1403/01/14-11:08

دکتر علیرضابیگی: بودجه ۱۴۰۳ جام زهری بود که سر کشیدیم/ در کمیسیون ویژه طرح صیانت حق رای نداشتم!

دکتر علیرضابیگی: بودجه ۱۴۰۳ جام زهری بود که سر کشیدیم/ در کمیسیون ویژه طرح صیانت حق رای نداشتم!

دکتر علیرضابیگی گفت: بودجه‌ای که ما بستیم، چندان بودجه مطلوبی نیست. شما مستحضر هستید که در این قانون بودجه ۵۰ درصد مالیات اضافه کردیم، یک درصد ارزش افزوده اضافه کردیم، طول خدمت بازنشستگان را اضافه کردیم. موضوعاتی که در بودجه رخ دارد برای ما مانند جام زهر بود که آن را سر کشیدیم. نوع نگاه ما به اقتصاد نگاه اشتباهی است و چون نتوانستیم به فعلیت در بیاوریم تن به چنین گریزهایی دادیم.

به گزارش دولت بهار، متن صحبت های دکتر علیرضابیگی، نماینده مردم تبریز در مجلس در گفتگو با خبرآنلاین بدین شرح است:

علی‌القاعده نماینده ای که ردصلاحیت شده و مانند من یک سال حبس خورده است، در اظهارنظر درباره موضوعات یک ملاحظاتی باید داشته باشد یا در حضور پیدا کردن میان مردم، شرم و حیایی دارد. اما من از محبتی که از همشهری های خودم یا در مترو و همسایه ها در تهران مشاهده می کنم، یک شیرینی گوارایی حس می کنم و نمی دانم چرا اینقدر راحت هستم. علی‌القاعده نباید راحت باشم ولی مسرورم. برداشتم این است که اگر تایید صلاحیت می شدم بیشتر از دوره قبل رای می آوردم.

پس از فعلی که من در ماجرای خودروهای شاسی بلند انجام دادم، هیات نظارت بر رفتار نمایندگان آن را در چارچوب نمایندگی تشخیص نداد. یعنی این هیأت مانند فردی که در هنگام رانندگی یک نفر را زیر گرفته یا خودرویی خریده و مشخص شده که دزدی است، اعلام کرد که کار من در زمره و فعالیت نمایندگی نیست و دروغ گفته ام. در واقع مصونیت پارلمانی من به عنوان نماینده ملت برداشته شد و به واسطه شکایت وزیر سابق صمت به دادگاه معرفی شدم. در یک فرایند کمتر از دو هفته که مرحله دادسرا و دادگاه را سپری کردم، در دادگاه بدوی به فاصله بیست دقیقه پس از خروج من از دادگاه، حکم یک سال حبس صادر شد.

در موضوعی که برای من پیش آمد و برخلاف قوانین کشور، برخلاف سنتی که از عدل مظفر تا کنون وجود داشته است، سابقه نداشته بدون داشتن مستندات قانونی تریبون نماینده مردم را ۴۰ روز ببندند. من به بسیاری از دوستان به صورت مستقیم و غیرمستقیم مراجعه کردم که به این مسئله اعتراض خود را بیان کنید چرا که فردا این اتفاق بر سر شما هم خواهد آمد. من به واسطه یک فرد ثالثی به آقای دکتر پزشکیان که از یک حوزه انتخابیه هستیم، گفتم که از این فرصت در احقاق حق یک نماینده استفاده کند؛ اما بسیاری از نمایندگان ملاحظاتی داشتند.

آقای صباغیان و آقای نوری تنها نمایندگانی بودند که سوال کردند به چه استنادی تریبون یک نماینده و سامانه رای او را بستید. آقای قالیباف در آن جلسه علنی گفتند که نظر هیات نظارت بر رفتار نمایندگان این بوده که تریبون و سامانه رای آقای بیگی بسته بشود که یک موج رسانه‌ای ایجاد شد.

به هیچ عنوان به هیچ قانونی نمی توانستم رای بدهم. پس از آن موج رسانه‌ای که صورت گرفت، شبانه با من تماس گرفتند که محدودیت شما برطرف شده است.

حکم دادگاه تجدیدنظر نیامد و پس از تشکیل شدن دادگاه بدوی در ۹ ماه پیش و محکوم شدن به یک سال حبس، همه چیز متوقف شده است.

من بر مبنای مستندات صحبت کردم. بنده ده‌ها پرونده این چنینی را کار کردم، در مجلس گذشته، در استیضاح وزرا، در مواجهه با رئیس جمهور، در بطلان واگذاری های صورت گرفته، ماشین سازی تبریز، کشت وصنعت مغان، کشت و صنعت هفت تپه و ... با دلایل و مستندات در محاکم حضور پیدا کردم. در حالی که آنان وکلای بسیار قوی داشتند اما وکیل یک لاقبای تبریز توانست از پس همه آنان بربیاید و بطلان معاملات و واگذاری ها صورت گرفت.

در مسئله واگذاری خودرو به نمایندگان نیز با مدرک و سند وارد شدم. فهرست و قراردادی را که با کارت ملی دو دختر چوپان در کوهدشت لرستان با شرکت بهمن موتور بسته شده بود را پیدا کردم درحالی که به دست آوردن این مدارک کار راحتی نبود؛ اما سبقه گذشته من این امکان را برای من ایجاد کرد که این اسناد را به دست بیاورم. پس از من نیز نمایندگان دیگری مانند آقای میرسلیم آمدند و اعتراف کردند که مسئله خودروها وجود دارد و در کمیسیون اصل نود پرونده مفتوحی در این خصوص داشتیم. اما اینکه شما می‌فرمایید هنوز بر سر حرفهایت هستی، گویا شما ایمان نیاوردید.(خنده)

اصلا بنای من بر افشای اسامی نمایندگان نبود بلکه معتقد بودم که یک سازمانی با هدف و انگیزه این اقدام را انجام داده است، تعدادی از نمایندگان می گفتند که معاونت مجلس با آنان تماس گرفته و بیان کرده است که خودروی شاسی بلند برایتان در نظر گرفتیم و به خاطر محدودیت هایی که وجود دارد آن را به نام عروس، راننده ای یا دامادی سند می زنیم.

این نشان می دهد که یک اراده ای موضوع را به جلو می برد و اساس مقصود ایجاد یک سازمان غیر رسمی رای بوده است که نمایندگان تطمیع شده و با اراده یکی بلنده شده و بنشینند. مقصود نمایندگان نیست و فردی که این مسئله را رو به جلو می برده باید بازخواست شود.

رسما گفتند که یک نفر برکنار شده است اما زمانی که مسئله را پیگیری کردم، معاون مجلس که امضای او پای قراردادها بود از این مسئولیت برداشته و در مسئولیت دیگری به عنوان پروژه گسترش مجلس که با همسایه ها تفاوهم می شود، گذاشتند.

من شنیدم که به نام بنده رأی در صندوق ریخته شده اما آماری ندارم. این اظهار مخالفت مردم طبیعی است.

روز انتخابات تبریز نبودم، بنده یک هفته قبل از انتخابات از تبریز خارج شدم زیرا نمی خواستم کنش گری در این خصوص داشته باشم. عموما کاندیداها برای عکس یادگاری و استفاده از سبد رای، به من مراجعه می کردند. زمانی که دیدم خیلی دارم تحت فشار قرار می گیرم، ترجیح دادم که یک هفته قبل از انتخابات از تبریز خارج شوم.

در این دوره میزان مشارکت در حوزه انتخابیه تبریز کم شده بود یعنی ۲۲ درصد مشارکت اتفاق افتاد اما در دوره قبل ۴۲ درصد بود و حتی تعداد آرای آقای پزشکیان نیز کاهش پیدا کرد. من با اقای پزشکیان در دوره قبل ۱۳۰۰ رأی فاصله داشتم.

من فقط به ردصلاحیتم اعتراض کردم و لابی نکردم. تصور می کنم که مرتکب خطایی نشدم، در هیات اجرایی ردصلاحیت من به دلیل اقدام علیه امنیت ملی و محکومیت به واسطه آن اعلام شد که اساس وجود خارجی ندارد. همچنین زمانی هم که بند ۲ ماده ۳۱ قانون اساسی استناد کردند، باز دفاعیات و مستندات خودم را ارائه کردم؛ می گویید من التزام به جمهوری اسلامی ندارم، در حالی که من ۴۰درصد جانباز بوده و از صاحب منضبان نیروهای مسلح هستم. مدال و افتخارات من وجود دارد و تحصیل کرده عال‌ترین دانشگاه امنیت ملی کشور هستم و حتما مراحل صلاحیت خود را طی کردم.

پس از اعلام بند ۲ و بند ۴ ماده ۳۱ هم دفاعیات خود را صادر کردم و گفتم هرجا که باشد آمادگی پاسخگویی دارم. آقای طحان نظیف با من تماس گرفتند که ردصلاحیت شده و تشریف بیاورید. من گفتم موضوع بیان شده فاقد وجاهت است، محکومیتی نداشته و عدم سوءپیشینه خود را به او نشان دادم. نه من بیکار هستم . نه شما.مانند کسی که می پرسید شما سربازی نرفتید و بعد از آنکه کارت پایان خدمت خود را نشان می دهید، مسئله منتفی است.

بعد از آنکه مصاحبه ایشان را در تلویزیون دیدم که گفتند همه افرادی که ردصلاحیت شدند، به شورای نگهبان دعوت کرده و علت ردصلاحیت‌شان را به آنان گفتیم. که مصاحبه کردم و گفتم که من را دعوت نکردند. سپس به شورای نگهبان دعوت شدم و در جلسه ای که اعضای حقوقدان شورای نگهبان بودند، مجموعه مصاحبه ها و توئیت هایم را نشان داده گفتند که مطالبی که درباره فوت خانم امینی بیان کردید در مسیر نظام نبوده است. بنده به واسطه سابقه تحصیلی ام به استراتژی کشور واقف بوده و بر اساس همان، این اظهارات را گفته بودم؛ افرادی که اداره کننده امنیت داخلی کشور بودند اشتباه فاحشی مرتکب شدند که هزینه ساز شد. با این حال تشخیص شورای نگهبان این بود که مطالبی مطرح کردم در مسیر امنیت کشور نبوده است.

پس از پایان نمایندگی مقدمات را فراهم می کنم. مسئله ردصلاحیت، موضوع ثقیلی برای من بود و بنابراین آن حکم هم تحقق پیدا خواهد کرد و احتمالا بروم تحمل کیفر یکساله را داشته باشم.(خنده) وقتی عدم صلاحیت تحقق پیدا می کند بعید نیست که حکم اجرا نشود.

حتما شما در جریان مصاحبه‌هایی که من داشتم هستید، زمانی که مرا به بازپرسی احضار کردند و این گفتگو ۴۵ دقیقه بود که قرار مجرمیت صادر شد و مجوز رسیدگی خارج از نوبت گرفته شد. تا من به دفتر خودم برسم قرار رسیدگی به دادگاه برای هفته بعد تعیین شد.

در آن زمان قاضی از مسئول دفتر خودش پرسید شاکی کجاست؛ سپس گفتند آقای شاکی که فاطمی امین بود را دعوت نکردید و آن خانم پاسخ داد که اساسا شکایتی وجود ندارد. آقای رئیس دادگاه گفتند که کیفرخواست صادر شده و پاسخ دادند که آقای فاطمی امین یک نامه رئیس دادستان کل نوشته و درخواست رسیدگی کردند. همچنین آقای رئیس گفتند که این پرونده برای رسیدگی محیا نیست و آقای فاطمی امین را صدا می زنیم تا شکایتی روی این پرونده بگذارند. پس از آن حدود دو هفته بعد جلسه مجدد دادگاه برگزار شد و که این جرم، از جرایم سیاسی است اما قاضی آن را نپذیرفت.

از دادسرا که پیاده شدم تا به دفتر برسم، حکم یکسال حبس من صادر شد. در این زمان قضاوت قوه قضائیه در ذهن من کمرنگ شد و در نامه ای خطاب به آقای اژه ای نوشتم که به نظر می رسد کسی در پی کشف حقیقت نیست.

ایشان دو روز پس از ارائه نامه من دستور دادند که یک کمیته تشکیل داده و ۳ نفر از قضات به عنوان اصحاب تحقیق این رسیدگی را انجام بدهند. آنان به این دلیل که فایل صوتی مرا گوش کرده بودند، پرسیدند رابطه این شاسی بندهای داخل حیاط به وزیر صمت چه بوده است؟ ازاین جلسه به بعد مراحل متوقف شده و این جای امید دارد که هنوز فریادرسی هست.

تفاوت مجلس یازدهم با مجلس دوازدهم، تفاوت های برجسته ای است. اولا مجلس دوازدهم فاقد فراکسیون اکثریت خواهد بود و هم نوایی که به واسطه دعوای خانوادگی رخ داده و به یک گسست قابل توجهی منجر شده است، در تعیین ریاست مجلس خود را نشان خواهد داد. گروه هایی که توانستند رای مردم را به خودشان اختصاص بدهند، تلاش در دفع همدیگر خواهند داشت.

البته این مسئله سبب نمی شود که آقای قالیباف دوباره رئیس مجلس نشود اما ایشان نمی تواند اعمال ریاست بکند. پیوندهایی که ایشان به واسطه آنان می توانست اعمال ریاست کند، گسسته شده و از بین رفته است. تعداد قابل توجهی از نمایندگان شاید به جهت سیاسی با آقای قالیباف هم جهت باشند اما تلاش می کنند که از ایشان اعلام برائت کنند تا خودشان را نزد مردم موجه نشان بدهند. همین مسئله سبب واگرایی بیشتر خواهد شد.

فراکسیون اقلیت نیز نسبت به مجلس یازدهم با جسارت بیشتری شکل خواهد گرفت و چه بسا همین فراکسیون باعث تمرکز و قدرتمند شدن طرف مقابل شود.

آقای قالیباف رئیس مجلس خواهد شد اما نمی تواند اعمال ریاست کند. عملکرد ایشان از شاکله شخصیتی ایشان نشأت می گیرد. شاید صحبت من جانبدارانه یا با قضاوت منفی همراه شود اما به عنوان فردی که مدت‌ها معاون ایشان بودم و از فرماندهان یگان‌های نیروی انتظامی بوده و مستقیم با او کار کردم. ایشان در مجلس یازدهم نتوانست آن ظرفیت و قابلیتی که نمایندگان حرفی در آن داشته و باید به آن احترام گذاشته شود را متجلی کند و سبب ناکارآمد شدن مجلس یازدهم شد.

در مجلس یازدهم بسیاری از موضوعات که مربوط به آیین نامه داخلی است و حرمت بند بند آن باید حفظ شود، به راحتی زیرپا گذاشته شد. شاید مسئله صوری به نظر برسد اما تعیین کمیسیون تلفیق پس از تقدیم لایحه بودجه به مجلس صورت می گیرد، اما درحالی کمیسیون تلفیق شکل گرفت که هنوز بودجه به مجلس تقدیم نشده بود.

زمانی که به این مسئله اعتراض کرده و گفتیم خلاف آیین نامه مجلس است، آقای قالیباف فرمودند که لایحه بودجه به مجلس واصل شده است و گویا پیک موتوری آن را آورده است. ما در رسیدگی به لایحه بودجه ۱۴۰۳ به برنامه هفتم توسعه که وجود خارجی نداشت، استناد می کردیم.

اگر بگویم آقای قالیباف مجلس را با روحیه نظامی اداره می کرد، شامل بنده هم می شود. (خنده) برای همین می گویم که ظرفیت لازم را برای این مسئله دارا نبود.

صیانت طرحی بود که برای رسیدگی به آن یک کمیسیون ویژه برگزار شد و دولت نیز حاضر به پذیرش مسئولیت آن نشد. بحث فضای مجازی از آب و برق و مسائل زیر ساختی مهم تر بوده و جایگزینی ندارد؛ به طور مثل اگر آب و برق قطع شوند، راه دیگری برای برطرف کردن نیاز خود پیدا می کنید اما اگر اینترنت قطع شود، راه جایگزین ندارد و به حیات مردم ورود پیدا کرده است.

زمانی که این طرح بازتاب اجتماعی پیدا کرده و مشخص شد که در پستو قرار است بررسی شود، حتی شخص من که از سوی همکاران برای بررسی این طرح انتخاب شدم به علت داشتن نظر غیرهمسو با آنان، آشکارا مرا به کمیسیون راه ندادند. حتی نسبت به این مسئله نامه نوشته و اعتراض کردم.

می گفتند شما به عنوان شنونده می توانید حضور داشته باشید اما حق رای ندارید. رئیس مجلس نیز به خواسته من وقعی نگذاشت، سپس این طرح از مجلس خارج شده و به شورای عالی فضای مجازی سپرده شد. مجلس هم ترجیح داد مسئولیت اینکار را به گردن نگیرد. درباره لایحه عفاف و حجاب، مجلس به خاطر انتخابات و تبعات اجتماعی که آن داشت، اصل هشتاد و پنجی کرد و لایحه را به سمت کمیسیون فرهنگی فرستاد. مطالبی که آنان به شورای نگهبان ارجاع می دادند با مقتضیات زندگی مردم همخوانی نداشت و تبعات بسیاری ایجاد خواهد کرد.

من پیش بینی می کردم لایحه حجاب همانند قانون ماهواره، به دلیل منطبق نبودن با واقعیت های زندگی جامعه، زمینه اجرا پیدا نخواهد کرد. در حال حاضر نیز، طراحان آن انتظار داشتند که این لایحه به سرعت تصویب شود اما میان شورای نگهبان و کمیسیون مربوطه پاس کاری شده و نتیجه هم نداشته است.

آقای بانکی پور در تلویزیون اعلام کردند که ۳ میلیون جریمه از متخلفان گرفته خواهد شد، این را به مثابه نخلفات راهنمایی و رانندگی در نظر گرفته است.

الان عملا مجلس تمام شده است. تا بیست فرودین که مجلس تعطیل است و بعد نیز برای رفع تکلیف حضور پیدا می کنیم زیرا موضوعات مهم در دستورکار قرار نمی گیرد.

بودجه‌ای که ما بستیم، چندان بودجه مطلوبی نیست. شما مستحضر هستید که در این قانون بودجه ۵۰ درصد مالیات اضافه کردیم، یک درصد ارزش افزوده اضافه کردیم، طول خدمت بازنشستگان را اضافه کردیم. موضوعاتی که در بودجه رخ دارد برای ما مانند جام زهر بود که آن را سر کشیدیم. نوع نگاه ما به اقتصاد نگاه اشتباهی است و چون نتوانستیم به فعلیت در بیاوریم تن به چنین گریزهایی دادیم.

بخش عمده بودجه درباره حقوق است و برای توسعه چیزی پیدا نمی کنید. برای پرداخت حقوق بازنشستگان که آن را مشمول همسان سازی کردیم، یک درصد ارزش افزوده را به شیرینی و شکلات و ... اضافه کردیم تا حقوق بازنشستگان را پرداخت کنیم. دولت هم دل خوشی از این بودجه ندارد و معتقد است که بندهای تحمیل شده به باعث کسری بودجه می شود.

اجازه بدهید واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم، دولت آقای رئیسی از پشتوانه مردمی برخوردار نیست و مشابه همین اتفاق نیز برای مجلس رخ داده است. در سال جدید با تشکیل مجلس دوازدهم، انتخابات ریاست جمهوری کلید خواهد خورد و رقبا اظهاروجود خواهند کرد؛ دولت در وضعیت شکننده‌ای قرار خواهد گرفت زیرا رقبا دست روی نقاط ضعف دولت می گذارند. ممکن است حتی این کاستی ها را چند برابر بیشتر از اندازه واقعی آن نشان بدهند.

ضمن اینکه دولت آقای رئیسی برای آنکه ابزار وجود کند، باید چیزی در کف دست خود داشته باشد اما دست آنان خالی است. همچنین کشور نیازمند یک عمل جراحی اقتصادی است تا بستر مشارکت پذیری را از جانب مردم در حوزه اقتصاد فراهم کنیم که این اتفاق نیفتاده است. از امکانات، دارایی و ثروت مردم نه تنها استفاده نکردیم بلکه ثروت آنان کم شده است.

انجام دادن این عمل حراجی مانند آن است که جراح، بیمار خود را روی تخت خوابانده و ابزار حراجی را نیز به دست دارد، اما بیرون از اتاق عمل، بستگان بیمار به حادق بودن جراح شک دارند. این حراج نیز صداها را می شنود و دچار تردید و ترس می شود. دولت آقای رئیسی با فرصتی که به دست آورده بود، باید تلاش می کرد تا نقیصه را برطرف کند، این نقیصه هم با به کارگیری افراد متعهد و کاردان برای فراهم کردن امید به مردم برطرف می شد. آقای رئیسی توفیقی در گماردن افراد متعهد و کاردان نداشته است لذا در سال آینده و پس از تشکیل مجلس دوازدهم، گروه های متشتت فردی را به عنوان رئیس جمهور خود انتخاب می کنند. در مجلس یازدهم نیز ۲۲۰ نماینده مجلس به آقای رئیسی درخواست کردند که تشریف بیاورید و رئیس جمهور ایران شوید.

۲۵۰ نفر نماینده از رقبای آقای رئیسی درخواست کردند که کناربروند تا رای او قدرتمندتر شود. این اتفاق در مجلس دوازدهم نیز تکرار خواهد شد با این تفاوت که هر کدام گزینه مجزایی را مطرح خواهند کرد. این شکنندگی دچار تشتت های بسیاری خواهد شد.

با توجه به کارکرد وزرا در موضوعاتی که مربوط به خود داشتند و به خصوص کمیسیون امور داخلی، وزیر کشور در راس وزرایی است که خواهان تغییر او هستم، وزیر ارتباطات با توجه به وضعیت اینترنت و قسم علی هذا.

من در سفر استانی سال گذشته آقای رئیسی به آذربایجان شرقی، از جانب همکاران خود به عنوان سخنگوی نمایندگان مرکز استان تعیین شدم و با توجه به شناخت آقای رئیسی از من، اسم من از برنامه حذف شد. من به استاندار مرحوم اعتراض کردم و گفتند که صبر کنید اما یک وقتی دیدم که از آقای رئیسی دعوت کردند که پشت تریبون بیاید و سخنرانی کند. من آن زمان اعتراض کردم که به قید قرعه من به عنوان سخنگو انتخاب شدم، اما این رفتار شما بی احترامی به مردم است و پاسخ بی احترامی، بی احترامی است و جلسه را ترک می کنم.

من خبر نداشتم که این برنامه از سوی شبکه سهند در حال پخش است و کسی که مردم را نادیده می گیرد، تکلیفش مشخص است و سپس آقای رئیسی گفتند که یکی از نمایندگان تبریز صحبت کند که آقای پزشکیان حاضر به گفتگو نشدند.(خنده) این رویه ایشان در مواجه شدن با نماینده تبریز است و از ۵ دقیقه گفتگو با نماینده تبریز واهمه داشت.

نظرات

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب