1399/09/27-17:56

یادداشت دكتر علي ذبيحی/ انحراف از حق

یادداشت دكتر علي ذبيحی/ انحراف از حق

جبهه بزرگ مستکبرین در 42 سال گذشته با وارونه سازی حقایق، نتوانستند مردم ایران را از پی جویی خواسته های به حق خود منصرف کنند و آقای روحانی نیز باید متوجه این معنا باشد که با وجود برخورداری از حمایت گسترده رسانه های اصلاح طلب و حتی رسانه ملی، قادر نیست با وارونه نمایی حقایق، مردم را از حمایت دکتر احمدی نژاد منصرف سازد.

دولت بهار/ دكتر علي ذبيحي: زندگی بشر در طول تاریخ همواره با درد و رنج همراه بوده است و با وجود گسترش ابعاد همزیستی مشترک، همچنان آمیخته با رنج های فراوان است. سرنوشت بسیاری از جوامع و ملت ها، حاکی از ریشه دار شدن برخی خصلت های ناپسند و غیرانسانی در مدیران و حکمرانان کشورهای گوناگون است، تا آنجا که اصلی ترین نقش ها و اثرگذاری ها را در گسترش ظلم، فساد و تباهی در محیط زندگی انسانها ایفا کرده اند و متاسفانه این روند همچنان ادامه دارد.

به رغم ارسال پیامبران الهی و انزال کتب آسمانی، متاسفانه صاحب منصبان و قدرتمداران در جوامع گوناگون آشکارا با انحراف از مسیر حق و بی توجهی به خواست اکثریت مردم، منشاء درد و رنج برای ملت ها بوده و هستند و درب را همچنان بر همان پاشنه ای می چرخانند که اشراف خودخواه و خودبرتر پندار همواره آن را در برابر منادیان حق به حرکت در آورده اند.

پس از جنگ جهانی دوم یعنی از سال 1945 تا پیروزی عظیم انقلاب ملت ایران در سال 1979 کره زمین در سلطه دو ابرقدرت استکباری غرب و شرق گرفتار بود و نیروهای مبارز و ظلم ستیز با هر عقیده و گرایشی در کشورهای مختلف، تلاش کرده اند تا به روش های مختلف در جهت احقاق حقوق مردمان سرزمین خود در مقابل حاکمان جائر و جباران بایستند و با پرداخت هزینه های سنگین، آنان را به تمکین در برابر اراده اکثریت مردم وادار سازند و یا از مسند قدرت ساقط کنند و به تحولی بنیادین در مدیریت کشور خویش مبادرت ورزند.

انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با تحولات دیگر کشورها از ویژگی های خاصی برخوردار بوده است. رهبری بی نظیر امام با ویژگیهای خاص خود، ایدئولوژی ناب اسلامی به عنوان عامل وحدت و همگرایی مردم در طرح خواسته های مشترک ازجمله ویژگی های منحصر به فرد انقلاب اسلامی ایران است که وقتی با خصوصیاتی مانند دارا بودن دومین منابع نفت و گاز دنیا و قرار داشتن در خاورمیانه به عنوان شاهراه اصلی سه قاره مهم و اصلی دنیا درهم آمیخته می شود، این انقلاب را به یک عامل بسیار تعیین کننده و تاثیرگذار در معادلات جهانی تبدیل می کند.

انرژی به عنوان عنصر چهارم در کنار سه عنصر اصلی حیات بشر یعنی هوا ، آب و خاک قرار گرفته است و زندگی بدون برخورداری از منابع انرژی پایدار تقریبا غیر ممکن شده است.

انقلابی که در سال 1357 هجری شمسی بوقوع پیوست، ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام دارد. تحولی با این رویکرد در دوران قاجار و پهلوی نیز چندین بار در زمان قائم مقام فراهانی، امیر کبیر، نهضت مشروطه و نهضت ملی کردن نفت خودنمایی کرد اما با تلاش مشترک سلطه گران داخلی و خارجی عقیم ماند.

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، قدرتهای شرق و غرب و جبهه به هم پیوسته رسانه ای آنها همواره در برابر مطالبات و خواسته های به حق و واقعی مردم ایران و انقلاب اسلامی صف آرایی کرده و مستمر در تلاش بوده اند تا از اوج گیری اندیشه پویای انقلاب و جذب سایر ملت ها به سوی آن جلوگیری کنند.

