از فرار مغزها و نخبگان رسیدیم به فرار تودهای!
به گزارش دولت بهار، روزنامه همدلی نوشت: از فرار مغزها و مهاجرت نخبهها و ورزشکاران بهخارج از کشور، بهمهاجرت فراگیر و تودهای رسیدیم. مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، خبر داد که جامعه ایران در آستانه ورود به فاز مهاجرت تودهوار است.
بهرام صلواتی در سرمقاله ویژهنامه روز جهانی مهاجران هشدار داد که یکی از جنبههای ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران، شکلگیری موج «مهاجرت تودهای» است و اقشار مختلف مردم اکنون در سودای زندگی و شرایط اقتصادی امنتر و با ثباتتر در فکر خروج از کشور و حتی سرازیر شدن به کشورهای همسایه هستند.
وی در ادامه گفت: «هر چند پیش از این، نگاهها بیشتر معطوف به خروج استعدادها و تحصیلکردهها و خروج نخبگان هنری و ورزشی از کشور بود، اما اکنون میل به خروج و مهاجرت از ایران در طبقههای مختلف اجتماعی و بهخصوص دهکهای پایین اقتصادی با سرعت در حال شیوع است.»
شکلگیری موج مهاجرت تودهای این پیام را منتقل میکند که تنها نخبگان نیستند که فضای کشور را برای ادامه زندگی مناسب نمیدانند، بلکه این حس به افراد عادی جامعه از هر صنف و قشری نیز سرایت کرده است و قشر عادی، نخبه، مرفه، تحصیلکرده، درحال تحصیل و حتی دهکهای پایین جامعه بهحدی از بهبودی شرایط کشور ناامیده شدهاند که تبوتاب رفتن بهجانشان افتاده است. بدیهی است مهاجرت تودهای و فراگیر پدیدهای به مراتب عمیقتر و دردناکتر از مهاجرت نخبگان است و نشان از نزول امید در هر قشر و سطحی از جامعه دارد.
البته این اولین بار نیست که شوق رفتن ایرانیها از سرزمین مادریشان خبرساز میشود. هر از چندگاهی تمایل ایرانیان برای ترک وطن به تیتر رسانهها تبدیل میشود. همین یک سال پیش بود که معاون فرهنگی شهرداری تهران از تمایل ۲۹درصدی مردم به زندگی در کشوری بهغیر از ایران خبر داد.
جوادی یگانه معاون فرهنگی شهرداری تهران و استادجامعهشناسی دانشگاه تهران در توئیتی نوشت: بر اساس پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران (۴۲۶ شهرو مرکز شهرستان با۸۲۰۰۰ نمونه در سال ۱۳۹۵)، ۲۹.۸ درصد از مردم، تمایل به زندگی در کشوری بجز ایران دارند. با استناد به آمار اعلامی از سوی جوادی یگانه، اگر جمعیت ایران را 80میلیون فرض کنیم، تا پارسال و قبل از شیوع کرونا 23 میلیون و 200 هزار نفر ایرانیان میل به رفتن داشتهاند.
این درحالی است که موسسه گالوپ در سال 2015 آمار ایرانیانی را که میل بهمهاجرت از ایران داشتهاند، یک میلیون و 800 هزار نفر اعلام کرده بود. این نشان میدهد که میل به رفتن در میان ایرانیان به نسبت ۴سال قبل از آن بیش از 12برابر شده است. بدون تردید با شیوع کرونا و ناتوانی مسئولان در مدیریت این پاندمی و همچنین ناتوانی، تعلل یا سهلانگاری در تهیه واکسن کرونا این آمار بیشتر شده است.
اگر در گذشته پاسخ به چرایی میل ایرانیان به مهاجرت نیاز به اندکی تامل داشت، اما امروزه با توجه به وضعیت فعلی کشور،این موضوع آن قدر روشن است که دیگر نیاز به بررسی خاصی ندارد و حتی هر شهروند عادی هم بدون کوچکترین مکثی میتواند دهها و حتی صدها دلیل رفتن را در مدت زمان کوتاهی برشمارد. فارغ از وضعیت پرابهام و نامناسب شرایط اقتصادی، چندصدایی در مدیریت کشور، حرفهای ضدونقیض مسئولان، انکار بدیهیات و واقعیات جامعه از سوی حاکمیت، نبود فهم مشترک از مشکلات بین مردم و مسئولان، شکاف عمیقی که در درک شرایط بین توده مردم با حکمرانان کشور شکل گرفته است و صدها دلیل دیگر این حس را در مردم ایجاد کرده است که بوی بهبود از اوضاع کشور به مشام نمیرسد و برخی از مسئولان نه تنها توانایی مدیریت کشور را ندارند بلکه حتی توانایی تصمیمگیری و پذیرش تبعات تصمیم خود را نیز ندارند.
مدیریت انتقادبرانگیز پاندمی کرونا بهتنهایی شاهدی بر عدم توانایی برخی از مسئولان کشور در مملکتداری است. افزون بر مشکلات ذکر شده نمیتوان نقش و تاثیر شرایط نامطلوب محیط زیست، خشکسالیهای پیدرپی، کمبود آب و آسیبهای گسترده اجتماعی کشور را نادیده گرفت. بدون شک معضلات اقتصادی در کنار مشکلات اجتماعی و زیست محیطی و... آیندهای نامعلوم و پر ابهام برای ایرانیها رقم زده است، جوری که آنان بهناچار چشم بهآن سوی مرزها دوخته و رویاهایشان را در سرزمین دیگری جستوجو میکنند.
نظرات