سه یا چهار هزار تخت جدید برای مراقبتهای کرونایی چقدر وقت و هزینه لازم داشت و چرا در هفت ماه گذشته تختهای مراقبت ویژه برای پذیرش دو سه هزار بیمار بیشتر فراهم نشد؟ اگر تجهیز هر تخت و تبدیل آن به تخت مراقبت ویژه‌ی کرونا یک میلیارد تومن خرج داشت می توانستید با سه هزار میلیارد تومن سه هزار تخت آماده کنید.

حالا می شود پرسید چرا صد میلیون یورو (یعنی سه هزار میلیارد تومن) اعتبار گرفته اید تا خرج خرید کیت های تست سریع و تشخیص مبتلايان جديد کنید؟ آیا پزشکان نه ماه بعد از شیوع کرونا هنوز برای تشخیص بیماران بد حال نیازمند کیت تشخیص هستند؟ آیا می خواهید آمار مبتلایان قطعی را با زیاد کردن تست بالا ببرید تا درصد مردگان به مبتلایان آبرومند شود؟ (اگر آمار تست مثبت مثلا" پنج هزار و تعداد کشته ها پانصد نفر در روز باشد به نظر می رسد تلفات كرونا ده درصد مبتلایان است اما اگر آمار تست مثبت به روزانه پنجاه هزار برسد و تلفات همان پانصد نفر در روز بماند به نظر می آید تلفات به یک درصد مبتلایان رسیده است. البته این شعبده بازی فقط روی کاغذ اتفاق می افتد و کشته های واقعی هیچ کم و زیاد نشده اند.)

نمی شود شما را به خاطر همراهی با هیاهوی جهانی کرونا در شش ماه اول همه گیری سرزنش کرد. من قبول دارم در بهار و تابستان گذشته که ویروس ناشناخته بود و هیاهوی رسانه ها مردم را میخکوب کرده بود صلاح مملکت و جمهوری اسلامی در پیش گرفتن همان سیاست هایی بود که در پیش گرفته شد و قبول دارم که شما در مقام وزیر و کارشناس در شش هفت ماه اول می بایست همان توصیه ها را می فرمودید که فرمودید. اما الان که چند ماه است کرونا بالا و پایین خود را نشان داده، از شما و پزشکان تحت امرشما توقع می رود تأملی بفرمائید و شجاعتی به خرج دهید و آن چه را امثال دانلد ترامپ و بوریس جانسون با همه خریت فهمیده‌اند بگویید و تاکید بفرمائید.

کرونا چندان خطرناک تر از آنفلوآنزاهای دیگر نیست و آهسته کردن شیوع آن (اگر ممکن باشد) به خسارات مادی و معنوی با ابعاد نجومی نمی ارزد.

آقای دکتر شما سیاستمدار نیستید و می دانم نمی خواهید از کرونا برای سیاست بازی استفاده کنید. این است که با شما فقط به زبان آمار و ارقام و پژوهش های علمی حرف زدم. بعید می دانم بتوانید یا بخواهید در اعتبار آمار و ارقامی که آورده ام شک و شبهه کنید. تلفات کرونا در دنیا هنوز به یک میلیون و چهارصد هزار نرسیده اما توی همین ده یازده ماه پرهیاهو بیش از چهارصد هزار نفر بر اثر آنفلوآنزاهای فصلی مرده اند، بیش از هشتصد هزار نفر بر اثر مالاریا مرده اند، بیش از یک و نیم میلیون نفر بر اثر ایدز مرده اند و بیش از هفت میلیون نفر بر اثر سرطان جان به جان آفرین تسلیم کرده اند.

شما بهتر از من می دانید که کرونای واقعی با شبح کرونا که رسانه ها ساخته اند و نمایش می دهند خیلی فرق دارد. شاید شبح کرونا را لیبرال دمکرات های آمریکا و انگلیس و اروپا با هدف راکد کردن اقتصاد و به دست آوردن رای مردم برای برانداختن نوفاشیست هایی مثل ترامپ و جانسون و مکرون و نتانیاهو ساخته باشند اما در این کار موفق نخواهند شد و ترامپ یا مانند او در اروپا و آمریکا هر روز قدرتمندتر خواهند شد.