دولت های استکباری امریکا و انگلیس و ... با بهره مندی از قدرت رسانه ای و سیاسی، واقعیتهای مردم و انقلاب را با تکذیب و مخالفت نپذیرفته اند و همواره همانی را گفته اند که خود خواسته اند. آنها بکاربردن بمب اتم در ناکازاکی و هیروشیما، ترور تعداد زیادی از مسئولین و مردم بیگناه ایران، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری در خلیج فارس، کشتار انسانهای بیشمار با سازماندهی گروه های تروریستی القاعده و داعش و ... را درست و بدون اشکال وانمود می کنند اما کسانی را که بر ارزش ها و خواسته های به حق مردم پا فشاری می نمایند، هدف اتهامات گوناگون و همچنین استهزاء و تمسخر تخریب شخصیت قرار می دهند. این مدل گفتگو و فرهنگ ناشی از خوی استکباری دشمن است که در طول تاریخ شاهد آن بوده ایم.

اینکه دشمن چه رفتاری را در برابر انقلاب اسلامی و ملت ایران در پیش گرفته است، تعجب آور نیست اما جای بسی تعجب از کسانی است که خود را عضوی از پیکره عظیم انقلاب تصور می کنند، و متاسفانه همان کاری را انجام می دهند که دشمن انجام داده و می دهد.

پرسش عمومی مردم آن است که چرا پس از چهل و دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، کسانی همچون جناب روحانی رئیس جمهور که خود را از پیشروان انقلاب و همیشه در مسئولیت های مختلف معرفی می کند، همان مشی و منشی را نسبت به یکی از مدیران ارشد کشور در پیش گرفته که مختص مستکبرین و متکبرین است.

بی اعتبار بودن آقای روحانی و دولت متبوعش نزد مردم، توجیه گر رفتار و مواضع خصمانه ایشان در برابر دکتر احمدی نژاد نیست و ایشان برای به دست آوردن اعتماد از دست رفته مردم باید در نحوه تعاملات و تصمیمات و اقدامات خود تجدید نظرکند و به جز راست و بیان حقیقت با مردم سخن نگوید.

انکار واقعیت حلال هیچ مشکلی نیست. آقای روحانی وقتی از پشت شیشه های دودی خودروی زرهی خود به ارزیابی میزان شادمانی مردم می پردازد و با بی پروایی آن را بیان می دارد، در حقیقت دارد بر رنج و آلام و گرفتارهای بی شماری مردم ایران سرپوش می گذارد و آن را منکر می شود. او کافی است به تاسی از دکتر احمدی نژاد به میان مردم برود و از نزدیک و رو در رو با آنان مواجه شود تا واقعیت ها را دریابد و آنها را به زبان آورد.

گریز از مناظره تلویزیونی با دکتر احمدی نژاد نیز نه تنها هیچ راهی را به سوی رئیس جمهور نمی گشاید و مانع از قضاوت مردم نمی شود، بلکه آقای روحانی را در نزد افکار عمومی با پرسش های بدون پاسخی مواجه می سازد که نتیجه آن بی اعتباری فزاینده ایشان و دولت متبوعشان نزد مردم است.

آقای روحانی در ابتدای دولت خود به مثابه یک معلم اخلاق ظاهر شد و دروغ و دروغگویی را عملی زشت و خلاف ارزش های اخلاقی برشمرد اما به تدریج او ماهیت خود را بروز داد و دقیقا برخلاف آنچه می نمود، رفتار کرد که ریشه آن را باید در ناکارامدی، سیاسی کاری و بی تجربگی های او در مدیریت صحیح دولت و کشور جست و جو کرد.

جبهه بزرگ مستکبرین در 42 سال گذشته با وارونه سازی حقایق، نتوانستند مردم ایران را از پی جویی خواسته های به حق خود منصرف کنند و آقای روحانی نیز باید متوجه این معنا باشد که با وجود برخورداری از حمایت گسترده رسانه های اصلاح طلب و حتی رسانه ملی، قادر نیست با وارونه نمایی حقایق، مردم را از حمایت دکتر احمدی نژاد منصرف سازد.

نظرات

  • محمود 27 آذر

    فقط ااحمدی‌نژادوبس

  • ناشناس 27 آذر

    دقیقا حرف حساب زدی

  • حامد 27 آذر

    درود خدا و تمام پیامبران بر احمدی نژاد

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب