اشتراکگذاری باورهای مشترک برای وصالی تاریخی و پیوندی جهانی
سیدمجتبی ناوندی
دکتر محمود احمدینژاد، رییسجمهور اسبق کشورمان و استاد دانشگاه علم و صنعت ایران با توجه به درخواستهای فراوان و مصرانه خیل عظیم مردمی که با روشهای مختلف، اعم از حضوری، کتبی، تماسهای تلفنی و شبکههای اجتماعی، خواستار ثبت نام وی برای کاندیداتوری در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بودند، پس از چند روز بررسی جوانب مختلف و پیچیده این موضوع و علیرغم پیشبینی شرایط احتمالی این مسیر، در نهایت با اطاعت از فرمان ملت، روز یکشنبه 13 خردادماه 1403 با حضور در وزارت کشور، برای کاندیداتوری در این دوره از انتخابات ثبتنام و اعلام آمادگی کرد.
دکتر احمدینژاد، هم در روزهایی که مردم برای دعوت از ایشان در میدان 72 نارمک حاضر میشدند و هم در سخنان خود پس از ثبت نام در وزارت کشور بر استفاده حداکثری از ظرفیتهای ملی، مبنا قراردادن رای و نظر عموم مردم، همدلی و همکاری جمعی، بهرهگیری شایسته از دیدگاهها و تجربیات اساتید صاحبنظر و متخصصان کارآمد در پرتو همزیستی مسالمتآمیز و تعامل سازنده با جهان و اولویتدادن به توسعه مناسبات به ویژه اقتصادی در عرصهی بینالمللی تاکید ویژه داشت و حتی در جمع مردمی که روز 12 خردادماه 1403 برای دعوت از وی در میدان 72 تجمع کرده بودند، تصریح کرد: «عزیزان یادمان باشد که هر اتفاقی بیفتد، ما علیه هیچکس نیستیم و همه را به همدلی برای خدمت به مردم دعوت میکنیم. ما با این دعواهای سیاسی که با صفکشی و وزنکشی، قدرت را میلیمتری با هم تقسیم میکنند بیگانهایم و قبول نداریم. اصلا برای همین در انقلاب هستیم، برای همین زنده ایم، برای همین، دور هم جمع میشویم، برای همین، جریان بهار هستیم؛ چون اصلا موضوع ما، قدرت نیست. قدرت یک ابزار است، فقط برای اصلاح و خدمت. قدرت به خودی خود هیچ ارزشی ندارد و از آب بینی بز مریض بیارزشتر است. این مناصب و عنوانها واقعا جز وبال گردن و نابود کردن مسیر تکاملی انسان چیزی ندارد؛ مگر اینکه در خدمت احقاق حق مردم و اصلاح امور، خدمت به مردم، برقراری عدالت، برطرفکردن مشکلات مردم که امروز بسیار زیاد است، باشد».
البته ممکن است برخی سیاسیون، این سخنان را یک ژست انتخاباتی بدانند؛ درحالیکه تحلیل کلیدواژههای پر استفاده توسط دکتر احمدینژاد در سالهای اخیر نشان میدهد این موارد نه تنها باور اوست بلکه برای تحقق آنها، برنامهی تدوینشده دارد؛ به طور مثال، سفر اخیر وی به مجارستان و سخنانش در نشستها و میزگردهای مختلف علمی و تخصصی دانشگاه ملی لودوویکا این کشور که تحت عنوان «ارزشهای مشترک در محیط زیست جهانی» برگزار شدند نیز با تاکید ویژه دکتر احمدینژاد بر کلید واژههایی همچون «حقیقت واحد و مشترک انسانی»، «یگانگی در عین گوناگونی»، «آیندهی مطلوب بشری»، «وحدت سرشت و یگانگی سرنوشت انسانی»، «هویت واحد انسانی»، «مسئولیتهای مشترک»، «مدیریت مشترک جهانی»، «جامعهی واحد جهانی»، «جغرافیای طبیعی مقهور جغرافیای انسانی»، «باورها و ارزشهای جمعی مشترک بینالمللی» همراه بود که با اشاره به اهمیت «دریافت مشترک از محیط زیست انسانی» برای رسیدن به «تفاهم درباره مسئولیتهای مشترک» و التزام به ایفای تعهدات ناشی از آن، حرکت تکاملی بشر جهت رسیدن به «سرنوشت واحد» از رهگذر درک «سرشت واحد» و نیز در تعامل با طبیعت و محیط زیست را ضروری خواند.
تاکید این استاد دانشگاه بر اصطلاحات و عبارات مرتبط با «جامعهی واحد انسانی» و «مدیریت مشترک جهانی» در سخنرانیها و نشستهای داخلی و بینالمللی، هر چند در چارچوب تحولات بزرگ جهانی که با جدیترشدن نقش شبکههای اجتماعی، سرعت تصاعدی و بسیار بیشتری گرفته است، بهتر درک میشود ولی این عبارات و اصطلاحات، بارها توسط دکتر احمدینژاد در سالهای گذشته مورداستفاده قرارگرفتهاست که به طور مشخص میتوان به پیشنهاد مهم مورخه 21سپتامبر2010میلادی(سیام شهریورماه 1389) وی در «اجلاس توسعهی هزارهی سوم» که در مقرر سازمان ملل(نیویورک) برگزار شد، اشاره کرد که ضمن ارائه پیشنهاد نامگذاری دههی دوم هزارهی سوم به «دههی مدیریتمشترکجهان» توسط سازمانملل، از همه رؤسا، اندیشمندان و مصلحان جهانی خواسته بود که با همفکری و همدلی در جهت برنامهریزی عملی برای تحقق «نظم نوین جهانی» از هیچ کوششی دریغ نورزند.
همچنین در یکی دیگر از این موارد، دکتر احمدی نژاد در مورخه ۲۸ آبانماه ۱۴۰۰ در سخنانی که کنار آرامگاه کوروش در مجموعه تاریخی پاسارگاد ایراد کرد، با اشاره به این موضوع که در دورهی بیش از هزار ساله مدیریت جهان توسط ایرانیان، جهان نه با تحمیل و یا زور سرنیزه، بلکه با فرهنگ و انسانیت اداره میشد، «منشور کوروش» را نماد اندیشهی توحیدی و انسانی و مدیریت او را عالیترین شیوهی زمامداری انسانمحور در 25 قرن قبل عنوان کرده بود.
همانطور که اشاره شد هرچند تاکیدها و پیشنهادهای این استاد دانشگاه و سیاستمدار ایرانی دربارهی «مدیریت مشترک جهانی بر مبنای ارزشها و باورهای مشترک انسانی» از حدود 2 دهه قبل آغاز شده است؛ اما اکنون با توجه به تحولات اساسی و روز افزون روابط انسانی در جهان امروز و توسعه ارتباطات انسانی با شکلگیری و توسعه جدیتر شبکهها و رسانههای اجتماعی در سالهای اخیر، نیاز به برداشتن گامهای بسیار بزرگ در این زمینه در سطوح ملی و بینالمللی بیش از پیش احساس میشود.
البته از سالها قبل، اندیشمندان بزرگی در جهان با اشاره به تحولات بزرگ جهان امروز، از لزوم بازنگری در حوزههای گوناگون و روابط مختلف انسانی سخن گفتهاند که به طور مثال، مارشال مکلوهان، اندیشمند کانادایی در توصیف آیندهی جهان تحت تأثیر وسایل ارتباط جمعی، در کتابهای «کهکشان گوتنبرگ(انسان رسانهای)» و «درک رسانهها» اصطلاح دهکدهی جهانی را به کار برده است. البته این دو کتاب در دهه 1960 میلادی منتشر شدهاند که جامعهی انسانی تنها با وسایل ارتباط جمعی مانند مطبوعات، رادیو و تلویزیون مواجه شده بود و هرچند این وسایل ارتباط جمعی، تاثیرات بسیارمهمی در زندگی بشری گذاشتند ولی ظهور رسانههای اجتماعی و نقشآفرینی بیبدیل آنها در مناسبات انسانی امروز، یحتمل برای اندیشمندان آن روزگار حتی قابل تصور هم نبود. در حقیقت، علیرغم اینکه مکلوهان، شبکه جهانی وب را تقریباً سی سال پیش از اختراع آن پیشبینی کرده بود ولی اولین رسانهی اجتماعی به شکل فعلی، حدود دو دهه بعد از درگذشت مکلوهان به وجود آمد؛ لذا هرچند در حالت کلی، شباهتهایی بین جامعهی شبکهای امروز و دهکدهی جهانی توصیفشده توسط مکلوهان دیده میشود؛ اما تفاوتهای اساسی و بنیادین بین این دو وجود دارد.
