1403/03/04-16:21

۱۲ اصل منشور نهضت «به سوی بهار»

۱۲ اصل منشور نهضت «به سوی بهار»

منشور نهضت «به سوی بهار» چهار بهمن ماه ۱۳۹۷ با حضور دکتر احمدی‌نژاد رونمایی شد.

به گزارش دولت بهار، متن منشور بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
سلام بر بهار انسانها و خرمی دورانها

«نهضت به سوی بهار»

مقدمه:
همه عالم خلق شده است تا انسان با شکوفایی فطرت الهی و ظهور حقیقت انسانی، در یک سیر کمالی و با انتخاب آزاد خود بتواند مظهر صفات خداوند و همه اسماء او از جمله زیبایی، مهربانی، قدرت ،علم، حکمت و رحمت گردد.

او خلق شده است تا وجه خلیفه اللهی انسان را در تعاملات و نظامات اجتماعی بر اساس آن اسماء و صفات به طور کامل در زمین به نمایش بگذارد. این همان موعود و غایت زندگی انسان در این عالم است.

جامعه انسانی بخش اعظم عمر خود را در زمستان و با رشد کند و اندک سپری کرده است و اصل رشد و شکوفایی خود را باید در دوره بهار یعنی رهبری آشکار و الهیِ انسان کامل طی کند.

انبیاء الهی و انسانهای کامل و در عصر ما حضرت مهدی (عج) ظهور و شکوفایی کامل صفات و اسماء خداوند در وجود آدمی و مقصد و راه و راهنمای انسان در رسیدن به مقام خلیفه اللهی هستند.

به میزانی که اسماء الهی در وجود هر انسانی متجلی شود به همان نسبت امام و انسان کامل برای او ظهور کرده و آن فرد بهاری شده است و این همان سیر کمالی بی انتها به سوی بهار و بهار در بهار و هر بهار در مرتبه کمالی بالاتر است.

ارزش های بهاری همان ارزش های الهی و انسانی ومطلوب یکایک انسانها و متعلق به همه آنهاست.

تمام هستی در حال حرکت به سوی ظهور بهار انسانهاست و میل به بهار ، جاری در عالم هستی است.

مطالبه توحید، آزادی، عدالت، علم، حکمت، عزت، پاکی، صداقت، محبت و حق طلبی، کمال جویی، فداکاری و ایثار و زیبایی‌خواهی و رفاه همگانی و پیشرفت در فطرت آحاد انسانها به امانت گذاشته شده و بر همان اساس آفریده شده‌اند.

بهار همان جوانه زدن و تجلی این ارزشها در اندیشه، باور ، بیان و عمل انسانها است.

اصل آن است که همگان بهاری شوند و به آن مقصد عالی برسند.

دعوت به بهار و حرکت به سوی بهار در واقع عصاره دعوت انبیاء و حرکت و دعوت به سوی حقیقت انسانی و تحقق فلسفه خلقت جهان و انسان است. "نهضت به سوی بهار"، دعوت انسانها به حقیقت وجودی و ارزش های نهفته در فطرت خود آنهاست.

قرار است به برکت وجود و راهبری بهار انسانها، بساط ظلم و بی‌عدالتی برچیده شود و جهانی سرشار از صلح، امنیت، شادی، زیبایی،  مهرورزی و کمال جویی برپایه همبستگی، خواست و تلاش همگانی در سراسر زمین برپا شود.

تحقق این آینده درخشان نیازمند برچیدن نظامات استکباری، استعماری و سلطه‌جویی و حضور و نظارت و مشارکت همه انسانها و مدیریت مشترک جهانی است.

ظرف تحقق این ارزشها و آرمانها، جامعه انسانی است. انسانِ ‌تراز این هدف، انسان جهانی و جهانِ ‌تراز آن، جهان انسانی است.

بر این اساس، "نهضت به سوی بهار"، یک جریان مردمی، فراگیر و جهانی است و محدود به شخص یا جغرافیا و یا گروه و طایفه خاصی نیست.

این نهضت مبتنی بر مهم‌ترین اصل معرفت و عمل انسانی یعنی توحید ، مشخصه هایی دارد که باید دائماً تبیین و ترویج شود. باید مراقب بود که "نهضت به سوی بهار" به درستی معرفی شود تا به این مسیر روشن و امیدبخش خدشه ای وارد نگردد.

انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیز  در حقیقت برای رسیدن به همین اهداف برپا شده اند و باید  در همین مسیر حرکت کنند و ادامه یابند. این امر نیازمند حضور، مشارکت و نظارت همگانی است.

مجاهدت‌ ملت بزرگ ایران، امام راحل(ره) و شهدا طی دهه های متوالی در همین راستا و برای همین اهداف الهی و انسانی بوده است که امروز بیش از همیشه نیازمند بازخوانی و تبیین دقیق و حقیقی است.

اصول، آرمانها و اهداف؛

اول: فرآیند ظهور

فلسفه خلقت، ظهور و تجلی خداوند در قامت انسان است و سیر حرکت جامعه، در واقع فرآیند این ظهور و امری حتمی و در حال وقوع است. حضور آشکار انسان کامل از قله های رفیع این فرآیند است که با خواست و همراهی عموم مردم و متناسب با رشد جامعه انسانی محقق خواهد شد.

تمام سنت های الهی در راستای تحقق این هدف قرار دارند.

تلاش و حرکت صالحان با همراهی عموم مردم در فرآیند ظهور و امامت و رهبری جهانی حضرت مهدی(عج)، تضمین همه ارزش‌ها و حقوق انسانی و برقراری کامل آزادی، عدالت، کرامت، محبت، امنیت و رفاه ابناء بشر است.

او به اتفاق حضرت مسیح(ع) خواهد آمد و با همراهی صالحان، جامعه بشری را در این راه نورانی یاری و راهبری خواهد کرد.

دوم: همگانی بودن

حقیقت ظهور و فرآیند آن و همه اهداف و آرمانها و همچنین سعی و تلاش برای تحقق آنها، متعلق به همه انسانها است. توجه و نسبت امام(عج) به عموم انسانها یکسان است و هیچ فرد یا گروهی، برتر و صاحب امتیاز نیست.

هر نوع تلاش برای انحصاری کردن آرمانها و یا راه رسیدن به آنها با هدف سیطره و برتری بر دیگر انسانها یا تامین منافع فردی و گروهی و کسب قدرت و ثروت از طریق تجاوز و تعدی به حقوق دیگران و همچنین دست‌اندازی به ثروت عمومی، محکوم و در نقطه مقابل بهار و فرایند ظهور است.

"نهضت به سوی بهار" یک دعوت آشکار به وحدت و مشارکت و اهتمام عمومی برای تحقق ارزش های فطری و ساختن آینده مشترک و شکوهمند  به جای جدال و اختلاف به ویژه در موضوعات گذشته است. برای رفع اختلاف و تنازع و تحقق وحدت جامعه انسانی به آینده محترم و مشترک و موعود دعوت می کند.

این نهضت مرز ندارد و یک دعوت جهانی برای همه انسانها فارغ از جغرافیا، نژاد  و مذهب است و تحقق این ارزشها مستلزم مشارکت و نظارت فعال آحاد مردم و مدیریت مشترک جهانی  است. اصل مترقی مسئولیت اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر ناظر بر این امر بسیار مهم است.

سوم: آزادی کامل

همه انسانها آزاد آفریده شده اند و فلسفه بعثت انبیاء، آزاد کردن همه انسانها از همه اسارت‌ها است. انسان باید از اسارت ذهنیت‌های منجمد و  طبیعت، جهل، وراثت، تاریخ، خودخواهی و استکبار و نظامات سلطه‌گر و استبدادی، فساد، تبعیض و ظلم و ستمگری رهایی یابد.

حقیقت انسانی برآمده از عقل، اندیشه وفطرت است که صرفاً در فضای عطرآگین آزادیِ کامل، شکوفا می شود. هر عملی که تحت فشار و با سلب آزادی انجام شود، فاقد ارزش است.

بدون آزادی در انتخاب و آزادی در اراده و  ِاعمال اراده، مفاهیمی مانند خیر و شر، درست و غلط و ثواب وعقاب الهی بی معنی می شود و راهی برای رشد و شکوفایی انسانها وجود نخواهد داشت. عامل اصلی برتری انسان بر سایر موجودات، حق آزادی انتخاب و اراده است.

انسانها باید بتوانند آزادانه انتخاب و عمل نمایند و در هر صورت نتایج و تبعات حقیقی اندیشه و اراده خود را در مسیر کمال دریافت و تجربه کنند.

