نمایشگاه اکسپوی صنعتی، تجاری یا اکسپوی دیپلماسی عمومی؟
کاری که دکتر احمدی نژاد در دبی انجام داد، دقیقا همان دیپلماسی عمومی بسیار قدرتمندی است که تنها از ایشان ساخته است و در قرنهای اخیر، کسی را در سپهر سیاست جهان نمیتوان نام برد که علیرغم هجمه های ناجوانمردانه و بسیار سنگین رسانه بازان جهان و ایران، با این میزان محبوبیت عمومی در همه قاره های جهان، با چنین گستردگی ارتباط با مردم کشورها و فرهنگهای مختلف، آنهم این چنین صمیمانه و از نزدیک و بدون واسطه، ارتباط بی پیرایه و صادقانه و بدون رعایت پروتکلهای سیاسی و دیپلماسی را شکل دهد و به بهترین شکل ممکن در دل جهانیان جا خوش کند.
دولت بهار/ محمدامین شریفی: همواره در همه جهان، مکررا از دهان همه سیاستمداران، آزادیخواهان، احزاب، گروهها و... شنیده ایم که دم از حقوق بشر زده و نوع انسان را قابل احترام و محترم میدانند و کرامت انسان و احترام به عقاید و آداب او را از اصول اساسی تفکرشان میدانند.
تا اینجای کار، چنین باورهایی بی شک قابل احترام، ارزشمند و شرافتمندانه است که برای دارندگان این تفکرات و خواسته ها، مایه افتخار و سربلندی است.
اما نکته ای که تقریبا هیچیک از سیاستمداران جهان (بجز معدودی انگشت شمار)، آن را رعایت نکرده و اساسا قبول ندارند، پذیرش این آزادی، کرامت، شرافت و حقوق برابر و....«برای همه انسانها» است.
به عبارت دیگر؛ اگر چه همه سیاستمداران اعم از دولتمردان، احزاب، جناحها و... که سراینده و خواننده این شعارهای دلفریب و شریف هستند، اما بسیار نادرند بزرگمردان و زنانی که این آرمانهای بزرگ را نه برای خود، ملت خود، هم مسلک خود، و...، بلکه برای همه انسانهای جهان بخواهند، آنهم بدون در نظر گرفتن، رنگ و نژاد و مرز جغرافیایی، موقعیت اجتماعی، دین و....
بویژه در شرایط سخت مثل شرایط جنگی و بحرانهای اجتماعی و یا حتی بخاطر منافع اقتصادی، سیاسی کشور و یا به بهانه منافع ملی.
چرا که چنین بهانه ها و منافعی، دقیقا خلاف حقیقت برابری، کرامت، عزت و شرافت انسانهاست.
بر این اساس بدیهی است که جامعه یا سیاسیونی که هدف اصلی و نهایی آنها، منافع ملی و یا در شرابط بسیار بدتر، منافع جناحی، حزبی، اعتقادی، خانوادگی و فردی باشد، نه تنها با گروههای تکفیری و نژاد پرست تفاوت زیادی ندارند، بلکه کاملا بر خلاف تفکر آزاد اندیشی و انسان دوستی و کرامت انسانی و عدالت گام برداشته اند، هر چند داعیه هایی هم داشته باشند.
_ مثلا چگونه ممکن است سیاسیون، مدام سخن از حق برابری انسانها بگویند اما در شرایط سخت مانند شرایط جنگی و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و...، با طرفداری از یکطرف، دیگری را منکوب و بمباران کرده، یا تحریم کنند و یا تهدید و تحدید نمایند و...
_ لذا بایستی از اینان پرسید:
• مگر همه انسانها فارغ از دین و رنگ و نژاد و جغرافیای محل زندگی و.... برابر نیستند؟
• مگر همه انسانها، حق کرامت و آزادی و رفاه و... ندارند؟
• آیا کشوری که حاضر شود کشور و ملت دیگری را مورد تعرض نظامی یا اقتصادی و فرهنگی و سیاسی قرار دهد و هزاران انسان بیگناه را از طرق جنگ، تحریم، تهدید، استثمار، استعمار، تبلیغ و.... نابود کرده و شخصیت آنها را منکوب کند، میتواند داعیه انساندوستی، حقوق بشر، کرامت انسانی و آزادی داشته باشد؟
• آیا خواستن و تقلا کردن برا دستیابی به آزادی، کرامت، رفاه به هر قیمت، فقط برای کشور و ملت خود، آزاد اندیشی و شرافت محسوب میشود؟
• چند نفر سیاستمدار را در جهان میشناسیم که چنین باوری داشته و عملا دنبال اعمال و پیاده سازی آن بوده باشند، حتی اگر موفق هم نشده باشند؟
شاید بتوان افراد غیر سیاسی با چنین اندیشه بزرگی نام برد، اما از میان سیاسیون و دولتمردان و احزاب و تشکیلات رسمی سیاسی، بجز مواردی بسیار استثنائی، چنین افرادی نمیتوان یافت، چون حزب و گروه گرایی و حتی ملی گرایی، بمفهوم متداول جهانی آن، که اولویت قاطعش جلب منافع گروه من، خانواده من، حزب من، هم کیش من، ملت من و... است، با نگرش جامع و کامل به نوع بشر و رعایت حقوق او، اساسا در تضاد بوده و قابل جمع نیست.
_ بر اساس آنچه گفته شد، شاید بتوان یکی از جلوه های نگاه کل نگر و کل نما (هولوگرافیک) به نوع انسان و برابری حقیقی آنها را «دیپلماسی عمومی» دانست.
همان دیپلماسی که بر مبنای اقناع، آموزش و آگاه سازی، احترام متقابل، بدون اهداف ساختگی و تبلیغات دروغین سیاسی و... بوده و برای ایجاد عزت و کرامت و رفاه نوع انسان باشد و در هیچ شرایطی رودر روی همان انسانها (مخاطبان) قرار نگیرد، نه با جنگ، نه با تبلیغ، نه با تحریم و نه با تحدید و تهدید...
بدیهی است چنین سیاستمدارانی، همواره جزو محبوبترین های کشور خود و همه جهانند، چرا که موفقیت و شادکامی و رفاه و حقوق بشر و.... را نه فقط برای خود و ملت خود، که برای همه انسانهای جهان در همه اعصار خواهانند.
محمود احمدی نژاد، اولین و تنها سیاستمدار ایرانیست که گسترده ترین ارتباطات مردمی جهانی را در بین همه همطرازان خود در جهان داراست.
_ کاری که دکتر احمدی نژاد در دبی انجام داد، دقیقا همان دیپلماسی عمومی بسیار قدرتمندی است که تنها از ایشان ساخته است و در قرنهای اخیر، کسی را در سپهر سیاست جهان نمیتوان نام برد که علیرغم هجمه های ناجوانمردانه و بسیار سنگین رسانه بازان جهان و ایران، با این میزان محبوبیت عمومی در همه قاره های جهان، با چنین گستردگی ارتباط با مردم کشورها و فرهنگهای مختلف، آنهم این چنین صمیمانه و از نزدیک و بدون واسطه، ارتباط بی پیرایه و صادقانه و بدون رعایت پروتکلهای سیاسی و دیپلماسی را شکل دهد و به بهترین شکل ممکن در دل جهانیان جا خوش کند.
شاید چنین ارتباط عمیقی برای خیلیها حتی قابل باور نباشد، که اشکالی هم ندارد، اما اگر این ناباوران، رقبا و بلکه دشمنان این مرد بزرگ باشند، مجبورند مثل سابق، ابتدا محبوبیتش را انکار کنند.
و بعد آن صحنه های استغراق در دریای انسانها را ساختگی و فتوشاپ دانسته یا محصول پخش کیک و آبمیوه بدانند.
و پس از آن با لجن ذهن و درونشان آغشته اش کنند و بگویند در غرفه موساد حضور یافته، و پس از این ناکامیها، به آن اعتراف کرده و بعضا خودشان بخواهند ادای او را دربیاورند، که البته ممکن نخواهد بود، چون محبوبیت اتفاقی نیست.
او از معدود سیاستمداران نامداریست که واقعا و حقیقتا آزادی، رفاه، عدالت، کرامت انسانی، شرافت و عزت را برای تک تک انسانهای روی زمین میخواهد و در این راه هم گام ها برداشته است.
و از مهمترین وسیله های رسیدن به این جایگاه، با مردم بودن است در هر حالت، در خوشی و ناخوشی...
کسانی که در هشت سال مسئولیت خود، (فارغ از فرایند و نحوه انتخابشان توسط مردم)، هرگز نتوانستند حتی چند دقیقه با نزدیکان خود هم معاشرت داشته باشند، چگونه انتظار دارند که حتی "بوی محبوبیت" را استشمام کنند؟
بنظر میرسد، یکی از برکات نمایشگاه امسال اکسپوی دبی برای ایران و جهان این بود که معلوم شد چه کسانی مردگان سیاسیند و چه کسانی "زندگان به عشق مردم"...
نظرات