چه کسانی با دلسرد کردن مردم از انتخابات، آب به آسیاب دشمن ریخته اند؟!
روشن است که برای تایید صلاحیت دکتر احمدی نژاد هزار دلیل قاطع وجود دارد زیرا او هم مطلوب و محبوب مردم است و هم تنها کسی است که برای نجات کشور از وضعیت سخت و اسفبار امروز یک برنامه روشن و مدون ارائه می دهد. این در حالی است که برای رد صلاحیت او نه تنها هیچ دلیل قابل درکی وجود ندارد، بلکه حتی یک عذر و بهانه کودکانه هم نمی توان تراشید. اکنون این سئوال در دل و جان مردم شکل گرفته است که چرا و برپایه چه منطقی، اجازه ندادند تا مردم ایران، یک بار دیگر فرصت انتخاب مدیری ممتاز، شایسته و موفق برای برعهده گرفتن سکان مدیریت اجرایی کشور را داشته باشند؟
دولت بهار/ علی اکبر جوانفکر: آنچه بیش از همه موجب دلسردی و ناامیدی مردم از انتخابات پیش رو شده، ممانعت عامدانه از بازگشت کسی به عرصه انتخابات است که بالاترین تعریف ها و تمجیدها در باره خدمات کم نظیرش در کارنامه عملکردی او به ثبت رسیده است.
تجلیل از دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور وقت و دولت های نهم و دهم، فقط در ابتدا یا میانه راه صورت نگرفت که ادعا شود هدف از آن تشویق و دلگرمی دادن به او و دولتمردانش بوده است، بلکه در تیرماه سال 1392 یعنی آخرین روزهای عمر دولت قبل انجام شده است که تاکید و تصریحی آشکار بر ماهیت ذاتی عملکردها و جهت گیری های منحصر به فرد رئیس جمهور سابق و دولت او دارد.
اگر مردم ایران، آثار خدمات گسترده و فراگیر دکتر احمدی نژاد و دولت او در حد فاصل سالهای 84 تا 92 را به چشم خویش ندیده و آن را با پوست و گوشت خود احساس نکرده بودند، اگر او در پایان کارش، با آن تعابیر بلند و افتخار آمیز، مورد تمجید قرار نگرفته بود، اگر مردم با اندیشه های عالمانه، مردمی و انقلابی خادم ملت ایران در طول سالهای اخیر آشنا نشده بودند و اگر آثار وحشتناک ناشی از حاکمیت هشت ساله دولت فشل و ناکارامد آقای روحانی، در جلوی چشم آنها قرار نداشت، یقینا ممانعت عامدانه، غیر مسئولانه و توجیه ناپذیر ارکان قدرت، از بازگشت این شخصیت ممتاز به عرصه انتخابات، تا این اندازه برای مردم، تلخ، ناگوار و ناامید کننده نبود!
گفتند و نشان دادند که دکتر احمدی نژاد و دولتش هشت سال کار بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه دوره های دیگر، تلاش خستگی ناپذیر و زحمات شبانه روزی انجام دادند، از آسایش ها و آسودگی ها و امتیازاتی که معمولاً مسئولان کشورها در دنیا دارند؛ گذشت کردند، هیچ امتیازی برای خودشان نخواستند، شعارهای انقلاب را در مجامع جهانی مطرح و برجسته کردند، سر دست گرفتند و به آنها افتخار کردند و از انگیزه ها، اهداف و شیوه های انقلابی شرم نکردند.
تبیین برخی ویژگی های دکتر احمدی نژاد در طول هشت سال دولت های نهم و دهم؛ شاخصه های یک فرد واجد صلاحیت برای تصدی دومین مقام رسمی و بالاترین مقام اجرایی کشور را به دست شورای نگهبان داده است اما با این وجود، علاوه بر سالهای 92 و 96، مردم یک بار دیگر در سال 1400 و در کمال ناباوری و حیرت، شاهد حذف ایشان از عرصه انتخابات بودند!
به راستی چه اتفاقی افتاده است؟ آیا معیارها و ملاک های شایستگی یک مدیر توانمند برای برعهده گرفتن مسئولیت اداره سکان مدیریت اجرایی کشور تغییر کرده است؟ آیا مردم برای انتخاب رئیس جمهور مطلوب نظر خود، باید در جست و جوی یافتن معیارهای دیگری به جز آنچه بارها در وصف دکتر احمدی نژاد گفته شد، باشند؟
مردم ایران ویژگی های ممتاز یک رئیس جمهور شایسته را به عینه، در رفتار و عملکرد خادم خویش در دولت قبل دیدند و آن ها را به عنوان واقعیت های غیرقابل انکار، درک کردند، بنابراین هیچ کس نمی تواند ادعا کند که مطلبی بر خلاف واقع، در باره ویژگی های دکتر احمدی نژاد گفته شده است؟
روشن است که برای تایید صلاحیت دکتر احمدی نژاد هزار دلیل قاطع وجود دارد زیرا او هم مطلوب و محبوب مردم است و هم تنها کسی است که برای نجات کشور از وضعیت سخت و اسفبار امروز یک برنامه روشن و مدون ارائه می دهد. این در حالی است که برای رد صلاحیت او نه تنها هیچ دلیل قابل درکی وجود ندارد، بلکه حتی یک عذر و بهانه کودکانه هم نمی توان تراشید!
اکنون این سئوال در دل و جان مردم شکل گرفته است که چرا و برپایه چه منطقی، اجازه ندادند تا مردم ایران، یک بار دیگر فرصت انتخاب مدیری ممتاز، شایسته و موفق برای برعهده گرفتن سکان مدیریت اجرایی کشور را داشته باشند؟
پاسخ ندادن به این پرسش عمومی، حاصلی جز یاس و ناامیدی مردم نسبت به انتخابات نداشته است و شورای نگهبان برخلاف تصریح قانون، حاضر به بیان بهانه رد صلاحیت او نشده است.
به راستی چه کسی یا کسانی با دلسرد کردن مردم از انتخابات، آب به آسیاب دشمن ریخته اند؟ آیا آنها برای تاریخ و نسل های امروز و فردای این سرزمین، پاسخی خواهند داشت؟
نظرات