ضرورت آزادی کامل در اندیشه‌ورزی  و تعقل امری بدیهی است. اندیشه و عقل صرفاً در سایه آزادیِ کامل رشد می کند و ارزش می‌آفریند و در فضای تحمیل  بی معنا می‌شود.

انحصاری کردن آزادی یا اعمال محدودیت در آن، توسط هر کس و تحت هر عنوان، نشانه ای از برتری جویی و شاخصه اصلی شیطان است که هیچ نسبتی با فلسفه خلقت و حقیقت انسان ندارد. هر تصمیم و اقدامی که به هر شکل سالب یا محدود کننده آزادی مردم باشد، فاقد مشروعیت است.

خداوند انسانها را آزاد خلق فرموده و به هیچ بنده ای اجازه نداده است که آزادی دیگران را محدود نماید و یا بنده کسی غیر خداوند باشد. عبودیت خداوند بی‌همتا و بی‌انتها، آزاد شدن در فضای بی نهایت و عین آزادی حقیقی است.

هیچ انسانی نمی‌پذیرد که فردی را انتخاب‌کند تا آزادی او را محدود و یا حقوق اساسی او را پایمال نماید.

پذیرش هر نوع محدودیت در آزادی انسانها به دیکتاتوری و استبداد می‌انجامد و استقرار عدالت حقیقی و ریشه‌‌کنی ظلم که مستلزم حضور و اراده عمومی است نیز فقط در سایه استقرار آزادی کامل برای همه انسانها امکان‌پذیر است.

مجدداً تاکید می نماید که ماموریت اصلی پیامبران الهی آزاد کردن انسانها از همه اسارت‌ها و تامین آزادی حقیقی و کامل آنها بوده است.

نظامات اجتماعی باید تضمین کننده و گسترش دهنده آزادی باشند و با هر نوع مانع و عاملی که محدود کننده و یا وارد کننده خدشه به آزادی انسانها است مقابله نمایند.

آزادی کامل نه تنها به معنای هرج و مرج و تعدی به حقوق دیگران نیست بلکه ریشه های هرج و مرج و تجاوز و تعدی را از بین می برد.

ریشه بسیاری از مفاسد، فواصل طبقاتی و مشکلات اجتماعی را می‌توان در خروج نظامات اجتماعی از دایره اختیار و ماموریت اصلی و در محدود کردن آزادی مردم و یا در انحصار آزادی برای عده‌ای خاص جست و جو کرد.

وقتی همه به طور کامل آزاد باشند فرصتی برای تجاوز و تبعیض باقی نمی ماند. لازمه آزادی همگانی،  قوی و توانمند بودن آحاد مردم است. همه باید مقتدر و توانمند باشند.

وظیفه رهبران و مدیران جوامع نیز در اصل ایجاد فرصت توانمند شدن آحاد مردم ، رفع موانع و تضمین و گسترش نامحدود آزادی برای همگان و اجرای خواست و اراده انتخاب کنندگان است.

بسط آزادی به اقتدار انسانها می انجامد و اقتدار آحاد مردم مقوم و گسترش دهنده آزادی بالاتر است.

حق تعیین سرنوشت پایه ای ترین حق هر انسانی است که باید به رسمیت شناخته شود. بدون این حق که مستلزم آزادی در اندیشه، انتخاب و اراده است هیچ جایگاهی برای رشد و ظهور حقیقت انسان باقی نمی ماند.

فلسفه خلقت، در انتخاب و تعیین سرنوشت آزاد و اعمال اراده آزاد انسان محقق می‌شود و هر اقدامی که آن را محدود و تضعیف کند یا در انحصار گروهی خاص قرار دهد، علیه مصالح همگانی بوده و محکوم به شکست است.

حکومت و دولت و تمام اختیار و موجودیت آن، متعلق به مردم و برای تامین و تضمین حقوق مردم است و به خودی خود هیچ اصالتی ندارد.

حکومت‌ها اساساً سیطره ای بر مردم ندارند بلکه صرفاً باید خواست مردم را نمایندگی کنند و اهتمام خویش را صرف خدمت صادقانه به مردم و تحقق مطالبات مشترک  آنها، هموار کردن مسیر شکوفایی جامعه انسانی و رفع موانع آن نمایند.

چهارم: کرامت انسانی

تک تک انسانها دارای کرامت ذاتی و شایسته احترام هستند.

"نهضت به سوی بهار"، عزت، کمال و دیگر ارزش‌ها را برای همگان می طلبد و هر نوع تحقیر و ذلت را حتی برای بدخواهان خود نمی‌پسندد. از رنج و محنت یا سقوط اخلاقی هیچ انسانی حتی دشمنان خود به وجد نمی آید و خشنود نمی شود.

این نهضت برای تک تک انسانها ارزش قائل است و هیچ بهانه‌ای را برای تخریب و لگدمال کردن شخصیت حتی یک نفر از انسانها نمی پذیرد.

در اندیشه بهاری بازماندن حتی یک نفر از نیل به قله های عزت و کمال و خلیفه اللهی، خسارتی سنگین به تمامیت جامعه انسانی محسوب می‌شود. توهین و تخریب دیگران دون شان انسانی است.

هر اقدامی که نافی کرامت انسانها باشد، از اساس عملی مذموم و باطل شمرده می شود. ظلم، تبعیض، فقر، جهل، استکبار، استعمار، اشغالگری و تجاوز از آنجا که مستلزم تحقیر انسانها و نقض کرامت آنان است مذموم و باطل است.

مهم‌ترین وظیفه رهبران و مدیران جوامع بشری، صیانت از کرامت مردم و اصلاح یا زدودن تمام عوامل، قوانین، روندها و رفتارهای مخدوش کننده و  مخالف آن است.

پنجم: مطالبه عدالت و نفی ظلم

"نهضت به سوی بهار"، پایبندی به اجرای عدالت در مناسبات اجتماعی و توزیع فرصت‌ها را لازمه کرامت انسانی و بستر ضروری برای شکوفایی استعدادها، برپایی جامعه انسانی و استقرار امنیت و رفاه می داند.

بخش مهمی از فقر، فساد و فاصله طبقاتی ناشی از بی‌عدالتی در توزیع ثروت طبیعی و فرصت‌های اجتماعی است. اجرای عدالت در این بخش زمینه بروز بسیاری از مشکلات را از بین می‌برد.

این نهضت، ظلم و بی‌عدالتی را در هر شکل و هر سطح آن و نسبت به هر انسانی، به ویژه در توزیع ثروت‌ها و فرصت‌های اجتماعی و در امور قضایی، مخالف کرامت انسانی می‌شمارد و به شدت با آن مخالف است. از حقوق مظلومین فارغ از عقیده، نژاد و جنسیت دفاع و با ظالمین بدون توجه به جایگاه و انتساب آنها مقابله می کند.

پذیرش ظلم و همراهی با ظالم از عوامل اصلی گسترش ظلم و بی عدالتی است. همه انسانها به ویژه مظلومین و مستضعفین حق دارند و باید در برابر ظالمان و ستمگران فریاد بزنند و با استیفای حق، ظلم و بی‌عدالتی را ریشه‌کن نمایند.

این نهضت، حقوق اساسی و به ویژه مال، جان و آبروی همه انسانها را محترم می‌شمارد و با هر نوع تعدی به آنها مخالف است و در برابر آن می‌ایستد.

ماموریت بی بدیل رهبران جوامع و حکومت‌ها، بسیج عمومی برای برپایی عدالت و مقابله با ظلم و ظالم است تا جایی‌که بدون انجام بلاشرط و کامل این ماموریت، فاقد اصالت و مشروعیت هستند.

ششم: اخلاق، ایمان و عمل صالح

"نهضت به سوی بهار" رعایت اخلاق انسانی از جمله تواضع، احترام، مهربانی، گذشت و تعامل، رعایت و دفاع کامل از حقوق دیگران و احترام به حقیقت انسانی آنان را لازمه رشد جامعه انسانی و کمال انسانها می‌داند.

ایمان و عمل صالح رمز رستگاری انسان و سعادت فردی و اجتماعی انسانها است که بخش اصلی آن در تعاملات اجتماعی ظهور و بروز می یابد.

هر نوع تفاخر، جدال، نزاع، کینه‌ورزی، عداوت و برخورد قهرآمیز از موضع سیطره‌طلبی و توهین و تخریب دیگران  را مردود می شمارد و آسیب های وارده بر شخصیت، روح و جان انسانها در اثر تعصب های جاهلی، خودخواهی‌ها و خود برتربینی‌ها را برنمی تابد.

این نهضت، تخریب و توهین به دیگران را با هر هدفی به ویژه برای مقاصد مادی و دست یابی به ثروت و قدرت، نشانه سقوط اخلاقی و انسانی و در نقطه مقابل فلسفه خلقت انسان و موجب آسیب به کل جامعه می داند .

هر سخن، موضعگیری و رفتاری که موجب تخریب، نابسامانی و آشفتگی جامعه گردد، در تقابل با مصالح جامعه و منافع مردم و مردود است.

ایمان به خداوند و لطف و مهربانی او و تلاش صادقانه برای اصلاح امور جامعه و  ساختن زندگی بهتر برای دیگران از جلوه های برجسته ایمان و عمل صالح و راه کمال انسان است.

"نهضت به سوی بهار" ، وفاداری، امانت داری، راستی و پاکی در اندیشه، گفتار و کردار و دوری گزینی مجدانه از فریب، دروغ و ریا، به ویژه از ناحیه حاکمان، مدیران و زمامداران را عامل اصلی حسن ظن، تفاهم و اعتماد انسانها به یکدیگر و مایه قوام و دوام زندگی اجتماعی و بستر تحقق آرمانهای الهی و انسانی می شمارد و اهتمام خویش را مصروف تحقق آن می کند.

آحاد مردم و به ویژه زمامداران در این زمینه نقش بسیار مهمی دارند. نظامات اجتماعی باید برای تقویت و ترویج وفاداری، امانتداری و راستی و پاکی تنظیم و سازماندهی شده و هدایت گردند.

هفتم: پذیرش حق

"نهضت به سوی بهار"بر حق آزادی کامل ابناء بشر و ضرورت آزادی در اندیشه و بیان آن و حق شنیدن همه  سخنان، اندیشه‌ها و آراء و حق عمومی دسترسی آزاد به اطلاعات تاکید و صرفا بر شناخت و پیروی از حق اصرار می ورزد. بر حقوق اساسی مردم و ارزش های انسانی و الهی، توحید، آزادی، عدالت، کرامت و مهرورزی اهتمام و پافشاری می کند. همه سخنان را می شنود و نیکوترین آن‌ها را می‌پذیرد و از آن تبعیت و حمایت می‌کند.

معتقد است که  صرفاً در فضای آرام و منطقی و از رهگذر آزادی اندیشه و بیان و تعامل و تعاطی افکار و اندیشه‌ها، حق به طور کامل  آشکار و ثابت می‌شود.

هشتم: توحید و همبستگی

"نهضت به سوی بهار"، دعوت به توحید و عبودیت الهی و ارزش‌های مشترک فطری بشر و همدلی و همبستگی و هم افزایی حداکثری بین انسانها را برای تحقق حقیقت بهار انسانی، یک اصل بنیادین و ضرورتی حتمی می داند. با ایجاد هر نوع تفرقه‌ و تشتت تحت هر عنوان و بهانه‌ای مخالف است و آن را مایه تباهی و از دست رفتن فرصت های رشد و شکوفایی انسانها تلقی می نماید.

تحقق کامل همه آرمانها و ارزش‌های الهی و انسانی و جامعه سعادتمند در پرتو همبستگی جهانی و تلاش عمومی و مدیریت مشترک جهانی  امکان پذیر است.

به عنوان یک امر مسلم، مطالبات بر حق اجتماعی باید در فضای آرام و منطقی و صرفاً با هدف اصلاحگری انجام شود.

"نهضت به سوی بهار" بر این باور است که در امور اجتماعی نزاع و ستیز برای تحمیل نظر و اراده، امری باطل است. اقدامات قهریه و خشونت آمیز موجب تضییع حقوق اساسی جامعه خواهد بود.

روش و منطق این نهضت، تبلیغ و تبیین، گفت و گو و تعامل سازنده، معرفت‌افزایی، همدلی، همگرایی و هم‌افزایی برای اصلاح وضع جامعه است.

نهم: زمین و محیط زیست

سیاره زمین، میراث مشترک و بستر حیات و رشد و بالندگی انسان است. دوستی با محیط زیست و صیانت از آن، وظیفه‌ای عمومی و ضرورتی حیاتی است.

زمین سرشار از نعمت و فرصت هایی است که متناسب با رشد و توانمندی انسانها بارورتر می‌شود و در خدمت رفاه، تعالی و شکوفایی انسانها قرار می‌گیرد.

ثروت طبیعی، ابزار لازم برای شکوفایی و کمال و انجام رسالت انسان در این جهان است. یکایک انسانها به طور مساوی در ارزش ذاتی این ثروت شریکند.

انسانها برای آزاد بودن باید بزرگ و قدرتمند باشند و لازمه این امر مالکیت بر ثروت زمین و بهره‌مندی از آن است.

خداوند طبیعت را به مثابه ثروت، پشتیبان انسانها قرار داده است تا با مالکیت و بهره مندی از آن، بزرگ و توانمند شوند.

با وجود تبعیض، بی عدالتی و نابرابری های اجتماعی، نمی توان توقع  توانمند شدن انسانها و ادعای رشد و آزادی و دیگر ارزش‌ها و حقوق انسانی را داشت.

فلسفه اصلی حکومت، تامین و صیانت از حقوق اساسی مردم به ویژه در برنامه‌ریزی برای تحقق سهم مساوی هر فرد از ثروت عمومی با رعایت اصول زیست محیطی است.

حکومت و دولت باید با مشارکت مستقیم و نظارت کامل آحاد مردم، بستر لازم را برای بالفعل سازی این ثروت و توزیع مساوی ارزش ذاتی  آن بین تمام مردم فراهم آورد.

فرصت های اجتماعی نیز به عنوان ثروت‌ِ خلق شده توسط عموم باید عادلانه یعنی بر اساس ظرفیت ها، توانایی‌ها و نیازها بین مردم توزیع شود.

هیچ فردی حق ندارد از ارزش ذاتی منابع عمومی و ثروت طبیعی سهم بیشتری ببرد.

ریشه بسیاری از انوع تبعیض ، فساد و فاصله طبقاتی را باید در استفاده ناعادلانه و انحصاری از این ثروت ها و فرصت ها و یا احتکار آنها جست و جو کرد.

کار و تلاش برای عمران زمین و خدمت به بشریت و پیشرفت جامعه، از جمله ارزشهای والای انسانی است.

بدیهی است محصول کار و تلاش سازنده و مفید هر انسان متعلق به خود اوست و باید محترم شمرده شود.

دهم: دانش و آبادانی زمین

علم و دانش یک وصف ممتاز الهی است. تلاش علمی، راه فهم حقایق، پیشرفت و تعالی انسان، شناخت ثروت بی‌پایان خدادادی وتسلط برزمین و آسمان را هموار می کند. از مهمترین کارهای امام عصر(عج) گشودن دروازه‌های علم به روی بشریت است.

تلاش مستمر و همه‌جانبه علمی و کشف حقایق و راه‌های زیست برتر برای آبادانی عالمانه زمین و متعالی‌ ساختن جامعه انسانی، زیرساخت مهم و از عوامل اصلی تحقق هدف از خلقت جهان و انسان است.

تلاش برای آبادانی زمین در بعد انسانی و مادی  ماموریتی عمومی و راه رسیدن به کمال مطلوب و موعود است.

یازدهم: مدیریت مشترک جهانی

تحقق همه ارزش‌ها و آرمانهای پیش گفته و فراهم شدن بستر شکوفایی همه استعدادهای الهی انسانی مستلزم مدیریت مشترک جهانی و حضور و مشارکت و نظارت همگانی در امور جامعه است.

بهترین وضعیت برای جامعه بشری آنگاه رقم می خورد که یکایک مردم آزادانه و آگاهانه خود را مسئول رشد و پیشرفت جامعه و رفع موانع و نابسامانی‌ها بدانند و در تمام امور اجتماعی به طور کامل مشارکت و تحقق همه اهداف و آرمانها را مطالبه و در راه آن تلاش نمایند.

این همان مدیریت مشترک جهانی است که با حضور فعال آحاد مردم و همه ملت ها و در فضای همکاری برادرانه، تعامل مهرورزانه و هم‌افزایی عالمانه امکان پذیر است.

دوازدهم: هر انسان یک بهاری

"نهضت به سوی بهار" و اصول و ارزش‌های آن، در انحصار هیچ فرد و گروهی نیست و متعلق به همه مردم است.

اراده الهی بر آن است که مستضعفین پیشگامان جامعه و وارثان و جانشینان خدا در زمین باشند.

نسبت بهار با تمام انسانها مساوی است و همه می توانند پیشگام و راهبر باشند. در فضای بهار، تزاحمی وجود ندارد و سراسر تعاون و فداکاری است. کمال یک فرد نه تنها مانع کمال دیگران نیست بلکه پشتوانه و فرصتی برای همراهی و همگامی دیگران است.

شیطان بر اساس تحلیل اشتباه، خودخواهانه و اغواگرانه، اصرار دارد با تشدید فشار، تخریب، حذف و محدود کردن برخی از یاران و راهبران نهضت به سوی بهار، حرکت عمومی ملت ایران و کل ملت ها را متوقف و یا منحرف نماید.

این در حالی است که هر انسان و هر ایرانی، یک بهاری ، یک انقلابی  و  یک رسانه است.

"نهضت به سوی بهار" اصولاً نهضتی کاملاً مردمی است و صاحب و مالک آن مردم هستند زیرا در حقیقت اراده عموم مردم بالاترین مظهر اراده خداوند است.

همگان مراقبت نمایند که این اصول را در باورها و رفتارها به طور کامل رعایت نمایند و بدانند که خود مسئول ادامه نهضت به سوی بهار در هر شرایطی هستند.

"نهضت به سوی بهار" یک جریان مبتنی بر تشکیلات متداول حزبی و سیاسی نیست و اساساً حرکتی مردمی در جهت تبیین، تبلیغ و مطالبه و استقرار ارزشهای الهی و انسانی و در غایت تحقق ظهور کامل است، لذا "نهضت به سوی بهار" خود را در جبهه مقابل یا در عرض جریانهای سیاسی و اجتماعی و یا رقیب آنها نمی داند.

این نهضت، جاری در هستی و جامعه انسانی است و در هر وضعیتی تا حصول تمام اهداف ادامه خواهد یافت.

این نهضت مناصب اجتماعی و سیاسی را فرصتی برای تحقق اهداف الهی انسانی می شمارد و برای آنها هیچ ارزش ذاتی قائل نیست.

این نهضت صرفاً اصلاحات اجتماعی را آن هم در راستای تحقق جامعه سعادتمند  مطلوب و موعود دنبال می کند و از کشمکش‌های معمول برای کسب قدرت اجتناب می نماید.

این نهضت، قدرت و ثروت را متعلق به عموم مردم می‌شناسد و حضور در مناصب مدیریتی را فقط از طریق خواست و پشتیبانی مردم به رسمیت می‌شناسد.

مناصب مدیریتی فقط و فقط مسئولیت اجتماعی و فرصتی برای خدمت به مردم، رفع موانع رشد و کمال آنان و در جهت بسط آزادی، عدالت و ارزش‌های انسانی الهی اند. هر نوع تصور سیطره یا برتری یا برخورداری از امتیازات ویژه توسط حاکمان و مدیران نسبت به آحاد مردم، تصوری باطل و ریشه بسیاری از نابسامانی‌ها و هدر رفتن فرصت‌ها و استعدادها است.

به فضل الهی بهار حقیقی انسانها که خود صاحب این نهضت مقدس است، حافظ، نگاهبان، راهنما و حامی همگان و همه بهاری‌ها خواهد بود.

این نهضت در متن پیروزی حرکت می کند و شکست برای آن معنا ندارد.

به لطف خداوند، پیروزی و رستگاری همه انسانها و ظهور کامل بهار در سراسر زمین تحت هدایت و راهبری امام عصر (عج) بسیار نزدیک است.

منشور "نهضت به سوی بهار" با یک مقدمه ، در دوازده اصل تهیه و تنظیم شده است.

چهارم بهمن یک هزار و سیصد و نود و هفت

نظرات

  • ناشناس 9 خرداد

    سلام آقای دکتر شما ازفیلتر شورا عبور کن بقیه اش دیگه حله

  • ضیاء 10 خرداد

    یا دکتر احمدی نژاد، یا هیچکس دیگه رای ما و حضور ما فقط و فقط منوط است به حضور دکتر احمدی نژاد ولاغیر

  • ناشناس 12 خرداد

    دولت بهار چه دولتی است؟ دولتی است عزیز دولتی است که ملت ایران را عزیز میخواهد ملت های جهان را هم عزیز میخواهد میخواهد منافع خودش را با منافع ملت های جهان پیوند بزند معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف شکل گیری یک توده عظیم قدرت هست در صحنه ملی و بین المللی که نظام سلطه و استکبار را فیتیله پیچ میکنه هیچ راه دیگه هم غیر از این وجود نداره

اخبار مرتبط

اپلیکیشن دولت بهار دسترسی ساده تر و اطلاع از اخبار مهم
نصب