دوران لیبرال دمکراسی به پایان رسیده و با فیل هوا کردن نمی شود از شر فاشیسم نو خلاص شد. جای لیبرال دمکراسی توی موزه های تاریخ است و دنیای فردا عرصه ی جدال میان اسلام انقلابی و فاشیسم نو خواهد بود. اما شما بهتر است مواظب باشید کلاهتان را باد نبرد! شما سیاستمدار نیستید اما حداقل می توانید نتایج سیاسی پیروی کورکورانه از هیاهوی کرونا را بر اعتبار جامعه‌ی پزشکی و پرستاری ایران تخمین بزنید.

اگر با همه گرفتاری هایی که اصرار دارید به مردم تحمیل شود شیوع بیماری ادامه پیدا کند و تلفات کرونا در ایران پا به پای آمریکا و اروپا به یک در هزار برسد تا ایمنی عمومی برقرار شود، خیلی ها از خود می پرسند این آزار و اذیت ها برای چه بود؟ تعطیلی مشاغل و مدارس و فلج کردن حیات اجتماعی اگر بی فایده از آب در بیاید باعث بی اعتباری ماندگار پزشکان نزد مردمی خواهد شد که تاوان وحشت زدگی و ندانم کاری را داده اند...

حالا این رقم را هم تحویل بگیرید. در همین دوران کرونایی نزدیک به یک میلیون نفر در دنیا خودکشی کرده اند، یعنی در این یازده ماه به ازای هر صد نفر که به دلیل کرونا مرده اند هشتاد نفر خودکشی کرده اند. راستی هیچ پرسیده اید و آمار خواسته اید که در هفت ماه اول سال 99 در ایران چند نفر خودکشی کرده اند؟ آیا آمار خودکشی ها را با آمار هفت ماه اول سال 98 که کرونا نبوده مقایسه کرده اید؟ من آمار ندارم اما اگر خود کشی در هفت ماه اول امسال خیلی بیشتر از هفت ماه اول سال 98 باشد آیا می شود احتمال داد که رشد خودکشی تا حدودی مال کرونا و افسردگی ناشی از تعطیلی کار و کاسبی و خانه نشینی و بدهکاری و ورشکستگی و ناامیدی از آینده بوده؟ می توانید حدس بزنید خودکشی هایی که شاید به حرمان و بیچارگی ناشی از سیاست های شما مربوط باشد به معنی از بین رفتن جان های احتمالا جوان تر از کشته های احتمالی کرونا است که می خواهید زنده نگه دارید؟

نمی خواهم ادامه بدم! شما آدم خوبی هستید و دکتر حریرچی هم آدم نازنینی است که فقط به نظر می رسد به فیلم های ترسناک خیلی علاقه دارد. خودتان می دانید که می توانستم خیلی دراماتیک‌تر و بی رحمانه تر بنویسم و شما و همکاران را طوری مورد عتاب و خطاب قرار دهم که نمایش های تلویزیونی تحقیر آمیز و وحشت انگیز دکتر حریرچی بی آزار جلوه کند. اما امیدوارم کافی باشد. شما پزشک مسلمان و متعهدی هستید و الان باید تصمیم های سخت بگیرید. پزشکان مسلمان می گویند دوا پیش ما و شفا پیش خداست. اما حکیم واقعی آن است که وقتی فهمید در برابر یک بیماری ناشناخته و نه چندان خطرناک کار زیادی ازش برنمی آید به جای امر و نهی و زور گفتن به مردم صاف و پوست کنده بگوید دوا پیش ما نیست و شفا پیش خداست.

دعا بفرمائید

بهروز افخمی

آبان هزار و سیصد و نود و نه

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب