1399/10/09-21:26

یادداشت علی اکبر جوانفکر/ تکرار تاریخ با اراده ملت

یادداشت علی اکبر جوانفکر/ تکرار تاریخ با اراده ملت

چرا با وجود تبلیغات هدفمند سیاسی صورت گرفته علیه رئیس جمهور و دولت سابق، باور و علاقمندی مردم به ایشان نه تنها تغییر نکرده، بلکه به طور معنی داری نیز عمق و گسترش یافته است؟

دولت بهار/ علی اکبر جوانفکر: طبق بررسی های متعدد انجام شده در مراکز مختلف نظر سنجی، اکثر مردم ایران، خواستار بازگشت مجدد دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق به عرصه مدیریت اجرایی کشور هستند.

به این سئوال مهم و جدی باید پاسخی درخور داده شود که مگر حضور ایشان در جایگاه ریاست جمهوری، دربردارنده چه دستاوردهایی برای ملت ایران است که اینچنین بی صبرانه و مشتاقانه برای بازگشت مجدد ایشان لحظه شماری می کنند؟

هشت سال است که آقای حسن روحانی در جایگاه ریاست جمهوری و شماری از مقامات رسمی و اعضای دولت کنونی در تخریب دکتر احمدی نژاد و دولت ایشان، از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند.

به راستي چرا این تلاش ها بی ثمر مانده است و مردم تحت تاثیر آنها قرار نگرفته اند؟ و اصولا چرا با وجود تبلیغات هدفمند سیاسی صورت گرفته علیه رئیس جمهور و دولت سابق، باور و علاقمندی مردم به ایشان نه تنها تغییر نکرده، بلکه به طور معنی داری نیز عمق و گسترش یافته است؟

از تحریم  خبری دکتر احمدی نژاد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، قریب هشت سال سپری شده است.

در این مدت با استفاده از بیت المال، صدها برنامه در تخریب دولت قبل و به طور متمرکز شخص دکتر احمدی نژاد تولید و پخش شده است.

چرا این همه تبلیغات سوء و یک سویه در رسانه ملی و بدون اجازه پاسخگویی به شبهه افکنی ها و دروغ پردازی های صورت گرفته، انحراف اذهان عمومی از حقیقت را درپی نداشته است؟

آیا جز این است که مردم از لابه لای همه ترفندها، به عمق خباثت ها واقف شدند و چشم خود را بر حقیقت فرونبستند؟

در جمهوری اسلامی ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان، هیچ رسانه مستقلی که بتوان آن را منعکس کننده حقایق و خواسته های واقعی مردم تلقی کرد، وجود ندارد.

شرایط امروز کشور به روشنی واگو کننده این حقیقت تلخ است که رسانه های گروهی، عموما راهی را در پیش گرفته اند که هیچ نسبتی با مردم و آرمانها و مطالبات به حق آنها ندارد.

رسانه های چپ و راست به طور همه جانبه و در عین حال رندانه ای کوشیده اند با خبر سازی، جعل آمار و اطلاعات و تحریف واقعیت ها ، وجهه خادم ملت ایران را نزد مردم تخریب و او را از چشم ها بیندازند.

آیا مردم در برابر این حجم عظیم از تبلیغات مسموم علیه دکتر احمدی نژاد و دولت قبل واکسینه شده اند؟

آیا مردم با رسانه هایی که سایه سنگین جریان سیاسی طالب قدرت بر سر آنها سنگینی می کند، به طور کامل قهر کرده اند؟

سئوال این است که چرا تلاش های خباثت آمیز انجام شده در فضای رسانه ای کشور، بی نتیجه مانده و رئیس جمهور سابق، همچنان مورد محبت مردم است و آنها برای نجات کشور از وضع اسف بار امروز چشم امیدشان معطوف به اوست؟

 دو برادر در راس دو قوه مقننه و قضائیه با اجرای یک توطئه مشترک، همه توش و توان خود را بسیج کردند تا مانع از به انجام رسیدن طرحها و برنامه های مردمی دکتر احمدی نژاد در نظام اجرایی کشور شوند.  
 
مجلس علی لاریجانی از انجام هر کاری برای زمین گیر کردن دولت قبل فروگذار نکرد و قوه قضائیه آملی لاریجانی نیز نه فقط به مصاف عملی با دولت قبل برخاست، بلکه پس از خاتمه دولت نیز شمشیر آخته خود را به روی یاران و همکاران نزدیک او برکشید تا با اتهام زنی های ناجوانمردانه و به زندان انداختن آنها، هم انتقام خاندان خود را از دکتر احمدی نژاد بگیرد و هم به زعم باطل خویش، سیمای پاک او و دولتش را نزد مردم مشوه سازد!
 
یاران دکتر احمدی نژاد در اوج مظلومیت و بی پناهی و صرفا با استعانت از قادر متعال، در برابر زورگویی و ظلم دستگاه قضایی آملی لاریجانی ایستادگی کردند و مصرانه بر حقانیت خویش و بی عدالتی سازمان یافته علیه خود پای فشردند.

تصاویر پیکر نحیف و آسیب دیده آقای حمید بقایی معاون اجرایی دولت قبل که در اعتراض به رفتار ناجوانمردانه صورت گرفته علیه خود، دست به اعتصاب غذا زد و تا آستانه مرگ نیز پیش رفت در اذهان مردم حک شده است.

مواجهه مردانه و مظلومانه آقای اسفندیار رحیم مشایی با محکمه ای که هیچ نشانی از دادخواهی و عدالت و انصاف در آن وجود نداشت، چهره واقعی ظلم و بی عدالتی در دستگاه قضایی آملی لاریجانی را نمایان ساخت.

به راستی چرا این همه تلاش سازمان یافته، علیه خادم ملت ایران بی نتیجه مانده و مردم همچنان او را باور دارند و معتقدند که گره مشکلات کشور فقط به دست توانای او باز می شود؟

مگر آقای روحانی سه بار سوگند جلاله یاد نکرد که دیگر سالهای 84 تا 92 تکرار نخواهد شد. آیا سوگند او دروغ بود که مردم آن را باور نکردند و همچنان خواهان بازگشت همان سالها هستند؟

آیا آقای روحانی نمی دانست که عزت و ذلت در دست خداست و سوگند جلاله نه فقط موجب عزت یا ذلت کسی نمی شود، بلکه خشم و قهر خدا را نیز برمی انگیزاند زیرا تاریخ چیزی جز تکرار نیست و هرچه اراده او باشد، همان محقق خواهد شد؟

مگر آقای حسن روحانی دولت قبل را متهم نکرد که خزانه و انبارهای خالی را تحویل داده، موجب تورم 40 درصدی و ایجاد شرایط رکود تورمی شده و ایران را به دو قرن قبل از خود عقب برده است؟

مگر او همه مشکلات کشور را به گردن دولت قبل نینداخت و آن را مقصر ندانست؟

مگر وزیر او، مسکن مهر ، يعني سرپناه أمن و ارزان قريب بيست ميليون شهروند ايراني را مزخرف نخواند؟

مگر روحانی مدعي نشد كه دولت او، دولت راستگویان و درستکاران خواهد بود؟

به راستی چرا با این همه تلاش و ادعا از سوی رئیس جمهور و دولت تحت امر وی، امروز به جایی رسیده ایم که مردم با همه وجود خواستار بازگشت به دوران مشعشع دولت قبل هستند؟

آیا آقای روحانی نگفت چنان رونق اقتصادی ایجاد خواهد کرد که مردم نیازی به 45 هزار تومان یارانه نداشته باشند و دست مردم به سوی دولت او دراز نباشد؟

آیا او قول خود را برای برداشته شدن بالمره همه تحریم ها فراموش کرده است؟ ایا روحانی نشان کلید و شعار تدبیر و امید را که متاسفانه هیچ گشایشی برای مردم نداشت، به خاطر می آورد؟
 
می خواهم از آقای روحانی بپرسم چرا تولید بنزین داخلی را متوقف ساختید و میلیاردها دلار پول مملکت را برای وارد کردن بنزینی صرف کردید که بعدا معلوم شد کیفیت آن حتی پایین تر از بنزین تولید داخل بوده است؟

چرا کارت سوخت را که ابتکار دولت قبل بود و مردم به آن عادت کرده بودند و از قاچاق بنزین و گازوئیل و سرازیر شدن میلیاردها دلار به جیب قاچاقچیان جلوگیری می کرد، حذف کردید؟

چرا مسکن مهر را که بهترین سیاست ممکن در رشد اقتصادی کشور و همچنین خانه دار کردن مردم و ایجاد سرپناه برای جوانان جهت ازدواج و تشکیل خانواده محسوب می شد، به بهانه های واهی متوقف ساختید؟

شما مدعی بودید که به جای دادن ماهی به مردم باید به آنها ماهیگیری یاد داد اما نه تنها به مردم ماهی ندادید بلکه ماهیگیری هم نیاموختید و مانع از به دریا رفتن مردم برای ماهیگیری هم شدید و ماهی های خلیج فارس را هم به تورهای کشتی های مکنده بیگانه سپردید. چرا چنین سیاستی را علیه مردم ایران در پیش گرفتید؟

یارانه حق بدیهی مردم محسوب می شد و طبق قانون باید افزایش می یافت. چرا با وجود همه پرسی از مردم، حق آنها را ادا نکردید؟ شما صدها هزار میلیارد تومان به مردم بدهکارید. آیا نباید به مردم گزارش بدهید که این پول ها کجا رفته و صرف چه کاری شده است؟

ادامه پرسش هایی که آقای روحانی و دولتش برای آنها هیچ پاسخی ندارند، مثنوی را هفتاد من کاغذ لازم است اما باید برای ایشان و همه کسانی که با استفاده از مناصب قدرت در برابر دکتر احمدی نژاد و دولت او صف آرایی کردند، روشن گردد که چرا مردم خواهان بازگشت مجدد ایشان هستند؟

بازگشت مردی که وزیر امور خارجه دولت روحاني، خبر رفتن او را به غربی ها داده بود، به مفهوم خروج ایران از انزوا و فعال شدن چرخ های اقتصاد کشور و ایفای نقش مردم در عرصه تولید است.

سیاست و تدبیر دکتر احمدی نژاد مبتنی بر تحکیم دوستی و برادری با همه کشورهای دنیا و بویژه همسایگان ایران و پرهیز هوشمندانه از تنازع و درگیری با قدرتهای بیگانه است. او عزت و احترام و منزلت و شوکت و عظمت را به ملت ایران بازخواهد گرداند و با راه و روش آن نیز به خوبی آشناست.

فقط در دوره ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد و در نتيجه تدابير و ابتكارات ايشان بود كه توانستيم نفت يعني تنها کالای استراتژیک ایران را در بازارهاي جهانی تا بشکه ای 110 دلار به فروش برسانیم و درامدهای ناشی از آن را صرف پیشرفت کشور و رفاه مردم کنیم.

بازگشت دکتر احمدی نژاد به عرصه مدیریت اجرایی کشور نوید بخش منطقی شدن قیمت نفت، افزایش فروش آن و کسب درامدهای بیشتر به نفع کشور و مردم است.

مردم می دانند که دکتر احمدی نژاد با بازگشت خود به عرصه مدیریت اجرایی کشور، همانند سالهای 84 تا 92 دولت را با مردم و مردم را با دولت آشتی می دهد و میان آنها الفت و دوستی و اعتماد که لازمه مدیریت صحیح کشور است، ایجاد می کند.

بازگشت آن مرد به منزله گشوده شدن راه برای حضور فعال، موثر و سازنده جوانان در پیشبرد امور کشور است و نسیم تازه ای از مهر و محبت و صمیمیت در فضای عمومی ایران و جهان دمیده خواهد شد.

با آمدن او ، معادلات سیاسی نه فقط در داخل ایران به نفع مردم بلکه در منطقه و جهان نیز به نفع ملت ها تغییر جهت می دهد و در سایه آن امنیت و آسایش و آرامش همگان فراهم می آید.

آن مرد اگر بازگردد، ایران نقش موثر و سازنده خود را در تاثیر گذاری بر فرهنگ و ارتباطات انسانی در منطقه و جهان بازخواهد یافت زیرا او به تجربه دریافته است که چگونه می توان نقش واقعی و جایگاه تاریخی ایران در مناسبات میان ملت ها را احیا کرد.     

با این همه، او به صراحت گفته است که خواستار هیچ پست و مسئولیتی در کشور نیست و حاضر است دست هر کسی را که در جهت پیشرفت کشور و حل مشکلات مردم گام بردارد به گرمی بفشارد و او را در این راه یاری دهد.

ای کاش حرف و سخن او در دولت آقای روحانی به درستی فهمیده می شد و پیشنهادها و راه حل هایش برای برون رفت از مشکلات امروز کشور ، مورد توجه قرار می گرفت و به وضعیت اسفبار امروز گرفتار نمی آمد!

ایمان دارم که دکتر احمدی نژاد از سیاه بودن کارنامه عملکردی دولت آقای روحانی خوشحال نیست و آرزو می کرد که ایشان موفق ترین رئیس جمهور و دولت وی کارامدترین دولت پس از انقلاب باشد، و مردم می توانستند با دست بازتری، بهترین ها را برای خدمت به کشور و تامین رفاه خویش انتخاب کنند.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب