پیامدهای سیاستهای طالبان علیه زنان افغانستان
از زمان تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، محدودیتهای گسترده از سوی این گروه بر حقوق و آزادیهای اساسی زنان وضع شده است؛ محدودیتهایی که از نگاه کارشناسان سازمان ملل متحد «جنایت علیه بشریت» است و از نگاه فعالان زن افغانستان «آپارتاید جنسیتی».
به گزارش دولت بهار به نقل از شفقنا، سه نهاد سازمان ملل متحد در گزارشی که به تازگی منتشر شده، پیامدهای گسترده محدودیتها و سیاستهای طالبان بر زنان افغانستان را بررسی کردهاند.
در این گزارش با ۸۸۸ زن از سراسر افغانستان مشاورههای حضوری، آنلاین و تلفنی صورت گرفته است و در مورد وضعیت زندگی، احساس امنیت، دسترسی به خدمات، وضعیت روانی و نقش آنها در جامعه گفتوگو شده است.
گزارش نهادهای سازمان ملل متحد نشان میدهد که یکی از پیامدهای عمده سیاستهای طالبان، عدم دسترسی گسترده زنان به مکانیزمهای حقوقی رسمی و غیررسمی در افغانستان است.
بر اساس این گزارش ۹۷ درصد از زنان افغانستان به مکانیزمهای رسمی حل و فصل منازعات دسترسی ندارند و ۹۳ درصد از زنان نه به مکانیزمهای رسمی و نه به مکانیزمهای غیررسمی حل و فصل منازعات دسترسی دارند.
تنها سه درصد از زنانی که با نهادهای سازمان ملل متحد صحبت کردهاند، گفتهاند که به مکانیزمهای رسمی و تنها هفت درصد گفتهاند که به مکانیزمهای غیررسمی حل و فصل منازعات دسترسی دارند.
بیش از ۸۰ درصد زنان گفتهاند که در سه ماه گذشته هیچ تعاملی با مقامهای محلی طالبان نداشتهاند و تنها ۱۶ درصد گفتهاند که با یک یا چند تن از مقامهای محلی طالبان تعامل داشتهاند.
آنان گفتهاند که مقامهای محلی طالبان با زنان دیدار نمیکنند تا مشکلات آنان را بشنوند، زیرا از پیامدهای آن میترسند.
بسیاری از زنان نیز گفتهاند که دسترسی به مقامهای محلی باید از طریق مردان با نفوذ جامعه و یا رهبران مذهبی که با مقامهای طالبان روابط شخصی دارند، انجام شود و بسیاری از زنانی که به افراد با نفوذ و رهبران مذهبی دسترسی ندارند، هرگز نمیتوانند مشکلات خود را با مقامهای محلی طالبان مطرح کنند.
یکی دیگر از پیامدهای سیاستهای طالبان علیه زنان افغانستان، محروم شدن آنان از تأثیرگذاری بر روند تصمیمگیری در زندگی است.
زنانی که با نهادهای سازمان ملل متحد صحبت کردهاند، گفتهاند که از تأثیرگذاری بر همه مراحل تصمیمگیری در زندگی شان، محروم شدهاند.
این زنان گفتهاند که نمیتوانند بر قوانینی که بالای آنها وضع شدهاند، تأثیری داشته باشند و حتی نمیتوانند دیگران را در برابر حقوق حداقلی که از سوی طالبان به آنها قائل شده، پاسخگو قرار دهند.
طالبان پس از تسلط دوباره بر افغانستان، زنان را از مشارکت در اجتماع منع کردهاند و آنان را از روندهای تصمیمگیری، از جمله روند تهیه قوانین، حذف کردهاند.
پیش از تسلط این گروه بر افغانستان، زنان حضور گسترده در جامعه داشتند و در روند تهیه قوانین این کشور نیز نقش فعال داشتند.
در آن زمان زنان میتوانستند قوانین کشور را به چالش بکشند و دیدگاههای خود را مطرح کنند تا در قوانین درنظر گرفته شود، اما اکنون زنان هیچ نقشی در چنین روندهای ندارند و طالبان به هیچ شهروندی حق اعتراض را نسبت به قوانینی که از سوی این گروه وضع میشود، نمیدهند.
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، ۶۵ درصد از زنان افغانستان گفتهاند، هنگامی که تنهایی از خانه بیرون میروند «اصلا احساس مصونیت نمیکنند.»
در این گزارش آمده که حتی مردان گفتهاند که هنگامی که در جامعه همراه با یک عضو زن خانواده خود حضور مییابند، احساس مصونیت آنان به طور قابل توجهی کاهش مییابد.
نهادهای سازمان ملل متحد در گزارش خود گفتهاند که محدودیتهای طالبان باعث شده که سلامت روان زنان نیز از بین برود و بسیاری از آنان احساس افسردگی، تشویش و انزوا کنند.
بر اساس این گزارش، ۴۰ درصد از زنان وضعیت سلامت روانی خود را از نظر مشکلاتی نظیر احساس تشویش، انزوا و افسردگی «خیلی بد» و ۲۸ درصد «بد» توصیف کردهاند.
زنان از جمله به تأثیر سخنرانی هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان در چهارم حمل سال جاری مبنی بر دفاع از شلاق زدن و سنگسار زنان در ملاءعام اشاره کردهاند و گفتهاند که این سخنرانی احساس دلسردی و ناامیدی آنان را افزایش داده است.
پیش از این شماری دیگر از نهادهای بینالمللی نیز از افزایش بیماریهای روانی در میان زنان افغانستان ابراز نگرانی کرده بودند و گفتهاند که تأثیرات سیاست های طالبان بر زنان «ویرانگر» بوده است.
بسیاری از قربانیان سیاستهای طالبان دختران دانشجو و دانشآموز هستند که از سوی این گروه از حق آموزش محروم شدهاند.
گزارشهای رسانههای افغانستان نشان میدهد که پس از ممنوعیت آموزش دختران، موارد خودکشی آنان افزایش چشمگیر یافته است و دلیل بسیاری از خودکشیها، ناامیدی نسبت به آینده و محرومیت از آموزش است.
در حال حاضر بیش از دو سوم جمعیت افغانستان به دلیل سیاستهای طالبان در فقر شدید بسر میبرند و نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند و ۱۷ میلیون نفر از این افراد در وضعیت آسیب پذیری قرار دارند.
جدا از این، تبعیض در جامعه افزایش قابل توجه یافته است و بسیاری از شهروندان از جمله شیعیان هزاره، اقلیتهای مذهبی و طیفهایی مختلف اجتماعی با تبعیض گسترده مواجه هستند و به حقوق و آزادیهای اساسی خود دسترسی ندارند.
نظرات