همچنین مانوئل کاستلز، جامعهشناس اسپانیایی و از نظریهپردازان بزرگ علم ارتباطات که سهگانه مهم «عصر اطلاعات» نوشته اوست، به شکلگیری «جامعهی شبکهای» و تغییرات بزرگ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در چنین جامعهای و درنتیجه، لزوم بازنگری و بازفهم در عرصههای مختلف ازجمله توسعه اشاره کرده است و یا یان ون دایک، استاد علوم ارتباطات دانشگاه توئنته هلند، دیگر صاحب نظر در نظریه جامعهی شبکهای است که در کتاب معروف خود با نام جامعه شبکه ای، مباحثی را در این زمینه مطرح کرده است.
هرچند مفهوم «شبکه» در ارتباطات اجتماعی بشر، موضوع جدیدی نیست و «شبکههای اجتماعی» یا «سوشیال نتورکها» حتی از دوران غارنشینی و شکار، همراه انسانها بودهاند و آنچه امروز به عنوان فرهنگ میشناسیم، محصولِ شبکههای اجتماعی است؛ چراکه اگر تعامل و تبادل اطلاعات و تأثیرگذاری انسانها بر یکدیگر از طریق دوستی و آشنایی نبود، الگوهای رفتاری مشابه در یک قوم یا قبیله شکل نمیگرفت؛ اما نکته حائز اهمیت که تحولات اخیر جهانی را در پی داشته، ظهور و توسعه فناوریهای دیجیتال و اینترنتی مانند «رسانههای اجتماعی» یا «سوشیال مدیاها» است که امکان ارتباطات انسانی را از ارتباط بین مردم یک روستا یا شهر یا کشور به سطح ارتباطات گستردهی جهانی بین همه انسانهای دنیا رساندهاند. دکتر احمدینژاد نیز در نشست علمی دانشگاه ملی لودوویکا مجارستان بر این موضوع، تاکید ویژه داشت که «ارتقای دانش و پیشرفت فناوری، موجب شد تا بشر حوزه حضور خود در جهان را به طور مستمر گسترش دهد تا جایی که جغرافیای طبیعی مقهور جغرافیای انسانی شده است».
در جامعهی شبکهای امروزی است که امکان اشتراکگذاری بین تمام انسانهای جهان، معنا و عینیت پیدا کرده است تا انسانها بتوانند ایدهها، باورها، قابلیتها، ظرفیتها و امکانات خود را برای استفادهی بقیهی انسانها به اشتراک بگذارند و از ایدهها، باورها، قابلیتها و امکانات اشتراک گذاشته شده توسط سایر انسانها استفاده کنند و با این قابلیت و امکان جدید، نوع انسان آماده میشود تا دستاوردهای عظیم سفر تاریخی خود را در حوزههای مختلف اندیشه، ادب، فرهنگ، دانش، علم و فناوری نمایش دهد و دریافتهای اساسی از هستی، جهان و خود را به منظور تبیین ضرورتهای ناشی از این به هم رسیدن، به اشتراک بگذارد.
این قابلیت شبکهای جوامع امروز، فرصت بسیار مهم و تاریخی فراهم کرده است تا فرزندان آدم و حوا پس از هزاران سال دوری و فراق، اینک در وصالی تاریخی و پیوندی جهانی در کنار هم قرار گیرند و به قول دکتر احمدینژاد، «انسان در تدارک است تا پایان دوره تاریکی، تنهایی، ترس و تشویش را اعلام کند و آغاز روزگار روشن با هم بودن، امنیت و آرامش را فریاد بزند».
البته نباید فراموش کرد که امروزه با وجود فراهمشدن امکان ارتباطات گسترده بین تکتک انسانها در جامعهی شبکهای، دیگر نمیتوان بدون ملاحظات جهانی و صرفاً بر اساس مدلهای محلی و یا حتی ملی، مبادرت به تصمیم و اقدام نمود و همانطور که این استاد دانشگاه علم و صنعت ایران در میزگردها و نشستهای علمی و تخصصی اخیر دانشگاه ملی مجارستان اشاره داشت: «آینده مطلوب بشر، همگانی است و از مسیر درک حوزههای مشترک، تحکیم دوستی و عشق، حذف موانع از مسیر به هم رسیدن و با هم بودن و تعامل و همکاری همه جانبه و سرانجام باور عمیق به یگانه بودن سرنوشت آحاد بشر میگذرد و درک یگانگی سرنوشت، یک کلان راهبرد است که در صورت ایفای تعهدات ناشی از آن، میتوان انقلاب بزرگی را در ماهیت مناسبات انسانی و در روابط بین دولتها و ملتها به انتظار نشست».
یکی دیگر از خصوصیات شبکه، محیط مشترک و پیوستگی بین اعضای آن شبکه است که باعث میشود هر اتفاقی برای یکی از اعضای شبکه، دیگر اعضای شبکه را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد؛ بعنوان مثال، وقتی یک رایانه در شبکهای به ویروس آلوده میشود، رایانههای دیگر هم یحتمل در خطر آلوده شده به آن ویروس قرار میگیرند. دکتر احمدی نژاد نیز در میزگرد علمی و تخصصی دانشگاه ملی لودوویکا مجارستان، با اشاره به تجربیات پاندمی، بهترین و مهمترین تجربه آن را یک باور جمعی مشترک بین المللی خواند و تاکید کرد: «آنجا همه فهمیدیم که ما در یک محیط مشترک و به هم پیوسته زندگی می کنیم و اگر اتفاقی در یک نقطه از جهان بیفتد، بقیه را هم تحت تاثیر قرار می دهد. نمیخواهم از حادثه مشخصی اسم ببرم اما پاندمی نشان داد که جامعه انسانی به سرعت دارد از لحاظ فهم و اندیشه رشد میکند. همه فهمیدند که ما یک جامعه واحد در کل جهان هستیم و همه مسائل، به همه مربوط است؛ حتی اگر به صورت نقطهای از آن مسئله تحتتاثیر قرارنگیرند، اما در آینده قرارخواهندگرفت».
در چنین شرایطی، دریافت عمومی از «وحدت سرشت انسانی» در کنار تحقق «یگانگی سرنوشت انسانی» به تدریج به باوری حتمی و گسترده در افکار عمومی جهانی، به خصوص در دیدگاههای اندیشمندان تبدیل شده و جهان را در آستانه تحولات بزرگ و بیسابقه قرار داده است و همانگونه که رییس هیات امنای انجمن بین المللی حمایت از قربانیان جنگ(ایساو) به درستی تاکید کرد: «دریافت عمومی از وحدت سرشت انسانی، به توسعه مستمر در دامنه تبیین و مطالبه حقوق بشر و درک عمومی از یگانگی در سرنوشت، به توسعه مستمر نظامات بین المللی انجامیده و این دو می روند تا از رهگذر تحول و تعمیق ارزشهای مشترک نظیر آزادی، عدالت، کرامت، امنیت و رفاه همگانی، مرحله نهایی برای تحقق جامعه واحد جهانی را در دسترس بشر قرار دهند».
در پایان، ذکر این نکته، خالی از لطف نیست که محصول جامعهی شبکهای امروز، همافزایی انسانی فردا، وصال تاریخی فرزندان آدم و حوا، پیوند جهانی انسانها و شکلگیری جامعهی واحد انسانی با مدیریت مشترک است که این جهان انسانی، قطعا انسانهایی با خصوصیات، ابعاد وجودی، اهداف و آرمانهایی در مقیاس جهانی و به دور از تعصبات و مرزبندیهای سنتی گذشته میطلبد که در عین حال که بر باورها و ارزشهای مشترک انسانی تاکید میکنند به تفاوتهای انسانی احترام میگذارند و حتی تفاوتها را هم در راستای مکملبودن و تکامل نوع انسان مینگرند و به دنبال «همافزایی انسانی» هستند تا همافزایی، صلح و دوستی جای دشمنیها و جنگها را بگیرد و به عصری جدید، درخشان و بیبدیل از زندگی نوع انسان پا بنهیم. در چنین ساختاری است که «مخالف» جای خود را به «مکمل» میدهد و مخالفتها هم از روی دلسوزی و با رویکرد همافزایی خواهد بود؛ نه از روی تعصبات و یا کینههای گروهی و فردی!
نظرات